فروغ. ن. تمیمی- زنان آفریده آرتا داوری سرتاپا رنگیاند. گردن صورتی، بدنی سبز و بنفش. با پستانهای مدور در پیکرهای سازوارشان. بارانهای توپر قرمز و ساقهای بلند و مخروطی، اندام وارههایی با خطوط هندسی.
مثل زن چنگنواز که «چنگی» نام گرفته، یا زن «کرنای چی»، زن «چلیست»، «سورناچی»، «گارمون چی» که آکاردئون مینوازد و بانویی به نام «ونوس تپه سراب»، و بسیاری دیگر.
اعضای «ارکستر ممنوعه» هرکدام جدا ازدیگری در قابی جای گرفتهاند. نغمه دلنشینی از سرپنجهشان میتراود، بدنهای سازوارشان را مرتعش میکند، به آن کش و قوس میدهد. به وجد، رقص و سماع وا میدارد. سر و سینه و ساقها تاب برمیدارند. فضای تنگ قاب نقاشی را برنمیتابند. زنان «ساز پیکر» آرتا داوری، جان و تن به ساز و آهنگ سپرده و درقفای آزادی رهرو و رهسپارند.
آرتا میگوید:
«ریشه کارهای مرا میشود از سویی در نقاشی کهن ایران چستجو کرد که با نگرشی امروزی عجین شده است. زن در کارهای من برخلاف حضورش در بیشترین نگارگری کهن زندگی و نمودی مستقل دارد و سببی برای شادخواری و کامجویی مردان مانند آنچه که درنگارگری قدیم ایران میبینیم نیست. دراین سری از نقاشیهایم بر کاغذ آبرنگ، برصفحات ۳۳ دورموسیقی، بر برگهای کتابهای قدیمی و بشقابها، از آکریلیک، خمیر طلا وجوهر آنتیک و غیره استفاده کردهام. پستان این نماد زایندگی و عشق بر پیکر نوازندگان زن اغلب درحالتی از استراحت بر ساعد دست یا سازتصویر شدهاند. در تقابل با کوشش همه جانبه دراین سه دهه برای پوشاندن بدن زنانه من خواهان بازنمایی زیباییهای زنانه هستم. زنان در دسته “نوازندگان” من اغلب به بیننده نگاه میکنند. ساز و بدن با هم عجین شده اما با این حال در قالبی که برایشان ریخته شده نمیگنجند.»
زنان «سازپیکر» آرتا داوری در «ارکستر ممنوعه» صورتی، سبز، قرمز وخلاصه رنگی رنگیاند. زن و ساز و رنگ در این تابلوها درهماهنگی و توازن چشم نوازند. داوری بر تبعیضات بیشمار رفته بر زنان موسیقیدان، بر ممنوعیت نوای زنانه، بر تحمیل رنگ سیاه بربدن و جامه زنان میشورد. اعضای ارکستر او اگر چه هرکدام تنها در قابی محصورند. اما با تمام وجود مینوازند و از هر سو ادامه مییابند. با بدنهای شکننده، بالاتنههای بلند و باریک، چشمان درشت، پاهایی ساز شده و سینههایی مالامال از شور و سوز.
در تقابل با کوشش همه جانبه دراین سه دهه برای پوشاندن بدن زنانه من خواهان بازنمایی زیباییهای زنانه هستم
آرتا داوری جدیدترین کارهایش را با الهام از موزه آلات موسیقی در آلمان که سه هزار ساز از سراسر دنیا را در خود جای داده آفریده است. این آثار درنمایشگاهی در دانشگاه شهر هیلدسهایم در ماه مه به مدت سه ماه به نمایش گذاشته شدهاند. این مجموعه در سال ۲۰۱۰ با استقبال خوبی روبرو شده و در نمایشگاه امسال با ۲۹ نقاشی جدید تکمیل شدهاند. آثاری که نقاش در فاصله یک سال آفریده است.
آرتا داوری مینویسد: «زاده جنوب تهران و خیابان مولویام، جایی که هیچ تندیسی از این عارف بزرگ در میدانش دیده نمیشد. درکنار خیمه شب بازان، پرده خوانها، نوازندگان دوره گرد، معرکهگیران، عنترهایشان و تعزیه گردانها بزرگ شدم.»
آرتا بعدها به طراحی ونقاشی روی آورد. در شهرهای نیس و مارسی فرانسه تحصیل کرد و از سال ۱۹۸۰در شبکه یک تلویزیون ایران درزمینه تئاتر کودکان، صورتک سازی و ساختن دکوربرای نمایش به فعالیت پرداخت. او از سال ۱۹۸۴درآلمان زندگی و به طراحی، نقاشی، تدریس، طراحی صحنه و نقش آفرینی مشغول است.