ماجرای هشداردهنده عزل مصلحی و تکرار تجربه‌های شکست‌خورده از موضوع‌های سرمقاله روزنامه‌های بامداد امروز ايران است.
ماجرای هشداردهنده عزل مصلحی
سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان «چه کسانی بايد عزل شوند؟» در مورد کناره‌گیری حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات و مخالفت آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی با آن است.
نويسنده سرمقاله کیهان نوشته است: «عزل آقای مصلحی از وزارت اطلاعات که در پوشش استعفا صورت گرفته بود و مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل ايشان که بازگشت وی به وزارت را در پی داشت با حاشيه‌های ناگفته‌ای همراه بود که بايسته نبود ولی اين حاشيه‌های ناشايست با نگاهی دقيق‌تر و از زاويه‌ای ديگر، نه فقط نگران‌کننده نيستند بلکه هشدار دهنده‌اند و شکرانه نيز دارند.»
در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «بعد از صدور دستور آقا مبنی بر بازگشت آقای مصلحی به وزارت اطلاعات و ابلاغ اين دستور از سوی آقای احمدی‌نژاد، روزنامه ايران، خبر قبلی خود مربوط به استعفای ايشان را حذف کرده و خبر بعدی يعنی، مخالفت حضرت آقا با عزل وزير اطلاعات را تيتر کرده بود. اما رئيس باند ياد شده ضمن تماس با عوامل خود در روزنامه دولت به آن‌ها دستور می‌دهد که همان خبر استعفا را چاپ کنند و روزنامه ايران به فرموده ايشان و در حالی که چند هزار نسخه از آن چاپ شده بود، چرخه چاپ را متوقف کرده و دستور ابلاغ شده را اجرا می‌کند.»
در ادامه سرمقاله می‌خوانيم: «خبرگزاری دولت (ايرنا) بعد از آن که با تأخير چند ساعته خبر مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل مصلحی را روی خروجی خود گذاشت، بعدازظهر ديروز مجدداً اين خبر را حذف کرد و مطابق يک گزارش موثق که به کيهان رسيده است، دستور حذف دوباره خبر را مديرعامل ايرنا که در هند به سر می‌برد با اشاره رئيس باند ياد شده و از طريق تماس تلفنی به خبرگزاری تحت مديريت خود صادر کرده است که اميد است آقای احمدی‌نژاد از آن بی‌خبر باشد.»
نويسنده سرمقاله ادامه داده: «ماجرای اخير با ذوق‌زدگی فراوان دشمنان بيرونی و برخی از دنباله‌های داخلی آنان روبرو شد که سال‌هاست اختلاف و تفرقه در ميان خيل عظيم اصولگرايان را به عنوان يک آرزوی دور و دراز در سينه‌های پرکينه خود حمل می‌کنند. آنان به خوبی می‌دانند که اولاً باند منحرف مورد اشاره حساب جداگانه‌ای از حساب رئيس‌جمهور مکتبی و مردمی دارد و توده‌های عظيم مردم باز هم مثل هميشه اجازه سوءاستفاده از گلايه‌های درونی و خانوادگی خويش را به دشمنان بيرونی و دنباله‌های درونی آن‌ها نمی دهند و ثانياً مردم همان‌گونه که دشمن، بارها آزموده است، چشم جان و گوش دل به نگاه و نظر رهبری دارند و در ماجرای فتنه ۸۸ همگان شاهد بودند که با همين اعتقاد و با پيروی مومنانه از ولی‌امر خويش بر توطئه فراگير و همه جانبه دشمن پيروز شدند.»
تکرار تجربه‌های شکست‌خورده
سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان «توسل شورای همکاری به فرافکنی» در مورد بیانیه تازه شورای همکاری خلیج فارس است که از جامعه بين‌المللی و شورای امنيت سازمان ملل خواسته مانع «دخالت‌های آشکار و کاشت بذر تفرقه از سوی ايران در کشورهای عربی» شود.
در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی آمده است: «وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خليج‌فارس در پايان اجلاس يک روزه خود در رياض با صدور بيانيه‌ای از جامعه بين‌المللی و شورای امنيت سازمان ملل خواست مانع چيزی شود که اين شورا آن را دخالت‌های آشکار و کاشت بذر تفرقه از سوی ايران در کشورهای عربی خوانده است.»
اين سرمقاله افزوده: «اين برای نخستين بار نيست که شورای همکاری با فرافکنی درصدد سرپوش گذاشتن بر واقعيت‌های عينی برآمده و قيام خودجوش ملت‌های تحت ستم در کشورهای عرب را محصول دخالت‌های آشکار و کاشت بذر تفرقه از سوی ايران معرفی می‌کند. اما آنچه اين روزها از رسانه‌ها و بوق‌های تبليغاتی عرب و به‌ويژه از نهادهای رسمی شورای همکاری مطرح می‌شود، هرگز نخواهد توانست واقعيت‌های عينی و ملموس در منطقه را وارونه جلوه دهد و حتی به اهداف و برنامه‌های سياسی تبليغاتی دربارهای عرب کوچک‌ترين کمکی بنمايد.»
در ادامه سرمقاله آمده است: «در واقع رفتار کنونی شورای همکاری در قبال حوادث بحرين و… کوچک‌ترين تطابقی با نيازهای امروز ندارد و صد البته که نه‌تنها جوابگوی انتظارات دربارها نيست بلکه بر وخامت اوضاع و تعميق مسئله می‌افزايد و حتی اوضاع را در مسير برگشت‌ناپذيری تثبيت می‌کند. جای تعجب است که شورای همکاری، نه از گذشته و نه از تحولات امروز دنيای عرب کوچک‌ترين درسی را نياموخته است. گويا آن‌ها فراموش کرده‌اند که واشنگتن برای سال‌ها مدعی دخالت ايران در افغانستان و عراق بوده و تمامی ناکامی‌ها و شکست خود را به حساب ايران گذاشته ولی به طور همزمان اعتراف می‌کند کوچک‌ترين سند و مدرک و دليلی برای اثبات ادعاها و اوهام خود ندارد.»
نویسنده سرمقاله ادامه داده: «چرا شورای همکاری درصدد تکرار تجربه‌های شکست‌خورده‌ای است که ناکامی آن از همان ابتدا هم روشن بوده و هست؟ شکايت بردن از ايران به مجامع بين‌المللی و شورای امنيت، کدامين گره کور را از مشکلات شورای همکاری باز می‌کند، به‌جز آنکه آن‌ها با همين اقدامات نابخردانه، يک بار ديگر مراتب حقانيت ايران و بی‌ريشه‌بودن دربارهای منطقه را بازگو می‌کنند؟ ای کاش دربارهای منطقه ذره‌ای از سرنوشت صدام، مبارک و بن علی درس می‌گرفتند و به اين نکته توجه می‌کردند که اگر نتوانند با ملت خود تفاهم کنند و احيای حقوق پايمال شده ملت‌ها را تضمين و تأمين کنند، دير يا زود همچون حاکمان سرنگون شده بايد در محضر دادگاه‌ها، سخنگوی جنايات خود باشند يا برای فرار از بازجویی و محاکمه و مجازات، همچون مبارک، به ناچار تمارض کنند و به کنج بيمارستان پناه ببرند تا از کيفر جنايات خود در امان باشند.»
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه مردم‌سالاری با عنوان «گرد مرگ»
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «سودجويی در بازار سياه طلا»