جنگ خاموش مستند ظهور و اطلاع‌رسانی‌ نکردن به بهانه مصلحت از موضوع‌های سرمقاله روزنامه‌های بامداد امروز ايران است.

«جنگ خاموش مستند ظهور»
سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان «جنگ نرم اين است» در مورد انتشار گسترده فیلمی در خصوص «ظهور دوازدهمین امام شیعیان» است.

نويسنده سرمقاله جمهوری اسلامی نوشته است: «به روش مرسوم در اين سال‌ها، وقتی سی‌دی “ظهور بسيار نزديک است” در سطح گسترده توزيع شد و سروصدا به راه انداخت، مخالفت‌ها و انتقادها شروع شد و اظهارنظرها هم بالا گرفت. يکی گفت از مصاديق کذب است، ديگری گفت مستندات آن ضعيف است، سومی گفت با هدف جلب آرا در انتخابات ساخته شده، چهارمی گفت دستگاه قضایی بايد با تهيه کنندگان آن برخورد کند. در اين ميان، هيچ‌کس نگفت در جامعه انقلابی ايران که ۳۲ سال است از وجود نظام حکومتی جمهوری اسلامی که از تعاليم مترقی اسلام ناب محمدی برخوردار است و در ميان مردمی که از سرچشمه زلال مکتب اهل بيت عليهم‌السلام سيراب می‌شوند، چرا در چنين جامعه‌ای افرادی به خود اجازه می‌دهند مرتکب چنين اقدام خلافی شوند و چرا بخش عمده‌ای از مردم نيز پذيرای اين قبيل مطالب سطحی و سخيف می‌شوند؟»

در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «بر آن نيستيم که بگویيم دست اندرکاران و مباشران صف اول اين جنگ خاموش، قصد خيانت دارند و يا مأموران دشمن هستند. چه بسا اينان با نيت پاک و اخلاص کامل وارد اين عرصه می‌شوند و هدفی جز خدمت ندارند، لکن نقش اصلی را ديگران بازی می‌کنند. چرا تعارف کنيم و اين واقعيت تلخ را نيز اضافه نکنيم که ما نيز در اين جنگ نرم و خاموش به دشمنان با سکوت و بی‌تفاوتی و بی‌عملی و حتی احياناً با رضايت خاطرمان کمک کرده‌ايم؟ وقتی در سال ۱۳۸۴ کتابی با نام “دهه ۸۰ دهه ظهور” در سه هزار نسخه به چاپ رسيد و همين مضامين انطباقی سی‌دی “ظهور نزديک است” را منتشر کرد، چرا علمای ما سکوت کردند؟ چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما جلوی توزيع آن‌را نگرفت و حتی به آن مجوز چاپ داد؟ در اين کتاب، علاوه بر انطباق سيدحسنی و سيدخراسانی و يمانی و سفيانی بر افراد و مسئولين زمان ما، ادعا شده بود که قطعاً در دهه ۸۰ يعنی تا پايان سال ۱۳۸۹ امام زمان عليه‌السلام ظهور خواهند کرد و اين ادعا به يکی از مراجع محترم تقليد (که دو سال قبل رحلت کردند) با تصريح اسم ايشان نسبت داده شده بود و نه ايشان و نه هيچ‌کس ديگر اين ادعای کذب را تکذيب نکرد.»

در ادامه سرمقاله می‌خوانيم: ‌«تقدس بخشيدن‌ها، مطلق کردن‌ها، هاله نور ترويج کردن‌ها، قهرمان جلوه دادن‌ها، حاشيه امن سازی‌ها و حريم‌های کاذب قائل شدن‌هائی که امروز در جامعه ما به‌شدت رواج يافته، عامل ديگری است که زمينه را برای پذيرش خرافات و انحرافات فراهم می‌کند. از عده‌ای بله قربان‌گو که موجوديت خود را در همين کارها جست‌وجو می‌کنند، انتظاری غير از اين نيست که تقدس ببخشند و کرامات بسازند و حريم‌های کاذب درست کنند، اما سؤال اين است که چرا به اينان اجازه چنين کارهائی داده می‌شود؟ در نظام جمهوری اسلامی که قرار است جامعه براساس قانون و منطق و حق اداره شود، چه نيازی به کرامات و حريم‌سازی‌ها و خواب و خيال داريم؟ خدا در قرآن کريم، دو بار با صراحت به پيامبر اکرم فرمان می‌دهد به مردم اعلام کند او هم مثل همه يک انسان است. اين تکرارها برای اين است که ما هم به خودمان بگوئيم با بقيه مردم تفاوتی نداريم و مبادا روزی به اين فکر بيافتيم که تافته‌ای جدابافته هستيم و اگر کسی خواست خلاف اين بگويد و بنويسد و عمل کند با او برخورد کنيم. وقتی چنين نکنيم، آشفته بازاری درست می‌شود که پيدايش سی‌دی “ظهور بسيار نزديک است” نتيجه بسيار طبيعی آن است.»

نويسنده سرمقاله ادامه داده: «جنگ نرم اين است، جنگی که ريشه اعتقادات را می‌زند، مقوله مهم و بزرگ و سرنوشت‌سازی مانند اعتقاد به وجود مبارک امام زمان عليه‌السلام را تا اين اندازه کوچک و سست جلوه می‌دهد و راه را برای دشمنان دين باز می‌کند تا به اصول و بنيان‌های اعتقادی ما بتازند. در چنين شرايطی وقتی سی‌دی “ظهور بسيار نزديک است” به عنوان يک پديده مشکل‌ساز در جامعه ما مطرح می‌شود، ما حق نداريم کارگردان آن را سرزنش کنيم، ما بايد خودمان را سرزنش کنيم که اجازه داده‌ايم ريشه‌های پيدايش چنين انحرافاتی در سرزمين وجود اين مردم پا بگيرد. مبارزه با اين سی‌دی، مبارزه با معلول است، با علت‌ها بايد مبارزه کرد.»

متن کامل سرمقاله

«اطلاع‌رسانی‌ نکردن به بهانه مصلحت»
سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «فقدان آمارهای رسمی و جولان خارجی‌ها» در مورد اطلاع‌رسانی نکردن دولت در خصوص آمارهای اقتصادی است.

در سرمقاله روزنامه تهران امروز آمده است: «سال ۱۹۹۵ برنده نوبل اقتصادی، نحوه اطلاع‌رسانی به شهروندان را بررسی کرده بود. او در مطالعات خود بررسی کرد که اطلاع‌رسانی به شهروندان در زمان اجرای سياست‌های مهم در مورد آن سياست‌ها می‌تواند در اجرای آن نقش مفيدی داشته باشد يا تأثير مضر.»

اين سرمقاله افزوده: «در واقع اطلاع‌رسانی بيش‌تر، نتايج بهتری را برای اقتصاد به همراه دارد تا اجرای يک سياست در محيط قرنطينه خبری و بدون اطلاع‌رسانی. با اين تحليل می‌توان نتيجه گرفت، در روزهايی که طرح تحول اقتصادی در کشور وارد فازهای اجرايی می‌شود، اطلاع‌رسانی شفاف و ارائه آمارهای مهم اقتصادی می‌تواند به اجرای کامل و صحيح طرح‌های اقتصادی کمک کند.»

در ادامه سرمقاله آمده است: «بلندپايگان دولت ترجيح می‌دهند برخی آمارها و اطلاعات را بسته به آن‌چه از آن به عنوان مصلحت ياد می‌شود، اعلام نکنند.در دورانی که جريان آزاد اطلاعات و شفافيت عملکردها نقش اصلی را در مديريت کشورها ايفا می‌کند، چندان پذيرفتنی نيست که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران، آمار مربوط به شاخص‌های اصلی اقتصاد را در اختيار فعالان اقتصادی، کارشناسان، نمايندگان مجلس و مردم نگذارد.»

نويسنده در بخش ديگری از اين سرمقاله نوشته است:‌ «نرخ رشد اقتصادی که در زيرمجموعه آن نرخ رشد صنعت و کشاورزی قرار دارد، سه سالی می‌شود که از سوی نهادهای رسمی کشور اعلام نشده است و اين موضوع خلأ بزرگی را در تحليل‌های اقتصادی و بررسی وضعيت اقتصادی کشور به‌وجود آورده است.»

متن کامل سرمقاله

ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «همه معادلات در ميدان اصولگرايی»
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «معمای قيمت جهانی گاز طبيعی»