ناکارآمدی شبکههای اجتماعی و پیامدهای تندروی از موضوعهای سرمقاله روزنامههای بامداد امروز ايران است.
«ناکارآمدی شبکههای اجتماعی»
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «چرا با فيسبوک نمیتوان به خيابان ريخت؟» در مورد ناکارآمدی شبکههای اجتماعی در جریانسازی اعترضات خیابانی است.
نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: «برنامهريزی برای به خيابان آمدن، از طريق شبکههای اجتماعی صورت میگيرد. فلان روز و فلان ساعت با هم به فلان خيابان میرويم و فلان شعار را سر میدهيم. همه چيز درباره آشغال و سطل آشغال و آتشزدن آن در اين مکان برنامهريزی میشود. اما اين قرار و مدار در ابعادی بسيار کمتر از آنچه نشان داده میشود محقق میشود. علت چيست؟ چرا نمیتوان به فيسبوک اعتماد کرد؟»
در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «خاصيت اين شبکهها شور و هيجان است. خاصيت اين فضا اين است که کوتاه بنويسی و جذاب و خبری باشی. اين جذاب و خبری بودن نيز يا در هيجان است و يا در ابتذال. روشن است که در اين فضا جايی برای حرف جدی و اقناع و استدلال و تفکر وجود ندارد. همين ديروز يکی از کاربران اين شبکههای اجتماعی نوشته بود که يک هفته روی يک مطلب کار کردم و نوشتم اما چند نفر بيشتر بازديد نداشت اما يه لينک درباره فلفل سبز گذاشتم کلی مخاطب جمع کردم. افراد میآيند تا هيجان بگيرند و خارج شوند. به اين ترتيب هيچ نوع ارضای استدلالی صورت نمیگيرد و معمولاً فرد با بلند شدن از پای سيستم فراموش میکند که چه بايد میکرده است. همين ديروز بود که رقص يک بزغاله در بالاترين آنقدر بازديد گرفت و امتياز خورد که کاربران سياسی سايت را کلافه کرده بود. انتقاد آنها اين بود که در شرايطی که بايد آماده رفتن به خيابان شويم چرا بايد رقص برغاله پر امتياز شود و بالا بيايد.»
سرمقاله افزوده: «بخش قابل توجهی از روابط در اين شبکهها بر اساس روابط و جذابيتهای جنسی آشکار يا ناپيدا است. روابط جنسی مجازی مهمترين عامل برای دور هم بودن است. بنابراين هرگونه تغييری در اين روابط روی تحليل آدمها نيز اثر میگذارد. اين موضوع به اندازه کافی روشن و گويا است. مثلاً درحاليکه فردی با دوست دخترش قرار میگذارد تا به خيابان بيايند، کافی است به عکس او و قيافه اش انتقاد کند. در اين زمان است که همه برنامهها بههم میريزد.»
در بخش ديگری از سرمقاله میخوانيم: «در اين فضا حرف زدن کاملاً بی هزينه است. طبيعی است که همه چيز گفته میشود بدون اينکه لازم باشد برای اين حرف هزينهای يا حتی استدلال و توضيحی داده شود. چهره هم ديده نمیشود که بتوان از چشم و رنگ صورت حدس زد که اين حرف دروغ است يا راست. شعار است يا استدلال و غيره. بنابراين در اين فضا شعارهائی داده میشود که طبيعتاً در فضای واقعی امکان تحقق آن وجودندارد. همين نيز باعث سرخوردگی میشود. به همين دليل است که شعار دادن در شبکههای مجازی ساده است و باعث میشود در اوج تبليغات اعتراضی اکثريت قابل توجهی ترجيح دهند همچنان پای سيستم باشند و شعار بدهند. همين ديروز يکی از اين سايتهای مجازی از طرفداران خود خواهش میکرد که بهجای پای سيستم بودن به خيابان بريزند. الان در خيابانها ۱۰۰ نفر جمع شدند اما ۱۲ هزار نفر در بالاترين آنلاين هستند. طبيعی است که در چنين شرايطی شبکههای مجازی نمیتواند جريانساز باشند.»
پیامدهای تندروی
سرمقاله امروز روزنامه آرمان با عنوان «تندروی و عواقب آن» در مورد علل و پیامدهای تندوری در جامعه است.
در اين سرمقاله آمده است: «برای ما مهم است که زمينهها در ريشههای افراطیگری را بشناسيم و علل و عواملی را که به بروز تندروی در جامعه میانجامد را شناسايی کنيم. در يک تقسيمبندی میتوان تندروی را دو نوع دانست يکی تندرویهايی که به شکل گذرا و سطحی در جامعه رخ میدهد و تابع هيجانات خاص انقلابی در يک دوره کوتاه است. با فروکش کردن شور انقلابی و با آرام گرفتن احساسات تند معمولاً اينگونه تندرویها پايان میپذيرد. نوع ديگر تندروی، دارای ريشههای عميق اعتقادی و اجتماعی است.»
اين سرمقاله افزوده: «افرادی که مطلقنگر بوده و اعتقاد دارند حقيقت به صورت يکپارچه و خالص، فقط در نزد آنها قرار دارد، زمينه بيشتری برای تندروی نسبت به ديگران دارند و اگر اين مطلقنگری، نسبت به شخص خود و يا شخصيت مراد خود، وجود داشته باشد قهراً به شدت عمل در برابر منتقدان، میانجامد.»
در بخش ديگری از سرمقاله آرمان آمده است: «بخشی از افراطیگریها و تندرویها، جنبه عکسالعملی داشته و در جهت مقابله با تندرویهايی است که از طرف مقابل انجام میشود. اين نوع افراطکاری، معمولاً بين جناحهايی که با يکديگر رقابت دارند و اختلافشان شدت يافته است، بروز پيدا میکند. بر اين اساس، هر حرکت افراطی از يک طرف، به پيدايش يک حرکت افراطی جديد از طرف مقابل میانجامد و به اين شکل افراطکاری، به يک جريان مستمر که به تسلسل گرفتار شده. تبديل میشود و بههر حال تندی، يک عکسالعمل تند را به دنبال دارد.»
نويسنده سرمقاله افزوده: «کسانی که با دقت و تأمل، به تحليل تحولات فرهنگی و اجتماعی پرداختهاند، به اين نکته ظریف تصريح کردهاند که عکسالعملهای تند، معمولاً ناشی از رفتارهای تند بوده است. در يک جامعه اسلامی تندروی و افراطگری، عواقب مضاعف بهبار میآورد، در اينجا تندروی فقط به شخص انتساب پيدا نمیکند و به حساب تندی و تيزی يک فرد گذاشته نمیشود و عکسالعمل آن هم متوجه همان شخص نمیگردد. وقتی که حکومت صبغه دينی پيدا کند و استناد به يک حق دينی مبنای مشروعيت نظام قرار گيرد، هر گونه تندروی اولاً چهره دين را مشوه میسازد. و ثانياً عکسالعملهای مخالفت را متوجه دين میسازد.»
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «هاشمی را تخريب نکنيد»
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «بودجه ٩٠، حق شهروندان و رفتار بخش خصوصی»