راستیآزمایی آمار اشتغال و ديکتاتور برو از موضوعهای سرمقاله روزنامههای بامداد امروز ايران است.
راستیآزمایی آمار اشتغال
سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «راستیآزمايی در مورد آمار دولت» در مورد آمار بیکاری و آمار اشتغالزایی است که به نوشته نویسنده سرمقاله باید راستیآزمایی شود.
نويسنده سرمقاله مردمسالاری نوشته است: «در حالیکه، سال ۸۹ رو به پايان است اما گويا قرار نيست که نرخ بيکاری توسط دولت به صورت رسمی اعلام شود و در اين ميان دولت در اين روزها میکوشد تا با تبليغات گسترده از ايجاد يک ميليون و هشتصد هزار فرصت شغلی در سال جاری خبر دهد.»
در ادامه اين سرمقاله آمده است: «رئيس دولت و وزير کار در اظهارنظرهای جداگانهای اعلام کردهاند که تا به امروز يک ميليون و ششصدهزار شغل ايجاد شده و تا پايان سال اين رقم به يک ميليون و هشتصدهزار خواهد رسيد. دولت همچنين قول داده که در سال آينده، ۲/۵ ميليون فرصت شغلی جديد ايجاد کند. درکنار اين اخبار، خوب است به اين نکته هم که توسط وزير کار نيز مورد تأکيد قرار گرفته، بپردازيم که با هر ۱۰۰ ميليون تومان میتوان سه شغل ايجاد کرد. همچنين محمدرضارحيمی، اخيراً مدعی شده بود که دولت قصد دارد که در سال آينده، دو برابر سال جاری، فرصت شغلی ايجاد کند که اگر به آمار رسمی اعلامی استناد کنيم، بايد سه ميليون و ششصدهزار شغل ايجاد شود.»
سرمقاله افزوده: «در حالی که وزير کار اعلام کرده که حجم بازار کشور، قطعاً جوابگوی ايجاد ۲/۵ ميليون شغل نيست، چگونه معاون اول دولت، سخن از ايجاد سه ميليون و ششصد هزار شغل در سال آينده به ميان میآورد؟ به اين نکته بايد توجه کرد که ايجاد سه ميليون و ششصد هزار شغل نيازمند ۱۲۰ هزار ميليارد تومان اعتبار است که تحقق چنين وعدهای، جای تأمل بسيار دارد.»
در بخش ديگری از سرمقاله میخوانيم: «آمار اعلامی از سوی دولت، بهتر است راستیآزمايی شود و حداقل افکار عمومی بدانند که در هر شهرستان، چند شغل ايجاد شده است. در حال حاضر ۳۸۴ شهرستان در کشور وجود دارد. بهتر است وزارت کار حداقل آمار ايجاد فرصت شغلی در ۱۰ شهرستان به صورت مجزا اعلا م کند تا مشخص شود که اين رقم اعلامی در خصوص ايجاد اشتغال، تا چه ميزان واقعی است. چرا که در کمترين ميزان براساس جمعيت، بايد حداقل هزار شغل در هر شهرستان به عنوان پايه ايجاد شده باشد، که واقعيتها از برخی شهرستانها چنين اتفاقی را مخابره نمیکند.»
«ديکتاتور برو»
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «سقوطهای ۸۹» در مورد تحولات اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا است.
در اين سرمقاله آمده است: «اولين بار در جريان تظاهرات مردم ايران عليه نظام سلطنتی جمله “شاه بايد برود” بر زبان جاری شد و امروز زيباترين شعار در همه کشورهای ديکتاتور نشين کلمه “برو” هست. اين حاکمان هميشه وجود مخالف در کشور را نفی کرده و هرگونه صدای مخالفت و اعتراضی را به طرح و برنامه بيگانگان نسبت دادهاند. همگی آنها شيوه تقريباً يکسانی را هم در برخورد با تظاهراتهای مسالمتآميز مردم در پيش گرفتهاند. ابتدا سعی کردند با مسدود کردن اينترنت و امکان ارسال پيامک تلفنی و مقابله با ماهوارهها و اخراج خبرنگاران خارجی امکان اطلاعرسانی را از بين ببرند.»
اين سرمقاله افزوده: «متأسفانه ساليان درازی است که مردم خاورميانه اسير روسای جمهور مادامالعمر، شاهان موروثی و رهبران خودخواندهای چون قذافی هستند که عامل اصلی عقبماندگی ملتهای خود شدهاند. اين افراد در دوره حکومت خود با زور دستگاههای پليسی و امنيتی و تبليغاتی بر ملتهای خود حکم راندهاند و هيچ گاه باور نمیکردند روزی ملتها بتوانند آنها را با دست خالی و با شعار “برو” از اريکه قدرت به زيرکشند و راه را برای حاکم شدن مردم بر سرنوشتشان باز کنند.»
در بخش ديگری از سرمقاله ابتکار آمده است: «آنها فهميدهاند که مرگ گفتن بر اين و آن چارهساز نيست، بلکه بايد شعاری وحدتآفرين که همان “برو” هست را سر داد. با اين شعار، اولين مطالبه مردم در کشورهای برخاسته عليه ظالمين، کنار زدن طاغوتهای حاکم در رأس قدرت بوده است که هيچگاه حاضر نبودهاند خود را در معرض آرای عموم مردم قرار دهند.»
نويسنده سرمقاله افزوده: «گرچه ديوانهای مانند قذافی علاوه بر آتشگشودن به سوی مردم، با خمپاره و هواپيما هم به مردم حمله کرد تا چند روزی بر رهبری مستبدانه ۴۲ ساله خود بيفزايد. ولی قدرت مردم و استقامت آنها فراتر از قدرت ديکتاتورها در کشتن مردم است.»
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «جابهجايی در قدرتهای نفتی: عراق، ونزوئلا يا ايران؟»
سرمقاله امروز روزنامه آرمان با عنوان «نفاق چيست و منافق کيست؟»