سازمان «عدالت برای ايران» از شاهدان عينی خواسته تا مشاهدات خود را از «سرکوب و نقض حقوق بشر» در تظاهرات ۲۵ بهمن و اول اسفند به اين سازمان ارسال کنند.
در تارنمای رسمی «عدالت برای ايران» آمده است: «سازمان عدالت برای ايران يکی از مهمترين وظايف خود را تهيه پروندههای حقوقی برای آمران و عاملان نقض گسترده و شديد حقوق بشر در ايران و پيگيری اين پروندهها در مراجع بينالمللی قرار داده است تا اينان (حکومت ایران و نیروهای انتظامی و امنیتی) بدانند که جناياتشان بیعقوبت نخواهد ماند و از سوی ديگر قربانيان نقض حقوق بشر در ايران، همه آنهايی که برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند، اميدشان به آينده افزون شود.»
اين سازمان از کسانی که در تظاهراتهای ۲۵ بهمن و اول اسفند شرکت داشتهاند و شاهد عینی صحنههای تيراندازی و «کشتن» و مجروح کردن معترضان بودهاند، خواسته تا «بنويسند که ضارب يا ضاربان چگونه لباس پوشيده بودند، وابسته به کدام نهاد نظامی يا امنيتی بودند، آيا لباس شخصی پوشيده يا يونيفورم داشتند، چه شکلی بودند و از چه نوع سلاح گرم يا سردی استفاده میکردند.»
شادی صدر، فعال حقوق بشر که پس از انتخابات جنجالی رياستجمهوری سال گذشته از ايران خارج شد، مدير سازمان عدالت برای ايران است.
روز گذشته در تهران و چند شهر ديگر به مناسبت هفتمين روز کشتهشدن صانع ژاله و محمد مختاری در تظاهرات دوشنبه ۲۵ بهمن، تجمعات پراکندهای برگزار شده است. مخالفان در تظاهراتهای ۲۵ بهمن و اول اسفند ۸۹ عليه آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ايران شعار دادند.
تظاهرات ۲۵ بهمن با فراخوان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی دو تن از رهبران مخالف دولت که هماکنون در «بازداشت خانگی» بهسر میبرند، برگزار شد. تظاهرات اول اسفند نيز با فراخوانی «شورای هماهنگی راه سبز اميد» که موسوی، کروبی و خاتمی جزو شورای مرکزی آن هستند، برپا شد.
روز گذشته در ميدان انقلاب، خيابان ولیعصر، بلوار کشاورز، ميدان هفت تير، در نزديکی صدا و سيما، ميدان ونک، پارک ملت و نقاط ديگری از تهران مردم دست به تجمع زده و شعارهايی عليه حکومت سر دادند.
همچنين در شيراز، اصفهان، تبريز، رشت، بابل، همدان و چند شهر ديگر نيز اين تجمعات صورت گرفته است. برای نخستين بار خبرهايی نيز از اعتراضات خيابانی مردم دو شهر کردنشين مهاباد و سنندج نيز منتشر شده است.
در درگيری نيروهای امنيتی و انتظامی با مردم گاز اشکآور شليک شده است. در تطاهرات روز گدشته، فائزه هاشمی رفسنجانی دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری برای مدتی کوتاه بازداشت شد.
بنا بر گزارش کلمه، سايت نزديک به ميرحسين موسوی در تجمعات ديروز محمد صادقی، فرزند آيتالله خلخالی، سعيده عسگری و فرناز کمالی از دانشجويان دانشگاه آزاد نيز بازداشت شدهاند.
با اين حال سردار اسماعيل احمدیمقدم و سردار احمدرضا رادان، فرمانده و جانشين فرمانده نيروی انتظامی ايران اعلام کردند که تهران و شهرهای ايران، یکشنبه اول اسفند «کاملاً آرام» بودهاند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران (ايرنا) نيز گزارش داد: «دشمنان ملت ايران و عناصر بدخواه و سرسپرده به بيگانگان که به زعم خود تلاش میکردند تا مردم را به قانونشکنی فرابخوانند ، يکبار ديگر با رفتار آگاهانه و هوشيارانه مردم تهران مواجه شدند که در عين بیتوجهی آشکار به اين تلاش تبليغاتی، به امور روزمره خود پرداختند.»
باسلام.
چندین شناسایی جالب از مزدوران سرکوب گر در رده های پایینی با عکس و مشخصات وآدرس محل سکونت برای شروع و معرفی این سازمان و برد سایت شما بسیار مفید واقع خواهد شد. علاوه بر آن اهداف مرحله ای این حرکت بر اهداف حقوقی و دراز مدت آن که بیشتر پس از پیروزی جنبش کاربرد خواهد داشت,اولویت داشته و برای مراجعه کنندگان به سایت این سازمان ملموس تر خواهد بود.بخشی از این اهداف مرحله ای تضعیف و ترساندن نیرو های مساله دار ,ترسو و بعضا با پتانسیل های مادی میباشد. جدا کردن اینگونه افراد از لایه ی بیرونی هسته ی سرکوب گر با انتشار مشخصات آنها که غالبا از جانب خانواده و اطرافیان و نیز وجدان خویش تحت فشار میباشند از این طریق مفید بوده و سبب ریزش در ماشین سرکوب میگردد. همچنین عواقب ایجاد استارت چنین ریزشی , مساله دار شدن دوستان و همپالکی های آنها در نتیجه ی اطلاع از چنین ریزشی خواهد بود. و این حرکت دومینویی را بسیار موفق خواهد ساخت. علاوه بر آن نقش چنین ریزش هایی هم از نظر ایجاد پتانسیل در حرکت های مردمی و هم به لحاظ افت نیروی سرکوب و همچنین افت روحیه ای سرکوب گران بسیار مهم است. اهداف ثانویه و نهایی پیگیری پرونده های سرکوب گران در همه ی سطوح نیز نهایتا پس از گذار از این پروسه قابل پیگرد خواهد بود.
saba / 21 February 2011
امید است که خانم صدر بیانیه ای درج کنند که مزدوران ایرانی رواج دهنده خشونت هم شناسائی و به مردم معرفی گردند.مخصوصا ادم کشان تروریست چپی ، مجاهد،سلطنت طلب و تجزیه طلبان در خدمت استعمار
ضمنأ ضرورت دارد که خود خانم صدر هم از این ادمکشان دوری نموده و ثابت کنند که قلبأ با خشونت و کشتار مخالفند.همچنین ایشان باید بدانند که تحریمهای استعمارگران که ایشان از ان حمایت جدی میکنند،فقط به ج.ا.ا. ضربه نمی زند،بلکه سلامتی و جان میلیونها کودک و سالمند ان دیار را به خاطر سوء تغزیه به مخاطره انداخته است و جان بسیاری را هم گرفته و خواهد گرفت.
تمام سیاسیون به اصطلاح مخالف خشونت و کشتار که جهت سرنگونی ج.ا.ا. از تحریمهای اقتصادی استعمارگران حمایت میکنند،میدانند که به صورت غیر مستقیم در اعمال خشونت دخیلند.سی و دو سال تحریم و تجاوز به حقوق مسلمانان و ترور و کشتار انان و برپائی جنگ توسط استعمارگران و ایادیشان،کسی را بر ان نداشته که اعتراض کند و بکوید چرا انان(مسلمانان) حق انتخاب ندارند و چرا نباید با دیگران متفاوت باشند؟
شاید با ایجاد این کمیته عدالت بتوان اولین پروندههای عاملین ترویج خشونت را تشکیل داد و حکام و سیاسیون را مجبور به رفتار متمدنانه و مردمسالار کرد.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 21 February 2011
با خواندن دیدگاه mansour متوجه میشوید که چگونه سران و رهبران جمهوری اسلامی با به گروگان گرفتن میلیونها ایرانی تحریمها را به آنها تسری میدهند. mansour خواهان ادامه رفتار ۳۲ ساله سران و رهبران جمهوری اسلامی است و این را حق انتخاب خود و آنان میداند.
محسن / 22 February 2011
روز 25 بهمن بهمراه جمعی از خویشان و دوستان در تظاهرات شرکت کردیم. حدود ساعت 3 از میدان انقلاب به سمت آزادی راه افتادیم. مردم ساکت بودند. در هر بخشی بفاصله 10 متر به ده متر نیروهای انتظامی تماما مسلح ایستاده بودند. برخی از آنها کاری با مردم نداشتند اما برخی مثل گروهی که سر خیابان جمال زاده مستقر بودند سعی داشتند با تندی و توهین لفظی و ضربات باتوم مردم را که حتی شعار هم نمیدادند متفرق و مضروب کنند. تقریبا از این مرحله مردم شروع به هو کردن نیروی انتظامی وسر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور نمودند. ناگهان گروه ریوتها با لباس و نقاب سراپا سیاه و قدهای بوضوح بلند با باتومهای پلاستیک فشرده بیهدف به همه مردم از جمله رهگذرانی که اصلا در تظاهرات شرکت نداشتند هجوم برده آنهارا مضروب میکردند. البته بنظر میرسید که آنها اجازه ضرب و شتم تا حد مرگ را داشتند چون به ارگانهای حیاتی مثل سر و قلب و شکم معترضین ضربه های ممتد و کاری میزدند و زن و مرد و پیر و جوان نمیشناختند. در ضمن بنظر میرسید این افراد از حالت طبیعی خارج بودند چون حتی وقتی کسی از مردم در اطرافشان نبود با حالت جنون آمیز با باتوم به درِ اماکنی مانند مدرسه ها، خانه هایی که احتمال داشت مجروحین را پناه دهند و حتی به ماشینهای پارک شده در کوچه های فرعی ضربه زده و "یاحسین" میگفتند و اتوموبیلها را خُرد میکردند. علاوه بر این لباس شخصی ها هم بودند که برخی با لباسهای مرتب و بدون ریش و سبیل و با ظاهر گول زننده در میان مردم رفت و آمد میکردند و مردم را حتی از دفاع از خود با دست خالی در برابر ضاربین وحشی سیاهپوش با عنوان "عدم خشونت" ممانعت میکردند. برخی از این لباس شخصیها مجهز به چاقو و بی سیم بودند که تقریبا علنی کار میکردند. بقیه با ظاهر مردم عادی بودند. پس از آنکه مزدوران متوجه شدند با ضرب و شتم کاری از پیش نمیبرند از پرتاب گاز اشک آور استفاده کردند.
کاربر مهمان / 22 February 2011
واقعا وقيح هستند اين طرفداران ولايت. اينجا هم دست بردار نيستند.
کاربر مهمان / 22 February 2011