جایزه ادبی «اولا هان» از جوایز معتبر ادبی در کشورهای آلمانی‌زبان به نخستین رمان شیدا بازیار، نویسنده ایرانی‌تبار مقیم آلمان تعلق گرفت. این رمان «شب‌های تهران آرام است» نام دارد و درباره سرکوب‌ دگراندیشان و انقلابیون چپ در سال‌های نخست انقلاب ایران تا نهضت سبز است.

شیدا بازیار، نویسنده
شیدا بازیار، نویسنده

جایزه ادبی «اولا هان» به ارزش ۱۰ هزار یورو هر دو سال یک بار به نخستین اثر یک نویسنده جوان تعلق می‌گیرد.

در بیانیه هیأت داوران هشت نفره این جایزه ادبی درباره رمان «شب‌های آرام تهران» آمده است:

«موضوع نخستین رمان بازیار گریختن و رسیدن است با گوشه‌چشمی به ریشه‌های انسان مهاجر، درکی که او از خود دارد و تصویر او در چشم دیگران. بازیار در رمانش سه دهه از انقلاب ایران را در یک ساگای خانوادگی روایت می‌کند.»

یک سند اجتماعی

«شب‌های تهران آرام است» نوشته شیدا بازیار
«شب‌های تهران آرام است» نوشته شیدا بازیار

شیوه روایت رمان «شب‌های آرام تهران» در ادبیات معاصر ایران پیشینه‌ای دراز دارد: اعضای یک خانواده ایرانی، هر یک از دریچه چشم خود روایتی از زندگی شان را به دست می‌دهند و به این ترتیب تاریخ دو نسل بازگو و بازآفریده می‌شود.

بهزاد که پیش از انقلاب با احزاب چپ همکاری می‌کرده به آینده امیدوار است، ناهید، همسر او که در همان سال‌ها در احزاب چپ با او هم‌گام بوده و به او دل بسته، حالا در تبعید، غم غربت دارد، لاله، دختر آن‌ها از سردرگمی رنج می‌برد و نمی‌داند به کجا تعلق دارد و در جست‌و‌جوی ریشه‌هایش است و پسرشان محمود که او را «مو» صدا می‌زنند در اولین سال قرن بیست و یکم در دانشگاهی ثبت نام می‌کند. او با دنیای پدر و مادرش ارتباط چندانی ندارد. رمان را فرزند سومی به نام تارا که در آلمان متولد شده روایت می‌کند. او با سازمان‌های حقوق بشری همکاری می‌کند و به نهضت سبز و آینده ایران نیز علاقه‌مند است. مثل این است که عدالت‌خواهی و شور انقلابی بهزاد و ناهید در سال‌های جوانی به او به ارث رسیده است.

منتقد اشپیگل‌آن‌لاین درباره این رمان می‌نویسد:

«شیدا بازیار موفق شده از دریچه چشم شخصیت‌هایش، عواطف آن‌ها و گوشه‌ای از واقعیت‌ها را نشان دهد. این رمان نه تنها در پرتو بحران پناهجویی در اروپا سندیت اجتماعی دارد، بلکه یک اثر ادبی در خور تأمل است.»

انقلاب ایران و همه کسانی که در آن مشارکت داشتند: موضوعی که نویسندگان ایرانی اجازه ندارند در آثارشان بدان بپردازند
انقلاب ایران و همه کسانی که در آن مشارکت داشتند: موضوعی که نویسندگان ایرانی اجازه ندارند در آثارشان بدان بپردازند

شیدا بازیار، نویسنده ۲۷ ساله ایرانی در شهر ماینس در ایالت رایلندفالس در کرانه رود راین زندگی می‌کند. او ادبیات خلاق خوانده و نیمی از اوقاتش را به نوشتن می‌گذراند. او که به زبان فارسی تسلط چندانی ندارد در سال ۲۰۱۲ به ایران سفر کرده است.

سانسور «انقلاب ایران»

«انقلاب ایران» از موضوعاتی‌ست که نویسندگان ایرانی مقیم داخل کشور به دلیل سانسور کمتر بدان پرداخته‌اند. رمان «زوال کلنل» محمود دولت‌آبادی درباره خانواده یک سرهنگ ارتش در سال‌های پس از انقلاب هرگز مجوز انتشار دریافت نکرد. رضا دانشور (رمان خسرو خوبان)، محمود مسعودی (رمان سوره الغراب)، مهشید امیرشاهی (رمان‌‌های در سفر و در حضر) و همچنین غلامحسین ساعدی ( داستان بلند سنگ روی سنگ) هر یک روایتی از انقلاب ایران را به دست داده‌اند. این آثار اما تاکنون در ایران مجوز نشر نگرفته.

پیش از این سحر دلیجانی، یکی دیگر از نویسندگان نسل دوم با کتاب «بچه‌های درخت جاکاراندا» درباره دختری به نام ندا که در زندان اوین به دنیا آمده توجه جهانیان را در نمایشگاه کتاب فرانکفورت جلب کرده بود.

در همین زمینه

سرکوب‌های بعد از انقلاب به روایت غلام‌حسین ساعدی

بچه‌های درخت جاکاراندا، گفت‌وگو با سحر دلیجانی