جنسیتتان را به من بگویید. مرد هستید یا زن؟ میخواهم ببینم برای حرف زدن با شما از چه کلماتی استفاده کنم!
حتما برایتان پیش آمده که بعضی از صحبتهایتان را مختص به همجنسهای خودتان بدانید یا زنانی را دیدهاید که هنگام ورود همکار مرد، حرفشان را قطع یا موضوع صحبت را عوض میکنند یا مردانی که در جمع دوستان همجنسشان، دایره واژگانی متفاوتی دارند و از کلماتی استفاده میکنند که خودشان اعتقاد دارند در حضور زنان نباید از آنها استفاده کرد.
چرا ما کلمات را تقسیم بندی میکنیم و به دو جنس زن و مرد، دایره واژگانی متفاوتی را اختصاص میدهیم؟
زبان فارسی خلاف بسیاری از زبانهای بینالمللی دیگر، از لحاظ جنسی زبانی خنثی به شمار میرود. یعنی اجزای زبان، ضمایر، اسامی و افعال، وجه جنسیتی ندارند. اما مثل تمام زبانها گاهی بعضی لغات و کلمات دارای ارزش های جنسیت محور هستند. برای مثال «مردم» که از ریشه مرد یا «آدمی» که از ریشه آدم (انسان اولیه تاریخ) گرفته شده است. اما بیشتر لغات کاربردی زبان فارسی مثل اسامی اشخاص و اشیا و مشاغل، فاقد بار جنسیتی هستند.
اینکه در یک گروه خاص، زبان خاصی مرسوم باشد، یک مسأله طبیعی است. مثلا در گروه همسالان. نوجوانان دایره واژگانی خاصی برای خودشان دارند که ممکن است از آن کلمات در حضور خانواده استفاده نکنند. یا گروه دوستان در شبکههای اجتماعی. مثلا ممکن است افراد در توییتر زبان خاصی برای نوشتار خود داشته باشند و از کلمات و اصطلاحاتی استفاده کنند که از استفاده آن در جمع همکاران یا خانواده خود پرهیز کنند. این یک مسأله طبیعی است که بر اساس سن، شغل، ویژگیهای هنری و اجتماعی افراد و… گروههای زبانی مختلف داشته باشیم. اما اینکه بر اساس جنسیت افراد، گروههای مختلف زبانی شکل بگیرد و حوزه استفاده از عبارات و اصطلاحات بر مبنای زن و مرد بودن افراد مشخص شود غیرطبیعی است.
شاید فکر کنید این استفاده متفاوت از کلمات ریشه در مذهب دارد. اما اگر نگاهی به کتابهای مذهبی انواع دینها بیندازیم، میبینیم حتی در بستر نظام مردانه، بیان آنها وارد حوزههای مربوط به زنان میشود و تفکیک جنسیتی در زبان این کتابها جایی ندارد. مثلا در قرآن بارها اسم آلت زنانه (به همان شکلی که در زبان عربی بین مردم مرسوم است) آورده شده. یا در کتابهای رساله مسلمانان به راحتی راجع به مسائل مربوط به زنان صحبت شده و سانسور کلمه اتفاق نیفتاده است. در کتابهای عرفانی ما مثل مقالات شمس نیز میبینیم که هیچ اهمّیتی برای استفاده یا عدم استفاده از کلمات قائل نبودهاند و بر مبنای نیاز زبانی و بستر اجتماعی هر نوع کلمه ای آورده شده است.
از طرفی این تفکیک جنسیتی زبان، مسألهای است که حتی بین جوانترها و کسانی که به گفته خودشان به دین و مذهب خاصی اعتقادی ندارند اتفاق میافتد. میشود نتیجه گرفت که این مسأله مربوط به فرهنگی است که ما در آن رشد کردهایم و آنقدر با ما عجین شده که حتی برای رفتارهایمان دنبال دلیلی نمیگردیم. از خیلی زنان و مردان که سوال کنیم چرا بعضی کلمات را در حضور یا در دیالوگ با غیرهمجنسشان استفاده نمیکنند، هیچ جوابی برای این سوال ندارند و دوباره برمیگردند به جملهای که فقط نفی گفت وگوی آزاد و بدون درنظر گرفتن جنسیت است.
بیایید دنبال علت های این مسأله بگیردیم و رفتار افراد را واکاوی کنیم:
۱- خیلی وقتها زنان جامعه ما بعضی از کلمات را در مقابل گروه مردان به کار نمیبرند زیرا هراس دارند که با به کار بردن آن کلمات و اصطلاحات، نظر مردان راجع به آنها عوض شود. کلماتی که به راحتی در جمعهای خصوصی زنانه ابراز میشود. مثلا کلمه «پریود» یا اسم آلت جنسی. حتی اگر این کلمات در بستر صحبتهای معمولی و بیان وضعیت جسمی بوده باشد زنان از استفاده آن در مقابل مردان پرهیز میکنند.
آیا واقعا نظر مردان با شنیدن بعضی از عبارات از دهان زنان درباره آنها عوض میشود؟ متاسفانه بله!
اما آیا این دلیل خوبی برای عدم استفاده از این کلمات در بسترهای معمول زبانی است؟ خیر. مثل این میماند که زنها برقع بپوشند چون از نگاه کثیف بعضی از مردان هراس دارند و مثل این است که از این رفتار اشتباه دفاع کنیم.
متاسفانه گاهی حتی خود زنها نیز دیدگاهشان نسبت به زنی که از این کلمات در حضور مردها استفاده می کند منفی است و اعتقاد دارند بعضی کلمات مختص گروه زنان و بعضی مختص جمع مردانه است. زنی که پا روی این تفکیک جنسیتی می گذارد، تن به خودسانسوری نمیدهد و از زبان بر اساس نیازهای خود استفاده میکند، حتی در دیدگاه بعضی زنان به عنوان یک خطر بالقوه شناخته میشود که قابلیت این را دارد که همسرشان را از چنگشان در بیاورد!
چرا؟ اگر از این زنها و مردها بپرسیم با بیان یک کلمه چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ چه چیزی عوض میشود؟ خیلی وقتها جواب قانع کنندهای برایش نخواهند داشت.
۲- بعضی از مردها اعتقاد دارند اگر کلماتی را در حضور جمع زنانه به کار برند، قبح این مسأله شکسته خواهد شد و زنان وارد حوزهای خواهند شد که سالهاست از آن منع شده اند و بعد از آن زنها می توانند بدون سانسور بنشینند و درباره آن مسائل با مردها به بحث و گفت وگو بپردازند. خیلی از این مسائل در حوزه جنسی قرار می گیرد که جامعه مردسالار سعی کرده زنها را از آن دور نگه دارد و به مسائلی نظیر تولید مثل و خانه داری و… مشغول کند و فقط این حوزه و حرف زدن درباره آن را برای شوهر جایز بشمارد. انگار این کلمات کلید وارد شدن به دنیایی هستند که در آن اتفاقاتی غیرقابل پیشبینی رخ خواهد داد.
در جامعه ای که از کودکی، خودسانسوری به ما آموزش داده میشود، حتی استفاده از بعضی کلمات در بستری اجتماعی نیز خارج از ادب تلقی میشود. شاید بتوان گفت که جامعه ما برای زبان، تقدس خاصی قائل است. در ادبیات معاصر ما نیز شاهد این هستیم که مردم اعتقاد دارند بعضی کلمات نباید وارد شعر شود. اگر از آنها دلیل این «نباید» را بپرسیم. جواب می دهند چون این کلمات غیرشعری هستند. یعنی جواب تنها صورت سوال است و دربرگیرنده هیچ دلیل واضح و منطقی ای نیست.
۳- غیرت! یعنی احساس مالکیت یا دلواپسی از دست دادن و به عبارتی همان حسادت جنسی. بعضی از مردها فکر میکنند اگر زنی درباره بعضی مسائل، عموماً مسائل جنسی و جنسیتی، در حضور مردهای غریبه و نامحرم صحبت کند این گونه تلقی میشود که این زن تمایل به برقراری ارتباطی فراتر از معمول با آن مردها دارد. احساس میکنند مسألهای که به واسطه تربیت کودکی و فرهنگ جامعه تنها به آنها (شوهر) تعلق داشته حالا دارد در مقابل مردهای دیگر هم بیان می شود. و وقتی خود را در شنیدن این کلمات و مورد خطاب واقع شدن این اصطلاحات (مثلا خصوصی) با مردان دیگر شریک میدانند احساس خشم و عصبانیت و احساسِ «از دست دادن» میکنند که به «غیرت» تعبیر میشود. فرهنگ جامعه مردسالار ما این واژه و رفتارهای مربوط به آن را یک ویژگی مثبت مردانه قبولانده است و حتی شاهد این هستیم که زنها تمایل دارند شریک زندگی شان باغیرت باشد. یعنی به روابط آن ها حسادت کند و این حسادت جنسی را به اشتباه نشان دهنده میزان مهر و علاقه آن فرد به خودشان میدانند.
میتوان فکر کرد و علتهای بیشتری برای این قضیه برشمرد اما همه این دلایل برمیگردد به آموزشی که جامعه مردسالار از بچگی برای ما درنظر گرفته و رفتارهای زنانه /مردانه و کلمات زنانه/مردانه را تعریف کرده است. این نظام آموزشی نه فقط در مدارس بلکه سال ها قبل تر از آن در خانواده شروع میشود. همان طور که در طرز لباس پوشیدن، شیوه های بازی کودکانه و رفتارهایی مثل گریه کردن، رقصیدن و… بین دختر و پسر تفاوت های غیرواقعی ایجاد کرده، در نظام زبان هم دو دایره واژگانی متفاوت قرار داده است.
در بزرگسالی نیز نهادهایی وجود دارند که این رفتار و منش را تقویت می کنند؛ مثل دوران سربازی که بر اساس نظامهای تقابل دودویی زن و مرد به وجود آمده اند و رفتارهای زن ستیز در آن تقویت میشود. علاوه بر این سیاستهایی که در جامعه اعمال می شود مثل تفکیک جنسیتی دانشگاه ها، تفکیک جنسیتی کتب درسی و امثال اینها نیز باعث دامن زدن به تفکیک جنسیتی حوزه زبان و در نتیجه خودسانسوری بیشتر میشود.
مطمئناً حل این مشکلات درهم تنیده فرهنگی که مجموعه پیچیده ای از علت و معلول ها ساخته است، کاری زیربنایی و بنیادین طلب می کند. اما اینکه چگونه میتوان با وجود زبان مردانه، قوانین و فرهنگ زن ستیز و از همه مهمتر زنانی که خود در این فرهنگ مردانه بزرگ شدهاند و این تفکیکهای جنسیتی در عمیقترین نقاط ضمیر ناخودآگاهشان ریشه کرده است به تغییری اساسی و پایدار دست زد، سؤالی مهمتر و اساسی تر است که پاسخ به آن در عمل با دشواریهایی تازه و ریشهایتر روبهرو خواهد شد.
مطلب مفیدی بود خانم اختصاری عزیز. پاینده باشید.
کامران / 02 April 2016
سلام خانم اختصاری
من یک جوان 16 ساله هستم
به طور قطع اگه در جمع خانواده از کلمات جنسیتی استفاده کنم حجمه ی اعتراضات از سوی پدر و مادرم میشنوم
به نظر شما من باید چیکار کنم
کیهان / 02 April 2016
تا قبل از اینکه این اصلاحات بنیادین صورت بگیره فکر میکنم توجه به عقاید طرف مقابل (هرچند غلط)در انتخاب واژگان نشانه ى احترام و ادب باشه بیشتر تا فقر فرهنگی, اینطور نیست؟
ناشناس / 02 April 2016
بعنوان یک مرد (نه، بهتر بگم جنس مذکر) فقط میتونم بگم متاسفانه مقاله ی شما کاملا از هر جهت صحیحه!! حتی خود من که مدتهاست خودم رو در عرصه ی فرهنگ و هنر مشغول میدونم، بازم خیلی جاها، که شماهم تو مقاله تون اشاره کردین، جا میزنم و کم میارم! و به طرز آزار دهنده ای با این مساله درگیرم…
مهدی / 02 April 2016
چیزی که من همیشه به ادمای اطراف می گفتم و میگم همین توضیحات شما بود..
مثلا پزشک می گوید آزمایش ادرار و مدفوع ( که کاملا عربی است ) اما از گفتن واژه های ریدن و شاشیدن استفاده نمی کنند. این بی توجهی هیا پیش پا افتاده زبان پارسی ما رو به یه چیز دیگه تبدیل کرده
رضا / 02 April 2016
به گمان من خانم اختصاری ، اتوپیایی در ذهن داره که بیشتر از این که منطقی باشه احساسی است ، بر فرض که این نظام را به هم زدیم و به ایده آل ایشون نزدیک شدیم، با نظام های در هم تنیده ی دیگرش چه کنیم،با یک جمله ی کا ر زیر بنایی کردن خودشون رو راحت کردن.
محمد / 02 April 2016
خداوکیلی خیلی خنده دار تشریف دارید…
رضا عاصی / 02 April 2016
خانم اختصاری …شما کلا تووی همین متن هم از خود
سانسوری به شیوه زیرکانه ای استفاده کردی چرا که جز پریود بودن چیزی از الفاظ
زنانه نگفتی ..این یعنی جاخالی ..همین شاگردان خودتون معتقدن که لغتها رو باید
با سیم ظرفشویی بشوریم تا مبادا به روح لطیف ادبیات خدشه ای وارد شود…حتی خود شخص شما
هم گفته هایی که اینجا گفتید رو رعایت نمیکنید…مثالا چرا اسم آلت جنسی زنانه ای که گفتی
به زبان عربی نیاوردی؟ حتی فارسیش که میشه کس هم نگفتی؟
الانم مریدان سینه چاکت میریزین و به من میگن که مودب باشم و درست صحبت کنم
چرا چون جلوی شمایی که زن هستید گفتم کس ..یا اگر بگم کیر ..فرقی نمیکنه
رضا عاصی / 02 April 2016
با تمام احترام و علاقه به خانم اختصاری و کارهاشون، به نظر من این مطلب یه ژست روشن فکری بیشتر نیست
این که یه شخص از هر کلمهای در هر جایی استفاده نمیکنه نشانه ادب هست، مثلن من حرفی رو که پیش دست نزدیکم میزنم به خانواده م یا مدیرم نمیگم. و خیلی مواقع خیلی آدم هم پیش دوست صمیمی که جنس مخالف هست همون جور حرف میزنن که با دوستان صمیمی همجنس.
بهزاد / 02 April 2016
خوشحالم که تو خونواده ما همچنین چیزی جاری نیست، حتی مامانم که آدم مذهبی هست وقتی سانسور و چشم و ابرو ببینه تو حرف زدن ما سریع اعتراض می کنه، واقعا ممنون که عالی بود! حتما لازمه متن رو واسه خیلی ها بفرستم، دمتون گرم
کیمیا / 02 April 2016
شما خودتون همینجوریی هستین ،که ازش انتقاد میکنین.
مثلا گفتین :تو خود قرآن بار ها اسم آلت زنانه………
شما خودتون اسم آلت زنانه رو نمیارید بعد میگید که ………
در کل باحرفاتون موافقم!
بهنام / 02 April 2016
سلام همانگونه که وازگان قابل استفاده در دنیای کودکان و بزرگسالان متفاوت میتواند باشد جنسیتی بودن آن هم فاقد اشکال است. چرا که در غیر این صورت تفاوتی بین زبان محاوره و زبان نوشتاری وجود نمیداشت.
همانطور که استفاده از واژگان در نامه های اداری با نامه های خصوصی و سخنرانی ها با زبان مردم کوچه و بازار متفاوت است و این نه تنها اشکال نبوده بلکه به غنای ادبیات و انواع فرهنگ ها نظیر فرهنگ کوچه و… و انواع ادبیات مثل پشت کامیونی و … منتج میشود.
استفاده از کلمات جنسیتی گرچه در بسیاری از مکان ها بدون علت در لفافه خود سانسوری پیچیده میشود که لزومی احساس نمیشود مثل مراکز درمانی هنگام مراجعه به پزشک و و پرسیدن سوالات علمی و …البته استفاده از آن در محاورات روزمره خالی از اشکال نیست چرا که مردم در ارتباطات روزمره شان از بسیاری از کلمات که دارای بار معنایی سخیف باشد – حتا بار جنسیتی ندارد – نیز استفاده نمیکنند و با گفتن و تکرار هم جا نمی افتد زیرا
انتخاب کلمه در صحبت کردن و یا هرگونه ارتباط با دیگران از قواعدی پیروی میکند و استفاده بیمورد از واژگان جنسیتی هیچ کمکی به غنای زبان نمیکند.
حرف فراوان است و شما نیز میدانید که انچه میگویید حاصل تفکر اندیشمندانه نیست.
الهه / 02 April 2016
نوشته ی بسیار عالی و قابل تاملی است . مدتها پیش از لیلی گلستان خواندم که گفته
بود یکی از اصلاحیه هایی که به کتاب من خورده این بوده که گفتند در جمله ی:” دست رد
به سینه اش زد ” کلمه ی سینه را حذف و کلمه ی دیگری را جایگزین کنید ..باید به حال
این فرهنگ و این طرز تفکر گریست .
درود به فاطمه اختصاری که وجودش مایه ی افتخار و مباهات نسل من است .
ثریا / 02 April 2016
با نظر رضا عاصی کاملا موافقم. شما یه ژست روشنفکری گرفتید و یه سری حرفا زدید که خیلی خیلی هم خودتون رو سانسور کردین. حتی اسم الت زنانه رو هم به عربی نگفتین.
سارا / 02 April 2016
حرفشون درسته اینکه ما در گفتار خود سانسوری کنیم باعث خفگان بیشتر در حوزه جنسی و زناشویی وجود آمدن هزاران هزار عقده های ریز و درشت در وجود یک انسان میشه و نتیجش میشه این همه نا هنجاری که ما در همه جا رعایت می کنیم اما یه اینستا گرام که می رسه همه دهانمان باز وی شود از ناسزاهایی کن فقط مسائل و تحقیقات جنسی سرکار داره یک جور خود ارضایی روحی محسوب میشه همچنین در شعر استفاده از این کلمات مشکلی نداره برای تلنگر زدن آسیبهای اجتماعی یک هنر مند برای بدن این تلنگر ها باید دید کارو بکنه اگر نکنه فقط می شود یک شاعر شیک کلیشه ای و تکراری همانطور که گفته شد از این ادبیات در دیوان شاعران بزرگهم یافت می شود پس این اصول و قواعد ساختگیست
رویای سبز / 02 April 2016
آنچه که گفته شد ، منحصر به ما و فرهنگ ایرانی نیست و ربطی به خودسانسوری ندارد .در زبان علمی ( به عنوان مثال، پزشکی ) به آلت تناسلی زن Vagina می گویند ( معادل آن در زبان محاور ه انگلیسی pussy میشود و در آلمانیMuschi ) . معادل فارسی این واژه در ادبیات پزشکی« مهبل» است.
در پزشکی ، به جای «شاشیدن» ، از واژه «ادرارکردن »استفاده میشود. «تَکَّرُر ادار»، اصطلاحی که در مورد کسانی که به بیماری پروستات مبتلا هستند ، به کار میرود.
در آلمانی محاوره ای ، معولاً ازلغت pinkeln برای ادرار کردن استفاده می شود. اما پزشکان ترجیح میدهند که از واژگان urinieren و یا wasserlassen استفاده کنند و قس علیهذا.
نسیم / 03 April 2016
جالب بود. کلا طرح این بحث چه از لحاظ ادبی و چه اجتماعی کار بدیعی است. چرا معقد کلمه با کلاسی است ولی گفتن کون قبیح است. یا در مباحث مذهبی استفاده از اسم عربی الات زنانه \ مردانه مقبول است ولی اسم فارسی ان مکروه.
کارن / 03 April 2016
باسلام خدمت بانو اختصاری عزیز. ممنون که این مقاله ارزشمند را نوشتید و دقیقا حرف شما درست است. تابوی جنسیتی برخاسته از نظام مردسالار شدیدا درون خود ما زن ها هم نفوذ کرده و ماها هم همراه مردسالاری و سرکوب هاش میشیم. در مورد متن مقاله هم میتونم بگم خوب نوشتید فقط پاراگراف دوم زیر عمس به نظرم استدلال کاملتری برای جمله اخرش میخواهد. پاینده باشید
ناهید توکلی / 03 April 2016
متن قابل تاملی ست که بیشتر از بدنه ی عام جامعه می بایست جامعه ی به اصطلاح روشنفکری رو به تفکر واداره. چون تفکیک جنسی غیر از مسئله ی تحکم و فشار از بالا (حاکمیت) برای ثبات بخشیدن به این تفکیک، مسئله ای ست مربوط به فکر و نهاد فکری انسان ها که میباست برطرف بشه.
پویا خازنی اسکویی / 15 April 2016
سلام و سپاس خانم اختصاری
راستش من توقع یه متن بازتر داشتم. با حرفاتون موافقم. فقط یه مساله. من هم نوار بهداشتیمو تو کیسه سیاه میذارم چون اگه این کارو نکننم با سیلی از حرفا و پیشنهادای سکسی تو خیابون روبه رو میشم. اما همین من خیلی راحت با دوستان مردم درباره مشکلات جنسی زنها حرف میزنم. دلیلش اینه که ی جورایی دارم از خودم درقبال مردهایی ک تو خیابون تو گارد حمله بهم گرفتند دفاع میکنم ولی درکنار دوستام این مشکلو ندارم. من اگه خریدمو از داروخونه تو کیسه مشکی نذارم چپ و راست ماشین برام بوق میزنه. این دیدگاه بعضی از مردهای این سرزمینه. باید اصلاح شه ولی چاره ش این نیس ک من برم و باهاش خیلی باز حرف بزنم. چون اون منطقش با منطق من فرق داره. این خودسانسوری نیس. چیزاییی ک درطول سالیان در مغز اون مردیا حتا زن شکل گرفته یه شبه تغییر نمیکنه. باید از پسربچه ها شروع کنیم. از دخترا موشن. از اون پسره فرق داره. از محفل خونوادگی خودمون ک گل مجلس بحث پروستات دایی و عمو هست اما افتادگی رحم زندایی و خاله نیس.
مریم. 30 ساله / 17 April 2016
من با مقالتون موافقم اما خیلی وقت ها اینجور حرف نزدن برای افراد نشون دهنده ادب و احترام به تفکرات شخص مقابله. گرچه همین تفکیک جنسیتی که توی جامعه از بچگی توی ذهن همه اثر کرده جلوی راحت بودنشونو میگیره و حس ناپاک بودن و بی ادبی دست میده اگرچه حداقل ملت توی فضای مجازی همچین مشکلی ندارن!!!
درسته اگرچه اونجا هم به دخترا توهین بیشتری میشه اما خیلی اوقات طرفین اختلاف جنسیت رو درک نمیکنند و راحت حرف میزنند و همینطور عادت میکنن که عادت کردنشون بخاطر بیشتر معمولی حرف زدنشونه
درباره کامنت آقای عاصی ، اگه خانوم اختصاری کاملا راحت مقاله رو مینوشتند قطعا خیلی از افراد بهشون برمیخورد و اتفاقا با توجه به موضوع باز هم فکر بد میکردند. ممکن بود عده معدودی به پیام و هدف مقاله فکر کنند و بتونن دچار اشتباه نشن! اولا مگه هرکی هرمتنی رو میخونه مگه توانایی درک کامل و تجزیه از تمام زوایارو داره؟ و مگه ما به چیز هایی که میخونیم حتی میگیم مگه عمل میکنیم؟؟؟ بعدشم اگر اونجور نوشته میشد بطور ناخوداگاه ب ذهن افراد یه حس بدی بدلیل رعایت نکردن ادب و تفکر منفی درباره افکار ایشون میشد چون وقتی سالها با یه تفکر زندگی میدی احتمالش خیلی کمه که یه مطلب تو یه لحظه اونقدر رو ذهنت تاثیر بذاره که بخوای مسیر وروشت رو درون مورد عوض کنی. چون بقول استیون هاوکینگ مردم ترجیح میدن دروغی رو پذیرن تا باورهای قبلی اونا رو تایید کنه تا امنیت ذهنی شونو ازشون بگیره.
خیلی دیگه حرف میتونم دربارش بزنم ولی الان ده دقیقه به شیش صبحه منم که اصلا نخوابیدم باید برم مدرسه نمیتونم بخوابم باید گریه کنم :/
فاطمه :| / 05 November 2016