در حالی که گروهی از زنان در ایران کمپینی به نام «تعییر چهره مردانه مجلس» راه انداختهاند، برخی از چهرههای نزدیک به محافظه کاران در ایران، این کمپین را مورد انتقاد قرار دادهاند. به جز این کمپین دیگری هم به نام «زنان به زنان رای می دهند» از سوی اطلاحطلبان راه افتاده که فائزه هاشمی از آن حمایت میکند.
فروردین ۹۴، شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده از رایزنی برای افزایش حضور زنان در مجلس شورای اسلامی خبر داد، هرچند خبری از نتایج رایزنیهای او منتشر نشده است. او اعلام کرده بود که خواهان افزایش سهم زنان در مجلس است. کمپین تغیییر چهره مردانه مجلس ایران در شش آبان ۹۴ راه افتاد تا سه کمیته تشکیل دهد که بر اساس آن هم زنان کاندیدا شوند و هم ۵۰ کرسی برای زنان در نظر گرفته شود، همچنین عملکرد کاندیداهای زن ستیز بررسی شود.
اصلاح طلبان در راه
در حالی که جناحهای سیاسی آرایش خود را برای انتخابات مجلس تعیین کردهاند، اصلاحطلبان هم با کمپین «زنان به زنان رای میدهند» وارد عرصه انتخابات شدهاند. موسوی لاری به عنوان یکی از محورهای انتخاباتی اصلاحطلبان گفته است که مشارکت زنان در انتخابات یکی از راهبردهای اصلاح طلبان است. او در کنار فائزه هاشمی، همایش زنان اصلاح طلب را برگزار کرد.
همچنین، محمدرضا عارف، موضوع سهم ۳۰ درصدی زنان در لیست اصلاح طلبان را مطرح کرده و شهربانو امانی از نمایندگان اصلاح طلب گفته است که باید به این مجلس مردانه پایان داد تا صدای زنان نیز به گوش برسد. فخرالسادات محتشمی پور یکی دیگر از زنان فعال اصلاح طلب نزدیک به کارگزاران است که از این کمپین حمایت میکند. او گفته است: «تابوی مشارکت سیاسی زنان شکسته شده است.»
علی اکبر هاشمی رفسنجانی، در پیامی به زنان در دومین گردهمایی استانی «زنان تلاشگر در عرصه اصلاح و توسعه» اعلام کرده بود که از کاندید شدن در انتخابات مجلس هراس نداشته باشند: «زنان ایرانی باید به این حقیقت مسلّم در انقلاب اسلامی به عنوان دستاورد مردمسالاری دینی اعتماد کنند تا به عنوان نیمی از جمعیت جامعه، با مشارکت فعال و مؤثر در انتخابات، مطالبات خویش را در صندوقهای رأی فریاد کنند و کسانی که قابلیت، توانایی و ظرفیت انجام وظایف انتخابی و انتصابی را دارند، از اعلام آمادگی و نامزدی نترسند و وارد میدان عرضه اندیشههای خویش برای انتخاب مردم شوند.»
هاشمی رفسنجانی در دیدار با معاون زنان و خانواده ریئس جمهور توصیه های انتخاباتی دیگری نیز کرده بود: «زنان به عنوان نیمی از جمعیت هر جامعهای میتوانند در هر انتخاباتی به نامزدهای خود رأی دهند و اینکه زنان نامزد در انتخابات، رأی کافی را نمیآورند، به جماعت آنان در جامعه بستگی دارد.»
«کمپین تغییر چهره مردانه مجلس غربی است»
پس از اعلام موجودیت کمپین تغیییر چهره مردانه مجلس ایران که یکی از مطالبات آن اختصاص سهمیه ۳۰ درصدی کرسیهای مجلس به زنان است، گروهی فعالان این کمپین را فتنه گر و وابسته به بیکانگان معرفی کردهاند که وابسته به جریان سکولار و لائیک هستند. فعالان این کمپین متهم به ارتباط گیری با سرویسهای بیگانه و دادن گزارشهای خلاف واقعیت علیه زنان جامعه و سیاه نمایی شدهاند.
پیشتر، برخی از منتقدان این طرح از میان گروههای برابری خواه میگویند که صرف حضور تعداد بیشتری از زنان در مجلس به تغییر قوانین زنستیز و برابری جنسیتی نمیانجامد.
اکنون اما مخالفان تازهتری هم پیدا شدهاند که بیشتر به جناحهای اصوالگرا نزدیکی دارند. رسانههای منتقد نزدیک به این گروهها نوشتهاند: «عوامل این گروه بیش از آنکه به دنبال احقاق حقوق زنان باشند، به دنبال سهم خواهی گروههایی خاص از نظام هستند. چرا که ناگفته پیداست نمایندگان مجلس چه مرد چه زن، باید بر اساس آرای مردم و فقط با معیار لیاقت و شایستگی انتخاب شوند نه بر اساس جنسیت.»
همچنین، فرشته روح افزا، قائم مقام شورای فرهنگی اجتماعی زنان در گفتوگویی در همین زمنیه گفته است: «با توجه به اینکه چند ماه به برگزاری انتخابات مجلس مانده است بعضی از نهادها و مسئولان اقدام به فعالیتهای انتخاباتی کردهاند و صحبتهایی را ارائه میدهند که منجر به انحراف افکار عمومی خواهد شد تا جایی که بعضی از مسئولان و کارشناسان امور زنان اقدام به راه اندازی کمپین با عنوان تغییر چهره مردانه مجلس کردهاند.»
روح افزا گفته: «اینکه در بوق و کرنا کردند که تعداد نمایندگان زن باید افزایش پیدا کند بدون اینکه راههای علمی آن را طی کنند، نه تنها کمکی به مجلس و جامعه زنان نمی کند بلکه مجلس را به سمت جنسیتی سوق میدهد و این کار بسیار غلط است.»
او گفته افرادی که سخن از تغییر چهره مردانه مجلس میزنند، «از آن طرف سایتها،نشریات و شبکههای اجتماعی را محیطی برای بیان تفکرات غلط خود کردهاند در حقیقت کُپی کننده و مجری تفکرات غربی هستند.»
قائم مقام شورای فرهنگی اجتماعی زنان، اینگونه صحبت و سخن از سوی بعضی از مسئولان امور زنان را نشان از «نفوذ دشمن در حوزه زن و خانواده» دانسته و گفته که «باید افرادی که پایبند به اسلام ناب محمدی هستند وارد مجلس شوند نه آنهایی که از سکولار و اسلام آمریکایی تقلید می کنند.»
فاطمه آلیا، نماینده مجلس نهم اما ورود زنان به مجلس را موضوع مهمی دانسته که الگو برداری بیمطالعهای از تجربه بعضی از کشورهاست. به باور او، سهمیه تخصیص دادن، به دو دلیل دارای اشکال است: «از نقطه نظر دموکراسی این با اصل شایسته سالاری مغایرت دارد و سهمیهبندی با مفاهیم دموکراسی همخوانی ندارد و اگر ما سهمیهای در حد مثلاً ۳۰ درصد در نظر بگیریم و شرایطی که یک خانم از لحاظ تجربه و احراز وضعیت برای ورود به پارلمان مورد نیازش است در شخص موجود نباشد، آن وقت چه باید کنیم. در این موقعیت ورود زن،حالت انتصابی به خود میگیرد و نماینده از آن اقتدار و قدرت کافی برخوردار نیست.»
نماینده مجلس از تهران، خواست تغییر نگاه مردانه مجلس را خواستی بر خواسته از تفکرات «فمینیستی» دانسته: «بهتر است بیاییم نگاه علمی را جنسیتی نکنیم بلکه در فکر راه حلهای دیگری برای جبران این خلأ ها باشیم. ما هم موافقیم که این خلأ وجود دارد،اما راهحلهای دیگری هم وجود دارد.»
در ادبیات محافظهکاران از فمینیسم به عنوان تفکری خلاف اسلام و آموزههای آن درباره زن و مرد نام برده میشود.
«اصلاحطلبان و سکولارها مرزبندی ندارند»
یکی دیگر از کسانی که درباره این موضوع اظهار نظر کرده، توران ولی مراد، دبیر تشکلی به نام ائتلاف اسلامی زنان است. او گفته: «شاید در ظاهر دو جریان سیاسی داشته باشیم، اما در حوزه زنان چهار دسته سیاسی وجود دارد؛ جریان اصولگرا، جریان اصلاحطلب، جریان فراجناحی و همچنین جریان سکولار و لائیک که “کمپین زنان به زنان رای میدهند” به جریان دوم منسوب میشود و “کمپین تغییر چهره مردانه مجلس”، مربوط به جریان چهارم است.»
ولیمراد گفته: «از هرطرفی که بخواهیم جریان اصلاحطلبی در حوزه زنان را رصد کنیم، هیچ مرزبندی شفافی را با جریان سکولار و لائیک که وابسته به خارج از کشور هستند، نمیبینیم.»
زهره الهیان، نماینده دوره هشتم مجلس ایران هم معتقد است که دشمنان و نظام سلطه سعی میکنند «با حضور افراد فمینیست و استحاله فکر و ذهن زن ایرانی، به اهداف خود در ایران دست پیدا کنند؛ ورود آنها به مسئله انتخابات و برگزاری کمپینهای من کاندید میشوم و غیره نیز در همین زمینه راستا برنامهریزی شده است.»
او در صحبتهای خود آشکارا تاکید کرده که «نباید زمینه برای فعالیت دگراندیشان فراهم باشد» و گفته: «برخی افراد تا تریبونی از نظام را پیدا میکنند، بیشتر از اینکه به دنبال حل مسائل جدی زنان باشند، بیشتر به دنبال ایجاد چالش برای جامعه زنان میروند؛ ما تجربه مجلس ششم را پشت سر گذاشتهایم و پیشبینی من بر این است که در صورت ورود نمایندگان جریان افراطی و مردستیز به مجلس، نه تنها نیازهای اساسی زنان هیچگاه مطالبه نمیشود، بلکه همان فضای غوغاسالاری و سیاسیکاریهایی که در مجلس ششم وجود داشت، بر دوره جدید نیز حاکم خواهد شد. در مجلس ششم بیشتر از اینکه به مسائل فرهنگی، اقتصادی و معیشتی مردم و به خصوص جامعه زنان، رسیدگی شود، اولویتشان مسائل سیاسی و در یک کلام همان غوغاسالاری در مسائل چالش برانگیز زنان بود.»
زهره الهیان یکی دیگر از سیاستهای دشمنان جمهوری اسلامی در انتخابات پیشرو را ناکارآمد کردن شورای نگهبان معرفی کرده و گفته است: «اخیراً در قطعنامه حقوق بشری کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل، شاهد بودیم که یکی از موارد مهم این قطعنامه این است که در ایران باید هر فردی با هر تفکری میتواند کاندیدا شود.»
او معتقذ است که کمپین من کاندید میشوم نیز با ادامه همین روند سعی دارد با افزایش تعداد ثبتنام کنندگان، شورای نگهبان را از بررسی صلاحیت این تعداد از افراد، ناتوان کند و در این میان عدهای از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. اما الهیان معتقد است که این پروژه شکست خواهد خورد چون «دور زدن این شورا کاملاً غیرممکن است.»
مطلبی خواندم تحت عنوان “کمپین تغییر چهره مردانه مجلس” و از خودم پرسیدم آیا کسانی که این تبلیغها را میکنند در ایران زندگی میکنند یا جایی دیگر؟!آیا در مقابل استبداد حاکم تن به آن دادهاند و از جنس آن شدهاند و زشتی آنرا دیگر نمیبینند؟! البته منظورم نورچشمیهای استبداد نیست که از آنها انتظاری ندارم! آیا فکر میکنند که هر ایرانی آزاد و مستقل حق نامزد شدن برای مجلس را دارد!؟ آیا نامزدهای انتخابات میتوانند مطیع خواست ملت ایران باشند و از حقوق ملی دفاع کنند؟! آیا زندانهای ایران خالی از زندانیهای سیاسی شده و دیگر کسی به عنوان دین یا مرام به زندان نمیافتد! آیا خبرنگاران آزاد هستند تا حقایق را بنویسند و به عنوان نفوذی!! به زندان نروند! اگر نه و این “انتخابات” یک انتصابات مهندسی شده توسط بیت “رهبر” از طریق “شورای نگهبان “است! آیا تبلیغ برای انتصابات نظام استبداد به هر عنوان صحیح است؟!فرض کنیم هنوز آلترناتیو نیست که است، آیا باید همجنس استبداد شد و آنرا پزیرفت؟ آیا باید از دیدن واقعیتها چشم پوشید و نفس استبدادی این استبداد دینی را ندید؟ پاسخ من منفی است پس راه حل در ایجاد آلترناتیو خارج از استبداد در داخل کشور است و در هر نمایش انتصابات اندازه تحریم آن بیان توان ما خواهد بود! اما راه حل چیست تصحیح اشتباهات نسل انقلاب و ادامه تجربه آنها! اشتباه در انقلابی بودن ما نبود در عدم شناخت کافی به ارمانهایمان بود طوریکه هر کس برداشتی گوناگون از آن داشت و وقتی خلاف آنها انجام میشد متوجه نشدیم! پس بجای ترک ارمانخواهی که اشتباهی بزرگ است باید شناخت به آنها را از طریق بحثها، زیاد کرد! وقتی هنوز کسانی فکر میکنند استقلال یعنی بستن مرزها!! یا نمیدانند آزادی یعنی چه باید آن آرمانها و شناختشان را عمیق کرد! ایرانی را باید نسبت به حقوق طبیعت و محیط زیست آگاه ساخت تا عمل کند که در ایران در حال عمل است باید حقوق شهروند و بشر شناخته شوند با عمق کافی! آن زمان حرکت مثل دوره انقلاب با آگاهی کافی ایجاد خواهد شد و آرمانها و رسیدن به آنها ممکن میشود! خدا را باید شکر کرد که زنان آزاده ایران با دوری از طمع مقام و قدرت از خیانت به کشور خود مصون ماندهاند! بجای اینکار باید روش زنان آزاده ایران چون مرحوم پروانه فروهر را که شهید راه آزادی و استقلال ایران شد تبلیغ کرد!! کمی چون و چرا کردن گناه نیست! بعضی در نقد مطالب من مینویسند حرف زیبایی است ! و مخالفت خود را با نظرم را بدین شکل عنوان میکنند در پاسخ به آنها باید بگویم: حرف یا غلط است یا درست! اگر غلط باشد میتوان غلط آنرا تصحیح کرد و جلو رفت حرف زیبا معنی ندارد! شاد باشید. حمید
hamid / 07 December 2015
اینها همه غیرخودیها را رد صلاحیت میکنند.
مگر مشکل فراموشی دارید و یا چیزی عوض شده ؟
neda / 08 December 2015
باز انتخابات الکی نزدیک شد و عکس خاتمی در اطلاعات رویت شد و
رفسنجانی مصاحبه میکند و مطهری سخنرانی میکنند
تا مردم را به دموکراسی ولایتی امیدوار و
با تهییج مردم چند اصولگرای اعتدالی غیر نفوذی و توبه کرده به
مجلس نخودی راه پیدا کنند…… .
و در دنیا بوق بهار دموکراسی برجام را بزنند!
Farid / 08 December 2015