انتشار کاریکاتوری در روزنامه قانون، باعث شکایت دفتر حقوقی وزارت آموزش و پرورش از مدیرمسئول و محمدرضا میرشاه ولد، کارتونیست روزنامه «قانون» شده است.
این کارتون که در روز دهم اسفندماه سال گذشته منتشر شده بود، معلمی را با لباس وصله و پینهدار و جیبهایی که تار عنکبوت بستهاند نشان میداد که روی تخته سیاه کلاس، یک موضوع انشای آشنا برای همه را نوشته است: «علم بهتر است یا ثروت؟»
دفتر حقوقی وزارت آموزش و پرورش، نخست نامهای برای روزنامه قانون فرستاده و بدین واسطه از این روزنامه خواسته «علت و انگیزه انتشار این کاریکاتور توهینآمیز را به صورت مکتوب به دفتر حقوقی وزارتخانه اعلام کند» و حق پیگیری از مراجع قضائی را برای خود محفوظ دانسته است. به این ترتیب با شکایت این وزارتخانه، مدیر مسئول و کارتونیست روزنامه قانون به دادسرای فرهنگ و رسانه فراخوانده شدهاند.
دفتر حقوقی وزارت و آموزش که مدیرکل آن، فریدون واسعی است، این کارتون را باعث «اعتراض و آزردگی خاطر» معلمان و «اهانت به جایگاه مقدس معلمان» دانسته است.
واسعی، از مدیران دوران حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دوم محمود احمدینژاد است. وی همچنین از حامیان حداد عادل در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بود و گفته میشود سابقه پروندهسازی علیه معلمان و شکایت از روزنامهنگاران را نیز دارد.
شکایت وزارت دفتر حقوقی آموزش و پرورش در حالی است که در سالهای اخیر، تقریباً تمامی فعالیتهای صنفی معلمان در خصوص خواستهای اقتصادی و رفاهی بوده و گفتمان فعالیتهای فرهنگیان، به نوعی گفتمان معیشتمحور بوده است. اعتراضهای سالهای ۸۲، ۸۵ و ۸۷ معلمان نیز به طور مستقیم مطالبات اقتصادی را هدف گرفته بود.
از طرف دیگر، سایت سخن معلم که ارگان سازمان معلمان ایران است، در یادداشتی نوشته: «کاریکاتور روزنامه قانون ، بیش از آن که جنبه انتقادی داشته باشد به نوعی تحقیر و توهین عریان به جامعه فهیم فرهنگیان ایران است» و از روزنامه قانون خواسته «بابت این اقدام وهنآمیز» از معلمان عذرخواهی کند .
همچنین محمد روزبهانی، معلم و جامعهشناس، در یادداشتی در همین وبسایت، نوشته است این روزنامه «بایست مخاطبان اصلی این وضعیت، كه حاكمان و دولتمردان كشورهستند را به چالش میكشید، حتی نه مسئولین وزارت آموزش و پرورش را، بلكه مسئولان بالاتر و كسانی را كه جهت كلی نگاه به امر آموزش و پرورش در كشور را تعیین می كنند. آن روزنامه محترم یا از ترس قدرتمداران و یا به دلایلی كه بر ما معلوم نیست كاری را انجام داده كه بسیار خطرناك است وآن كار چیست؟ سرزنش قربانی.»
از سوی دیگر، تعداد دیگری از معلمان، این کارتون را بازتاب واقعیت و نقدی بر وضعیت معیشتی معلمان میدانند و شکایت وزارت آموزش و پرورش را نوعی فرافکنی قلمداد میکنند.
معلمی گفته است هر چه معلم بگوید، تمثیلی از همین موضوع انشاست: «سر کلاس اجتماعی میگویی مسکن و بهداشت و آموزش رایگان به عهده دولت است و ناگهان با دهان باز سیوپنج دانشآموز که انگار از مریخ آمدهاند، مواجه میشوی.»
نظر اکثر معلمان که در شبکههای اجتماعی منعکس شده به همین شکل است و این کارتون را توهین به شأن و جایگاه معلم نمیدانند.
همچنین مانا نیستانی، کارتونیستی که خود قبلاً به دلیل کارتونی که در یکی از ویژهنامههای روزنامه ایران کشیده بود، به توهین به ترکهای ایران متهم و مدتی نیز بازداشت شد، در فیسبوک خود نوشته این کارتون «تناقضی آشکار بین وضع معیشتی معلمین و ایدهآلهایی که آموزش میدهند» نشان داده است.
این هنرمند ادامه داده است: «کاری صددرصد در جهت دفاع از حقوق معلمان، متهم میشود به اهانت به این قشر چرا که معلم را با کت و شلوار وصله پینهدار نشان داده و نه لابد با سر و وضع شان کانری در نقش جیمز باند. من بارها مطرح کردهام که مسئولین مطبوعاتی چاپ و انتشار کارتون و کاریکاتور را در نشریات ایران کلاً ممنوع اعلام کنند و خیالها را راحت، برای این که هنوز اصل اولیه این جریان که همان “اغراق و بزرگنمایی برای تأکید بر موضوع” است برای آقایان جا نیفتاده.»
معلمی دیگر در مورد این کارتون نوشته است: « تعداد بیشماری از همکاران ما، در یک تناقض آشکار درگیر زندگی و کار روزانه خود هستند. من باید اصولی را به دانشآموزانم بیاموزم که در زندگی من به دلایل مختلف محلی از اعراب ندارند. معلم که نماد علمآموزی در سیستم اجتماعی ماست، با لباس و ظاهری مندرس، فرزندان این زمین را به تماشای جدال همیشگی علم و ثروت دعوت میکند. در این جدال مدتهاست برتری ثروت بر علم در نظام اجتماعی ما به اثبات رسیده است. کارتون روزنامه قانون، فقط این واقعیت را نمایش داده است.»
یک معلم که مایل به ذکر نام خود نیست در گفتوگو با زمانه میگوید قصد کارتونیست توهین به معلم نبوده، اما خیلی بد آن را اجرا کرده است. او نشان دادن «یک معلم شلخته و کثیف با سر یا به عبارتی مغز کوچک» را توهین میداند، هر چند نهایتاً میگوید با شکایت موافق نیست.
منصور موسوی، کارشناس مسائل آموزشی، در گفتوگو با زمانه، میگوید خلاصه نظر معلمانی که منتقد این کارتون هستند، این است که نابهسامانیهای اقتصادی و معیشتی معلمان، نباید دستاویزی برای تحقیر این قشر باشد.
او ادامه میدهد: «کل حرف معلمان مخالف طرح یادشده این است که برای نقد وضعیت نامطلوب فعلی روشهایی مناسبتر هست که وجهه اجتماعی شکننده و حساس معلمان را در نگاه جامعه بیشتر از این تخریب نکند.»
این معلم و کارشناس مسائل آموزشی یکی دیگر از دلایل انتقادهای گروهی از معلمان و فعالان فرهنگی را نگاه کلانتر به مسائل آموزش و پرورش میداند.
به گفته موسوی، گروهی از معلمان حرفشان این است که آموزش و پرورش یک نهاد حاکمیتی است و وضعیت فعلی آن، بیشتر از آن که به طور مستقیم به وزارت آموزش و پرورش برگردد، به تصمیمهای نهادهایی مثل مجلس، شورای عالی آموزش و پرورش، حوزه علمیه و … مربوط است. موسوی میگوید: «این گروه از فرهنگیان معتقدند به جای نقد مستقیم وضعیت معیشتی معلمان، باید پرده را کنار زد و به طور مستقیم به نقد این نهادها و تصمیماتشان پرداخت. برای مثال مجلس به عنوان جایی که بودجه آموزش و پرورش تدوین و تائید میکند، مشخص است که در این نابهسامانی معیشتی معلمان نقش بسزایی دارد. دیگر نهادها هم هر یک به میزان سهمی که در تصمیمگیریها دارند، مقصرند.»
موسوی در نهایت میگوید: «در این بین هر نقدی به کاریکاتور هست به گمانم حق افراد در بیان نظراتشان من جمله طراح این کاریکاتور باید محترم شمرده شود.»
کاریکاتوریست کارش انتقاد از کمبودهای جامعه و اغراق در نشاندادن آنست.کاریکاتور معلم وضعیت جامعه معلمین را در جمهوری اسلامی به انتقاد میکشد. بسیاری از معلمین مجبورند برای امرار معاش کار دیگری هم انجام دهند.
Bahram / 28 April 2014