[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130827_Farhangi_EkranCinema_M_Yousefipour.mp3[/podcast]
از هفته گذشته نمایش عمومی فیلم «پادشاهان تابستان» ساخته جوردن ووت رابرتز، فیلمساز جوان آمریکایی در سینماهای انگلستان آغاز شده است. در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
پادشاهان تابستان» نخستینبار امسال در بخش مسابقه جشنواره فیلم ساندنس به نمایش در آمد و نامزد جایزه ویژه این جشنواره بود. پس از آن فیلم در جشنوارههای دیگری چون سانفرانسیسکو و نیویورک نیز روی پرده رفت.
شیلا اُمالی، منتقد شیکاگو سانتایمز: کارگردانی «پادشاهان تابستان» خوب و تصویرسازیهایش در بسیاری از موارد عالی است، اما اصرار فیلمنامهنویس برای روشن کردن همه نشانههای فیلم برای تماشاگران یکی از عمدهترین مشکلات فیلم است.
«پادشاهان تابستان» یک کمدی است که داستان سه پسر نوجوان را دستمایه خود قرار داده. جو و پاتریک دو پسر نوجوان هستند که در خانه با والدین خود دچار مشکل هستند. آنها برای رهایی از مشکلاتشان تصمیم میگیرند به همراه نوجوان دیگری به نام بیاجیو از خانه گریخته و به جنگلی پناه برند. در آنجا آنها کلبهای برای خود درست میکنند. از سویی خانواده این سه نوجوان که نگران آنها هستند و گمان میکنند آنها دزدیده شدهاند به سراغ پلیس میروند و از سوی دیگر سه نوجوان با ساختن کلبه خود، تنها زیستن و مشکلاتش را تجربه میکند. در این میان با ورود دختری به کلبه ماجراها پیچیدهتر میشود.
«پادشاهان تابستان» فیلمی مستقل است که توسط گروهی از فیلمسازان جوان ساخته شده و نخستین فیلم بلند و حرفهای عوامل اصلی آن است. فیلمنامه فیلم توسط کریس گالتا نوشته شده است. گالتا که تحصیلکرده رشته سینما است پیشتر به عنوان عضوی از گروه تولید در چند برنامه تلویزیونی فعالیت داشته و این نخستین فیلمنامه بلند اوست که به مرحله تولید رسیده. او که نوشتن این فیلمنامه را در سال ۲۰۰۸ آغاز کرد، حدود دو سال روی آن کار کرد.
او درباره چگونگی نوشتن فیلمنامه این فیلم میگوید: «زمانی که در مدرسه فیلمسازی بودم سعی داشتم فیلمنامههایی حماسی و فانتزی بنویسم، اما حاصل کار چندان خوب نبود، تا اینکه فیلمی به نام “برادران ناتنی” را دیدم که خیلی دوستش داشتم و با خودم فکر کردم یک فیلم لازم نیست حتماً خیلی بزرگ باشد و قوانین ویژهای داشته باشد. سعی کردم بنویسم که از آن لذت ببرم، مثلاً اینکه چند تا دوست چگونه با هم حرف میزنند. به یاد یک دوست بچگیام افتادم که پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده بودند و چون مادرش روزها سر کار بود در تابستان خانه آنها از صبح تا بعد از ظهر در اختیار ما بود. از اینجا ایده اولیه درباره گروهی از بچههایی که خانهای برای خود دارند و آن را اداره میکنند شکل گرفت. کار کردن بر روی این فیلمنامه برایم خیلی لذتبخش بود اما از سوی دیگر سعی داشتم تا آنجایی که میتوانم این ایده را به عمق برده و بر روی آن کار کنم که این کار بسیار سختتر از آن بود که فکر میکردم.»
با تکمیل فیلمنامه، گالتا آن را به کمپانی فیلمسازی «بیگ بیچ» در نیویورک ارائه کرد و در آنجا با جوردن ووت رابرتز آشنا شد. رابرتز که پیشتر چند فیلم کوتاه و مجموعه تلویزیونی ساخته و جوایزی کسب کرده بود به فیلمنامه علاقمند شد و تصمیم گرفت آن را به عنوان نخستین فیلم بلندش جلوی دوربین ببرد. او برای یافتن سرمایهگذار برای فیلم، بر اساس داستان و شخصیتها بخشهایی را در یک دبیرستان فیلمبرداری کرد و با تدوین آنها یک پیشپرده اولیه برای معرفی فیلم ساخت. او از این پیشپرده به همراه کتابچهای که با انتخاب تصاویر و عکسهای مختلف برای نشان دادن فضای فیلم در کنار یادداشتهایی درباره فیلم درست کرده بود استفاده کرد و توانست سرمایه لازم برای ساخت فیلم را فراهم کند.
پیشپرده «پادشاهان تابستان» ساخته جوردن ووت رابرتز |
از نکاتی که گالتا به آن اشاره میکند ارتباط خوب رابرترز به عنوان کارگردان با فیلمنامه است، چنانکه به گفته گالتا، رابرتز تصاویری بسیار بهتر از آنچه که او به عنوان نویسنده فیلمنامه در ذهنش داشت خلق کرد و توانست فیلمنامه را به همراه بداههپردازیهایی با بازیگران گسترش داده و عمق ببخشد.
رابرترز با اشاره به اینکه او نیز بر اساس تجربیات نوجوانیاش و مشاهداتش از اطرافیان سعی کرده است با فیلمنامه ارتباط برقرار کرده و آن را کارگردانی کند، درباره چالش اصلیاش در ساخت این فیلم میگوید: «این فیلم و خیلی دیگر از فیلمهای من کمدیهایی هستند که در قسمتهایی جدی و درام میشوند و ترکیبی از این دو است. در آوردن این لحن کمی مشکل و چالشبرانگیز است، اینکه بتوانی تشخیص دهی الان باید از سرعت کمدی بکاهی و به داستان بپردازی و دائم میان ایندو در رفت و آمد باشی. برای من بخش جذاب ماجرا هم همین بود که بتوانم تعادل میان ایندو را کشف کنم و با آن بازی کنم.»
نل مینو، منتقد شیکاگو سانتایمز: «پادشاهان تابستان» فیلمی است هوشمندانه، تأثیرگذار و مفرح.
از نکاتی که در فیلم مورد توجه منتقدان قرار گرفته بازی خوب سه بازیگر نوجوان آن است. رابرترز اشاره میکند که او از روز نخست تأکید داشته که برای بهتر درآوردن رابطه میان بازیگران و انتقال فضای فیلم به تماشاگران، بازیگرانی با حدود سنی ۱۶ تا ۱۸ سال نقشهای اصلی فیلم را بازی کنند. او درباره چگونگی کار کردن با این بازیگران و بازی گرفتن از آنها میگوید: «من تصمیم غیر عادی و عجیبی برای این فیلم گرفتم و آن این بود که سر صحنه نمیخواستم این بچهها با من همانند یک بزرگسال برخورد کنند. به آنها گفتم که میخواهم با هم دوست باشیم. نمیخواستم دو فضای متفاوت میان گروه بزرگسالان و گروه بچهها داشته باشیم. میخواستم احساس آزادی کنند و احساس کنند این نمایش از آن آنهاست. در کنار کمکی که این مسئله به فیلم کرد موقعیتهای عجیبی هم اتفاق میافتاد. برای مثال من مشغول آماده کردن یک نما برای فیلمبرداری بودم که ناگهان یکی از این بچهها از پشت سر پیدایش میشد و با مشت به بازویم میزد! موقعیت غیر قابل پیشبینی بود اما در مجموع فکر میکنم عالی بود چرا که باعث میشد این بازیگران احساس راحتی کنند و خودشان باشند.»
در این میان بیشتر منتقدان نقدهای مثبتی بر فیلم نوشتهاند و در مجموع به عنوان اولین فیلم مستقل یک فیلمساز آن را پسندیدهاند. دیوید رونی، منتقد «هالیوود ریپورتر» اگرچه طرح کلی فیلمنامه را ضعیف میداند، اما اعتقاد دارد بازی خوب بازیگران، کارگردانی رابرترز و فیلمبرداری خوب فیلم از نکاتی هستند که باعث قوت فیلم شدهاند. نل مینو، منتقد «شیکاگو سانتایمز» نیز با دادن سهونیم ستاره از چهار ستاره خود به فیلم آن را اثری هوشمندانه، تاثیرگذار و تقریباٌ مفرح میخواند و نویسنده و کارگردان فیلم را برای داشتن نگاهی تازه به این داستان تکراری ستایش میکند و آنها را در ثبت دوران گذار از نوجوانی به بزرگسالی موفق میداند. در نقطه مقابل، شیلا اُمالی دیگر منتقد «شیکاگو سانتایمز» با دادن تنها دو ستاره به فیلم، اگرچه فیلم را دارای نکات مثبتی میداند اما در مجموع اعتقاد دارد حاصل کار به اندازه کافی متقاعدکننده نیست. به گفته او اگرچه کارگردانی فیلم خوب و تصویرسازیهایش در بسیاری از موارد عالی است، اما بازنویسی چندباره فیلمنامه و تأکید فیلمنامهنویس بر روشن کردن همه نشانههای فیلم برای تماشاگران یکی از عمدهترین مشکلات فیلم است.
«پادشاهان تابستان» با زمان ۹۵ دقیقه محصول سال ۲۰۱۳ کشور آمریکا است.