با وجود متوقف شدن مذاکرات احیای برجام در وین، فعالان مدنی و سیاسی در این شهر دست از اعتصاب غذای خود در اعتراض به سیاستهای جمهوری اسلامی نکشیدهاند. روند مذاکرات با توجه به ضرورت تصمیمگیری سیاسی در پایتختها با کندی و پیچیدگی روبهرو شده و فعلا در وین خبری از دیپلماتها نیست اما معترضان برای تأکید بر ضرورت توجه ویژه به موضوع نقض حقوق بشر در ایران، اعتصاب غذایی را که از بیش از دو هفته قبل آغاز شده، به یک زنجیره تبدیل کردهاند.
خواسته عمده و اصلی اعتصابکنندگان، رعایت حقوق زندانیان سیاسی و آزادی فوری آنها با تأکید بر زندانیان دوتابعتی است. آنان همچنین خواستهاند آنچه در مورد بکتاش آبتین و دیگر زندانیان جانباخته در ایران روی داده، دیگر تکرار نشود.
در روزهای گذشته تا امروز، نزار زاکا، کارشناس فناوری اطلاعات و زندانی سیاسی سابق در ایران، مینا احدی از مؤسسان کمیته بینالمللی علیه اعدام، سعید عابدینی، نوکیش مسیحی و زندانی سیاسی سابق، فریبا داوودی مهاجر، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان و جمشید برزگر، روزنامهنگار از جمله کسانی بوده و هستند که در این اعتصاب غذا شرکت کردهاند.
جرقه آغاز این حرکت اعتراضی از سوی بری روزن ۷۵ ساله، دیپلمات سابق و گروگان سفارت آمریکا در ایران زده شد که اعلام کرد با حضور در وین دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
شرایط جسمانی او اما اجازه نداد که بتواند بیشتر از پنج روز اعتصاب غذا کند.
همزمان با این اعتصاب غذاها در زندانهای ایران هم شماری از زندانیان دست به اعتصاب غذا زدند که از میان آنها میتوان به انوشه آشوری ۶۸ ساله، شهروند ایرانی-بریتانیایی زندانی در اوین اشاره کرد.
حسن نایبهاشم، پزشک و مدافع حقوق بشر هم از جمله کسانیست که به این اقدام اعتراضیِ دستهجمعی پیوسته و در گفتوگوی کوتاهی با زمانه، به تشریح وضعیت و حواشی این اعتصاب غذا پرداخته است.
به گفته حسن نایبهاشم، اعتصاب غذای فعالان مدنی در وین از یک سو در ارتباط با وضعیت زندانیان سیاسی در ایران است که تا روز شنبه ۲۹ ژانویه، ۱۶ روز از آن گذشته است.
این مدافع حقوق بشر تأکید میکند که این اعتصاب غذا، اعتراضی بوده است به جان باختن بکتاش آبتین و در ادامه میگوید:
«افراد مختلف در این مدت دست به اعتصاب غذا زدند و به طور مشخص با بری روزن همراه شدند که به عنوان فردی خارجی در اعتراض به سیاستهای جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زد و نزار زاکا هم به عنوان یک خارجی دیگر با او همراه شد.»
حسن نایبهاشم سپس به وجود «سه مشعل» در محل تحصن، اعتراض و اعتصاب غذای معترضان اشاره میکند و میگوید:
«این سه مشعل در ارتباط بودند با: اول زندانیان سیاسی در داخل کشور. دوم کاری که جمشید برزگر آغاز کرد و سوم جریانی که بری روزن آغازگر آن بود.»
به گفته نایبهاشم آنچه از سوی بری روزن و جمشید برزگر انجام شد چند حلقه پیدا کرده است چون:
«بعدا علی نارینی دست به اعتصاب غذا زد و بعد از او هم من در این زنجیره قرار گرفتم. امروز (شنبه ۲۹ ژانویه) روز چهارم اعتصاب غذای من بود. اعتصاب غذای بری روزن هم به نزار زاکا منتقل شد و این زنجیره پا بر جا ماند تا سعید عابدینی که روز شنبه ۲۹ ژانویه روز سوم اعتصاب غذایش بود»
حسن نایبهاشم در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به «طبیعت تبعیض در جهان» به تحلیل جریان اعتصاب غذای اعتراضی در وین میپردازد و میگوید همانطور که در ایران تبعیض برقرار است، در سطح دنیا هم چنین است:
«به هر حال آقای روزن آمد، با توجه به اینکه او خودش دیپلمات بوده و در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران به گروگان گرفته شده بود و استاد دانشگاه است، -با توجه به این زوایا- او موفق شد و توانست تأثیر بیشتری بگذارد. او هم دیدارهایی با رابرت مالی (نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا در امور ایران) داشت و هم اینکه رسانههای مختلف خبر اعتصاب غذای او را پوشش دادند.»
این فعال حقوق بشر از جمشید برزگر هم به عنوان یک روزنامهنگار سرشناس یاد کرد و گفت که اعتصاب غذای او هم توانست پوشش خوبی روی موضوع ایجاد کند:
«الان اما یک مقدار نسبت به آن موقع -چون هم زمان بیشتری گذشته و هم آقای روزن برگشتهاند-، توجهها و تأثیرگذاریها کمتر شده است که حالا ما امیدواریم در ادامه با تلاشی که رسانههای مختلف میکنند، این موضوع پیگیری شود.»
بر اساس گفتههای حسن نایبهاشم، از جمله اهدافی که اعتصاب غذا کنندگان به دنبال آن هستند این است که هم زندانیان دوتابعیتی و خارجی آزاد شوند (در راستای خواسته و مطالبه بری روزن) و هم یک کمیته تحقیق در مورد مرگ بکتاش آبتین تشکیل شود (آنچه در میان خواستههای جمشید برزگر هم بود):
«خواست ما و مطالبه ما در اعتصاب غذا پس از روزن و برزگر، هر دوی اینهاست. حالا اینکه چقدر به نتیجه برسیم و چقدر نرسیم باید منتظر بمانیم و ببینیم اما این زنجیرهایست که شکل گرفته است. البته که رسانهها هم در روزها و هفته اول توجه بیشتری به این ماجرا کردند که طبیعی هم هست و معمولا چنین اقداماتی در اولین روزهایش گیرایی بیشتری دارد اما ما در تلاش برای حفظ این وضعیت و امتداد دادن به آن هستیم.»
حسن نایبهاشم در ادامه صحبتهای خود و در پاسخ به این سوال زمانه که آیا جز ملاقات رابرت مالی با بری روزن، مقام یا مقامهای دولتی دیگر واکنشی به این اعتصاب غذاها نشان دادهاند یا نه، میگوید:
«واکنش خاصی من ندیدهام اما همه در جریان هستند. ما میدانیم که آمریکا از قبل در مورد گروگانهایش پیگیری داشته است.»
او در ادامه به زمان آغاز اجرای برجام برمیگردد و با مقایسه وضعیت فعلی با آن دوره، میگوید:
«هفت سال پیش وقتی ما صحبت میکردیم و تأکید داشتیم که حقوق بشر هم باید در میان موضوعات مذاکرات باشد، مثل همیشه به ما میگفتند حقوق بشر هیچ جایی ندارد. در نهایت اما در روند اجرای برجام چهار گروگان ایرانی-آمریکایی آزاد شدند که یکی از آنها همین آقای سعید عابدینی است که الان در وین نزد ما و در اعتصاب غذاست. از آن طرف هم هفت نفر آزاد شدند به علاوه ۴۰۰ میلیون دلار پول ظاهرا. حالا توافقاتش به چه شکل صورت گرفته بود ما در جریان نیستیم. به هر حال این مسأله سابقه دارد و به نظر میرسد که این بار هم به همین ترتیب اتفاق بیفتد؛ اگر مذاکرات به نتیجه برسد. آقای آنتونی بلینکن (وزیر امور خارجه آمریکا) اگر اشتباه نکنم صحبت از این کرده که چهار گروگان ایرانی-آمریکایی آزاد بشوند: سیامک نمازی و پدرش باقر نمازی و همینطور عماد شرقی و مراد طاهباز. ولیکن ما تعداد زیادی زندانی دوتابعیتی یا حتی خارجی داریم -بریر را داریم که فرانسوی است. میشود گفت حدود ۲۰ یا حتی ۳۰ گروگان داریم که خیلی از آنها ناشناختهاند و اطلاعاتی درباره آنها منتشر نشده است. ما با این ویژگیها ۱۰ زندانی بیشتر شناخته شده داریم.»
به گفته حسن نایبهاشم، تمام کشورهایی که در مذاکرات احیای برجام طرف مقابل ایران هستند، زندانی دوتابعیتی در زندانهای ایران دارند:
«مثل بریتانیا که آقای مهران رئوف هستند و خانم نازنین زاغری. همینطور انوشه آشوری. فرانسه که خانم فریبا عادلخواه را دارد و بنجامین بریر را. آلمان که ناهید تقوی را دارد و اتریش هم که میزبان این مذاکرات است دو گروگان دارد: کامران قادری و مسعود مصاحب.»