موج ابتلا به ویروس جدید کرونا دست کم بیش از ۲ هزار نفر دیگر را به کووید ۱۹ مبتلا کرده است. یک پژوهش از شیوع کرونا در تهران، آمارهای رسمی وزارت بهداشت را زیر سوال میبرد. در این میان دولت و ستاد مبارزه با کرونا به «ایمنی جمعی» دلخوش کردهاند. مسئولان با خوشبینی، نقش بار روانی ناشی از اعمال سیاستهای لحظهای در تشدید یا برداشتن محدودیتها را در سلامت مردم نادیده میگیرند. در نبود اقدامات حمایتی، بخش اعظم پیشگیری و مواجهه با تبعات اقتصادی ناشی از شیوع کرونا به خود مردم واگذار و وظیفه سنگین کنترل شیوع ویروس و درمان بیماران بر روی دوش کادر درمان بیمارستانها و مراکز درمانی گذاشته شده است.
شیوع ویروس جدید کرونا در ایران به شدت روزهای گذشته ادامه دارد. سیما سادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت روز یکشنبه ۲۹ تیر در گزارش روزانه خود از ابتلای ۲ هزار و ۱۸۲ نفر دیگر در یک شبانه روز به کووید۱۹ خبر داد که به گفته او هزار و ۳۲۴ نفر از آنها بستری شدهاند. در ۲۴ ساعت گذشته ویروس کرونا جان ۲۰۹ نفر را نیز گرفته است. با توجه به این ارقام تاکنون دست کم ۲۸۳ هزار و ۶۵۶ نفر در ایران به کووید۱۹ مبتلا شده و ۱۴هزار ۱۸۸ نفر نیز براثر این بیماری جان خود را از دست دادهاند.
همچنان دهها استان ایران با موج همهگیری کرونا درگیرند. به تایید وزارت بهداشت وضعیت «همانند روزهای گذشته» در استانهای آذربایجان شرقی، ایلام، بوشهر، خراسان رضوی، خوزستان، زنجان، گلستان، مازندران، کرمان و فارس قرمز است.
طبق گزارشها در استان فارس که بیش از یک هفته است در وضعیت قرمز قرار دارد، یوسف سلمانزاده، رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد فارس یکشنبه اعلام کرد؛ بهخاطر وضعیت قرمز شیوع کرونا و اعمال محدودیتهایی از سوی ستاد مبارزه با کرونا، برپایی مراسم، مجالس و اجتماعات از جمله نمازهای جماعت در شهرهایی که وضعیت آنان قرمز اعلام شده است، ممنوع است.
در استان گلستان نیز هادی حقشناس، استاندار گلستان با اظهار نگرانی از افزایش شیوع کرونا در این استان گفت: زیرساختها و ظرفیتهای بیمارستانی منطقه جوابگوی حجم زیاد مبتلایان موج دوم این بیماری در فصل پاییز نخواهد بود. در این استان نیز برگزاری نماز عید قربان و تجمعات ممنوع اعلام شده است.
محمدرضا قدیر، رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم هم اعلام کرد: تعداد بیماران بستری در اثر ابتلا به کرونا در قم نسبت به اوایل خردادماه سه برابر بیشتر شده است و ۴۰ تا ۵۰ درصد تستهای کرونا مثبت میشود. به گفته او وزارت بهداشت استانهایی را که در دو هفته متوالی بیش از ۴ مورد بستری از هر ۱۰۰هزار نفر داشته باشند، قرمز اعلام میکند و وضعیت قم هنوز قرمز نشده است.
نتایج یک مطالعه از شیوع کرونا در تهران، در مقابل آمارهای کشوری
آمارهای رسمی به دلایل مختلفی از جمله محدودیت تستگیری، گویای وضعیت کنونی همهگیری کرونا در ایران نیستند. نتایج یک تحقیق درباره شیوع کووید۱۹ در شهر تهران این ارقام را به صورت جدی زیر سوال میبرد.
ناهید خداکرمی، رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران در جلسه علنی شورای شهر تهران نتایج یک مطالعه گسترده درباره «بررسی اپیدمیولوژیک و پراکندگی بیماری کووید۱۹ در مناطق ۲۲ گانه شهر تهران» را اعلام کرد که نشان میدهد آمارهای وزارت بهداشت تا چه اندازه از آمارهای واقعی فاصله دارند و به نوعی «کنترلشده» هستند.
به گفته خداکرمی، نتایج مطالعه فوق حاکی از آن است که بیش از ۷ هزار و ۱۶۷ نفر از قربانیان ویروس کرونا در ماههای گذشته در گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شدهاند. این رقم بیشتر از نیمی از آمار رسمی کل قربانیان ویروس کرونا در کشور است. خداکرمی تعداد افراد مبتلا به کووید ۱۹ را که در روز گذشته در تهران جان سپردهاند ۱۰۱ نفر اعلام کرد. این درحالیست که وزارت بهداشت روز گذشته تعداد کل فوت شدگان در ایران را ۱۸۸ نفر اعلام کرده بود.
«در حال از دست دادن نیروی کار هستیم»
مطالعه مناطق ۲۲ گانه تهران همچنین حاکی از آن است که تنها در یک ماه اخیر ۱۴ هزار نفر به خاطر ابتلا به کووید ۱۹ در سه بیمارستان علومپزشکی تهران بستری شدهاند. این مطالعه جزئیات بیشتری را نیز در اختیار شورای شهر قرار داده است.
به گفته رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران، از ۱۴ فروردین ۲۷۵هزار نفر با علائم ابتلا به کرونا و ۳هزار ۳۹۶ نفر که نتیجه تست پی سی آر آنها مثبت بوده، در این پژوهش شرکت کردهاند که از تعداد کل افراد موردمطالعه ۵۵۰ نفر معادل ۱۴,۹ درصد فوت شدند. بر همین اساس «میزان کشندگی بیماری» در موارد بستری ۱۴,۹ درصد بوده است. از کل افراد ۱۵۳۰ نفر (۴۱,۴ درصد) بهبود پیدا کردند. ۲۲ درصد از افراد مورد تحقیق به دلیل ارتباط با فرد مبتلا، آلوده شدند و ۶۷ درصد هم سابقه شرکت در اجتماعات را داشتند. بیشترین میزان ابتلا نیز در افراد متاهل گزارش شده است. ناهید خداکرمی در ادامه سخنانش گفت:
«۴۲ درصد مبتلایان سرپرست خانوار بودند که به عبارت ساده تر ما در حال از دست دادن نیروی کار هستیم.»
فرضیه ایمنی جمعی و خوشبینی ستاد مقابله با کرونا به افزایش مبتلایان
حسن روحانی، رئیس جمهوری روز گذشته (شنبه) در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با استناد به گزارشی از وزارت بهداشت اعلام کرد که تخمین زده میشود در ۱۵۰ روز اخیر ۲۵ میلیون ایرانی به ویروس مبتلا شدهاند و ۳۰ تا ۳۵ میلیون نفر دیگر در معرض ابتلا به آن خواهند بود.
بیشتر بخوانید: برآورد ابتلای ۲۵ میلیون نفر به کرونا در ایران
در گزارش پنجماهه وزارت بهداشت و سخنان حسن روحانی، ابتلای میلیونها ایرانی به ویروس کرونا، با تکیه بر فرضیه ایمنی جمعی، امری «غیرقابل اجتناب» و حتی به صورت ضمنی مثبت تلقی شده است. سخنان روز یکشنبه مسعود مردانی، عضو «کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا» نیز این مسئله را تایید میکند. او در توضیح برآوردهای وزارت بهداشت گفت: ۸۰ تا ۸۵ درصد موارد مبتلا به کووید۱۹ بدون علامت هستند و برهمین اساس هم این آمار ۲۵ میلیونی جزو آمار روزانهای که وزارت بهداشت اعلام میکند، نیست. ارائه آمارهایی مانند ابتلای ۲۵ میلیون ایرانی به کرونا تاکنون با مطالعات سریاپیدمی بر بیماری به دست میآید که نشانگر وسعت گسترش بیماری است.
مردانی در ادامه گفت: «چه سیاست کشور بر ایجاد ایمنی جمعی باشد و چه نباشد، ما در حال حرکت به سمت ایمنی جمعی هستیم که به اعتقاد بنده روند ایجاد ایمنی نسبی، روند مثبتی است. در اسفند ماه پیشبینی کرده بودم که حداقل تا یک سال آینده ۳۰ تا ۷۰ درصد افراد به کرونا مبتلا خواهند شد، آن زمان این موضوع باعث ناراحتی مردم شد، اما اکنون میبینیم که آن پیشبینیها درست بوده است و قدم اول ایمنی جمعی محقق شده است».
او افزود: « این موضوع را باید به فال نیک گرفت. اگر این تعداد افراد به بیماری کرونا مبتلا شده باشند، به احتمال زیاد مجددا به بیماری مبتلا نمیشوند؛ زیرا آنتیبادی محافظت کننده در بدن شان به وجود آمده است و شاید اگر روزی تا ۷۰ درصد جمعیت ایران مبتلا شوند بتوان ماسک، دستکش و… را کنار گذاشت».
اظهارات عضو «کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا» در حالی مطرح میشود که گزارشها نشان از آن دارد که فرضیه ایمنی جمعی دربرابر ویروس کرونا حتی در کشورهایی که از ابتدای شیوع کووید۱۹ سیاستهای خود را برپایه آن اعمال کردند، نتیجه مطلوبی نداده و نتوانسته جلوی مرگ و میر یا زیانهای اقتصادی را بگیرد. از جمله این کشورها میتوان به سوئد، بریتانیا و برزیل اشاره کرد.
از سوی دیگر نتایج یک پژوهش علمی در اسپانیا، از جمله کشورهای درگیر با شیوع گسترده کرونا در موج اول جهانی، ایمنی خونی براثر ابتلا به کرونا را زیر سوال برده است. این پژوهش نشان میدهد همهگیری کرونا در این کشور بهرغم اینکه بیش از ۳۰۰هزار نفر را مبتلا کرده و جان نزدیک به ۲۸ هزار نفر را گرفته، تنها در خون ۵ درصد از مردم آنتیبادی ایجاد کرده است.
تکیه مسئولان ایران بر فرضیه ایمنی جمعی به سیاستگذاری لحظهای و عدم توجه به لزوم برنامه جامع بلند مدت برای مقابله با کرونا منجر شده است. ستاد مقابله با کرونا براساس آمارهایی که درباره تطبیق آنها با واقعیت تردید وجود دارد، محدودیتها را تشدید میکند یا بر میدارد. اعمال محدودیتها و قرنطینه شهرها در موج اول کرونا، که به کنترل نسبی شیوع ویروس انجامید به خاطر فشارهای اقتصادی بهسرعت برداشته شد. اعلام «وضعیت عادی» و سفید اعلام کردن بسیاری از شهرهای ایران منجر به این شد که این مناطق به فاصله کمی به مناطق قرمز یا هشدار از نظر شیوع کرونا بدل شوند. اکنون در موج دوم، برخی از محدودیتها در تهران و استانهای مختلف برگردانده شده است.
در غیاب سیاستهای حمایتی، شیوع کرونا بار سنگینی را بر مردم و نظام سلامت تحمیل کرده است.
بیشتر بخوانید:
سیاست اقای حسن روحانی از همون اول ایمنی گله ای بوده , همون روزهای اول با لبخند گفت ، ما هم مثل نخت وزیر انگلیس و المان بیایم راستش بگیم به مردم اینکه هفتاد درصد جامعه کرونا میگیرن ، و همین دکتر مردانی و یک خانم دکتر مهناز اسدی بحث میکردن که بله باید هفتاد درصد جامعه بگیرن و لی ر خانم مهناز اسدی میگفت نه کل جامعه میگیرن و اونوقت جامعه ایمن میشه! یعنی از همون ابتدا شروه کار بحثی برای پیش گیری کرونا نبود بلکه اینکه چطور ایمنی گله ای کم کم بین مردم ایجاد کنن و ایا هفتاد درصد بگیرن ایمن میشن یا نه بقول دکتر مهناز اسدی کل جامعه باید کرونا بگیرن !!!
همینه که شما در اول دیدید که قم قرنطینه نشد ! اما سوای قم شما دیدید که جلوی مسافرتهای نوروزی گرفته نشد و که اگر جلوی مسافرتهای نوروزی بخصوص در تهران گرفته میشد موج بیماری تا مدتها شهرستانها رو دچار خودش نمیکرد ! و درو سطهای و اخر عید نورزو یود که قرنطینه نیم بند اجرا شد ! تا مدتها گفته میشید این بیماری چیزی نیست و همه مسئولین میگفتن گرفتن و خوب شدن!! و اصلا برای جوانها خطرناک نیست ! و حتی وزیر بهداشت به خبرنگار ار تماس گرفتنم اروپایی صحبت میکرد که راز موفقیتش چی ؟ ! اقای روحانیم افتخار میکرد ما اصلا کمبودی نداشتیم و همچنین زدن ماسک اشتباه و غیر ضروری می دونستن!! اما ناگهان رویه عوض شد و برخلاف اوایل که مرگ کرونا عادی نشون داده میشد شروع شد به اینکه زدن ماسک جدی بگیرید و از کودک و جوان گرفتار مرگ کرونا میشن !!!!!!! این نشون میده این اواخر اوضاع از کنترل خارج شده ولی هنوز خاضر نیست که دست از سر مدیریت گله ای تدریجی بردارن ! و از همین الان اقای روحانی و مردانی صحبت از ایمنی تدریجی 35 میلیون نفر باقی مانده میکنن ! که البته امار مرگ اونها درست مثل 25 میلیون باقی مانده واقعی گزارش نمیشه
سجاد / 19 July 2020
چند درس از خیزشهای انقلابی اخیر در ایران
[“سخن روز”-حزب کمونیست ایران]
در کمتر از 8 ماه از گذشت خیزش انقلابی آبان 1398، پنجشنبه شب هفته گذشته، 25 تیرماه شاهد برپائی اعتراضات گسترده در چند شهر ایران بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و بر علیه فقر و فلاکتی که این رژیم بر سر این جامعه آورده است، بودیم.
آنچه که پنجشنبه شب در بهبهان و چند شهر دیگر ایران شاهد آن بودیم، رویدادی ابتدا به ساکن نبود، بلکه در واقع ادامه طبیعی خیزش آبان 98 و مبارزات و اعتراضات متعاقب آن بود.
اگر بیماری کرونا و درگیر شدن آحاد این جامعه با این اپیدمی، تداوم اعتراضات در سطح آنچه که در آبانماه رویداد را با وقفه ایی تا حدودی اجتناب ناپذیر روبرو ساخت، همه آن شرایط که موجب خیزش همزمان مردم در 150 شهر ایران شد نه تنها به قوت خود باقی است، بلکه زمینه های عینی آن تشدید نیز شده اند.
از اینرو شکی نیست که اعتراضات، اعتصابها و خیزشهای انقلابی آتی در فواصل کمتری ادامه خواهند یافت. در این جریان هر دو جبهه انقلاب و ضد انقلاب به جمع بندی تجارب خود خواهند پرداخت و خود را برای رویاروئی های آتی آماده می سازند.
راجع به آنچه که دشمن در تدارک آن است، در فرصت دیگری می توان سخن گفت.
اما واقعیت این است که جبهه انقلاب هنوز نتوانسته است، این تجارب را جمع بندی کند و به درک و فرهنگ عمومی تبدیل کند. و به تبع آن، نیرو و توان بالقوه خود این جبهه به فعل در نیامده است. به فعل در آوردن این نیرو به اهداف روشن، استراتژی واقع بینانه، تاکتیک درست، کار آگاهانه و درس آموزی از تجارب گذشته نیاز دارد.
زمان و مکان برپائی خیزشها و قیام های مردمی معمولا قابل پیش بینی نیستند و خیزشهای مردمی منتظر آمادگی حزب یا نیروی پیشرو هم نخواهند بود.
اما نیروئی که در خود توان تاثیر گذاری بر روند رویدادها در چنین مقاطعی را بوجود آورده باشد، قادر خواهد بود که بر سرنوشت آن تاثیر بگذارد. در این رابطه می توان نکاتی را از تجارب خیزشهای دیماه 96 و آبان 98 یادآوری کرد.
اول، سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی حاصل یک نبرد نیست، بلکه از یک پیروزی به سوی پیروزی دیگر حرکت کردن، تحکیم دست آوردهای هر نبرد و سرانجام برای کسب پیروزی نهائی خیز برداشتن است. جمهوری اسلامی را باید در صحنه های مختلف مقاومت و مبارزه، به عقب نشینی واداشت، با نبردهای پی در پی در جبهه های مختلف، با تاکتیک های متنوع، نیروهایش را خسته و فرسوده کرد و سرانجام کل رژیم را به زانو در آورد.
از اینرو نباید توده هایی را که خشمی قابل درک از این رژیم در وجودشان انباشته شده است به سوی رویاروئی های زودرسی که هنوز به اندازه کافی برای آن آماده نشده اند، سوق داد.
دوم، پیروزی واقعی نمی تواند حاصل چیزی جز ترکیب سه عنصر آگاهی و تشکل و رهبری باشد. از اینرو سیاست و تاکتیکی کارساز است که امکان شکل گیری این عناصر را در متن مبارزه ای که جریان دارد، فراهم سازد و این ممکن نخواهد بود جز با تداوم و ادامه کاری خیزشها، اعتصابها و اعتراضات جاری.
تداوم این مبارزات به نیروهای پیشرو جامعه امکان خواهد داد که تا نبردکنان بر ضعفهای درونی جنبش فائق شوند. اگر ما همواره بر ضرورت تامین مطالبات روزمره کارگران و مردم زحمتکش و محروم این جامعه تاکید می کنیم، دقیقا به این خاطر است که در عین اینکه مردم در این پروسه به پیروزی های در دسترسی، دست خواهند یافت و بهبودی نسبی در شرایط زندگی آنها حاصل می شود، در همان حال خود را برای رویاروئی های بعدی نیز آماده خواهند ساخت.
پیگیری خواسته های کارگران در صحنه هائی چون نبرد کارگران هفت تپه، کارگران راه آهن، کامیونداران و رانندگان کامیون، معلمان،پرستاران،مال باختگان، بازنشستگان و اخیرا تلاش برای لعو احکام اعدام زندانیان سیاسی و غیره در این رابطه معنی پیدا می کند.
سوم، تا آنجا که به خیزشهای توده ای و سراسری نظیر آنچه که در آبان 98 شاهد بودیم و صحنه هائی از آن در روزهای اخیر تکرار شدند، مربوط می شود، انتخاب شعارهای بموقع که خواسته های واقعی مردم قیام کننده را نمایندگی کنند، بسیار حیاتی است. گاهی در نتیجه خلائی که از این لحاظ بوجود می آید، شعارهائی سرداده می شوند، که تناسبی با آنچه که مردم برای آن به خیابان آمده اند، ندارند.
اگر چه روشن است که اپوزسیون بورژوائی جمهوری اسلامی، با امکانات میدیائی وسیعی که در اختیار دارد، تلاش می کند تا این خلاء را پر کند و شعارهای مورد نظر خود را بر سر زبانها بیاندازد و به جنبش توده ای سمت و سو بدهد، اما در کنار آن عناصر، خود رژیم نیز در این زمینه بیکار ننشسته اند. آنها نیز خود را در صف مردم معترض جا می زنند و می کوشند با طرح شعارهای نامربوط، از شکل گیری شعارهائی که بازتاب اهداف واقعی مردم قیام کننده باشد، جلوگیری کنند.
چهارم، خیزشهای مردمی که در سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم، دست آوردهای بزرگی در زمینه تغییر توازن قوا به نفع جبهه انقلاب برای سرنگونی جمهوری اسلامی بوجود آورده اند.
این خیزشها فضای جامعه را سیاسی تر کرده اند، حاکمیت رژیم اسلامی را زیر سئوال برده اند.اما نباید فراموش کرد نیروئی که در این خیزشها به میدان آمده است، هنوز بخش کوچکی از ظرفیت عظیمی است که در این جامعه نهفته است. از اینرو باید تاکتیکهائی را در پیش گرفت که در توده عظیم ناراضی اما خاموش، جسارت به میدان آمدن را بوجود بیاورد، نه اینکه آنها را محتاط و محافظه کار کند.
این مبارزات باید با روشهائی دنبال شوند که برای اکثریت مردم محروم این جامعه امکانپذیر و در دسترس باشند. تنها با این ترتیب است که میتوان برای نبرد نهائی آماده شد. باید این حقیقت را دریافت که بعضی زیاده رویهای قابل درک ناشی از خشم انباشته شده، راه را برای توطئه گریهای دشمن هموار می سازد.
ادامه دارد…
چند درس از خیزشهای انقلابی اخیر در ایران / 19 July 2020
– بسیاری از فعالان عراقی با راهاندازی هشتگ «ظریف خوش نیامدی به عراق» از سفر وی به این کشورابراز نارضایتی کردند. و هدف از دیدار ظریف از بغداد آنهم پیش از سفر مصطفی الکاظمی به کشور پادشاهی سعودی، سوال مطرح کردند.
این هشتگ# به صورت گسترده در شبه های اجتماعی عراق منتشر شد به خصوص که ظریف در شرایط به عراق سفر میکند که اغلب عراقیها رژیم ایران را به دست داشتن در قتل کنشگران از طریق شبه نظامیان وابسته به خود متهم میکنند.
– عراقچی : «شاید چندین سال است که ما همانطوری که با همه گروهها (تروریستها ) تماس داشتیم !با آنها [طالبان] هم تماس داشتیم؛ نظراتشان را شنیدیم، نظرات خودمان را هم گفتیم، در یک مقطعی هم نمایندۀ آنها به ایران سفر کرد، با من گفتوگو کرد. یکبار دیگر هم نمایندۀ دیگری [طالبان به ایران] آمد که با وزیر خارجه ما ملاقات کرد».
وی در مورد شورای طالبان در شهر مشهد گفت: «این چیزی است که ممکن است طالبان برای خود درست کرده باشد! ولی از نظر ما موضوعیت ندارد».
عبدالوهاب وردک، فرمانده سابق نیروهای هوایی افغانستان به تاریخ 8 ژانویه 2020 گفته بود، دولت ایران به طالبان کمک نظامی میکند و جنگجویان این گروه را در مشهد آموزش نظامی میدهد!.
– حسینعلی شهریاری نماینده زاهدان 19 ژوئیه به سران رژیم هشدار داد و گفت: روزی خواهند ریخت ما را از مجلس و دولتمردان را از دولت بیرون خواهند کرد.
متأسفانه امروز شاهد فقر، گرانی و تورم لجامگسیخته و مشکلاتی در ارتباط با قشرها مستضعف و محرومین کشور هستیم.روحانی یک شب گرسنه نخوابیده که متوجه شود معنای گرسنگی چیست. بیپول نبوده که بچهاش را بهخاطر بیپولی نتواند به مدرسه بفرستد. فرزندانش بیکار نبودهاند که ببیند بیکاری چه بلایی بر سر خانوادهها میآورد. خانوادههایی هستند که 4 نفر یا 5 نفر بیکار تحصیلکرده دارند و هیچ شغلی برای آنها وجود ندارد.
– عکس حسن خمینی به همراه پیروز حناچی شهردار تهران و شماری دیگر از اعضای شورای شهر منتشر شده که در حال بریدن کیک تولد 50 سالگی بهشت زهرا هستند!.یادمان نمیرود که چهل سال پیش ؛ بی بی سی تصویرش را در ماه کشف کرد و ایر فرانس در پرواز مستقیم وی را که هیچ احساسی به ایران نداشت و گفت اقتصاد مال خره !را هدیه کرد و اولین سخنرانی در بهشت زهرا بود که ماموریتش آباد کردن آنجا بود!
Farid / 20 July 2020
در ایران کرونا کمتر قربانی میگیرد از بیماریهای چون قلبی و عروقی یا سرطان و حتی ناشی از فقر و سوتغذیه و الخصوصو تصادف.
دروغ الست، اکثریت مردم کاملا سالمند و کرونا دیگر خطری ندارد. کرونا تاکید میکنم خطرناک نیست چون اگر خطری بود تا حال بایست با آن وضعت اسفناک بی اختیاطی و فقر و غیر بهداشت 90% مردم میمردند. کرونا در ایران یا کلا دروغه و یا اکثرزیت مثل سرماخوردگی گرفت وردکردن.
این کرونا برگ برنده نظام در سرکوب جمعی و جلوگیری از شورش است و مثل جنگ ساختگی با عراق صدامی، کرونا نیز درست زمانی نظام در استانه فروپاشی است بدادش رسیده، کرونا باعث شد غرب دوبراه مماشات کند و از حمله نظامی خودداری کند و فرصت طلایی برای تجهیز نظام ضد سکولار و ضد یهودی ج.ا. داده تا به بمب اتمی و موشک قارزه پیما دست یابد!
چی جهان ازاد و چه حماقتی!
چی جهان ازاد و چه حماقتی! / 20 July 2020
خطاب به کامنت ۴ (پالیزی)
سلطنت باختگان چهل سال است که در انتظار حمله نظامی آمریکا به ایران سماق مکیده اند. ۴۰ سال دیگر نیز در انتظار چنین حمله ای سماق بمکید, ببینید نتیجه اش چه می شود.
“جهان آزاد” شما که همان سرمایه داری متاخر و سرمایه داری شناختی و سرمایه داری دولوکس و نازنین بود با یک ویروس میکرسکوپی ناقابل چنان پایین و بالاش به هم ریخته شد که حالا حالا ها, حداقل برای ده, بیست سال دیگر هم قد علم نخواهد کرد. و به امید زیاد دوران کرونا آغازگر دوران گذار به پسین سرمایه داری خواهد شد.
از آنجایی که حافظهء تاریخی سلطنت باختگانِ نه چندان عزیز مقدار متنابهی نم کشیده, برای هزارمین بار باید یادآوری کرد که این همان “جهان سکولار” کنفرانس گوادالوپ بود که بدیل جمهوری اسلامی را برای مردم ایران به ارمغان آورد.
اما کند ذهنی این “دوستان” چنان است که پس از چهل سال هنوز هم اندر خم یک کوچه اند.
مقداری بیشتر سماق شاید کمک کند!
باربد / 21 July 2020