مدیر رادیو زمانه، آرین د.ولف در همایش گفتوگوهای زمانه که در روز ۳۰ نوامبر در آمستردام برگزار شد از تجربیات خود در کار با سازمانهای حامی جامعه مدنی و رسانهها در خاورمیانه گفت. او تاکید کرد که رسانهها وظیفه دارند واقعیتهایی که داستان زندگی انسانها هستند را بیان کنند.
د.ولف که پیش از رادیو زمانه با نهادهای دمکراسیخواه و سازمانهای حامی گسترش جامعه مدنی در عراق کار میکرده است، گفت: «روزی یک جمعیت متحد از سازمانهای حامی جامعه مدنی در عراق از ما خواستند که شرحی از تلاشهای آنها را در روزنامه “الصباح الجدید”، که ما مسئول راهاندازی آن بودیم، منتشر کنیم. به آنها پاسخی منفی دادیم و از آنها خواستیم که به جای شرح تلاشها، به ما خودِ تلاش را برای مبارزه با ختنه زنان و دختران، نشان دهند. با آنها و دو دانشجو از دانشگاه بغداد به روستاهای شمال کردستان رفتیم و مسأله ختنه زنان و دختران را همراه با گزارش تصویری، منتشر کردیم. تاثیر این گزارش در مجامع بینالمللی برای دولت کردستان عراق به حدی خجالتآور بود که این دولت تلاشهای خود را برای مبارزه با ختنه دختران و غیرقانونی کردن آن، آغاز کرد. با وضع قوانین ضد ختنه دختران و منسوب کردن بازرسان ویژه، دولت کردستان عراق به جامعه جهانی نشان داد که دارد برای این معضل کاری میکند».*
آرین د.ولف این تجربه را بیانگر ظرافتهای کار رسانهای در ارتباط با جامعه مدنی دانست. جامعه مدنی به رسانههای برای رساندن پیامش، احتیاج دارد؛ اما رسانهها هم نیاز به “داستان” دارند چرا که هیچ پوشش خبریای نمیتواند به اندازه داستان واقعی زندگی انسانها تاثیرگذار باشد.
به اعتقاد د.ولف، کار روزنامهنگاری در حوزه ایران از پشت میز ممکن نیست. بلکه روزنامهنگار با همه مشکلاتی که امروز برای تولید از داخل ایران وجود دارد، میبایستی واقعیتهای تاثیرگذار زندگی انسانها را به تصویر کشد. روزنامهنگاری در حوزه ایران نمیتواند تنها این مسأله را بیان کند که «وضعیت خوب نیست»، بلکه باید بتواند به مخاطب «نشان دهد» که چگونه وضعیت خوب نیست.
آرین د.ولف با انتقاد از نخبهگرایی در میان روزنامهنگاران، تاکید کرد که نمیتوان تنها به پوشش خبرهای و تحلیلهای مورد علاقه نخبگان جامعه بسنده کرد. همچنین نمیتوان تنها در حوزههای شهری و شهرهای بزرگ فعال بود و شهرستانها، شهرهای کوچک و روستاها را فراموش کرد: «واقعیت این است که تغییرات بنیادین معمولا ازشهرها آغاز میشوند، اما بدون شهرستانها، بدون مردمی که خارج از این شهرها زندگی میکنند، به سرانجام رساندن تغییرات بنیادین ممکن نیست.» چالش رسانههایی که در حوزه ایران فعال هستند این است که در پوشش مسائل مربوط به شهرستانها، شهرهای کوچک و روستاها فعالتر باشند.
د.ولف در مورد اهمیت تعامل رسانهها با مخاطب صحبت کرد و تاکید کرد که رسانهها باید قسمتی از گفتوگوهای جاری در سطح جامعه باشند. با تحولات جدید در دنیای رسانه و تقسیمبندیهای جدیدی که از رسانهها میشود، تفکیک شبکههای اجتماعی و رسانههای حرفهای، روز به روز کم رنگ و غیر ضروری میشود. در این میانه روزنامهنگار نمیتواند از بالا به مسائل نگاه کند، خود را بالاتر از مخاطب تصور کرده و اینطور فرض کند که به عنوان رسانه وظیفه دارد به مردم گوشزد کند که جهان چگونه است؛ چنین رفتاری مرگ رسانه است. روزنامهنگاران، به خصوص در ایران، چنانچه خود را قسمتی از جریانات جاری در جامعه فرض نکنند، در برجهای عاج حرفهای خود نشسته و رسالت بیان «حقیقت» داشته باشند، حقیقت از کنار آنها خواهد گذشت. رسانهها در حوزه ایران در صورتی موفق خواهند بود که در تعامل با مخاطب، همه آنها را چه از شهرهای کوچک و چه از شهرهای بزرگ جدی بگیرند و با مردم در تعامل مداوم باشند.
آرین د.ولف در پایان سخنرانی خود بر تعیینکنندگی تفکیک ژورنالیسم خوب و ژورنالیسم بد، تأکید کرد.
پانویس:
* تمام نقل قولها خلاصهای از صحبتهای آرین د.ولف است.