علی افشاری – ماجرای سوال از رئیس جمهور در مجلس از یک طرف تبدیل به کشمکش دو جریان اصلی جبهه اصولگرایان و از طرف دیگر موجب آشکار شدن چالشها و معادلات سیاسی حاکم بر پشت پرده بلوک قدرت شده است. کشمکش و رویارویی بین جبهه پایداری و اصولگرایان سنتی و میانهرو، شیب تندی پیدا کرده است تا جایی که روحالله حسینیان دچار عارضه قلبی شد.
دولت احمدینژاد نیز در سمتگیری مشابه با بخش افراطی و لایه نظامی و امنیتی اصولگرایان در صحت حد نصاب نمایندگان تشکیک میکند. هیئت رئیسه مجلس نیز مدعی است که معاون پارلمانی دولت، اسامی ۵ نفر از نمایندگانی که امضای خود را پس گرفتهاند به موقع و در مهلت مقرر قانونی ارائه نداده است و همچنین پارهای از نمایندگان حامی فراخواندن احمدینژاد به مجلس نیز به قولهای خود به فراکسیون اصولگرایان مجلس به رهبری غلامعلی حدادعادل عمل نکردهاند.
اما علیرغم اعلام وصول طرح سوال از رئیس جمهور در صحن علنی مجلس، مخالفان کماکان برای جلوگیری از این کار فعال هستند. جلسه غیرعلنی مجلس، بستر اصلی فعالیت فراکسیون اصولگرایان برای اقناع اکثریت مجلس بود که احضار احمدینژاد به مصلحت کشور نبوده و همچنین پاسخ مناسبی به خواست آیتالله خامنهای در خصوص پرهیز از تنش مقامات سه قوه نیست. اما جریان حامی تاکنون مقاومت کرده است. علی لاریجانی به صراحت در جلسه اعلام وصول طرح فوق اعلام کرد، رهبری نظری در خصوص منع سوال از رئیس جمهور بیان نکرده است.
رصد کردن مواضع خامنهای و نمایندگان و نزدیکان وی مانند سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه، غلامعلی حدادعادل و سید احمد خاتمی نشان میدهد که سوال از احمدینژاد خوشایند خامنهای نیست. البته او مخالفت صریح و علنی را نیز به مصلحت نمیداند. اساس اقدام مجلس، خارج از طرح و توصیه وی به مسئولان ارشد نظام برای مدیریت اختلافات است.
به عقیده وی، نظر خامنهای در خصوص پرهیز از کشاندن اختلافات به میان مردم بوده و ارتباطی به انجام مسئولیت قانونی نمایندگان ندارد. احمد توکلی اگر چه سوال از احمدینژاد را مفید نمیداند اما توصیه خامنهای در خصوص پرهیز از اختلاف و تنش بین مسئولان نظام را مشمول این طرح نمیداند. به اعتقاد توکلی، پرهیز خامنهای مربوط به تحریک است نه مسائل تبیینی مانند سوال از رئیس جمهور. اما روحالله بیگی نماینده میاندوآب و تکاب با اشاره به جلسه فراکسیون اصولگرایان “رهروان ولایت” فاش ساخت که رهبر ایران در پاسخ به لاریجانی در مورد سوال از رئیس جمهور اعلام کرده که در این زمینه نظری ندارد.
اما رصد کردن مواضع خامنهای و نمایندگان و نزدیکان وی مانند سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه، غلامعلی حدادعادل و سید احمد خاتمی نشان میدهد که سوال از احمدینژاد خوشایند خامنهای نیست. البته او مخالفت صریح و علنی را نیز به مصلحت نمیداند. اساس اقدام مجلس، خارج از طرح و توصیه وی به مسئولان ارشد نظام برای مدیریت اختلافات است.
در مجموع میتوان این رویداد را حاوی نکات مهمی دانست که به شرح زیر دسته بندی میشود:
− سوال از احمدینژاد دستمایه رقابت دو فراکسیون اصلی مجلس نهم شده است. در اصل این رویداد نوعی وزنکشی سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده است. مخالفان سوال افرادی چون حدادعادل، روح الله حسینیان، سعدالله زارعی، زاکانی وابسته به فراکسیون اصولگرایان و حامیان ریاست حدادعادل بر مجلس هستند. آنها به عنوان بخشی از طیف نیروهای تندرو و جدید کارگزاران سیاسی، در اندیشه تسخیر کرسی ریاست جمهوری هستند و نمیخواهند شکستی مشابه رقابت بر سر هیات رئیسه مجلس را تجربه کنند. از اینرو فراکسیون فوق تمام قد به میدان آمده تا برای اثبات قدرت خود و همچنین تمکین مجلس به توصیه خامنهای، مانع دومین طرح سوال از رئیس جمهور در صحن علنی مجلس گردد. فراکسیون اصولگرایان در خصوص مضرات این اقدام حتی بیانیهای نیز صادر کرد.
− نمایندگان منفرد نیز نقش مهمی در جلو بردن طرح سوال از رئیس جمهور داشتند. این نمایندگان که در دو فهرست انتخاباتی اصلی حکومت جای نداشتند، به طور نسبی استقلال بیشتری دارند. در اصل حضور قوی آنها در مجلس نهم باعث شده تا این مجلس از انتظارات حداکثری خامنهای فاصله بگیرد. این نمایندگان برای اینکه بتوانند پاسخی به موکلان خود برای پیگیری مشکلات اقتصادی بدهند و تداوم نمایندگی را در گرو حفظ مناسبات خوب با حوزه انتخابیه خویش میدانند، سعی میکنند با حسابکشی، دولت را مقصر وضعیت نابسامان اقتصادی کنونی و بهویژه آشفته بازار ارز نشان دهند. اکثر آنها نمایندگان شهرستانها هستند و ارتباط مستقیم با مردم منطقه دارند. در نتیجه باید نشان دهند که نسبت به حل مشکلات معیشتی مردم حساسیت دارند.
در اصل همراهی لاریجانی با توصیه خامنهای به پرهیز از تنش، خودداری از پاسخگوئی مستقیم به حملات احمدینژاد و نبردن دعوا به سطح جامعه است. اما کماکان تضعیف و بیاعتبار سازی احمدینژاد و دیگر رقبایش را نیز دنبال میکند. به عبارت دیگر توصیه خامنهای و برخورد دستوری وی نمیتواند جلوی گسترش رقابتها وتنشهای کنونی در بلوک قدرت را بگیرد و آنها را در سطحی کنترل شده مهار کند.
− علی لاریجانی در مصاحبه با خبرگزاری فارس آشکار ساخت که در صفبندیهای جدید داخل اصولگرایان، متوجه ارزش نیروهای منفرد مجلس شده است که به نظر وی ۴۵ درصد نمایندگان مجلس را تشکیل میدهند. اگرچه رقم ادعایی وی با واقعیت تفاوت دارد. اما نیروهای منفرد دستکم ۳۵ درصد نمایندگان مجلس را تشکیل میدهند. فراکسیون رهروان ولایت که به زعامت علی لاریجانی تشکیل شد، توانست اکثریت منفردها را جذب کند و به این ترتیب علی لاریجانی توانست طرح به حاشیه راندن خود در مجلس را خنثی کند. طرحی که خامنهای در خفا و به صورت غیر مستقیم حامی آن بود.
− تقریبا ۸۰ درصد ۷۷ نمایندهای که خواستار احضار احمدی نژاد شدهاند، متعلق به فراکسیون رهروان ولایت هستند. مابقی معدودی از چهرههای اصلاحطلب و برخی از نمایندگان عضو فراکسیون اصولگرایان و تک چهرهای مانند علی مطهری هستند.
مخالفان همچنین هیات رئیسه را متهم به پذیرش شتابزده طرح فوق و استقبال تلویحی از آن متهم میکنند. بررسی شواهد تایید میکند که علی لاریجانی موافق احضار احمدینژاد است و از این طریق، هم میخواهد قدرت خود را به رقبا نشان دهد و هم تصویری از خود را در افکار عمومی به نمایش بگذارد که نسبت به سرنوشت مردم حساس است.
در اصل همراهی لاریجانی با توصیه خامنهای به پرهیز از تنش، خودداری از پاسخگوئی مستقیم به حملات احمدینژاد و نبردن دعوا به سطح جامعه است. اما کماکان تضعیف و بیاعتبار سازی احمدینژاد و دیگر رقبایش را نیز دنبال میکند. به عبارت دیگر توصیه خامنهای و برخورد دستوری وی نمیتواند جلوی گسترش رقابتها و تنشهای کنونی در بلوک قدرت را بگیرد و آنها را در سطحی کنترل شده مدیریت کند.
− علی لاریجانی مانند عملکرد خود در مجلس هشتم، مسیری متفاوت با وضعیت موجود را دنبال میکند. بین نظرات وی و خامنهای شکافی محدود وجود دارد. از اینرو وی القابی چون “نخبه بیبصیرت” و یا “ساکتین فتنه” را دریافت کرده است. وی به همراه بخش سنتی و قدیمی اصولگرایان در برابر طرح مطلوب رهبر ایران در سطحی محدود مقاومت کرده و این گروه توانسته موجودیت خود را بر فضای سیاسی حاکمیت تحمیل کند.
لاریجانی اگر میخواست کاملا از خامنهای تبعیت کند، نباید برای انتخابات ریاست مجلس نهم نامزد میشد. لاریجانی قدم در راهی گذاشته که پیش از آن هاشمی رفسنجانی پیموده بود. تبعیت وی از ولایت فقیه بیشتر جنبه شعاری و ظاهری دارد ولی در عمل ساز خود را مینوازد. البته وی قائل به تقابل با خامنهای نیست، بلکه میکوشد اعتماد او را بدست آورد و شایستگی خود ر ا برای تحقق انتظارات وی ثابت کند.
جبهه پایداری و فراکسیون اصولگرایان گرچه در حال حاضر موضع مشابهی با دولت احمدینژاد پیدا کردهاند و ظاهرا در مقام دفاع از وی قرار دارند؛ اما در واقع احمدینژاد مسئله آنها نیست. آنها بالا گرفتن تنش بین احمدینژاد و مجلس را به نفع بخش میانهرو اصولگرایان و اصولگرایان منتقد وضع موجود میدانند که توازن قوا را به ضرر آرایش مطلوب خامنهای و بخش تندروی اصولگرایان به هم میزند.
لاریجانی در عین حال ایفای نقش محدود را نمیپذیرد. وی در این مسیر از حمایت نیروهای سنتی و پراگماتیست اصولگرایان و بهخصوص روحانیت هوادار نظام سیاسی نیز برخوردار است که معتقدند نظام باید بر اساس مدل حکمرانی پیش از سال ۱۳۸۴ اداره شود و زعمای جناح راست و حوزههای علمیه در اعمال ولایت مشارکت داشته باشند.
− جبهه پایداری و فراکسیون اصولگرایان اگر چه در حال حاضر موضع مشابهی با دولت احمدینژاد پیدا کردهاند و ظاهرا در مقام دفاع از وی قرار دارند؛ اما در واقع احمدینژاد مسئله آنها نیست. آنها بالا گرفتن تنش بین احمدینژاد و مجلس را به نفع بخش میانهرو اصولگرایان و اصولگرایان منتقد وضع موجود میدانند که توازن قوا را به ضرر آرایش مطلوب خامنهای و بخش تندروی اصولگرایان به هم میزند.
آنها زمانی از عبور از احمدینژاد دفاع خواهند کرد که این منجر به تغییر محسوس در وضعیت سیاسی موجود نشود و موقعیت آنها در قدرت به خطر نیفتد.
از این رو آنها فعلا به صورت تاکتیکی از اقتدار احمدینژاد در جایگاه ریاست جمهوری دفاع میکنند. البته وجود دشمن مشترک و تغییرات در موازنه قوا ممکن است جریان احمدینژاد، جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، جبهه رهپویان و قرارگاه عمار را به جایی برساند که مجبور شوند همکاریهای تاکتیکی را به سطح ائتلاف نانوشته در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ارتقاء دهند.
داستان هزار و يکشب نوشتي ؟
احمدي نوکر دستبوس آقا آنقدر آش را شور کرده و فساد و افتضاح بالا آورده که ميخواهند سروصدا بلند نشود تا يک نوکر ديگر را ريس جمهور کنند.
مدير جهاني بابت خالي نبودن عريضه يک هاپ هاپي ميکند که همه اش فيلم حجتييه هاي بي آبروست
Satar / 11 November 2012
ورشکستگی اقتصاد ایران جنبه روانی ندارد، حقیقتی است برای سرنگونی این نظام فاسد.
آقای احمدی نژاد درمُصاحبه مطبوعاتی خود افزایش قیمت ارز و تورم را نه تنها بی کفایتی دولت وسران نظام اعلام نکرد، بلکه مدعی ایجاد جنگ روانی بودن این امر گردید! رئيس جمهوری اسلامی روز سه شنبه از افزايش قيمت ارز در بازار آزاد ارز انتقاد کرد و آن را به «دشمنان» نسبت داد و گفت که «اين يک جنگ روانی است» احمدی نژاد افزود: براساس گزارش یکی از نهادهای امنیتی 22 نفر سرحلقه آشفتگی های اخیر در بازار ارز هستند و با توجه به اینکه این افراد مشخص هستند نهادهای امنیتی باید ورود کنند. ایشان افزودند: این افراد با یک تلفن به یکباره قیمت ارز را 200 و یا 500 تا افزایش میدهند تا التهاب در بازار ایجاد کنند وبه همدیگر اطلاع می دهند 200تا بنداز بالا 500تا بنداز بالا! احمدینژاد در پاسخ به این پرسش با بیان اینکه نوسانات نرخ ارز متعلق به امروز نیست، افزود: مدتی است که بازار ما دچار نوسانات است و این روزها نیز تشدید شده است. رئیسجمهور با طرح این سؤالات که اصلا منشأ نوسانات ارز از کجاست و چرا سال گذشته این زمان، این سخنان مطرح نبود، گفت: دو عامل دست بهدست هم دادند تا بر ملت ایران فشار بیاورند: یک عامل از بیرون است و یک عامل از درون. وی تصریح کرد: دشمن، خرید نفت از ایران را تحریم کرده و بخش قابل توجهی از درآمد ارزی ایران از ناحیه فروش نفت است و دوم و بدتر از آن، مبادلات بانکی را تحریم کرده است؛ یعنی اگر نفتی فروخته شد، درآمدش قابل هزینه کردن و استفاده نباشد.
آقای احمدی نژاد منظور شما از جنگ روانی چیست؟ آیا این افزایش قیمت ارز،اقلام ومایحتاج زندگی مردم جنگ روانی است و واقعیت ندارد؟ چگونه مردم این امر را باور کنند وقتی همه اجناس را مجبور هستند با قیمت چند برابر گذشته خرید کنند؟ جنگ روانی این است بعداز سخنان شما ونداشتن عدم راه کار مناسب باعث افزایش قیمتها دلار و سکه طلا گردید،به طوریکه امروز دلار به مرز4300تومان هم رسیدو درگیریهای خیابانی آغاز گردید بین مردم وگاردیهای مسلح من فکر می کنم جنگ روانی نیست بلکه شما روانی هستید.
آقای احمدی نژاد مسئول این نوسانات بازار ارز را 22 نفر اعلام کرده اید، جای تعجب دارد که خبر هم دارید که آنها می گویند200 بنداز بالا 500تا بنداز بالا گمان می برم شما به جای بازدید از بازار ارز، به اشتباه بازدید از ساختمان نیمه کاره تشریف برده اید و بالا انداختن آجر را اشتباه گرفته اید با بالا رفتن ارز! این هم از آن تخیلات شما سرچشمه میگیرد، دختری 16 ساله انرژی اتمی در زیر زمین خانه می سازد، شخصی با نگاه کردن به زمین وعلفها معادن را کشف می کند….. و بسیاری از این مُحمل گوییها . آقای احمدی نژاد شما که اسامی و تعداد آن افراد آشفته کننده بازار ارز را می دانید چرا خودتان اقدام نمی کنید ویا در همان جلسه دیروز نام افراد را اعلام نکردید؟ نام این 22نفر که بازار ارز یک کشور را درحال آشفته کردن هستند شبیه به گفتن این جمله شما است که در دوره اول ریاست جمهوری خود در هر کوی و برزنی، هرتریبون منبری اعلام میکردید که اسامی مفسدین اقتصادی را در جیب خود دارم وبه زودی افشاء می کنم ؟ واقعا هم آفرین دارد هرچه اسامی دزد و یاغی ناشناخته بود با خود وارد چرخه اقتصاد و سیاست کردید. آقای احمدی نژاد از نهادهای امنیتی درخواست کمک کردید از خود شما و عوامل کابینه شما تا کل نظام مگر به جزعوامل نظامی سپاه شخص عادی وجود دارد؟
آقای احمدی نژاد انسان دروغگو کم حافظه است خود تا زمانی قبل بارها عربده می کشیدید و از کاری نبودن تحریم ها سُخن می گفتید، می گفتید نفت ما را نخرند مشتریها در دریا منتظر هستند برای خرید نفت کشور ما، ما در دنیا منزوی نیستیم دشمنان ما با نخریدن نفت از ما اقتصادشان دُچار ورشکستگی میشود! به جای زبان دیپلماسی از زبان چاله میدانی استفاده می کردید! یادتان هست از سخنان مشهور شما چند تکه کلام نام می برم، آن ممه را لو لو برد، آب را آنجایی بریز که نسوزه، دشمنان احمق تر از این حرفها هستند…. حال خود به زبان آمده اید و به فشار تحریمات اذعان دارید. اعلام می دارید که مشکلات اقتصادی بخاطر نخریدن نفت است و جابجا نکردن پول توسط بانکها برای نظام شما، و دشمن دوم را درونی خواندید ،این دشمن درونی در نظام جمهوری اسلامی از زمان برپایی آن وجود داشته ! نه در نظام شما که در کلیه نظامهای دیکتاتوری و چاپلوس پرور هرکسی سعی بر این دارد با خالی کردن زیر پای طرف مقابل خود قدرت بیشتری به دست آوردواکنون که به دوران انتصابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم این دشمنیها افزایش یافته وخواهد یافت.
درقسمت دیگری اعلام داشتید چرا این مشکلات در سال گذشته نبود! آقای احمدی نژاد دروغ به این بزرگی را چگونه در روز روشن گفتید، اول آنکه این مشکل نه از زمان شما که از اول برپایی نظام به وجود آمد!گذری کوتاه به برپایی نظام اسلامی تا زمان ریاست جمهوری شما می اندازیم. زمانی یک نان 1تومان بود یک خودکار 1تومان بود،نرخ دلار7تومان بود، یک خانه 90متری در خیابان آزادی 10000تومان بود…. به مرور زمان هر سال که به جلو آمدیدم، نظام جمهوری اسلامی با گردن کُلفتی کردن برای دنیا، دشمن تراشی، قطع رابطه کشورها با جمهوری اسلامی این نرخها افزایش یافت و سربه فلک گذاشت، و در زمان ریاست جمهوری شما، این سرعت تورم وافزایش قیمتها سرعت بیش از حد یافت! از جمله دلائل ان به علت نبود کار و تولید مردم سرمایه خود را دربانکها جهت سود بردن گذاشته بودند شما با پایین آوردن نرخ سود باعث خارج شدن پولها از بانکها شدید و با اعلام به بانکها به دادن انواع وام ها از جمله وام خود اشتغالی، خرید مسکن، خرید خودرو….. بذل وبخشش پول در سفرهای استانی باعث بالا رفتن حجم نقدینگی درجامعه و گسیل پولهای سرگردان بطرف بازار دلالی مسکن شدید، نرخ مسکن بصورت حبابی و دلال بازی افزلیش یافت تا جایی که این حباب ترکید و رکود در بازار مسکن به جای تحرک جای گرفت! بعد از بازار مسکن بازار دلالی سکه به راه افتاد و بعداز شروع تحریمات بازار دلالی دلار و سکه هر دو به اوج رسید، حتی در زمان ریاست جمهوری شما بحران گرانی گوجه فرنگی هم بوجود آمد! حال می بینید دروغگوی خوبی نیستید و این مشکلات از اول نظام بوده اما در دوران شما به سرعت برق وباد افزایش یافته. نامه40اقتصادان که 3بار برای شما فرستاده شد و این روزها راپیش بینی کردند یادتان هست؟
به عنوان یک ایرانی اعلام می دارم، ورشکستگی اقتصاد ایران جنبه روانی ندارد، حقیقتی از بی لیاقتی سران نظام را دارد.این نظام نه با ماندن احمدی نژاد سامان می گیرد نه با رفتن او، حتی اگر خدا زمام این حکومت را در دست بگیرد به علت قوانین خودکامه و خود رای بودن حکام آن وضع ایران هر روز بدتراز روز قبل خواهد بود. تنها راه رهایی ما مبارزه با این نظام از راه اعتصابات و اعتراضات مدنی است، ما خشونت طلب نیستیم وبه دور از خشونت خواهان احقاق حق خود یعنی به دست گرفتن سرنوشت خود توسط آرائ آزاد و با وجود همه احزاب هستیم.سران نظام این خشم ملت به جان آمده است صدای خشم ملت را بشنوید.
زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران
نویسنده شهاب
http://magalh91.blogspot.com
ارسال شده توسط sattar b
Satar / 11 November 2012
خاک بر سر اپوزیسیون نود درصدی که نمی تواند دور یک میز بنشیند. نوش جانتان این حکومت آخوندها هم از سرتان زیاد است. بخورید. حالا تا میتوانید به رضا پهلوی فحش بدهید. تا می توانید سر و دم یکدیگر را به نیش بکشید. *** آنها لحاف بر سر اینور و آنور می دوند دنبال یک روحانی و آخوند و ملا و آیت الله تا با لاسی بزنند. آری این است وضع ما. و بنده به عنوان یک دانشجوی شوفر تاکسی در تهران به شما اپوزیسیونی ها بگویم که بنده اگر چه صددرصد جمهوریخواهم اما تا زمانیکه چپی و مشروطه خواه و ملی و … دور هم ننشینند و با هم سر یک اصل و آنهم دموکراسی پیمان نبندند تا قیام قیامت آخوند بر سر ما همگی مسلط خواهد ماند. اسلام مرده است و فقط از لطف صورت نازیبای اپوزیسیون است که این نظام نجس بر ما حکومت می کند. مرگ *** زنده باد آزادی بدون شرط.
کاربر مهمان / 12 November 2012
احمدینژاد: میخواهیم پول در جیب ملت بگذاریم، عدهای نمیگذارند
مجلس ایران پرداخت یارانه نقدی از مابه التفاوت قیمت ارز را ممنوع کرد .
مدير جهاني نوراني هم پيروی اقتصاد مال خره ميباشد!
کاربر مهمان / 15 November 2012