پنجمين همايش اتحاد جمهوریخواهان ايران با شرکت صدها تن از اعضای اين اتحاد و ديگر فعالان سياسی و مدنی خارج از کشور، امروز ۱۲ اکتبر در خانه جوانان شهر کلن آلمان آغاز شد.
به گزارش راديو زمانه، در اين همايش که تا روز ۱۴ اکتبر ادامه خواهد داشت، علاوه بر اعضای سازمان اتحاد جمهوریخواهان ايران، تعداد زيادی از فعالان اجتماعی- سياسی و روزنامهنگاران چون حسن يوسفی اشکوری، اردشير اميرارجمند، مرتضی کاظميان، رضا عليجانی، علی مزروعی، نوشابه اميری، بهروز بيات، حسن شريعتمداری، مهرداد عمادی، مليحه محمدی، علی مزروعی و علی هنری و … شرکت داشتند.
برنامه با انتخاب هيئت رئيسه سازمان اتحاد جمهوریخواهان آغاز شد و پس از آن مهدی فتاپور از اعضای هيئت سياسی- اجرايی گزارش مختصری از فعاليتهای اين سازمان را ارائه داد.
در اولين روز همايش، دو ميزگرد سياسی برگزار شد. در ميزگرد نخست، بهروز بيات، حسن شريعتمداری، مهرداد عمادی، مليحه محمدی، علی مزروعی و علی هنری پيرامون موضوعاتی چون اوضاع سياسی ايران، بحران هستهای، بحران سياسی، تحريم اقتصادی، خطر حمله نظامی و راهکارهای برخورد با آن برای حاضران در جلسه سخن گفتند. اين ميزگرد، با مديريت اسفنديار طبری برگزار شد.
ارتباط ميان “بحران اقتصادی و بحران سياسی” محور اصلی اين ميزگرد بود که پيرامون آن اختلاف نظر فراوانی بين سخنرانان وجود داشت. برخی معتقد بودند بحران اقتصادی به بحران سياسی منجر خواهد شد و تعدادی ديگر بر اين باور بودند که اين دو مقوله کاملاً متفاوت هستند.
ارتباط ميان “بحران اقتصادی و بحران سياسی” محور اصلی ميزگرد نخست بود که پيرامون آن اختلاف نظر فراوانی بين سخنرانان وجود داشت. برخی معتقد بودند بحران اقتصادی به بحران سياسی منجر خواهد شد و تعدادی ديگر بر اين باور بودند که اين دو مقوله کاملاً متفاوت هستند
بهروز بيات، کارشناس فيزيک هستهای با اشاره به نحوه مديريت محمود احمدینژاد، ناشیگری وی را در اجرای طرح هدفمندی يارانهها مورد انتقاد قرار داد و تأکيد کرد: “طرح هدفمندی يارانهها یعنی واقعی کردن قیمت حاملهای انرژی – که احتمالاً ضرورت هم داشت- خود یکی از عوامل موثر بحران اقتصادی کنونی است.”
از نظر وی، “رشد و شکوفایی پاینده اقتصادی، منوط به گشایش سیاسی و دمکراتیزه کردن ایران است؛ به عبارت دیگر بدون وجود دمکراسی، رشد پایدار و درازمدت اقتصادی میسر نمیشود.”
حسن شريعتمداری، فعال و کارشناس امور سياسی اما اعتقاد داشت که “فروپاشی سيستم جمهوری اسلامی” از مدتی قبل شروع شده است. وی گفت: “طبقه متوسط فرهنگی با طبقه متوسط اقتصادی متفاوت است. افول اقتصادی طبقه متوسط آغاز شده، اما از نظر فرهنگی نگاه و تفکر طبقه متوسط فرهنگی بالا رفته است.”
اين فعال سياسی تأکيد کرد: “نبايد نسبت به سوء مديريتها که از ۳۰ سال پيش تا امروز ادامه داشته، نگاه اغماضگرايانه داشت. مشکل اصلی آيتالله خامنهای است. اراده يک نفر در مقابل يک ملت بايد شکسته شود.”
علی مزروعی، نماينده سابق مجلس شورای اسلامی بهعنوان سومين سخنران گفت: “اين وضعيت تبديل به شورش نمیشود ولی میتواند بسترساز تحول سياسی از بالا باشد.” به عقيده وی، سوءمديريت باعث افزايش تحريمها شده و همه را دچار گيجی کرده است.
علی هنری، فعال سياسی اما “نارضايتی” را با “اعتراض” متفاوت دانست و گفت: “بايد مشارکت مردم و جامعه اجتماعی محقق شود. جامعه امروز بر هزينههايی که بايد بپردازد فکر میکند. با اين حال اما محاسبه مادی يا ابزارگرايانه تنها عامل مهم نيست، بلکه احساسات حاکم بر جامعه است که نقش تعيين کننده دارد.”
مليحه محمدی، روزنامهنگار و فعال سياسی نيز تأکيد کرد: “ابتدا بايد مفهوم بحران را مشخص کرد. مسئله اقتصادی و سياسی به يکديگر مرتبط هستند و اگر مديريت اقتصادی مثبت باشد، تأثير مثبت هم خواهد داشت.”
مهرداد عمادی، کارشناس اقتصادی بحران اقتصادی موجود در ايران را ناشی از عدم مديريت مسئولان عنوان کرده و با مثالی از کشورهايی مانند ترکيه و مکزيک به مقايسه وضعيت اقتصادی با دورههای قبل پرداخت.
در ادامه ميزگرد بحث پيرامون ارتباط جنبش سبز و دوره اصلاحات بود؛ اکثر سخنرانان و شرکتکنندگان معتقد بودند جنبش سبز در ادامه دوره اصلاحات اتفاق افتاده است.
“انتخابات آزاد” مسئله مطرح ديگر در اين ميزگرد بود و نتيجه گرفته شد که “اگر انتخابات آزاد برگزار شود، با شکوفايی اقتصادی نيز همراه خواهد شد”.
در پايان ميزگرد اول در روز نخست همايش، شرکتکنندگان هرگونه مداخله نظامی را محکوم کردند.
ميزگرد دوم حول محور “همگرايی و اتحاد نيروهای جمهوریخواه؛ موانع و راه حلها” با شرکت فريد اشکان، علی حسين قاضیزاده، مهرداد درويشپور، رضا عليجانی و مهدی فتاپور برگزار شد. گرداننده اين ميزگرد، مريم سطوت بود.
مهدی فتاپور، فعال سیاسی، با ارائه جدولی از نیروهای سیاسی بر ضرورت تشکیل ائتلاف میان نیروهای اصلاحطلب و جمهوریخواه تأکید کرد و گفت: “یک بخش این ائتلاف میتواند جنبش سبز و اصلاحطلبان باشد و بخش دیگر آن هم نیروهای جمهوریخواه. البته در این میان گروههای دیگری هم مانند افراطیون قومی و سلطنتطلبها هستند که به نظر من در چهارچوب جنبش سبز قابل دستهبندی نیستند.”
حسین قاضیزاده، فعال سیاسی و از سفیران سبز راه امید معتقد است: “ائتلاف ما بین سازمانها و نهادهای سیاسی و اجتماعی پایدار و بلندمدت نیست، تنها ائتلافی که میتواند اتفاق بیفتد بین سازمانهاست. سازمانهای سیاسی باید برای آینده هدف و برنامه قابل لمسی داشته باشند. برای شکلگیری ائتلافها تنها صحبت از دموکراسی کافی نیست.”
فريد اشکان، دیگر فعال سیاسی، سکولاریسم، جمهوریخواهی و دمکراسی را بهعنوان باورهای مشترکی یاد کرد که میتوانند زمینهساز تشکیل یک سازمان واحد شوند.
مهرداد درویشپور، جامعهشناس در ادامه میزگرد اعلام کرد: “جمهوریخواهان نیروهایی هستند که پیوندهای قدرتمندی با داخل ایران دارند. مزیت دیگر این است که مهمترین نیروی آشتی همگانی در جامعهاند. به این دلیل که جمهوریخواهی از روشهای مسالمتآمیز حمایت کرده و علیه جنگ ایستاده است بهعنوان یکی از جدیترین نیروها در سیاست ایران حضور دارد”.
رضا علیجانی، فعال سیاسی و از اعضای ملی مذهبیها در سخنان خود تأکید کرد: “من متعلق به جریانی هستم که خود مثالی از یک ائتلاف است. تا زمانی که بحث همگرایی به موضوع انشا تبدیل شود چیزی از آن در نخواهد آمد.”
آگهی جالبی بود
کاربر مهمان / 13 October 2012
آب گاز برق مجانی میشه اگر بگم بله …بله بله …بله بله..!!دلارهای نفتی میریزد تو کیسه بزارید دم درب منزلم …بله بله …به همه و من یه خونه مجانی میدید ؟ بله بله !! همش همین جوری شروع شد و شروع میشه و شروع خواهد شد ….ما همه با هم رفیقیم و برادر و خواهر…خواهش می کنم بفرمائید پهلوی بنده بشینید …شما بزرگتر مائید ..من هم با شما هم عقیدم …پس دامادها همشون بله رو گفتن مونده عروس ها که بله ها رو بگن … ویا به دیگر ملت محترم ایران یه بار دیگه لطف کنن از نو دولا شن …ما خورجینمون رو بندازیم رو پشتشون …..و بعدش هم قطار قطار فک و فامیل و آشناهای دور و نزدیکمون پیداشون میشه و یا با خنده و یا با قربون صدقه رفتن و یا با رشوه دادن و یا با قلدری و گردن گلفتی میشینن رو خورجین ها !!! عروس خانم بگو بله….بگو بله !!
haghighatgo / 13 October 2012
متاسفانه گفته های من، بهروز بیات، در این گزارش درست نقل نشده است. در گزارش آمده است “بهروز بيات، کارشناس فيزيک هستهای با اشاره به نحوه مديريت محمود احمدینژاد، هدفمندی يارانهها را مورد انتقاد قرار داد و تأکيد کرد: “هدفمندی يارانهها و پيشبرد آن عامل شروع اعتراضهای سياسی در ايران است.” از نظر وی زمانی اعتراضهای مردمی به نتيجه میرسد که تحولات سياسی پايدار باشد.” در حالیکه من گفته ام که ناشیگری دولت آقای احمدی نژاد در اجرای طرح ” هدفمند کردن یارانه ها” ( یعنی واقعی کردن قیمت حامل های انرژی، امری گه اصولأ ضرورت داشت )خود یکی از دلائل اصلی بحران اقتصادی کنونی است. فزون برین اظهار داشتم که رشد و شکوفائی پاینده اقتصادی منوط به گشایش سیاسی و دمکراتیزه کردن ایران است یا به عبارت دیگر بدون وجود دمکراسی رشد پایدار و دراز مدت اقتصادی میسر نمیشود.
بهروز بیات / 17 October 2012