اکبر گنجی − درگیری ترک‌های ترکیه و کردهای آن کشور پیشینه‌ای بلند دارد. اما از سال ۱۹۸۴ جنگ “پ ک ک” (PKK) با دولت ترکیه وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد و گفته می‌شود که آن درگیری‌ها تاکنون ۴۰ تا ۵۰ هزار کشته برجای نهاده است.

بدون تردید بسیاری از گروه‌های کرد آرزو دارند که کشور مستقل کردستان را تأسیس کنند. در راه این آرزو خون‌های بسیاری تاکنون ریخته شده است. مفقود بودن شرایط به معنای نفی آرزو و هدف نیست، آن هدف در انتظار فرصت است تا خود را محقق سازد.

کردها و نزاع‌های منطقه‌ای

چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق در رقابت‌های منطقه‌ای و نزاع با همدیگر، از گروه‌های کُردِ طرف مقابل در نبرد آنها علیه دولتشان حمایت مالی و تسلیحاتی به عمل آورده‌اند. محمد رضا شاه پهلوی از گروه‌های کرد عراقی حمایت می‌کرد. جمهوری اسلامی از گروه‌های کرد عراقی علیه صدام حسین حمایت می‌کرد و صدام حسین از گروه‌های کرد ایرانی علیه جمهوری اسلامی حمایت می‌کرد. حافظ اسد و بشار اسد از “پ ک ک” علیه ترکیه حمایت می‌کردند. نزاع‌های منطقه‌ای برای کردها “فرصت ساز” است تا هدف خود را دنبال کنند.

نزاع کشورهای غربی به رهبری دولت آمریکا با رژیم صدام حسین این فرصت را برای کردها فراهم آورد تا دولت‌های غربی کردستان عراق را “منطقه‌ی پرواز ممنوع” اعلام کنند و نه تنها از این طریق که به روش‌های گوناگون کردها را علیه صدام حسین بشورانند. این وضعیت فرصتی برای کردهای عراقی پدید آورد که خودمختاری کسب کنند. صدام حسین که از طریق تهاجم نظامی سرنگون شد، قدرت کردهای عراقی باز هم افزایش یافت.

کردستان عراق به شکل فعلی هم برای کردها الگویی دنبال کردنی است. به همین دلیل برخی از گروه‌های کرد ایرانی از دولت‌های غربی تقاضا کرده‌اند تا کردستان ایران را “منطقه‌ی پرواز ممنوع” اعلام کنند. (منبع)

“پ ک ک”

جنگ داخلی سوریه که با کمک دولت‌های غربی و دولت‌های منطقه- خصوصاً ترکیه و عربستان سعودی و قطر- آغاز شد، رژیم بشار اسد شهرهای کردستان سوریه را به کردها سپرد تا بر ترکیه فشار وارد آورد. این سیاستی کارا بوده است.

وقتی ترکیه و سوریه دارای روابط بسیار نزیک بودند، رژیم سوریه فعالیت „پ ک ک“ را تعطیل کرد. اینک که ترکیه به دنبال سرنگونی رژیم سوریه است، „پ ک ک“ دوباره امکان فعالیت یافته است. جنگ داخلی سوریه فرصت بسیار مناصبی برای „پ ک ک“ فراهم کرده است. آنها که اقلیم کردستان عراق را در پشت سر داشتند، واگذاری بسیاری از شهرهای کردستان سوریه به کردها را در پیش چشم دارند. یعنی منطقه‌ای که بیشترین همفکری را با آنها داشته و دارد.

مردم منطقه دارای هیچ ویژگی ای نیستند که آنان را از برپایی نظام‌های دموکراتیک محروم سازد. اگر بازیگران سیاسی به دنبال برساختن نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر باشند- که نظامی سکولار است- می‌توانند مسائل منطقه و تک تک افراد را حل و فصل کنند. چرا که دموکراسی فاقد تبعیض‌های جنسیتی، قومیتی، دینی و زبانی است. اما اگر به جای دموکراسی خواهی به دنبال نزاع‌های قومی، زبانی، دینی بروند- که اینک در منطقه در حال زبانه کشیدن است- بی ثباتی و جنگ و خون ریزی به ارمغان خواهند آورد.

هر چه درگیری ترکیه و سوریه افزایش یابد، به سود اینان است. „پ ک ک“ اگر اینک نتواند به استقلال دست یابد، حداقل می‌تواند الگوی عراق و سوریه را دنبال کند. به همین دلیل طی ماه‌های اخیر „پ ک ک“ به شدت بر فعالیت خود علیه نظامیان ترکیه افزوده است. جنگی که صدها کشته و زخمی از طرفین برجای نهاده است.

در ۲۷/۶/۹۱، رجب طیب اردوغان- نخست وزیر ترکیه- اعلام کرد که فقط طی یک ماه گذشته نیروهای امنیتی کشورش حدود ۵۰۰ پیکارجوی حزب کارگران کردستان ترکیه („پ ک ک“) را کشته اند. (رجوع شود به این لینک و این لینک)  متقابلاً نیروهای „پ ک ک“ طی ماه‌های گذشته ده‌ها تن از نظامیان ترکیه را کشته‌اند. در ۲۶/۶/۹۱ با انفجار یک بمب کنار جاده‌ای، ۸ نیروی پلیس را کشته و ۹ تن دیگر را زخمی کردند. در ۲۸/۶/۹۱ با حمله‌ی راکتی به یک ستون نظامی ترکیه، ۷ تن را کشته و ۵۶ تن دیگر را زخمی کردند. (منبع)

به غیر از ترکیه، دولت آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا „پ ک ک“  را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار داده‌اند. به همین دلیل اردوغان قادر است اعلام کند که طی یک ماه فقط ۵۰۰ تن از نیروهای آن سازمان را کشته است. اگر رئیس جمهور ایران یا سوریه یا عراق اعلام کرده بود که طی ماه گذشته ۵۰۰ کرد مسلح را کشته است، جنجالی جهانی برپا می‌شد، اما اگر ماه آینده هم اردوغان اعلام کند ظرف ماه گذشته ۱۰۰۰ کرد را کشته است، صدای اعتراض دولت‌های غربی برنخواهد خواست. حتی در رسانه‌های غربی هم شاهد اعتراضی نبوده ایم.

سیاست یک بام و دو هوا

مسئله کجاست؟ ترکیه عضو پیمان ناتو و متحد دولت‌های غربی به رهبری دولت آمریکا است. رفتارهای واحد وقتی از سوی متحدین و غیرمتحدین صورت می‌گیرد، دو حکم مختلف پیدا می‌کند. به تعبیر دیگر، سیاست، سیاست یک بام و دو هوایی است.

اگر کشتن گروه‌های کردی که مسلحانه مبارزه می‌کنند بد است، هر یک از چهار دولت که آنها را بکشد بد است. اما اگر مبارزه‌ی مسلحانه تروریسم است، و کشتن تروریست‌ها مجاز است، هر چهار دولت مجاز به این عمل‌اند. باید به ملاک‌های عدالت و حقوق بشر توجه کرد، نه سیاست و منافع دولت ها.

ترکیه اینک دارای ۹۰ روزنامه نگار زندانی است، یعنی چند برابر ایران. همین هفته محاکمه‌ی ۳۶ روزنامه نگار متهم به حمایت از حزب کارگران کردستان در ترکیه آغاز شد. (منبع) این مسئله هم سر و صدای چندانی به راه نینداخت، چون ترکیه عضو ناتو و متحد غرب است. یک دادگاه در ۴/۳/۹۱ لیلا زانا، نماینده‌ی کرد مجلس ترکیه را به اتهام تبلیغ برای پ ک ک به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. (منبع)

وضعیت منطقه

مسئله صرفاً مسئله‌ی سیاست یک بام و دو هوایی نیست. این سیاست پیامدهای مخربی در منطقه داشته و اجازه نمی‌دهد تا مسائل منطقه حل و فصل شوند. صدها هزار خون در این منطقه تاکنون ریخته شده است. مسئله‌ی اسرائیل و فلسطین مادر مسائل منطقه است و تا وقتی این مسئله به صورتی عادلانه حل نشود، شاهد نزاع خواهیم بود. در این مورد هم دولت آمریکا با توجه به حمایت بی قید و شرط از دولت اسرائیل امکانی برای حل مسئله فراهم نمی‌آورد. نفوذ دولت اسرائیل در آمریکا آن قدر زیاد است که اینک دو کاندیدای ریاست جمهوری در حال رقابت بر سر این هستند که کدامیک حامی بیشتر اسرائیل است و کدامیک کمتر به خواست‌های اسرائیل تن داده است.

مسائل منطقه چون کلافی به یکدیگر متصل است. همه‌ی دولت ها- از جمله دولت اسرائیل- در مسئله‌ی کردها نقش آفرین هستند. به طور طبیعی هر دولتی به دنبال منافع ملی خویش است. دولت اسرائیل هم منافع و اهداف خود را دنبال می‌کند. دولت ترکیه به هیچ وجه زیربار تشکیل دولت مستقل کردستان نمی‌رود. سه دولت دیگر هم همین نظر را دارند. اما این دولت‌ها نه دارای توان یکسانی هستند، نه دارای متحدین واحدی در سطح جهانی و منطقه ای. اگر رژیم بشار اسد سرنگون شود، و سوریه تجزیه نشود، سلفی‌ها دست بالا را در رژیم بعدی خواهند داشت. سلفی‌ها هم زیربار تشکیل دولت مستقل کردستان نخواهند رفت. اگر به تاریخ نگریسته شود، این گزاره‌ی توصیفی/ تبیینی سر خواهد کشید: “تجزیه در این منطقه به شدت خونین و دردناک خواهد بود“. میلیون‌ها تن کشته و زخمی و آواره خواهند شد، منطقه هم برای زمانی طولانی بی ثبات می‌گردد. امنیت و ثبات که نباشد، از توسعه و دموکراسی هم خبری نخواهد بود.

اگر همه‌ی نیروها به دنبال نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر بودند، منطقه وضعیت دیگری می‌یافت. اما فقط نیروهای مخالف رژیم‌های استبدادی بازیگر صحنه نیستند، دولت‌های جهانی و منطقه‌ای نیز نقش آفرینان مهمی هستند. دولت اسرائیل با این مدعا که تنها دولت دموکراتیک منطقه است، از دموکراتیزه شدن کشورهای منطقه ناراضی است.

چاره اصلی: دموکراتیک شدن منطقه

بی ثباتی منطقه و نزاع‌های داخلی تک تک کشورها از یک سو، و میان کشورها با یکدیگر از دیگر سو، به سود منافع اسرائیل است.این وضعیت حداقل دو پیامد مثبت برای دولت اسرائیل دارد. اولاً: مسئله‌ی فلسطین کاملاً به حاشیه رانده می‌شود. کما این که اینک هیچ سخنی از طرح چهار جانبه‌ی آمریکا، اروپا، روسیه و سازمان ملل- مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطین در کنار دولت اسرائیل- نیست. ثانیاً: تصویری عقب مانده از مردم منطقه به دست می‌دهد که قابلیت و صلاحیت دموکراسی را فاقدند.

ناتانیاهو در ۲۶/۶/۹۱ در مصاحبه‌ی با شبکه تلویزیونی NBC آمریکا با اشاره به تظاهرات اعتراضی کشورهای مختلف علیه آمریکا در اعتراض به فیلم “بی گناهی مسلمانها” گفت: “این همان تعصبی است که امروز شما آن را به صورت هجوم به سفارت‌خانه‌های خود می‌بینید. آیا می‌خواهید این متعصب‌ها سلاح اتمی در اختیار داشته باشند؟ “(منبع) این تصویر مطلوب زمامداران اسرائیل از مردم منطقه است. این تصویر باید حفظ شود تا این دولت آن را به دولت‌های غربی بفروشند.

دولت اسرائیل از مسئله‌ی کردستان هم به همین نحو استفاده کرده و می‌کند. این مدعا که اسرائیل خواهان تأسیس کشور کردستان- مرکب از کردستان ایران، عراق، سوریه و ترکیه- است، همیشه ذهن زمامداران این چهار کشور را به خود مشغول کرده است. شاید نتوان به دولت اسرائیل ایراد گرفت که چرا از این مسئله به سود منافع ملی خود استفاده می‌کند، مهم عملکرد ۴ دولت یاد شده، اپوزیسیون این دولت‌ها و کردهاست که چه رفتاری از خود بروز می‌دهند.

برخلاف سیمایی که زمامداران اسرائیل به تصویر می‌کشند، مردم منطقه دارای هیچ ویژگی ای نیستند که آنان را از برپایی نظام‌های دموکراتیک محروم سازد. اگر بازیگران سیاسی به دنبال برساختن نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر باشند- که نظامی سکولار است- می‌توانند مسائل منطقه و تک تک افراد را حل و فصل کنند. چرا که دموکراسی فاقد تبعیض‌های جنسیتی، قومیتی، دینی و زبانی است. اما اگر به جای دموکراسی خواهی به دنبال نزاع‌های قومی، زبانی، دینی بروند- که اینک در منطقه در حال زبانه کشیدن است- بی ثباتی و جنگ و خون ریزی به ارمغان خواهند آورد. هیچ جبری بر تاریخ حاکم نیست، تاریخ گشوده است و آدمیان با افکار و گفتار و رفتار خود آن را می‌سازند.