کاربر مهمان اگر دقت میکرد جای تبر( ونه طبر) را بر روی پایه چوبه دار میدید اما حیف که تمام حواسش به قادصیه صدام و کمپ اشرف و … بوده است.
تیرهای دار توسط این تبرها که به دار سپرده میشوند، شکسته خواهند شد.
ننگ و نفرت بر جمهوری اعدام
حمید
Anonymous / 10 September 2012
مجاهدین خلق اول از همه با آن طبر در جبهه قادصیه صدام هشت سال بال و پر ایرانیان را زدند.و با ایدئولوژی اسلامی فاشیستی اعضای خود در کمپ اشرف را زدند و آنها را از انسانیت ،حق انتخاب وحق برخورداری از اطلاعات آزاد اولیه و حق انسان بودن مانند ازدواج و تشکیل خانواده و… محروم کردند. رجوی گفت کسی که جبهه آنها را ترک کند نفس کشیدن بر او حرام است.یعنی باید دارش زد یا بگونه ای بدتر نفسش را برید.چیزی را که عوض هست میگویند گله نیست.اما با همه این وجود و ترور دانشمندان ایرانی و مردم کوچه وبازار و خمپاره اندازی در تهران . باز
اگر چه در تصویر او را چوب دسته طبر ساخته اند و کله اش طبر (ابزار بریدن حیات درخت). باز هم باید با آنها انسانی رفتار شود.حتی توسط دشمنان زخم خورده از دست و اعمال آنها.
Anonymous / 09 September 2012
مانا: کاراکترهای این کارهایی را که به نام تقدیم می کنم الزاما نشانگر خود طرف و شخصیت اش نیستند خود آثار بهانه ای اند برای یادآوری حال و روز افراد مذکور. ایده را ورای شخص خاص پرورش می دهم. اگر دقت کنید اینجا درختی مورد حمله تبر- با ت دو نقطه طبعا- قرار نگرفته، پایه چوبه دار است که ضربه خورده. احتمالا به همین جرم تبر را بر دار می کشند. این یک نگاه است که مورد خشونت قرار می گیرد، نگاهی که مجازات اعدام را بر نمی تابد.
Anonymous / 09 September 2012
و آزادی یعنی
نه به اعدام
و قطع چوبه های دار!
Anonymous / 10 September 2012
نمیشه با خشونت به جنگ خشونت رفت.با تبر به جنگ چوبه دار یا باچوبه دار به جنگ تبر رفت.
هر دو نشانه بیشعوری سیاسی است. کاش میشد مبارزه بی خشونت را خوب فهمید.هدف
وسیله را توجیه نمیکند . تبر را نباید ستایش کرد هر چند بتواند بر چوبه دار ضربه بزند.کشتن
با تیغ تبر یاگیوتین فرقی با کشتن با طناب دار و اعدام ندارد.
Anonymous / 11 September 2012
کاش قبل از اینکه گردنش رو خرد کنه و بکشدش، بشکنه.
مانای گرامی کارت فوق العاده بامعنا بود.
بغضم گرفت.
سپاس برای این همه شعورت
Anonymous / 10 September 2012
– من اعدام رو قبول ندارم
– من جمهوری اسلامی رو قبول ندارم
– من مطمئنم که نحوه محاکمه عدلانه نبوده
اما فکر میکنم صحبت های شخصی که مورد حمله قرار گرفته درباره رجوی و مجاهدین درسته (درسته که لحن ایشون بده اما در آخر یه چیزایی درباره رفتار انسانی گفتن) ای کاش اینقدر راحت اختلافات رو بزرگ نکنیم و به همدیگه با این شدت حمله نکنیم
مانای عزیز، برای توضیحات و نحوه واکنشتون بهتون تبریک میگم
Anonymous / 12 September 2012
جنگ دیکتاتوری و آزادی جنگ بود و نبود است.
هر دو در کنار هم نمی توانند زندگی کنند.
یا آزادی باید سر دیکتاتوری را قطع کند یا دیکتاتوری است که آزادی را به دار می کشد! اما نه فقط با طناب! بلکه با جعل و دروغ و افترا به مبارزان و رهبران آزادی!
و آزادی یعنی
نه به اعدام
و قطع چوبه های دار!
Anonymous / 11 September 2012
***مجاهدین در سال ۶۵ تنها وقتی به عراق رفتند که صدام حسین از خاک ایران خارج شده بود و دنبال صلح و دادن غرامت بود. و صلح در سال ۶۷ به خمینی تحمیل شد. آنوقت چگونه مجاهدین «هشت سال» پر وبال ایرانیان(منظورایشان پاسداران و بسیجیان تحت امر خمینی است البته!) را زدند!؟ پس ۶ سال جنگ بیهوده خمینی چه شد!؟ – ایشان هنوز خبر ندارد که دروغهای وزارت در مورد اعضای اشرف دیگر کاربرد ندارد چون اکثر ساکنان بنابه خواست رژیم به زندان لیبرتی منتقل شده اند! ایشان چرا از نبود آزادی و اینترنت و غیره در این زندان شکایت ندارند!؟ تازه تنها قسمت کوچکی از اعضای مجاهدین در عراق هستند. بقیه که در اروپا و آمریکا هستند! ـ اگر رجوی چنین چیزی گفته چرا ایشان حداقل نام یک نفر را که به دار کشیده شده و نفسش بریده شده را نتوانسته نام ببرد!؟ ****رژیم تا به حال اسرائیل و موساد و آمریکا و انگلیس و چند کشور دیگر را مسئول قتل عوامل اتمی خود می دانست. ایشان انداخته گردن مجاهدین! کلیه حرفهای ایشان مثل «طبر» ایشان است البته!
Anonymous / 13 September 2012
این ݘوبه دار نیست که باید از بین برود ، بلکه این روحیه تبر ﴿نماد خوشونت و نابود کردن﴾ است که باید نیست شود،،،،
Anonymous / 18 September 2012
توجه: کامنتهای توهینآمیز منتشر نمیشوند. کامنتهای حاوی لینک به عنوان "اسپم" شناخته میشوند.
کاربر مهمان اگر دقت میکرد جای تبر( ونه طبر) را بر روی پایه چوبه دار میدید اما حیف که تمام حواسش به قادصیه صدام و کمپ اشرف و … بوده است.
تیرهای دار توسط این تبرها که به دار سپرده میشوند، شکسته خواهند شد.
ننگ و نفرت بر جمهوری اعدام
حمید
Anonymous / 10 September 2012
مجاهدین خلق اول از همه با آن طبر در جبهه قادصیه صدام هشت سال بال و پر ایرانیان را زدند.و با ایدئولوژی اسلامی فاشیستی اعضای خود در کمپ اشرف را زدند و آنها را از انسانیت ،حق انتخاب وحق برخورداری از اطلاعات آزاد اولیه و حق انسان بودن مانند ازدواج و تشکیل خانواده و… محروم کردند. رجوی گفت کسی که جبهه آنها را ترک کند نفس کشیدن بر او حرام است.یعنی باید دارش زد یا بگونه ای بدتر نفسش را برید.چیزی را که عوض هست میگویند گله نیست.اما با همه این وجود و ترور دانشمندان ایرانی و مردم کوچه وبازار و خمپاره اندازی در تهران . باز
اگر چه در تصویر او را چوب دسته طبر ساخته اند و کله اش طبر (ابزار بریدن حیات درخت). باز هم باید با آنها انسانی رفتار شود.حتی توسط دشمنان زخم خورده از دست و اعمال آنها.
Anonymous / 09 September 2012
مانا: کاراکترهای این کارهایی را که به نام تقدیم می کنم الزاما نشانگر خود طرف و شخصیت اش نیستند خود آثار بهانه ای اند برای یادآوری حال و روز افراد مذکور. ایده را ورای شخص خاص پرورش می دهم. اگر دقت کنید اینجا درختی مورد حمله تبر- با ت دو نقطه طبعا- قرار نگرفته، پایه چوبه دار است که ضربه خورده. احتمالا به همین جرم تبر را بر دار می کشند. این یک نگاه است که مورد خشونت قرار می گیرد، نگاهی که مجازات اعدام را بر نمی تابد.
Anonymous / 09 September 2012
و آزادی یعنی
نه به اعدام
و قطع چوبه های دار!
Anonymous / 10 September 2012
نمیشه با خشونت به جنگ خشونت رفت.با تبر به جنگ چوبه دار یا باچوبه دار به جنگ تبر رفت.
هر دو نشانه بیشعوری سیاسی است. کاش میشد مبارزه بی خشونت را خوب فهمید.هدف
وسیله را توجیه نمیکند . تبر را نباید ستایش کرد هر چند بتواند بر چوبه دار ضربه بزند.کشتن
با تیغ تبر یاگیوتین فرقی با کشتن با طناب دار و اعدام ندارد.
Anonymous / 11 September 2012
کاش قبل از اینکه گردنش رو خرد کنه و بکشدش، بشکنه.
مانای گرامی کارت فوق العاده بامعنا بود.
بغضم گرفت.
سپاس برای این همه شعورت
Anonymous / 10 September 2012
– من اعدام رو قبول ندارم
– من جمهوری اسلامی رو قبول ندارم
– من مطمئنم که نحوه محاکمه عدلانه نبوده
اما فکر میکنم صحبت های شخصی که مورد حمله قرار گرفته درباره رجوی و مجاهدین درسته (درسته که لحن ایشون بده اما در آخر یه چیزایی درباره رفتار انسانی گفتن) ای کاش اینقدر راحت اختلافات رو بزرگ نکنیم و به همدیگه با این شدت حمله نکنیم
مانای عزیز، برای توضیحات و نحوه واکنشتون بهتون تبریک میگم
Anonymous / 12 September 2012
جنگ دیکتاتوری و آزادی جنگ بود و نبود است.
هر دو در کنار هم نمی توانند زندگی کنند.
یا آزادی باید سر دیکتاتوری را قطع کند یا دیکتاتوری است که آزادی را به دار می کشد! اما نه فقط با طناب! بلکه با جعل و دروغ و افترا به مبارزان و رهبران آزادی!
و آزادی یعنی
نه به اعدام
و قطع چوبه های دار!
Anonymous / 11 September 2012
***مجاهدین در سال ۶۵ تنها وقتی به عراق رفتند که صدام حسین از خاک ایران خارج شده بود و دنبال صلح و دادن غرامت بود. و صلح در سال ۶۷ به خمینی تحمیل شد. آنوقت چگونه مجاهدین «هشت سال» پر وبال ایرانیان(منظورایشان پاسداران و بسیجیان تحت امر خمینی است البته!) را زدند!؟ پس ۶ سال جنگ بیهوده خمینی چه شد!؟ – ایشان هنوز خبر ندارد که دروغهای وزارت در مورد اعضای اشرف دیگر کاربرد ندارد چون اکثر ساکنان بنابه خواست رژیم به زندان لیبرتی منتقل شده اند! ایشان چرا از نبود آزادی و اینترنت و غیره در این زندان شکایت ندارند!؟ تازه تنها قسمت کوچکی از اعضای مجاهدین در عراق هستند. بقیه که در اروپا و آمریکا هستند! ـ اگر رجوی چنین چیزی گفته چرا ایشان حداقل نام یک نفر را که به دار کشیده شده و نفسش بریده شده را نتوانسته نام ببرد!؟ ****رژیم تا به حال اسرائیل و موساد و آمریکا و انگلیس و چند کشور دیگر را مسئول قتل عوامل اتمی خود می دانست. ایشان انداخته گردن مجاهدین! کلیه حرفهای ایشان مثل «طبر» ایشان است البته!
Anonymous / 13 September 2012
این ݘوبه دار نیست که باید از بین برود ، بلکه این روحیه تبر ﴿نماد خوشونت و نابود کردن﴾ است که باید نیست شود،،،،
Anonymous / 18 September 2012