علی طایفی – یکی ازخاستگاههای مهم بروز مسائل اجتماعی مختلف که امروزه گریبان مردان و بخصوص زنان ایران را گرفته است، ریشه در دوران کودکی دارد. کودکی به عنوان پدیده اجتماعی چنان در اندیشه و فرهنگ دینی و سنتی ایرانیان در حاشیه توجهها و برنامهریزیها قرار دارد که ناخواسته تمامی مسائل اجتماعی را به صورت بین نسلی و حلقه به حلقه به آینده منتقل میسازد.
چندی پیش در رسانهها منتشر شد: «در سال ۸۹ تعداد ازدواجهای کودکان زیر ۱۰ سال ۷۱۶ مورد بوده که نسبت به سه سال قبل آن حدود دو برابر، آمار این ازدواجها در کشور افزایش یافته است.»
آخرین سرشماری صورت گرفته در سال ۸۹ نشان میدهد که «۳۴۲ هزار کودک زیر ۱۸ سال» در ایران ازدواج کردهاند که در این میان «۴۲ هزار» کودک در زمان ازدواج «۱۰ تا ۱۴ سال» داشتند. در همین زمینه ثبت احوال استان تهران گزارش کرد که در سال ۹۰ شمسی در استان تهران «۷۵ دختر یا پسر کمتر از ۱۰ سال»، «سه هزار و ۹۲۹ دختر و پسر ۱۰ تا ۱۴ سال» و «یک هزار و ۹۲۷ دختر و پسر ۱۵ تا ۱۹ سال» ازدواج کردهاند.
ازاین میان «۵۵ درصد» ازدواج کودکان در نقاط شهری و «۴۵ درصد» دیگر در نقاط روستایی ایران صورت گرفته است. آمار سال ۸۹ نشان میدهد که ۳۷ هزار کودک ۱۰ تا ۱۸ سال مطلقه و بیوه در کشور وجود دارد.
بر اساس آمار سالهای ۸۶ تا ۸۹، سالانه «۸۰۰ دختر ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ هزار دختر ۱۵ تا ۱۹ سال» در ایران طلاق گرفتهاند.» (رادیو زمانه)
ازدواج اجباری، ازدواجی است که بدون توافق معتبر یکی از طرفین یا هردو زوج صورت میگیرد و در آن اجبار عاطفی یا بدنی یک عامل اصلی است. از این منظر به دلیل اینکه هر فرد زیر ۱۸ سالی نمیتواند اطلاعات لازم برای یک انتخاب سرنوشتساز مانند ازدواج را به راحتی به دست آورد، هر ازدواج در بین کودکان، نوعی ازدواج اجباری هم محسوب میشود.
ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال براساس مفاد پیماننامه حقوق بشر ازآنجاییکه برپایه انتخاب آزادانه و رضایت همسر نیست، ممنوع است. براساس کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان نیز مقوله ازدواج کودکان دختر به شدت منع شده است. ماده شانزدهم این کنوانسیون حاکی است: دولتهای عضو، اقدامات لازم و مقتضی را در جهت حذف تبعیض علیه زنان در تمام مواردی که مربوط به ازدواج و روابط خانوادگی است نظیر داشتن حق یکسان برای (انعقاد) ازدواج، داشتن حق آزادانه و یکسان برای انتخاب همسر و (انعقاد) ازدواج بر پایه رضایت آزاد و کامل دو طرف، داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان در دوران ازدواج و هنگام جدایی، تضمین خواهند کرد. طبق ماده دوم این پیمان نامه، نامزدی و ازدواج کودکان غیر قانونی است و کلیه اقدامات ازجمله وضع قانون جهت تعیین حداقل سن ازدواج و ثبت اجباری ازدواج در یک دفتر رسمی ضروری است. (… Convention for Elimination of)
مشکلات بسیاری در این گروه سنی و جمعیت انسانی به چشم میخورد، اما از بین مسائل مختلفی نظیر سوء تغذیه، کمبود شیر مادر، بیسرپرستی، بیهویتی فرزندان خارج از ازدواج رسمی، فقدان خدمات بهداشتی و درمانی لازم، فقر اموزشی، بیسوادی، بهرهکشی جسمی و جنسی و دهها مورد دیگر، ازدواج کودک یکی از مهمترین مسائلی است که گریبان صدها هزار دختر وپسر واقع در سن کودکی را به مخاطره انداخته است.
در این میان با اینکه هردو جنس پسر و دختر در معرض ازدواجهای زودهنگام هستند، ولی دختران بیشترین قربانیان این پدیده به شمار میروند. ازدواج اجباری، ازدواجی است که بدون توافق معتبر یکی از طرفین یا هردو زوج صورت میگیرد و در آن اجبار عاطفی یا بدنی یک عامل اصلی است. از این منظر به دلیل اینکه هر فرد زیر ۱۸ سالی نمیتواند اطلاعات لازم برای یک انتخاب سرنوشتساز مانند ازدواج را به راحتی به دست آورد، هر ازدواج در بین کودکان، نوعی ازدواج اجباری هم محسوب میشود. (۲۰۰۶ Child and Forced Marriag،)
برخی شواهد در آمار جهانی
آمارهای سال ۲۰۱۱ نشان میدهد در سطح جهانی ۳۶ درصد زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند.
سالانه ۱۴ میلیون نوبالغ ۱۵ تا ۱۹ ساله زایمان میکنند و دختران زیر سن ۱۵ سال، پنج برابر بیش از دختران سن بیست سالگی دستخوش مرگ و میر در طول بارداری یا زایمان میشوند. فاصله زیاد سنی بین دختران زیر سن کودکی با همسرانشان، سبب تحمیل کار خانگی و محدودیتهای رسیدگی به کودک و فرصتهای آنان میشود و همین امر قدرت و توان تصمیمگیری در خانوار را کاهش میدهد. ((World children state، ۲۰۰۷، p ۲۷علیرغم تصور مردم برخی مناطق برای ازدواج زودهنگام که با هدف پیشگیری از بیماریهای عفونی و اچ آی وی توجیه میشود، ولی این امر نتایج عکس به همراه دارد. به طوری که در صحاری جنوبی آفریقا ۱۷ تا ۲۲ درصد از دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله دچار این بیماری هستند و فقط سه تا هفت درصد پسران بیماری مشابه دارند.
آمارها حاکی است بیش از ۵۱ میلیون دختر خردسال در سنین کودکی در جهان به ازدواج واداشته شدهاند. برآوردهای نیز نشان میدهد در دهه آتی قریب ۱۰۰ میلیون به این رقم افزوده خواهد شد. در این بین روزانه در طی دهسال اتی قریب ۲۰ هزار دختربچه وادار به ازدواج زودهنگام خواهند شد. (Child marriage and figures، ۲۰۱۰)
کودکان همسر: ازدواج زودهنگام کودکان
پدیده کودک همسری درجامعه ایران نیز امری دیرین و دیرپاست و امروزه به صورت یک قانون و سنت در دین اسلام مشروعیت بیشتری به خود گرفته است؛ به طوری که در منابع معتبر آمده است: «عایشه در شش یا هفت سالگی به محمد داده شد، و محمد که ۵۴ سال سن داشت در نه سالگی با او نزدیکی کرد. هنگامی که محمد در ۶۳ سالگی درگذشت عایشه هجده سال سن داشت… نمونه دیگر آن در اسلام ازدواج فاطمه زهرا در ۹ سالگی با علی است. او تنها نه ماه و نیم بعد در سن ده سالگی حسن را به دنیا آورد.» (ویکی پدیا، مدخل عایشه)
در ایران امروز طبق قانون مدنی کشور و بر اساس موازین شرعی پسران در پایان ۱۵ سالگی و دختران در پایان ۹ سالگی از نظر جنسی بالغ به حساب میآیند. طبق مصوبه شال ۱۳۸۱ ماده ۱۰۴۱ قانون عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام خورشیدی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام خورشیدی منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح. این شرط قانونی راه را برای عمل به موازین شرعی باز گذاشته است؛ به این معنی که اگر پزشکی قانونی تایید کند که فردی از نظر فیزیکی توانایی ازدواج و تشکیل خانوده را دارد، حتی در سنین پایینتر از این، مجوزی به نام «گواهی رشد» برای او صادر میشود.
بر اساس این مجوز او میتواند ازدواج کند. آمار سرشماری مربوط به تعداد افراد جمعیت برحسب سن نشان میدهد که حدود بیش از ۳۵ درصد کل جمعیت کشور زیر سن ۱۸ سالگی هستند. ازسوی دیگر مقایسه آمارها حاکی از مجموع بیش از ۲۶ میلیون نفر کودک زیر ۱۸ سال هستند. شواهد آماری سال ۱۳۸۹ حاکی است که قریب ۹۵۰ هزار کودک زیر سن ۱۸ سال ازدواج کردهاند که با محاسبه آمار ازدواجهای همین گروه سنی که اصولاً مورد ثبت قرار نمیگیرد میتوان گفت آمار ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال بیش از یک میلیون نفر است.
جمعیت کودک در ایران برحسب هزار نفر
براساس این یافتههای آماری از مجموع افراد واقع در سن بین ۱۰ تا ۱۹ سالگی (در کل۴. ۱۵میلیون نفر)، ۷. ۶میلیون نفر بین ۱۰ تا ۱۴ سالگی و ۷. ۸ میلیون نفر بین ۱۵ تا ۱۹ سالگی قرار دارند. از این جمعیت حدود ۸۹۰ هزار نفر کودک زیر ۱۹ سالگی تن به ازدواج اجباری دادهاند. از بین جمعیت ۱۰ تا ۱۴ سال، ۷۸ هزارنفر حداقل یکبار ازدواج کردهاند- معادل ۲. ۱درصد- که از این بین فقط ۶۲ هزار و ۳۸۳ نفر در زمان سرشماری دارای همسر- ۸۰ درصد – بوده و باقی معادل نه هزار و ۵۹۷ نفر فاقد همسر- ۲۰ درصد- بودهاند. در این گروه سنی از کل کودکان ازدواج کرده، ۳۱ درصد پسر و ۶۹ درصد دختر هستند. کودکان بیهمسر نیز از کل بیهمسران این گروه سنی، شامل ۶۹ درصد پسر و ۳۱ درصد دختر هستند. ۵۳ درصد از این کودکان بر اثر طلاق و ۴۷ درصد بر اثر فوت همسر تنها و فاقد همسر هستند.
مردان بیهمسر جوانسال در همسرگزینی مجدد رغبتی به انتخاب همسر از بین دختران بیهمسر در زیر ۱۸ سال نشان نمیدهند و به انتخاب همسر از بین سایر دوشیزگان میپردازند. با چنین اوصافی دختران کودک مطلقه پس از مدتی در بهترین حالت به همسری مردان بزرگسال با فاصله سنی بسیار یا ازدواج با مردان همسردار به عنوان «هوو» در میآیند که خود از پیامدهای همین ازدواج زودهنگام است.
در چنین جغرافیایی، کودکان قبل از خروج از سن کودکی، به قبول مسئولیت مادری و کودکپروری، شوهرداری و خانهداری میپردازند و بیهیچ آموزش اولیه «کودکانه» مادری میکنند، کودکانه در بستر همسر میخوابند و کودکانه مشغول به خانهداری و تدبیر در منزل میشوند. از سوی دیگر آمارها نشان میدهند درگروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال، ۸۱۴ هزار نفر ازدواج کردهاند- معادل ۹ درصد- که از این بین فقط ۷۸۷ هزار نفر دارای همسر- ۹۶ درصد- هستند و باقی چهار درصد بر اثر طلاق یا فوت همسر، بیهمسر بودهاند. در بین کودکان بیهمسر از کل بیهمسران، پسرها ۸۹ درصد و دختران ۱۱ درصد را تشکیل میدهند. رقم بیهمسران حاکی است ۵۹ درصد مطلقه و ۴۱ درصد بیوه بودهاند. (سرشماری ۱۳۸۵؛ مرکز آمار ایران)
مردان بیهمسر جوانسال در همسرگزینی مجدد رغبتی به انتخاب همسر از بین دختران بیهمسر در زیر ۱۸ سال نشان نمیدهند و به انتخاب همسر از بین سایر دوشیزگان میپردازند. با چنین اوصافی دختران کودک مطلقه پس از مدتی در بهترین حالت به همسری مردان بزرگسال با فاصله سنی بسیار یا ازدواج با مردان همسردار به عنوان «هوو» در میآیند که خود از پیامدهای همین ازدواج زودهنگام است.
نتایج مطالعات صورت گرفته در ایران نشان میدهد که بیش از۲۰ درصد دختران (از ۷/۷ درصد در شهر تهران تا ۴۰ درصد در مناطق روستایى سیستان و بلوچستان) قبل از سن ۱۸ سالگى ازدواج کردهاند؛ به طوری که ازدواج زودهنگام مهمترین عامل ترک تحصیل دختران نوجوان شناخته شده است؛ اگرچه شواهد حاکی است قریب ۴۰ درصد ازدواجها در این استان اصولاً ثبت نمیشود.
رواج فرهنگ عشیرهای و طایفهای و برخی باورهای سنتی، باعث شده است تا هنوز بسیاری از اهالی استان سیستان و بلوچستان، خود را از داشتن شناسنامه بینیاز بدانند. در این استان پهناور افراد زیادی بدون ثبت رسمی ازدواج به صورت کاملاً سنتی باهم زندگی میکنند، طلاقشان ثبت نمیشود و کودکان حاصل از این ازدواجها نه شناسنامهای دارند و نه هویتی. به طوری که طبق گزارش روزنامه اعتماد از منابع خبری، بیش از ۴۰ درصد ولادت نوزادان در استان متعلق به پدر و مادرهایی بوده که ازدواجشان ثبت نشده است.
تحقیق صورت گرفته توسط یاراحمدى درباره تاثیر ازدواج زودهنگام بر ترک تحصیل زنان نوجوان در ایران با رویکرد چندسطحى، روى افراد مؤنث ۱۰ تا ۱۹ سال کشور نیز حاکی است به طور متوسط۱۶/۴ درصد افراد مؤنث ۱۵ تا ۱۹ سال کل کشور متأهل هستند که این رقم براى مناطق روستایى و شهرى به ترتیب ۶ . ۱۹ و ۱۳/۷درصد است.
میزان ازدواج زودهنگام در استانهاى کشور بیانگر آن است که پایینترین میزان ازدواج زودهنگام متعلق به شهر تهران با ۷/۷ درصد است و مناطق روستایى استانهاى اصفهان و سیستان و بلوچستان بیشترین میزان را به خود اختصاص دادهاند. در ارتباط با دلایل عدم اشتغال به تحصیل افراد ازدواج کرده نیز در این بررسى ۵۶ درصد افراد اظهار کردند که دلیل ترک تحصیل آنها ازدواج بوده است. (۲۰ درصد ازدواجها در ایران در سنین کودکی صورت میگیرد، ایسنا)
زمینههای بروز و تشدید ازدواج کودکان چیست؟
– تعیین حداقل سن ازدواج در ایران بر اساس قوانین شرعی صورت گرفته است. ازدواج پیامبر مسلمانان در ۵۴ سالگی با عایشه ۹ ساله و نیز ازدواج امام اول شیعیان با فاطمه در ۹ سالگی حتی اگر این سنت قبل از اسلام هم وجود داشته، با این دو ازدواج مشروعیت بیشتری کسب کرده است.
– همسو بودن سنت و شرع نیز یکی از عوامل دیگر موثر بر ازدواجهای اجباری و زودهنگام است. اگرچه به نظر میرسد خاستگاه اصلی این پدیده، سنت هم باشد، ولی باورها و احکام دینی آن را بازتولید میکند. به طوری که وقتی سنت درحال تغییر و آماده تحول فرهنگی است، باورها و قوانین دینی سخت منع ایجاد میکند و سبب ماندگاری این رفتار ضد حقوق بشری میشود.
فقر از زمره عوامل اصلی ازدواج کودکان است؛ به طوری که دختران در خانوادههای فقیر معمولاً بار اقتصادی خانواده محسوب میشوند و لذا ازدواج آنان میتواند یک عامل راهیابی مشکلات اقتصادی خانواده تلقی شود. (Early and forced marriage) در میان برخی خانوادههاگاه با ازدواج دخترشان با افراد مسنتر میتوانند به زندگی اقتصادی و اجتماعی دختر و حتی خودشان نیز سامان بهتری دهند.
– همچنین در بعد سنتی، مسئله بکارت و اهمیت آن نزد خانوادههای سنتی سبب میشود خانوادهها، ازدواج زودهنگام را راهی برای پیشگیری از خطر از بین رفتن بکارت او بدانند. ملاحظات اخلاقی و آبرو نیز از عوامل موثر بر ازدواج کودکان محسوب میشود. اهمیت حفظ «آبروی خانواده» و بکارت دختر از همین رو بسیار زیاد است. از دیدگاه سنت، دختر برای تضمین بکارتش باید زودتر ازدواج کند. ازسوی دیگر به ازدواج با یک مرد و شوهر مسنتر از آنرو تشویق میشود که مرد بزرگسال بهتر میتواند از دختر در برابرخطرات احتمالی دفاع کند.(Child and Forced Marriag، ۲۰۰۵)
– یکی از دلایل دیگر میتواند وجود نابرابری جنسیتی باشد. در جامعه اسلامی ایران زنان و دختران موقعیت پستتری نسبت به مردان و پسران در جامعه دارند و همین امر سبب میشود در حتی پدیده ازدواج کودکان، دختران بیشترین نرخ ازدواج اجباری را به خود اختصاص دهند.
– فقر از زمره عوامل اصلی ازدواج کودکان است؛ به طوری که دختران در خانوادههای فقیر معمولاً بار اقتصادی خانواده محسوب میشوند و لذا ازدواج آنان میتواند یک عامل راهیابی مشکلات اقتصادی خانواده تلقی شود. (Early and forced marriage) در میان برخی خانوادههاگاه با ازدواج دخترشان با افراد مسنتر میتوانند به زندگی اقتصادی و اجتماعی دختر و حتی خودشان نیز سامان بهتری دهند.
– بررسیها نشان میدهد که ازدواج دختران در سنین کودکی در خانوادههایی که پدر معتاد، بیمار روانی، بیسواد یا کودک تکوالد یا والد ناتنی داشته باشد و از لحاظ اقتصادی – اجتماعی در سطح پایینی باشند، بیشتر است. امروزه قاچاق کودکان در قالب ازدواج گریبانگیر خانوادههای فقیر است. (آسیبشناسی ازدواج اجباری، معبودیان)
– یکی دیگر از دلایلی که بخصوص در ماههای اخیر میتواند در زمره دلایل تشدید و افزایش نرخ و گرایش خانوادهها به ازدواج اجباری کودکان محسوب شود تاکید بر افزایش نرخ رشد جمعیت و وادار کردن دختران و پسران برای ازدواجهای زودهنگام است که برای پیشگیری از وقوع آگاهی و انتخاب در بین کودکان خردسال پس از ورود به سن بلوغ جنسی و اجتماعی صورت میگیرد.
– از دلایل دیگر بروز ازدواج اجباری برای کودکان وجود عامل فشار و تهدید به مرگ درصورت عدم تمکین به ازدواج اجباری است که موسوم به قتل ناموسی است. هژمونی ناشی از قدرت ساختار پدر- مردسالاری در ساختار خانواده، جامعه، دین و حقوق مدنی در کشور زمینهساز رعب و وحشت به ویژه دختران در اطاعت از دستور پدر و یا مردان بزرگ خانواده شده است و در این میان مادران حتی درصورت عدم موافقت، توان بروز آن را ندارند.
پیامدها
-ازدواج زودهنگام منجر به زنانه شدن فقر میشود. از یکسو دختران با ازدواج اجباری و زودهنگام از فرایند آموزش و تحصیل دور میمانند و با فقر آموزشی روبهرو میشوند و از سوی دیگر به دلیل همین کم سوادی و دانش اندک، توانایی رویارویی با مسائل خانوادگی را پیدا نمیکنند و در توسعه خانواده و تربیت فرزندان نیز سرمایه مناسبی محسوب نمیشوند. لذا دختران و زنان بیشترین قربانیان این پدیده هستند. پس از جدایی و طلاقهای شایع در این طیف و گروه سنی، به دلیل همان فقر آموزش و مهارت، ادامه زیست برای خانوادههایی که این کودکان سرپرستی آن را برعهده دارند، بسیار مشکلآفرین میشود. از اینرو است که ازدواج زودهنگام و اجباری سبب ساز تحکیم و شیوع مدار شوم فقر و فقرزایی و زنانه شدن بیشتر آن میشود.
ازدواج زودهنگام منجر به زنانه شدن فقر میشود. از یکسو دختران با ازدواج اجباری و زودهنگام از فرایند آموزش و تحصیل دور میمانند و با فقر آموزشی روبهرو میشوند و از سوی دیگر به دلیل همین کم سوادی و دانش اندک، توانایی رویارویی با مسائل خانوادگی را پیدا نمیکنند و در توسعه خانواده و تربیت فرزندان نیز سرمایه مناسبی محسوب نمیشوند. لذا دختران و زنان بیشترین قربانیان این پدیده هستند.
-دیگر پدیدهای که میشود به عنوان پیامد به آن اشاره کرد، پدیده خودسوزی یا خودکشی بین دختران است که باز پدیدهای به نسبت رو به گسترش است. این واقعه به ویژه در برخی استانها شیوع بیشتری دارد و مثلاً ایلام بیشترین نرخ خودسوزی زنان و دختران را به خود اختصاص میدهد.
-خشونت و سوءاستفاده در روابط جنسی بیشتر بین دختران زیر سن ۱۸ سال رخ میدهد که ناگزیر از ازدواجهای اجباری بودهاند. این خشونت از بدو تحمیل ازدواج آنان با مردانی که مورد علاقهشان نیستند و همچنین ازدواج در سنینی که امکان و قدرت تصمیمگیری ندارند شروع میشود و تا نوعی سوء استفاده جنسی همسران این دختربچهها به دلیل ناتوانی در دفاع از خود و نااگاهی از حقوق خویش گسترش مییابد.
-تجاوز به کودکان و بچهبازی به نام ازدواج از دیگر پیامدهای نامحسوس این پدیده به ظاهر شرعی و قانونمند است. پدوفیلیسم به عنوان یکی از مهمترین جرایم نظامهای مدرن حقوقی در جهان توسعه یافته به چنان امر ساده و قابل قبولی تبدیل شده است که در زیر نقاب شرعی فرصت مناسب را به سوءاستفادهکنندگان جنسی از کودکان میدهد. پدیده بچهبازی و سوء استفاده جنسی از کودکان به ویژه دختران خردسال، نوعی مشارکت والدین، همسر، نهاد دین و نظام حقوقی کشور در مشروعیت بخشیدن بدان به نام ازدواج است.
-ازدواج زودهنگام با دختر نابالغی که آمادگی جسمی کافی ندارد به ویژه با مردان بزرگسال پیامدهای فیزیکی و بدنی زیادی از نظر سلامتی دارد. براساس مطالعات انجام شده همبستگی قوی بین سن مادر و نرخ مرگ و میر مادر وجود دارد. ازدواج زودهنگام و بارداری زودرس در بین دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله پنج برابر بیش از زنان در سن ۲۰ تا ۲۴ ساله تلفات جانی هم برای مادر و هم جنین به همراه دارد. اچ آی وی و ایدز نیز از خطراتی است که ازدواجهای زودرس را تهدید میکند. دلیل این امر هم برخلاف تصور والدین که ازدواج زودهنگام میتواند سلامت دختران را نیز تضمین کند، ناشی از این است که شوهران ناقل بیماریهای جنسی ناشی از ارتباط جنسی با افراد دیگر هستند. فاصله سنی و قدرت اقتصادی پایینتر دختران باعث میشود توان دختران در مذاکره پیرامون تصمیمهای جنسی، استفاده از روشهای پیشگیری و عمل رابطه جنسی کاهش یابد. رابطه نزدیکی دربین ختنه دختران با ازدواج زودهنگام نیز وجود دارد. (Child and Forced Marriag، ۲۰۰۵)
-بخشی از پدیده دختران فراری یکی از پیامدهای همین ازدواج زودهنگام است. به طوری که تنها راه برون رفت دختران در سنین واقع در تحصیل و قبل از ۱۸ سالگی از تحمیل ازدواج توسط خانوادههایشان، ترک خانواده و دور شدن از محیط اجتماعی است که این فشار را برآنان میآورد.
– ازدواج زودهنگام الزامات قابل توجهی روی عروسهای زیر ۱۸ سال از نظر سطح پایین آموزش، بهداشت ناچیز، فقدان استقلال شخصی به دنبال دارد. بررسیها نشان میدهد چنین موقعیتی سبب میشود فرایند جامعهپذیری دختران خردسال از انواع تحولاتشناختی و جسمی، روحی و فکری به نقش باروری تقلیل مییابد! همبستگی نزدیکی بین ازدواج زودهنگام و سطح آموزش دختران وجود دارد (Child and Forced Marriag، ۲۰۰۵)
– یکی دیگر ازپیامدهای آسیبرسان ازدواج کودکان جدایی از خانواده و دوستان، از دست دادن آزادی تعامل با همسالان و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و کاهش فرصتهای آموزشی است. همچنین ازدواج کودک منجر به کار اجباری یا بردگی کودکان، استثمار جنسی و تجاری و خشونت علیه آنان است. (۲۰۰۶Child Marriage، unicef،)
شوهرکشی، به عنوان یکی از پیامدهای آسیبشناختی ازدواج اجباری است. با افزایش سن و سطح آگاهی و فشار بیشتر ناشی از چرخش قدرت در خانواده حتی در سطح اندک خود و خشونت بیشتر مردان همسر، زمینه تشدید خشونت در خانواده فراهم میشود. زنان در چنین مسیری به دلیل اینکه نه در خانواده و نه در جامعه حامی لازم را نمییابند، اقدام به عمل شخصی میکنند و خشونت را با خشونت پاسخ میدهند.
– ازدواج زودهنگام منجر به طلاق و جدایی بیشتر میشود؛ همچنین به دلیل بزرگسالی شوهران! مخاطره بیوه شدن دختران عروس نیز بیشتر میشود. (Child and Forced Marriag، ۲۰۰۵) به همین دلیل دختران از نظر اجتماعی، فرهنگی و حقوق مالکیت، در معرض تبعیض و محرومیت مضاعفی قرار میگیرند.
– تضاد ازدواج کودکان با مفاهیم حقوق بشری نیز میتواند در زمره پیامدهای حقوقی این امر محسوب شود. به طوری که این پدیده با مفاد زیر در تناقض است: بند ۱ و ۲ ماده ۱۶ پیشنویس حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ در خصوص برابری جنسی در همسرگزینی، ازدواج، تشکیل خانواده و استقلال رای/ ماده یک پیمان توافق با ازدواج مصوب ۱۹۶۴ با تاکید اینکه هیچ ازدواجی بدون رضایت کامل و آزادانه طرفین قانونی نیست/ ماده ۲ با شرط سنی برای ازدواج طرفین که کمتر از ۱۵ سال نباشد، و ماده ۳ مبتنی بر اجبار ثبت رسمی و علنی همه ازدواجها/ پیمان حقوق کودک ۱۹۸۹ در بسیاری از مواد مانند ماده ۳ مربوط به حفظ منافع کودکان، ماده ۱۹مربوط به حق حفظ کودکان از انواع خشونت جسمی و فکری، آزار یا سوء استفاده، سوء تربیت و بهرهکشی، سوءاستفاده جنسی، ماده ۲۴ مربوط به حق بهداشت و دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی و جلوگیری از اعمال سنتی آسیبرسان، ماده ۲۹ و ۲۸ مربوط به محافظت برای آموزش برابر، ماده ۳۴ مربوط به حق محافظت در برابر هر نوع بهرهکشی و سوء استفاده جنسی و ماده ۳۶ (Child and Forced Marriag، ۲۰۰۵)
– شوهرکشی، به عنوان یکی از پیامدهای آسیبشناختی ازدواج اجباری است. با افزایش سن و سطح آگاهی و فشار بیشتر ناشی از چرخش قدرت در خانواده حتی در سطح اندک خود و خشونت بیشتر مردان همسر، زمینه تشدید خشونت در خانواده فراهم میشود. زنان در چنین مسیری به دلیل اینکه نه در خانواده و نه در جامعه حامی لازم را نمییابند، اقدام به عمل شخصی میکنند و خشونت را با خشونت پاسخ میدهند. (دراین خصوص بنگرید به شوهرکشی، تلاشی مقابل خشونت، رادیو زمانه)
بسیاری از مسائل مبتلابه جامعه ایران و بهویژه بزرگسالان، ریشه در دوران کودکی و عفلت از حقوق کودکان و اهمیت نسل آتی دارد. نگاه اکثر نهادهای دفاع از حقوق بشر در ایران در هر نقاب و عنوان سیاسی و صنفی و وابسته به هر قشر اجتماعی، میبایست مجهز به نگرش آیندهشناسی و آیندهنگری باشد. بدین معنا که بسیاری از مطالبات امروز آنان در فردایی قابل تحقق خواهد بود که کودکان امروز، مدیران و زنان و مردان و هم صنفها و گروههای همسود همانان در آینده خواهند بود. کودکی که در فضای آموزشی مناسب، رشد فکری، روحی، جسمی، آموزشی و بهداشتی متعادل و قابل قبول زندگی کند در بزرگسالی کمتر مورد تعرض قرار میگیرد و دیگر مانند بسیاری از بزرگسالان امروز جامعه ایران، خود علیه خود اقدام نمیکند.
منابع:
سرشماری ۱۳۸۵؛ مرکزآمارایران، جمعیت دهساله و بیشتر برحسب جنس، سن و وضع زناشویی
آمار بالای ازدواج كم سالان در ایران
ارزیابی كنوانسیون از منظر فقه اسلامی
خبر20 درصد ازدواج ها در ایران در سنین کودکی صورت می گیرد، گزارش ایسنا
آسیبشناسی ازدواج اجباری/ بهروز معبودیان/ اعتماد
ازدواج والدین۴۰ درصد از کودکان ثبت نشده است محبوبه حسینزاده
افزایش آمار ازدواج کودکان زیر ۱۰ سال در ایران، زمانه
منابع انگلیسی:
World children state 2007, UNICEF, http://www.unicef.org/sowc07/docs/sowc07.pd
Child and Forced Marriag, http://www.forwarduk.org.uk/key-issues/child-marriage
EARLY MARRIAGE CHILD SPOUSES, 2001, http://www.unicef-irc.org/publications/pdf/digest7e.pdf
Child marriage and figures, 2010, http://www.icrw.org/child-marriage-facts-and-figures
Child Marriage, unicef, 2006, http://www.unicef.org/protection/files/Child_Marriage.pdf
Child Marriage, unicef, http://www.unicef.org/protection/files/Child_Marriage.pdf
Convention for Elimination of All Forms of Discrimination Against Women, 1975, http://www.hambastegy.net/women/konvectionzanan.htm