امید

واقعاً هم که برای انسان غربزده ایرانی باید دختر بچه بولوند «هوپ» لاتین را از چپ به راست تکمیل کند.

 پارسی را پاس بدارید. فرنگ زده ها، 

درود بر مانا نیستانی
فقط می دونم زیبنده این اثرت همین شعر زیباست که . .

گرگها خوب بدانند
در این ایل غریب، گر پدر مُرد، تفنگ پدری هست هنوز

گرچه پدرانِ قبیله همگی کشته شدند
توی گهوارهٔ چوبی پسری هست هنوز

آب اگر نیست نترسید
که در قافله چشمان تری هست هنوز

گیرم که در باورتان به خاک نشستم،
و ساقه های جوانم از ضربه های تبر هاتان زخم دار است،
با ریشه چه می کنید….؟!

گیرم که بر سر این بام، بنشسته در کمین پرنده ای،
پرواز را علامت ممنوع می زنید،
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید…؟!

گیرم که می زنید، گیرم که می کشید، گیرم که می برید،
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید…..؟!

گيرم مداد سبز را از جعبه مداد رنگی برداريد!
با ترکيب رنگ زرد و آبی چه می کنيد؟

خوشحال و شاد و خندانم
قدر دنیا رو می‌دانم
خنده کنم من
دست بزنم من
پا بکوبم من
جوانم
دست شما درد نکنه آقای مانا

تفسیر من: فقط یک بچه بی خبر میتونه (الکی) امیدوار باشه.
یا: هر کی امیدواره، اختمالا نمیفهمه
یا: امید فقط یک اسباب بازیست.
درسته مانا؟

فوق العاده بود محشره

***کاریکاتور رو جوری میکشن که همه بفهمن، فک میکنی 1. مثلا "ی" رو چطوری یه دختر بچه میچرخوند رو زمین؟ 2. چند درصد مردم روی زمین پارسی رو میدونن؟ ***

علیرغم همه سیاهی‌ها و ناملایمات نباید بگذریم طراوت در ما بمیرد. باید چرخ امید را با شوق یک کودک در گردش نگاه داریم تا روزی، بزودی، مفهوم عینی پیدا کند. نامردمان در پی‌ ایستاندن چرخ امید به زندگی‌ و در صدد کشتن شوق کودکند.

کامنت ها پایین کاریکاتور از خود کاریکاتور بیشتر نظرمو جلب کرد.
یکی میگه پارسی را پاس بدارید و اون یکی به غربزدگی متهم میکنه.
هرچی به دور و اطرافم نگاه کردم و هرچی بیشتر فکر کردم همچین تیپ ادم هایی ندیدم. خدا رو شکر میکنم که روزم با به تفرقه انداختن و مثلا اظهار نظرهای بی ربط توی سایت ها به شب نمیرسه.
برای اینکه کامنت من هم بی ربط نباشه فقط اینو میتونم بگم : مرسی مانا نیستانی عزیز !!

من هم خواندن کامنت ها از خود کاریکاتورها برایم بسیار جالب تر است.  اما نه  برای اینکه مانند 
کامنت گذار زیرین گفته در انزوای خود و دوستانش گیر کرده. وتازه هم بابت آن از خود متشکره.و
 سپاس گو.و تهمت وتهدید نثار بقیه میکند. اگر قدرت سیاسی در اختیار داشتید چکار میکردید؟سناگوی بالا دست ها و سرکوبگر دگر اندیشان،ویا احیانا پارسی دوستان.    

امید برای کی؟ برای آن دختر بچه آمریکایی یا اروپایی!
یا آن بچه آفریقایی در کارتون که لاشخور ها بالای سرش دور میزنند.
دختر بچه های بلودین آمریکایی یا اروپایی همه چیز دارند و نیازی نیست برایش بدوند. 

به نظر نویسنده ای در کامنت زیر  برای با ربط بودن کامنت ها باید(گویا مرتبا) بنویسید:
مرسی مانا.به نظر دوستداران احمدی نژاد هم برای با ربط بودن فرمایشاتان در هنگام آمدن او باید بگوید.
تشکر، تشکر ، یا بوی رجایی آمد و از این مزخرفات. و دوستداران رهبری و موسوی و سلطنت هم 
گویا همین انتظارات را دارند! این فرهنگ تملق و ستایشگری باید تا کی ادامه داشته باشد که این
 همه تبلیغش میکنند.
در خارج اگر از کسی تشکر کنید اغلب پاسخ میشنوید: «تشکر لازم نیست من کارم را میکنم 
و بخاطرش مزد میگیرم.» اما ما ایرانی ها از کسی که مزد میگیرد برای کارش تشکر میکنیم
 و به کسی که  مجانی  کامنت میگذارد یا نظر میدهد تهمت میزنیم. 
که خفه شه!!!. 

بقول آن دوست, چند درصد  مردم دنیا فارسی حرف میزنند؟ باید زبان رسمی را در ایران هم انگلیسی کنند.
تا از کودکی با حروف لاتین خو بگیریم. این همه تعصب و اصرار به پارسی به نظر من از روی جهل وتعصب 
بیمورد است.

دختر بچه آمریکایی یا اروپایی کدومه؟! غربزده! بلوند! پارسی!!!
آقاجان تو غرب اعدام وجود داره؟ پاسدار وجود داره؟ کهریزک وجود داره؟
کدوم مملکت غربی زیر بمبه یا احتمال بمبارن شدن داره؟؟
در کدوم مملکت غربی فقر و گرسنگی داره بیداد میکنه؟!
خوب چرخ بازی شبیه او انگلیسیه دیگه چکارش میخوای بکنی؟ اجباراً باید در کلمه انگلیسی هوپ از استفاده بشه تا منظور کارتونیست رو بتونه برسونه!
ای داد!

آذرخش

رادیو زمانه، سایتی برای مردم ساده کوچه و خیابان نیست. بیشتر بینندگان این سایت تحصیلات دانشگاهی دارند و بیشتر گیرایی این سایت برای مقاله های تحلیلی آنست که هر کسی حوصله و درک آنرا ندارد.
مانا در سایت مردمک کارهای «زیبا» و «ساده» ای دارد که برای گروه دیگری از بینندگان طراحی میکند. خود من البته هر دو سایت را تماشا میکنم ولی از کارهای اینجا بیشتر لذت میبرم.
اگر من جای مانا بودم، دوست داشتم که بییندگان این سایت بیشتر به مفهوم «پیام تصویری» بپردازند و خود را درگیر حاشیه ها نکنند.
این را با یک صحنه تصادف در خیابان مقایسه کنید .
یکی میگوید تقصیر موتور سوار بوده است. دیگری میگوید تقصیر راننده بوده است. آن یکی میگوید لباس موتور سوار چه رنگ قشنگی داشت. آخری میگوید حیف از موتورسیکلت «نو» که از بین رفت. دیگری گویا تئاتر تماشا میکند.
اما کسی که اندیشمند تر است ممکن است چنین بگوید:
من باید در این محل بیشتر مراقب جاده و رانندگان دیگر باشم.
لازم است مسئولین در باره کمبود علائم راهنمایی و شکل جاده و عوامل دیگر اینهمه تصادف در این محل ، کاری کنند.

کامنت گذاران گوناگونی اینجا نظر داده اند و بر حسب دیدگاههایشان میتوان آنها را دسته بندی نمود. چه خوبست همه مان تلاش کنیم دیدگاههای اندیشمندانه – آنگونه که زیبنده خود ما و دیگر ببنندگان است – بنگاریم.

هرکه بیسوادتره، ادعای باسوادیش انگار بیشتره، چون با فرهنگ کوچه بازار آشناتره، یکیش همین
 احمدی خودمان است. دکتر احمدی نژاد کذایی منظور است.که همیشه از استدلال علمی وروشهای
 علمی حرف  میزند.اگر بهش بیشتر رو میدادند چند واژه فرنگی هم در کلامش میآورد. آوردن چند واژه
 فرنگی مانند هوپ انگلیسی شاید برای مردم مسن  محروم روستا های ایران نشانه سواد کورکی
 باشد.اما برای ایرانیان تحصیل کرده های کشور های اروپایی که علم را از سرچشمه اش یاد گرفتند
 نشانه ای مسایل دیگریست.

میگویند:اگر جلوش را نگیرید تخم مرغ دزد، شتر دزد میشود. اگر امروز کلمه امید را از فارسی بدزدید 
و بجاش کلمه هوپ بگذارید. فرداست که شتر وکاروانش را غارت خواهند کرد.وحرف از ادعای جایی
 گزینی انگلیسی و حروف لاتین جامه عمل خواهد پوشید. آری باید مواظب شریک دزد و رفیق
 کاروان بود .

دوستی پدر بزرگ وار  ملت را نصیحت کرده، که چه کنند خوب است و چه کنند بد است و در تکمیل 
امر به معروف و نهی از منکرش یک مثال آخوندی هم آورده است. برادر یا حواهر ارشادی در موقع 
تصادف اولین کاری که میکنید : لطفا آمبولانس خبر کن تا مجروحین ومسدومین را به پزشک برسانید
 چه بسا جان انسان های را نجات بدهید.بعدآ وقت برای استخاره خواندن همیشه دارید. 
 امید زارعی

اشک انگیز بود……… مرسی

مانا لطفا جواب بده:
تفسیر من درسته؟؟:
فقط یک بچه بی خبر میتونه (الکی) امیدوار باشه.
یا: هر کی امیدواره، اختمالا نمیفهمه
یا: امید فقط یک اسباب بازیست.