سهیل توکلی – نادر خلیلی از معدود معمارانی بود که بعد از مرگش نه تنها معماریاش زنده و برقرار ماند بلکه با گذر زمان هر روز نیز بر شادابیاش افزوده میشود. شگرد ماندگاری راه او در بینش معنوی او بود؛ معنویتی که جوهر آن از معماری خاکی چند هزار ساله ایران گرفته و بر شالودهای از جنس عرفان مولانا بنا شده است. زنده یاد مهندس نادر خلیلی آگاهانه دریافته بود که با اتکا به این دو هویت اصیل و جاودانه «معماری کهن ایرانی و عرفان مولوی» در عمر کوتاه انسانی به سرمنزل مقصود خواهد رسید. لذا، هنگامی که این جهان را ترک میکرد کاری را ناتمام باقی نگذاشته بود که نگران نیمه تمام ماندنش باشد.
ویدئوی حاضر ۱۳دقیقه از یک ویدئوی ۷۰ دقیقهای است با نام «آب، باد، خاک، آتش» که در تابستان ۱۳۸۶ چند ماه قبل از مرگ نادر خلیلی در بستر آزمایشگاه معماریاش «کـل-ارث» (Cal-Earth) درهسپریای کالیفرنیا (Hesperia) گرفته شده بود. آنچه باعث شد که امروز قسمتی از این ویدئو را منتشر کنم ناکامی فناوری ساختمانسازی کشورمان از انعطاف پذیری و تحمل در برابر یک زلزله نه چندان قوی با قدرت ۶،۳ ریشتر در آذربایجان شرقی بود. باز هم تلفات سنگین دادیم و به سوگ نشستیم و با ترس و حیرت به بیچارگیمان نگریستیم. باز هم بازماندگان را در چادرهای حقیر وبیرمق دیدیم و به جای اینکه از خودمان بپرسیم «چاره چیست و چه باید بکنیم که این فاجعه دیگر تکرار نشود؟ فقط نشستیم و دستها را بر سر کوبیدیم و گفتیم: «ای داد بیداد، باز هم زلزلهای دیگر…».
این ویدئو را منتشر کردم تا صدای این معمار معنوی که سالهاست سادهترین و قابل دسترسترین شیوه معماری مقاوم در برابر بلایای طبیعی (زلزله، آنشسوزی و…) را در ارزانترین و اجراییترین شکل ممکن تقدیم بشریت کرده است، بار دیگر به گوش مردم خودش برسد. با خودم گفتم بلکه شاید فرجی شود و سرانجام در ما انقلاب درونیای رخ دهد و ما ― نه فقط مهندسان معماری و ساختمان، بلکه همگی― مَـنـیّتمان را کنار بگذاریم و بیدار شویم و دست به دست هم این تابوی بزرگ خانمانسوز را از سرزمینمان ریشهکن کنیم.
سخن را کوتاه میکنم و به خاطرهای از نادر خلیلی بسنده میکنم. اگر کسی خواست بیشتر از او بداند کافی است تا آثار او را در اینترنت جستوجو کند.
یک روز وقتی با هم در سایت آزمایشگاه معماریاش قدم میزدیم و مدلهای معماری با کیسههای خاک را نگاه میکردیم از او پرسیدم: «معماری شما ساختار فوقالعادهای دارد اما از نقطه نظر زیباییشناسی بصری هنوز کامل نیست؛ فکر نمیکنید اگر به این قسمت هم بیشتر بپردازید طیف وسیعی از مردم دنیا به خصوص آمریکاییها که دنبال این طور زیباییهای ظاهری هستند به سراغتان میآیند؟» نادر خلیلی پاسخ داد: «از اینجا به بعد هر کاری کنید اضافی است؛ پول و انرژی هدر دادن است. ما اینجا هستیم که به مردم راه داشتن مسکن مقاوم را نشان بدهیم. میخواهیم از کابوس زلزله رهاشان کنیم و تا جای ممکن این خانهها برایشان ارزان تمام شود. اما از زاویهای دیگر شما هم درست میگویی؛ نقصی در این کار است که شما آن را میبینی. بسیار خوب، تا اینجا را من آمدهام از اینجا به بعد شما ادامهاش دهید و به قول خودتان تکمیلش کنید».
در ادمه گفتوگومان، مهندس خلیلی توضیح داد: «البته شرکتهای بزرگ آمریکایی بارها به من پیشنهاد قراردادهای بزرگ دادند و اتفاقاً همین نکتهای که گقتی را هم در نظر داشتند. هر کدام بابت این قرار داد پول زیادی هم میخواستند پرداخت کنند که من هیچوقت قبول نکردم». پرسیدم چرا؟ بیتأمل پاسخ داد: «با کمی زلم زیمبو اضافی به بهانه خوشگلکردن این خانهها، قیمتشان را تا چندین برابر افزایش میدهند؛ در حالیکه این با خواسته ما مغایرت دارد. ما میخواهیم این معماری برای مردمی که پول زیادی ندارند، همیشه ارزان و قابل دسترس باقی بماند. با دادن یک امضاء و فروختن طرح این معماری دیگر کسی نمیتواند بدون اجازه این شرکتها از این طرحها استفاده کند. اینها برای منفعتشان میآیند، بوی پول به مشامشان خورده است و دلشان برای مردم نمیسوزد. اما من همیشه به امید اینکه روزی هر خانواده کمبضاعتی هم در دنیا بتواند یک مسکن مقاوم و ارزان داشته باشد به اینجا رسیدهام پس چطور میتوانستم این ۳۰سالی را که بیوقفه در این راه تلاش کردم، یک شبه به پول بفروشم؟»
با خودم گفتم: چه گوهر کمیاب و ارزشمندی است این مرد! چه اندیشههای کریستالیای دارد! از چشمانش هم معلوم بود. ویدئو را تماشا کنید و به چشمانش دقت کنید تا این حقیقت را ببینید.
نادر خلیلی مسیری را آغاز نکرده بود که بتوان پایانی برایش متصور شد. مردی بیادعا که خود را برگ سبزی از درخت کهنسال و تنومند معماری ایران میدانست، دونده تنهایی که پرچم اُکر و فیروزهای معماری ایران را که خود از زمین برداشته بود تا پایان عمرش با صبر و تحمل حمل کرد و ماموریتش را به زیبایی به پایان رساند. به نوعی کار معنوی او برگردانی است از شعر (عرفان مولوی) به معماری و کالبد معماری بجا گذاشتهاش بازیافت و تجلی جلوهای از روح معماری خاکی ۴۵۰۰ ساله ایران است.
دو بیت از مولوی به یاد استاد نادر خلیلی:
تو به هر حالی که باشی میطلب آب میجو دائما ای خشک لب
کان لب خشکت گواهی میدهد کاو به آخر بر سر منبع رسد
از آقای سهیل توکلی، معمار و طراح، که ویدئوی «آب، باد، خاک، آتش» و متن بالا را که در توضیح ویدئو است، برای انتشار در اختیار ما گذاشتند، تشکر میکنیم.
زمانه
پانوشت:
من هم از شما برای انتشار این ویدئو و متن پیوست آن سپاسگزارم. سهیل توکلی
Anonymous / 22 August 2012