رژیم سوریه هنوز به آخر خط و به آخرین ساعت عمرش نرسیده، اما پوسته امنیت ظاهری دمشق شکافته شده و این شکاف مدام بیشتر میشود. واکنشهای غلط و شتابزده رژیم نیز در مردم تردید و ترس ایجاد کردهاند. این توصیف فواز حدّاد، نویسنده سوری اهل دمشق، از اوضاع سوریه است.
از آغاز اعتراضات در تقریبا یک سال و نیم پیش، سوریه شاهد دگرگونیها و چرخشهای شگفت آور بوده است. این در حالی است که نه کشورهای عربی و نه کشورهای بزرگ هنوز نتوانستهاند راه حلی برای آن پیدا کنند. جامعه بینالمللی وقت زیادی هدر داده اما در این مورد به هیچ جا نرسیده.
قیام، آرام و صلح آمیز شروع شد و مدتها به رغم همه کش و قوسها خصلت صلح آمیز خود را حفظ کرد – هنوز هم هرجا فرصت مغتنم باشد، تظاهراتی برگزار میشود. به ویژه جمعهها شلوغ میشود، به خصوص هنگام مراسم خاکسپاری کشته شدگان، که مردم سرود میخوانند و شعار سرنگونی سر میدهند.
تلاش حکومت برای آنکه با تکتیراندازی و دستگیری مردم جنبش را در هم بکوبد، شکست خورد. هر روز عده ای، گاهی صدها نفر از جمله زنها و بچهها قربانی شدند، اما باز حکومت به جایی نرسید. تا اینکه سرانجام استراتژی سرکوبگرانه حکومت منجر به نظامی شدن جنبش شد: برای حفاظت از تظاهرات “ارتش آزاد سوریه” تشکیل شد، سربازان فراری به آن پیوستند و رفته رفته علاوه بر سربازان، افسران ردههای مختلف هم از ارتش دولت گریختند و به ارتش آزادی پیوستند. واحدها و گروهانهای نظامی درشهرهای مختلف به ارتش آزاد سوریه ملحق شدند و وارد نبرد با ارتش حکومت شدند. در نتیجه شورشیان توانستند پایگاهها، روستاها و شهرهایی را زیر کنترل خود بگیرند و مقادیر چشمگیری سلاح نیز به غنیمت بگیرند.
اوضاع دمشق
هر چند درگیری در همه کشور جریان دارد، اما به نظر بسیاری از ناظران سرنوشت جنگ در دمشق تعیین میشود. هر چند که این کاری است کارستان. دمشق تقریبا دست حکومت خونریز اسد است. زرادخانههای امنیتیها که با هزار چشم پاییده میشوند، همین جاست. اما با توجه به چندین در گیری و دست و پنجه نرم کردن با نیروهای دولتی، هیچ بعید نیست که ارتش آزاد سوریه تکلیف جنگ را در همین دمشق یک سره کند. به خصوص اینکه مردم حومه دمشق دل خوشی از رژیم ندارند و پشت و پناه مخالفیناند. آنها از همان آغاز قیام همراه آن بوده و به سربازان و افسران کمک کردهاند تا فرار کنند.
دمشق هم از همان آغاز قیام همانند شهرهای دیگر همراه آن بود. اینجا هم تظاهرات شد، هرچند که به نسبت بزرگی پایتخت ابعاد تظاهرات کوچک تر از جاهای دیگر بود. دمشقیها در تظاهرات شهرهای حومه شرکت میکردند و هنگام دفن کشته شدگان به مراسم تشییع ملحق میشدند.
فث
علاوه بر اینها زنان و مردان جوان تظاهرات سمبلیک برگزار میکردند. آنها شعار میدادند “بس کنید کشتن را، ما میخواهیم کشوری برای همه بسازیم” و پی دستگیری را هم به تن میمالیدند. با اسپری بر در و دیوارها شعار مینوشتند و تظاهرات پراکنده و برق آسا در خیابانها بر پا میکردند. بعد از اقامه نمازهای جمعه به رغم همه موانع، تظاهرات به پا میشد. در پی این تظاهرات در محلات مختلف شهر مرتب کار به در گیری با نیروهای دولتی میکشید.
شرکت کنندگان در تظاهرات مدام در خطر دستگیری و شکنجه تا حد مرگ هستند. خانه و محل کار فعالان هم مورد هجوم و غارت قرار میگیرد. تا کنون صدها دانشجو هم گرفتار وحشیگری امنیتیهای شبیحه (لباس شخصی ها) شدهاند. بعد از چند هفته و در مواردی چند ماه حبس، عدهای از سلول زندان یک راست به قبرستان منتقل شدهاند. امروز شهر و حومه و روستایی در سوریه نیست که شهید نداده باشد.
به تازگی پایتخت هر چه بیشترمحل درگیری شده است. “دوما” (Duma) در حومه دمشق نقطه اوج درگیری بین ارتش و مخالفان مسلح است. نیروهای دولتی دوما را گلوله باران کردند و صدها نفر را کشتند. بیشتر مردم این ناحیه فرار کردهاند. دوما در نتیجه شدت جنگ به شهر ویران شده حمص شبیه شده. وضع دیگر نواحی حومه دمشق هم از این بهتر نیست.
نفوذ ارتش آزاد سوریه به قلب دمشق
روز بیستم ماه ژوییه در آستانه ماه رمضان، چندین واحد ارتش آزاد سوریه به دمشق نفوذ کردند. آنها در بعضی مناطق دمشق پنهان و در برخی دیگر آشکارند. در چند منطقه به دفاتر حزب بعث و نیروهای امنیتی حمله کردند. در محلات العدوي والتجارة هم به تازگی درگیری شده که تا نواحی اطراف بیمارستان ابن النفيس کشیده شده. خونینترین این درگیریها اما در الميدان روی داده که تقریبا بیست نفر کشته شدند. در خیابان بغداد نیز یک ساختمان حزب بعث مورد حمله قرار گرفت.
در نتیجه عملیات نظامی در پایتخت، مناطق “الميدان”، “بساتين”، “المزة”، “الحجر الأسود” و”التضامن” عملا به مناطق جنگی تبدیل شدهاند.
نفوذ ارتش آزاد سوریه به قلب دمشق و در نزدیکی میادین امویان و عباسیان، ساختمانهای دولتی را در معرض آتش آنها قرار داده. در ساختمان امنیت ملی چندی پیش انفجاری روی داد که چهار افسر بلند پایه مرکز به اصطلاح بحران را از پای در آورد. این انفجار شکست مفتضحانهای برای دستگاه امنیتی و تبلیغاتی رژیم بود.
در دمشق دل توی دل کسی نیست، چون هر لحظه ممکن است جایی منفجر شود. هنگامی که مرتب اخبار درگیری در نواحی العدوی پخش میشد، صدای گلولهها از نواحی دیگر بازار حمیدیه، خیابان نصر و میدان عباسیان هم به گوش میرسید. چند تانک مورد حمله قرار گرفت و یک هلیکوپتر بر فراز منطقه القابون مورد اصابت قرار گرفت و سقوط کرد.نظامیان نیز به نوبه خود بی هدف اطراف و حومه دمشق را زیر گلوله گرفتند که منجر به فرار مردم از منطقه به سمت نواحی آرامتر شد.
رژیم که خود را مورد حمله میدید، میخواست به هر قیمتی شده هر گونه مخالفت مسلحانه را نابود کند. در این راه حکومت از کشتن غیر نظامیان نیز ابایی نداشت.
نبرد سرنوشت
برای مخالفان مسلح زنگ دور آخر نبرد نواخته شده است. این نبرد طولانی خواهد بود و بیم آن میرود که به جنگ داخلی خونینی تبدیل شود که قبلا نشانههای آن در قتل عامهایی مانند کشتار حمص دیده شده بود. جنگ میان اقوام و فرقههای دینی مختلف خطری جدی برای دمشق است.
البته هنوز ساعت صفر یا ساعت سقوط حکومت فرا نرسیده. اما حفاظ فریبنده امنیتی شکاف برداشته. احتمال بمباران دمشق، و این تهدید لباس شخصیها که در صورت لزوم دمشق “ویرانه میشود” وحشت در دلها انداخته است.
رژیم و به همراه آن جامعه جهانی دارند زمان میخرند. رژیم زمان میخرد تا به اقدامی که لازم میداند دست بزند. اما آیا جامعه جهانی هم میداند چه میخواهد؟ خود سوریها دست کم میدانند. آنها کشته شدگان را دفن میکنند. مبارزان سوری از مرگ نمیهراسند. هرچند که مدتهاست که قربانیان از شدت کثرت، نه با نامشان که صرفا با تعدادشان یاد میشوند.
بسیج بیست هزار سرباز برای حمله به حلب
در این میان بنا به گزارش خبرگزاریها ارتش سوریه بیش از ۲۰ هزار سرباز برای حمله به شهرحلب بسیج کرده است. آنها در روزهای اخیر چندین بار با سلاحهای سنگین مواضع شورشیان از جمله پناهگاه آنها در محله “صلاحالدین” را کوبیدهاند.
شهر تاریخی حلب واقع در ۳۵۰ کيلومتری شمال دمشق دو و نیم میلیون جمعیت دارد و از مراکز مهم سیاسی و اقتصادی آن کشور محسوب میشود. از همین رو بسیاری از تحلیلگران نبرد در این شهر را سرنوشت ساز میدانند.
شورشیان گفتهاند که تا کنون حملات سنگین نیروهای دولتی را دفع و از مواضع خود دفاع کردهاند.
آنها در دو هفته گذشته چند منطقه اين شهر را تحت کنترل گرفتهاند و برای فتح قلعه تاريخی اين شهر که آن را استراتژيک میدانند، تلاش میکنند.
انفجار در ساختمان رادیو و تلویزیون دولتی
همچنین روز دوشنبه (ششم ژوئیه) تلویزیون سوریه از انفجار یک بمب در طبقه سوم ساختمان رادیو و تلویزیون دولتی واقع در میدان امویه در مرکز دمشق خبر داده که خساراتی به ساختمان وارد کرده و چند نفر را نیز مجروح کرده است. ماه گذشته نیز دفتر تلویزیونی الاخباریه در جنوب دمشق مورد حمله قرار گرفت که چند کشته و مجروح به جای گذشت. ناظران این حملات را ناشی از نفوذ ارتش آزاد سوریه به شهر دمشق میدانند. کنترل مناطقی از دمشق در هفتههای اخیر چند بار بین شورشیان و نیروهای دولتی دست به دست شده است.
دولت از جمله مدعی شده که منطقه التضامن در جنوب دمشق از وجود” تروریستها” پاکسازی شده. اما بنا به گزارشهای دیگر نبردهای پراکنده در نقاط دیگر این شهر ادامه دارد. به علت نابرابر بودن قوا، شورشیان در بعضی نواحی متناسب با شرایط محیطی به جنگ چریکی دست میزنند. از جمله در شهر حلب که تانکهای ارتش سوریه به علت بافت قدیمی و تنگی کوچهها از حرکت باز میمانند و مورد حمله شورشیان قرار میگیرند.
پیوستن نخست وزیر به مخالفان
طولانی شدن نبرد و مقاومتی که شورشیان از خود نشان میدهند، پایههای حکومت اسد را لرزانده و موجب ریزش نیروها از جمله سران رژیم شده است. به دنبال پناهندگی چند افسر عالی رتبه امنیتی به کشورهای مجاور، روز دوشنبه )۶ ژوئیه) ریاض حجاب، نخست وزیر سوریه نیز از رژیم روی گرداند وبا خانوادهاش به اردن پناهنده شد. بنا به پارهای گزارشها او از اردن راهی قطر شده است.
در حالی که دولت سوریه در تلاش برای حفظ وجهه خود، ریاض حجاب را “برکنار” شده اعلام کرده، سخنگوی نخستوزیر فراری، از قول او به تلویزیون الجزیره گفته است که حجاب “به رژیم وحشت و کشتار پشت کرده و به صفوف قیام پیوسته” است. او در بیانیه خود سرکوب مخالفان به دست نیروهای دولتی را” جنایت جنگی، نسلکشی و کشتار وحشیانه” دانسته است.
ریزش نیروها تا حد بالاترین مقامات اجرایی علامت آشکار تزلزل رژیم اسد در مهار اوضاع است. وضع کشور هر روز متشنج تر میشود. به گزارش العربیه روز دوشنبه ششم ژوئیه سرهنگ عبدالناصر الشبیر سخنگوی گردان البراء وابسته به ارتش آزاد سوریه، اعلام کرد ۳ تن از ۴۸ گروگان ایرانی، در اثر بمباران هوایی گسترده و بی هدف ارتش بشار اسد، کشته شدهاند.
وی افزود چنانچه رژیم اسد به حملات هوایی خود ادامه دهد جان همه این گروگانها به خطر خواهد افتاد و احتمالا آنها کشته خواهند شد. جمهوری اسلامی گروگانها را زائر میداند، اما بنا به گفته شورشیان سوری بیشتر آنها عضو سپاه پاسداران هستند.
در این میان رژیم اسد با از دست دادن پایگاه خود در میان مردم، به خارج متوسل شده و از روسیه تقاضای کمک اقتصادی کرده است.
نشستهای “فوق العاده” در مورد آینده سوریه
به علت شدت گرفتن جنگ داخلی و آشفته تر شدن اوضاع سوریه، رایزنیهای “فوق العاده” برای آینده سوریه به جریان افتاده است.
از جمله سعید جلیلی به لبنان رفته و با میشل سلیمان دیدار کرده. هر چند ظاهرا محور این دیدار دعوت به اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران بوده، اما به عقیده ناظران قطعا موضوع سوریه نیز مورد گفتگو قرار گرفته است.
همچنین قرار است محمود احمدی نژاد در اجلاس كنفرانس سازمان همكاریهای اسلامی در روزهای ۲۴ و ۲۵ مرداد در عربستان شرکت کند. این اجلاس برای بررسی تحولات كشورهای اسلامی به صورت فوق العاده برگزار میشود.
علاوه بر اینها دولت جمهوری اسلامی قصد دارد روز پنجشنبه (۱۹ مرداد) نشستی برای بررسی بحران سوریه برگزار کند.
به گفته یک مقام وزارت خارجه هدف اين نشست “کمک به مردم سوريه، یافتن راه برون رفت از بحران کنونی و بازگشت ثبات و آرامش به اين کشور و نيز حمايت از تمام تلاشهای سازنده منطقهای و بين المللی” است. به گفته وی “از کشورهایی که دارای مواضع اصولی و واقعبینانه در قبال تحولات سوریه هستند” دعوت به عمل آمده است.
با توجه به حمایت قاطع جمهوری اسلامی از رژیم بشار اسد، به نظر میرسد که این نشست به طور دربست به حامیان رژیم سوریه اختصاص یابد.
بسیار برای من عجیب است که ایرانی ها اینقدر بی صبرانه سقوط اسد را به نظاره نشسته اند . خصومت و دشمنی با جمهوری اسلامی ما را به ورطه خطرناک بی خردی سوق میدهد که در اوایل انقلاب انقلابیون به ان فرو غلطیدند . این منطق که چون اسد دوست نظام ایران است پس سقوط آن به نفع ماست از ریشه اشتباه است . سوریه قبل از تمام اینها حلقه ی اول دفاعی ایران در خاورمیانه است . و وجود سوریه ای متحد ایران بازدارنده ی مهم و تعیین کننده در محاسبات امریکا و غرب برای حمله به ایران است . سقوط سوریه به منزله راحت تر شدن و کم هزینه تر شدن حمله امریکا به ایران است . دوستان عزیز نه ترکیه نه عربستان و نه غرب هیچکدام دغدغه دمکراسی برای سوریه و هیچکدام از رژیم های اقتدار گرای خاورمیانه را ندارند . دغدغه و هدف آنها فقط سقوط یا تضعیف رژیم هایی ست که از نظر آنها به جبهه غرب تعلق ندارد . اینکه ما ایرانی ها فکر کنیم با حمایت از مخالفین اسد به جبهه دمکراسی و مردمسالاری کمک میکنیم خیالی ست خام . مخالفان اسد اگر در کشت و کشتار و دیکتاتوری بیشتر از اسد تبحر و علاقه نشان ندهند یقینا کمتر تبحر و سابقه نخواهند داشت . وظیفه و منافع ما آرمان گرایی و حمایت از دموکراسی یا دیکتاتوری در خاورمیانه نیست وظیفه ما فقط و فقط اندیشیدن به منافع ملی خودمان است . و سقوط اسد یقینا به نفع ایران ( فارغ از رژیمی که بر آن حاکم است ) نیست . سقوط اسد مقدمه حمله امریکا به ایران است . دوستانی که از نزدیک بودن پایان کار اسد ابراز خوشحالی میکنند منتظر دیدن همین صحنه ها اکنده از خون و کشتار در رسانه ها در مورد ایران نیز باشند . نه سوریه نه لیبی و نه هیچکدام از کشورهای عربی که در بهار عربی موفق به تغییر رژیم سابق خود شدند اعم از آنان که با استفاده از سلاح و یا انقلاب های غیر مسلحانه به این هدف دست پیدا کردند هیچکدام به این زودی ها نه رنگ آرامش و نه رنگ دموکراسی را نخواهند دید در واقع آنان دارند راه رفته 34 سال پیش ما را میروند که عملا به ترکستان است . دوستان عزیزی که به پیروزی جنبش دموکراسی خواهی ایران در ایران امید بسته اند باید بدانند که این راه ها به هر چیزی ختم شود یقینا به آزادی و دموکراسی ختم نخواهد شد
امیر / 07 August 2012
جمعبندی خوبی از اوضاع سوریه ارایه دادید. چیزی که برای من تعجب آور است اینکه تا لحظه کنونی که مقاله فوق را میخوانم، سه عدد منفی در سایت بالاترین به این مقاله داده شده است. کاملا مشخص است که یک عده نمی خواهند که حقایق برای عموم مردم آشکار شود. تعجب من از این است که این افراد با پنهان کردن حقایق باعث حساسیت بیشتری در مردم برای دانستن حقایق میشوند و در واقع غرض خود را نقض میکنند. باور کنید این روزها من برای خواندن مقالاتی که منفی گرفته اند بیشتر وقت میگذارم.
کاربر مهمان / 07 August 2012
رژيمهاي فاسد و دستشان آلوده بخون مردمشان مثل اسد و دوستان طالبانی اشان در تهران دوامي نخواهند آورد چون ديگر مشروعيت مردمي ندارند…..
کاربر مهمان / 07 August 2012
دوست عزیر هرچند مردم ایران به گفته شما مخالف اسد باشند؛ در تحولات سوریه نقشی بازی نمیکنند. به نظر من حکومت ها به دلیل انباشت اثرات بی خردی خود سقوط میکنند. مردمی بی گناهی رو تصور کنید که خانه و کاشانه شان به دلیل برخورد موشک از سوی حکومت ویران می شود. آیا آنها به حکومت وفادار خواهند ماند؟ این روند است که مشروعیت حکومت را از بین میبرد. حکومت ها زمانی سرنگون میشوند که مجریان از آن ها اطاعت نکنند. چه به نفع ایران باشد یا خیر.
کاربر مهمان / 09 August 2012
سرنگونی رژیم بعث سوریه که متحد استراتژیک ج.ا. است لامحاله یه تضعیف حکومت ملاها منجر خواهد شد، اصولا گسترش دموکراسی در منطقه به نفع روند دموکراسی خواهی ایران هم میباشد. این از طنزهای تاریخ است که ملاهای حاکم بر ایران چگونه پیوند خونی و مستحکم با رژیم بعث که مرامنامه اش مبتنی بر ستیز با مذهب است برقرار کرده اند، حال آنکه ایران را با تداوم ستیز با بعث عراق، ویران کردند. سرنوشت داخل ایران، بستگی بلافصلی با وضعیت سیاسی-اجتماعی منطقه دارد. بی دلیل نیست که رژیم اینچنین منابع ارزشمند کشور را دست و دلبازانه در سوریه مصرف میکند. هیچیک از کشورهائی که دیکتاتور خود را در این یکسال و اندی به زیر کشیدند، وضعیت بدتری نسبت به قبل نداشته اند، شدت و میزان پیشرفت آنها بسوی دموکراسی به عوامل اجتماعی و فرهنگی آنها بستگی دارد. جنبش ضد دیکتاتوری در منطقه، شرایط منحصر بفرد و فوق العاده ارزشمندی را برای ایرانیان که بیش از یک قرن است تلاش ناموفقی برای یک حکومت مردمسالار داشته اند فراهم کرده است. آنچنانکه پیداست دست تقدیر، مردمان کشورهای منطقه را در پیکار با دیکتاتورها ، هم سرنوشت کرده است.
ساندیس خور / 09 August 2012
اين قاعده بازي چه انساني و چه الهي است كه هر ملتي بر آنچه بر او ميرود در حد اكثریت موثر و موجد است و تغيير شرايط نيز تنها با عملكرد منطقي و انتخاب درست و آگاهانه همان اكثریت مقدور است
سياوش / 10 August 2012
جمهوری اسلامی دارو ندارشو گذاشته تا این مردک دیکتاتور رو حمایت کنه . خود مبارزان سوری هم دارن با دار و ندارشون می جنگن، اما اپوزیسیون خود ما این وسط دست روی دست گذاشته. واقعا که جای تاسفه!
کاربر مهمان / 10 August 2012
بسیار برای من عجیب است که ایرانی ها اینقدر بی صبرانه سقوط اسد را به نظاره نشسته اند . خصومت و دشمنی با جمهوری اسلامی ما را به ورطه خطرناک بی خردی سوق میدهد آفرین. ****
کاربر مهمان / 11 August 2012
حرف امیر که بعد هم بخودش آفرین گفته حرفی ست احمقانه! چرا که او ما را بیخرد می خواند پس بنده هم زمانه اجازتم دهد که او را و حرفش را احمقانه بنامم. امروز منافع مردم ایران و ترکیه و آمریکا و هر کشور ضد حکومت اسلامی موازیند! در تاریخ ایران ما حکومتی ضد ایرانیتر از حکومت روحانیون نداشته و امیدوارم که نخواهیم داشت. حتا مغلان هم با ما چنین نکرده اند. امریکا و اسراییل و غرب در برابر سوریه و روسیه و چین دوستان ما هستند. کدام اسراییلی و آمریکایی و فرانسوی و انگلیسی و نروژی و سوییسی و سوئدی به زنان و دختران ما در زندان تجاوز جنسی کرده است!!! *** از نظر پولی کدام سارق اسراییلی و آمریکایی و انگلیسی و غربی به اندازه رهبر جمهوری اسلامی سارق سه هزار میلیارد دلای ست!!! تازه این مبالغ مبالغی ست که بر ملا شده. گفته می شود که در سی و سه بانک مهم جهان و خصوصا غرب بنام امام زمان عج حساب باز کرده اند و در آن میلیاردها یورو و دلار ریخته اند تا وقتی ظهور کرد بتواند اسلحه و مهمات برای سلاخی انسانیت و انسانها بخرد.****
کاربر مهمان / 11 August 2012
من امیر هستم و دوست عزیز من به خودم اصلا آفرین نگفتم یکی از کاربران مهمان قسمتی از نوشته من را کپی و کلمه آفرین را به ان اضافه کرده . شما متن صحیح و کامل من را در کامنت دوم میتوانی بخوانی
در ضمن دوست عزیز با تشکر از شما من از اینکه من را احمق خواندی گلایه ای ندارم و ادعای آگاهی و دانشی نیز ندارم . من استنادم فقط و فقط به تاریخ بود . تاریخی که من سازنده یا نویسنده آن نبودم
من شما را بی خرد نخواندم گفتم احساساتی شدن و کینه ورزی مارا به سوی بیخردی میکشاند .
ولی خام اندیشی ست اگر گمان بریم سقوط اسد یا حمایت ترکیه یا غرب یا امریکا کمکی به ما در رسیدن به آزادی و دموکراسی خواهند کرد برای انها فقط و فقط مسئله اتمی در ایران مهم است و بس و در صورت کوتاه آمدن و همکاری جمهوری اسلامی انها به راحتی با سرکوب هایی حتی شدید تر از این در داخل ایران کنار خواهند امد . هر کشوری در دنیا فقط و فقط به منافع ملی خود می اندیش .
من نیز چون شما اعتقادی به جمهوری اسلامی ندارم ولی بر خلاف شما امیدی هم به هیچ نیروی خارجی ندارم . از نظر من منشا هر تغییر رژیمی در ایران باید مردم ایران باشند نه هیچ کس دیگری .
در جنایت کار بودن رژیم ایران شکی نیست ولی در صورت باز شدن پای اجنبی به ایران باید منتظر تجاوز به نوامیس ایران از سوی آنها نیز باشیم .
امیدوارم هرگز شاهد هیچ جنگی در ایران عزیز نباشیم چون هر جنگی مارا به 50 سال پیش پرتاب خواهد کرد و تمامی این زیر بناهایی که با پول ملت ایران ساخته شده ویران خواهد شد و ثروت ایران دوباره برای ساختن همین ها به جیب کشورهای خارجی سرازیر خواهد شد . ان خلبانی که ماشه پرتاب بمب را بر سر ایران خواهد کشید به تنها چیزی که فکر نمیکند تمدن چند هزار ساله ما ست .
با تشکر از دوست بسیار عزیزی که من را احمق خواند
… دریغ است ایران که ویران شود …
امیر / 12 August 2012
چون حکومت دارد ایران را به ویرانی میکشاند پس ما باید آن را خراب تر کنیم . عجب استدلالی !!!
امیر / 13 August 2012
در ضمن برای دوستانی که گمان میبرند مخالفان اسد نیروهای دموکراتیک یا صلح طلب هستند و فقط اسد است که جنایت کار است دیدن فیلمی در لینک زیر را پیشنهاد میکنم تا ببینند که اسد و مخالفانش سر و ته یک کرباس هستند
http://baztab.net/fa/news/12775/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85–%D8%B0%D8%A8%D8%AD-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D8%B1%D9%81%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%9F!-%2825%29
امیر / 13 August 2012
به آقای امیر که در کامنت بالا نگران خراب شدن ایران است، می خواهم عرض کنم که نگرانی شما بیهوده است. چون که ایران خیلی وقت است که خراب شده، هر روز حکومت بیشتر این حکومت ضد ایران و ضد بشریت می تواند خرابیهای بیشتری بار بیاورد.
کاربر مهمان / 13 August 2012
آقای امیر , شماهر چه بیشتر حرف می زنید واضح تر می شود که دغدغه شما نه خراب شدن ایران ، بلکه سرنگونی رژیم اسلامی ویران گر و مسوول همه خرابی ها است….
مسوول سوریه و حکومت آینده آن ما نیستیم . اگر سوریه بعد از اسد بدتر یا بهتر بشود به خود سوریه ای ها مربوطه . آن چیزی که برای آزادی خواهان ایران خوب هست این هست که با سرنگونی اسد یار و همدم آخوندها و پاسداران و لباس شخصی های جنایتکاری که در ایران ما حاکمیت میکنند از بین می رود ؛ و این خوب است.
کاربر مهمان / 14 August 2012
اتفاقا من هم حرفم همین است . من هم میگویم به ما هیچ ربطی ندارد در سوریه کی بر سر کار است . ما جنبش آزادی بخش به ملل دیگر نیستیم . برای ما مهم این باید باشد که کدام حکومت جدا از دیکتاتور یا دموکرات بیشتر به نفع منافع ملی ما یا کمتر به ضرر ماست . من میگویم اسد و مخالفانش هر دو در آدم کشی دست کمی از هم ندارند ولی ما باید بنگریم کدام یک برای ما بهتر از دیگری هستند انتخاب بین بد و بدتر . اگر ما همیشه با انتخاب بین خوب و بد مواجه بودیم که مشکلی نداشتیم مسئله این است که ما هر دو انتخاب ما به درجاتی بد هستند مهم برای ما این است کدام بدتر است ؟
در ضمن دوست عزیز بنده هیچ خیری از این رژیم ندیده و مخالف 100 درصد منش و رفتار ضد ملی و ضد مردمی آن هستم . من فقط حرفم این است که رژیم باید به دست مردم داخل ایران تغییر کند نه خارجی ها و یا ایرانی های خارج نشین . در ضمن من خودم هم خارج نشین هستم و از دست همین حکومت است که از ایران خارج شدم . دغدغه ی من فقط عدم وقوع درگیری نظامی در ایران و تغییر مسالمت آمیز رژیم هستم . که اتفاقا با بی لیاقتی ها پی در پی رژیم چشم انداز آن دور نیست . ولی درگیری نظامی به نفع ما که نیست هیچ بلکه به رژیم اجازه و امکان را میدهد با توسعه طلبی و ماجرا جویی خارجی ضعف و ناکارآمدی داخلی خود را بپوشاند . و چند صباحی بیشتر به حیات خود ادامه دهد
عزیز من . برادر من . هموطن و هم درد . دست از این رفتار که هر کس حرفی مخالف طرز تفکر ما زد سریعا آن را به ارتباط با جمهوری اسلامی متهم کنیم برداریم و اندکی همدیگر را تحمل کنیم .
امیر / 14 August 2012
اگر دولت مرکزی- نه فقط جمهوری اسلامی- از طریق تحریم های فلج کننده، تهاجم نظامی و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از نیروهای گریز از مرکز تضعیف شود، تجزیه ی ایران و جدا کردن کردستان، خوزستان، بلوچستان و…به وقوع خواهد پیوست. به عراق و سوریه بنگرید، قرار است ایران هم همین وضعیت را پیدا کند. مسأله، مسأله ی دموکراسی و حقوق بشر و آزادی نیست، مسأله، مسأله ی تغییر جغرافیای منطقه به سود برخی و به زیان برخی دیگر و بسط هژمونی است
امیر / 14 August 2012
اتفاقا من هم حرفم همین است. تحریمها دولت را ضعیف می کنه و راه باز می شه برای سرنگون کردن حکومت برادران قاچاقچی و عرزشی!
با سرنگون شدن این حکومت ایران بر باد ده جلوی خرابی و تجزیه هم گرفته می شه.
کاربر مهمان / 17 August 2012