ایرج ادیب‌زاده – کمتر از ده روز به گشایش بازی‌های المپیک لندن، مهم‌ترین رویداد ورزشی جهان باقی است. دهکده بازی‌ها آماده پذیرایی از دوازده هزار ورزشکار و همراهان آنها از کشورهای جهان است. نخستین گروه ورزشکاران نیز بامداد سه شنبه ۱۷ جولای وارد لندن شدند.

 
 
کاروان ورزشی ایران هم با پرچمداری علی مظاهری در مراسم گشایش روز ۲۷ جولای حاضر می‌شود. این نخستین باری است که یک مشت‌زن ملی‌پوش پرچم ایران را در دست می‌گیرد.
 
خبرهایی درباره المپیک ۲۰۱۲
 
این روزها لندن چهره‌ دیگری دارد. در تمام خیابان‌های اصلی پرچم کشورهای شرکت‌کننده به اهتزاز درآمده است. دنیا منتظر روز ۲۷ جولای (ششم مرداد ۱۳۹۱) است. گفته می‌شود فقط مراسم گشایش بازی‌ها چهار میلیارد تماشاگر در جهان خواهد داشت.
 
اخطار جدی کمیته بین‌المللی المپیک کارساز شد. ورود کاروان‌های مردانه به المپیک ممنوع شده است. به این ترتیب برای نخستین‌بار در تاریخ المپیک‌ها در المپیک لندن ۲۰۱۲ هیچ کاروانی به تمامی مردانه نخواهد بود. پس از برونئی و قطر، عربستان سعودی هم برای نخستین‌بار زنان ورزشکار را به المپیک لندن می‌فرستد.
از سال ۱۸۹۶ در آتن که آغاز المپیک‌های نوین بود، تا این دوره که سی‌امین دوره المپیک به شمار می‌رود، لندن تنها شهر جهان است که میزبان سه دوره‌ از بزرگ‌ترین جشن ورزشی جهان شده است. گردش دست به دست مشعل المپیک که در تپه باستانی المپ آتن روشن شده است، با گذشت از شهرهای گوناگون به لندن نزدیک می‌شود.
 
… و اما خبر خوش برای ورزش بانوان: اخطار جدی کمیته بین‌المللی المپیک کارساز شد. ورود کاروان‌های مردانه به المپیک ممنوع شده است. به این ترتیب برای نخستین‌بار در تاریخ المپیک‌ها در المپیک لندن ۲۰۱۲ هیچ کاروانی به تمامی مردانه نخواهد بود. پس از برونئی و قطر، عربستان سعودی هم برای نخستین‌بار زنان ورزشکار را به المپیک لندن می‌فرستد. قطر چهار دختر ورزشکار در شنا، دو و میدانی، تنیس روی میز و تیراندازی می‌فرستد. برونئی یک دونده زن به بازی‌ها اعزام می‌کند و عربستان سعودی دیگر کشور مسلمان نیز یک دختر جودوکار- وودجان سراج- و یک دونده دوهای هشتصد متر- سارا عطار – را در کاروان خود جای داده است. بازی‌های لندن از این نظر تاریخی است.
 
کاروان ورزشی ایران
 
مشکلات کاروان ورزشی المپیک ایران همچنان ادامه دارد. کمیته بین‌المللی المپیک در دومین نامه‌اش به کمیته ملی المپیک ایران هشدار داده است که دخالت مقامات سیاسی در ورزش، تخطی از منشور المپیک خواهد بود و پیامدهای سختی خواهد داشت.
 
برکناری چند رئیس فدراسیون ورزشی از سوی محمد عباسی، وزیر ورزش و جوانان و جانشینی آنها با افراد مورد نظر خودش بدون برپایی انتخابات، با واکنش‌های سخت فدراسیون‌های جهانی قایقرانی و تیراندازی و کمیته بین‌المللی المپیک روبه‌رو شده است و البته دود آن به چشم ورزشکاران این دو رشته می‌رود. آنها حضور در بازی‌های المپیک لندن را از دست خواهند داد.
برکناری چند رئیس فدراسیون ورزشی از سوی محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان و جانشینی آنها با افراد مورد نظر خودش بدون برپایی انتخابات، با واکنش‌های سخت فدراسیون‌های جهانی قایقرانی و تیراندازی و کمیته بین‌المللی المپیک روبه‌رو شده است و البته دود آن به چشم ورزشکاران این دو رشته می‌رود. آنها حضور در بازی‌های المپیک لندن را از دست خواهند داد.
 
چهار سهمیه در قایقرانی و دو سهمیه در تیراندازی با کمان ایران حذف خواهند شد. فدراسیون جهانی تیراندازی با کمان امروز اسامی ورزشکاران کشورهای شرکت‌کننده را، ۶۴ مرد و ۶۴ زن، از ۴۰ کشور جهان اعلام کرد، اما نام ایران در این فهرست قرار ندارد. به این ترتیب با حذف شش ورزشکار ایران که سهمیه گرفته بودند، کاروان ایران با ۴۸ ورزشکار راهی لندن خواهد شد.
 
پرچمدار کاروان اعزامی ایران به بازی‌های المپیک لندن ۲۰۱۲ علی مظاهری مشت زن ملی پوش ایران خواهد بود. این برای نخستین‌بار است که یک مشت زن، پرچمدار ایران می‌شود. در ۱۴ دوره‌ پیشین حضور ایران در المپیک‌ها بیشتر وزنه‌برداران و کشتی‌گیران، پرچم ایران را پیشاپیش کاروان ایران در دست داشتند. در دو دوره نیز دو دختر ورزشکار ایران، لیدا فریمان، در رشته تیراندازی در المپیک آتلانتا و هما حسینی در قایقرانی در المپیک پکن ۲۰۰۴ پرچم ایران را در دست داشتند.
 
 
نگاهی به تاریخ بازی‌های المپیک
 
المپیاد بیست و یکم مونترال ۱۹۷۶، نهضت المپیک هنوز پابرجا بود. دولت کانادا تایوانی‌ها را به المپیک راه نداد. با وجود اینکه ورزشکاران آنها در دهکده‌ بازی‌ها مستقر شده بودند.
 
جمهوری خلق چین که پس از ۶۰ سال انزوا از حضور در میدان‌های المپیک و جهانی در سال ۱۹۷۴ در بازی‌های آسیایی تهران ظاهر شد و از انزوا درآمده بود، حالا به نهضت المپیک هم بازگشته بود. کمیته بین‌الملی المپیک اعلام کرده بود که جمهوری خلق چین هر وقت بخواهد می‌تواند در بازی‌ها حاضر شود، در حالی که تایوان نیز به‌عنوان یک کشور مستقل به بازی‌ها بیاید.
 
مسلم اسکندر فیلابی: بازوبند پهلوانی را برعکس سنت پهلوانی که معمولاً شاه به بازوی همه می‌بست، برای من پست کردند و در مشهد برایم فرستادند که بعد برادر ایشان آمدند آنجا و رئیس تربیت بدنی خراسان – که آن موقع من مدیرکل تربیت بدنی دانشگاه مشهد بودم- از من خواستند که بروم آنجا و طی مراسمی آن را به بازو ببندم که گفتم نه. اگر قرار بود به بازوی من ببندند، باید همانجا طبق سنت می‌بستند، اما چون با پست آن را برای من فرستادند، همین برای من خیلی خیلی عالی و خوب است.
اعتراض و پافشاری جمهوری خلق چین باعث شد دولت کانادا چراغ سبز خود را نشان دهد و اعلام کند فقط جمهوری خلق چین را به رسمیت می‌شناسد و تایوان یا جمهوری چین را شناسایی نمی‌کند. البته مسئله‌ یک مشت گندم نیز در این امر بی‌تاثیر نبود. کانادا صادرکننده‌ گندم بود و چین خریدار بزرگ آن. تایوانی‌ها اخراج شدند. از این مشکلات سیاسی که بگذریم، بازی‌های المپیک بیست و یکم در مونترال یکی از زیباترین بازی‌های تاریخ المپیادها بود؛ با ستارگانی چون آلبرتو خوان تورنا اهل کوبا، نادیا کومانچی ستاره‌ ژیمناستیک رومانی که برای نخستین‌بار در تاریخ المپیک‌ها بالاترین امتیاز یعنی ده روی ده را گرفت. ستاره المپیک مونترآل در اواخر حکومت چاوشسکو، دیکتاتور کشورش از رومانی گریخت و به آمریکا رفت.
 
ایران به دلیل نمایندگی قاره آسیا در فوتبال واترپلو و چند ورزش دیگر بزرگ‌ترین کاروان ورزشی‌اش را مرکب از ۹۱ ورزشکار و همین شمار مربی و سرپرست و همراه به بازی‌های المپیک مونترال فرستاده بود. به دلیل رویدادهای انقلاب و سیاست جمهوری اسلامی ورزشکاران ایران در دو دوره‌ بعدی المپیک غایب بودند. زنان ایران هم از آن زمان تاکنون غایب‌ بودند؛ البته در چند دوره‌ اخیر چند بانوی باحجاب در رشته‌های انفرادی شرکت کرده‌اند که نمی‌توان آنها را نمایندگان کل ورزش زنان ایران دانست.
 
پرچمداران کاروان‌های ایران متعدد بودند.نخستین آنها مصطفی بهارمست، نماینده ورزش ارتش ایران، محمود نامجو، نصرت الله شاهمیر، ابوالفضل انوری، مسلم اسکندر فیلابی، حسن زاهدی، علیرضا سلیمانی، لیدا فریمان، امیر رضا خادم، آرش میراسماعیلی و هما حسینی بوده‌اند. یکی از پرچمداران سرشناس ایران که در بازی‌های المپیک مونترال، مونیخ و بازی‌های آسیای تهران ۱۹۷۴ پرچم ایران را در دست داشت، مسلم اسکندر فیلابی است که در سال ۱۹۴۴ در فیلاب قوچان متولد شده، بازوبند کشتی پهلوانی را به دست آورده، ۱۷ مدال طلا و نقره و برنز طی ده‌سال عضویت در تیم ملی کشتی آزاد ایران صاحب شده است.
 
در گفت‌وگویی ویژه با زمانه، مسلم اسکندر فیلابی از جریان پرچمداری‌اش در میدان‌های المپیک می‌گوید.
 
مسلم اسکندر فیلابی – از آن سال ها خیلی سال گذشته است، ولی سه برنامه در یادم هست. یکی بازی‌های آسیای تهران بود، یکی المپیک مونیخ و یکی هم المپیک مونترال که من پرچمدار بودم. المپیک مونیخ را هم از این حیث یادم هست که به تازگی فیلمی از آن دیدم، وگرنه آن هم یادم رفته بود.
 
چطور شد که شما را برای پرچمداری کاروان اعزامی ایران انتخاب کردند؟
 
من نمی‌دانم به چه دلیلی من را انتخاب کردند، ولی خب پهلوان ایران شدم و ۱۷ مدال طلا و نقره و برنز بین‌المللی گرفتم. بعد هم ده سال عضو تیم ملی ایران بودم؛ از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶. شاید به دلیل عنوان و سابقه‌ کاری کسی بوده که همواره در این مدت تیم ایران را در مسابقه‌های جهانی آسیایی یا مسابقه‌های بین‌المللی همراهی کرده است. من واقعاً نمی‌توانم از قول دیگران این حرف را عنوان کنم.
 
شما ده سال قهرمان ایران بودید. در کشتی پهلوانی هم قهرمان شدید و حتی گفته شده است بازوبند پهلوانی را از شادروان غلامرضا تختی گرفتید. اینطور نیست؟
 
آن زمان شادروان جهان پهلوان تختی نبود. این را خیلی‌ها به طور سمبولیک عنوان می‌کنند. به‌عنوان جانشین ایشان عنوان می‌کنند. من از ایشان نگرفتم. بازوبند پهلوانی را برعکس سنت پهلوانی که معمولاً شاه به بازوی همه می‌بست، برای من پست کردند و در مشهد برایم فرستادند که بعد برادر ایشان آمدند آنجا و رئیس تربیت بدنی خراسان – که آن موقع من مدیرکل تربیت بدنی دانشگاه مشهد بودم- از من خواستند که بروم آنجا و طی مراسمی آن را به بازو ببندم که گفتم نه. اگر قرار بود به بازوی من ببندند، باید همانجا طبق سنت می‌بستند، اما چون با پست آن را برای من فرستادند، همین برای من خیلی خیلی عالی و خوب است. شاید صلاحی بوده در مملکت یا برای خود من که به این ترتیب بازوبند به دست من برسد.
 
 
در بازی‌های المپیک مونترال ۱۹۷۶ ایران به دلیل نمایندگی قاره آسیا در فوتبال، واترپلو و چند ورزش دیگر بزرگ‌ترین کاروان تاریخی‌اش را مرکب از ۹۱ ورزشکار و همین شمار سرپرست و مربی به مونترال فرستاده بود. پنج دختر شمشیرباز ایران هم برای آخرین‌بار در بازی‌های المپیک در کنار دیگر ورزشکاران زن کشورهای جهان به مبارزه پرداختند، ولی در این بازی‌های المپیک نتیجه‌ خوبی به دست نیامد، غیر از یک مدال نقره و یک مدال برنز. شما یادتان هست که مشکل کاروان ایران چه بود؟ البته خود من هم به عنوان گزارشگر تلویزیون ملی ایران و روزنامه‌نگار روزنامه آیندگان در بازی‌های المپیک مونترآل حضور داشتم. آیا ورزشکاران ایران فکر می‌کردند که دیگر به قله رسیده‌اند و نیازی به درخشش بیشتر ندارند؟
 
واقعیت‌اش این نیست. هرکسی که در مسابقه‌ای شرکت می‌کند، آرزویش پیروزی است، ولی شما خوب می‌دانید که معمولاً مسئولان به‌عنوان آدم‌هایی که به انسان ها انگیزه بدهند و یا انگیزه بگیرند، خیلی خیلی مهم هستند.
 
 تیم کشتی ایران در بازی‌های المپیک مونیخ- نفر نخست مسلم اسکندر فیلابی
مثلاً من یادم هست وقتی آقای محمد خادم دبیر یا رئیس فدراسیون کشتی بود، کشتی‌گیرها از جان مایه می‌گذاشتند. چرا؟ چون آقای خادم عشق می‌ورزید به این ورزش. واقعاً علاقه‌مند بود که ورزشکارها بروند و موفق شوند و هرکاری هم از دستش برمی‌آمد برای آنها می‌کرد. خودمحوری در وجودش نبود. ارزش را در آن می‌دانست که وقتی یک ورزشکار می‌رود به میدان، به‌خصوص به میدان خارجی، او دارد فرهنگ و عظمت ایران را آنجا به جهان عرضه می‌کند.
 
من مثلاً وقتی در میدان‌های المپیک آسیایی پرچم شیر و خورشید نشان ایران را حمل می‌کردم، احساس می‌کردم تمام عظمت فرهنگ چندین هزارساله‌ ایران، تمام فرهنگ کرد و ترک و لر و بلوچ و ترکمن و فارس ایران در دستم هست. از مرز خراسان تا آذربایجان تا آبادان و سیستان و بلوچستان، آن قوم و ملت را پیش خودم حس می‌کردم و افتخارات تک تک مردم ایران را با خود حمل می‌کنم. برای همین آن روزها که چنین‌ کارهایی را عرضه می‌کردم برایم بسیار خاطره‌انگیز است.
 

در نتیجه ما سعی می‌کردیم که این‌ کارها را بکنیم، ولی متأسفانه بعضی از سرپرست‌ها وقتی به‌عنوان دست نشانده می‌آمدند، احساس می‌کردند که رئیس هستند. در صورتی که آقاجان ما ورزشکارها کارمند نبودیم که کسی بخواهد به ما ریاست کند. می‌آمدند به ما می‌گفتند آقا با چه کسی صحبت کن و با چه کسی صحبت نکن و این کار باعث می‌شد که ورزشکارها آن حس عرق ملی‌شان ضعیف شود و فکر کنند مثلاً اینجا رئیس و مرئوسی و این‌هاست. وقتی یک نفر شایسته وخوب در راس کارها باشد، باور کنید ورزشکار هم از جان مایه می‌گذارد.

 
چرا وقتی آقای خادم یا قراگزلو در کشتی بودند، چندین بارایرانی‌ها قهرمان جهان شدند و هیچ گاه ما در کشتی کمتر از سوم نشدیم. برای این که این‌ها دلسوز بودند. بعضی‌ها دلسوز نبودند و نمی‌دانستند چه کار می‌کنند. کار را به کسی می‌سپردند که نادان است و نمی‌داند.
 
شما اشاره کردید به وضعیت کشتی. می‌دانیم که کشتی پرافتخارترین ورزش ایران در بازی‌های المپیک و قهرمانی‌های جهان بوده است. الان وضعیت کشتی ایران را به‌ویژه بعد از انقلاب اسلامی چطور می‌بینید؟
 
من واقعاً آنقدر روی مسئله احاطه ندارم که بگویم الان این ورزش در چه وضعی هست. ما زمانی می‌توانیم ورزش‌‌مان را، کشتی‌مان را و یا سایر رشته‌ها را جلو ببریم که سنت توأم با علم شود و اگر ما علم را قاطی‌اش کنیم، آن موقع ما در تمام رشته‌ها موفق می‌شویم.
 
 
گفته‌های بدون تفسیر
 
علی دایی می‌گوید: «کسانی که پول مردم را غارت کرده‌اند، هنوز آزادند.» بازیکن و مربی پیشین تیم ملی، مربی کنونی باشگاه راه‌آهن، نامش در یکی از دادگاه‌های اختلاس برده شده و گفته‌ است قصد داشتند زمینی را به او بفروشند.
 
 علی دایی به خبرنگاران گفته است: «کلیه اختلاس‌گران از طرف آدم‌های شناخته‌شده حمایت می‌شوند. من در این مملکت سالم زندگی کرده‌ام. اگر تا الان کوچک‌ترین مشکلی از من پیدا کرده بودند، صدبار آویزانم کرده بودند. چرا تا الان به کسانی که دستور پرداخت این پول‌ها را داده‌اند و مردم هم آنها را می‌شناسند، کاری ندارند و نداشته‌اند. خیلی مسخره است آن فرد که پول مردم را خورده، در دادگاه اسم من را بیاورد. برخی دوست دارند با مطرح کردن این مسائل ذهن مردم را از اصل موضوع منحرف کنند.»