علی افشاری − نظر سنجی اخیر “شبکه خبر” در مورد مسئله هستهای پربازتاب و بحثانگیز بوده است. اهمیت این نظرسنجی در انعکاس برآیند دید کسانی بود که نظرشان را در مورد راه حل بحران هستهای ابراز کرده بودند. “شبکه خبر” که متعلق به “صدا و سیما” است، در سایت خود در روز ۱۳ تیر از مخاطبان سایت خواسته بود که بگویند “کدام شیوه را در قبال تحریم یکجانبه غرب ضد ایران ترجیح میدهند؟”
در نظر سنجی سه گزینهای “شبکه خبر”، ۶۳ درصد به توقف غنی سازی رأی دادهاند، ۱۹ درصد پاسخ دهندگان خواستار “اقدام تلافی جویانه ایران در بستن تنگه هرمز” شدهاند و ۱۸ درصد نیز گزینه “مقاومت در برابر تحریمهای یکجانبه برای حفظ حقوق هستهای” را انتخاب کردهاند.
البته تعداد شرکت کنندگان در این نظر سنجی و پراکنش جغرافیایی، جنسیتی، سنی و طبقاتی آنها مشخص نیست. اما نتایج آن که با دیدگاههای رسمی حکومت و ادعایش در مورد وجود حمایت گسترده مردمی از برنامه هستهای تعارض فاحش دارد، بازتابی قوی در رسانهها یافته است.
شبکه خبر: هک شده بودیم
پس از بالا گرفتن بحث پیرامون نتایج این نظرسنجی، شبکه خبر با صدور اعلامیهای مدعی گشت که سایت این شبکه از خارج از کشور هک شده و نتایج واقعی دستکاری شدهاند. اطهارات شبکه خبر به شرح زیر است:
«بر اساس گزارش روابط عمومی شبکه خبر، این نظر سنجی از تاریخ ۱۲ تیر روز دوشنبه ساعت ۸ صبح تا روز سهشنبه ۱۳ تیرماه ساعت ۱۳ در معرض دید عموم مردم قرار گرفت.
نتایج نظر سنجی که ۲۸ ساعت روی سایت رسمی شبکه خبر قرار گرفته بود به شرح زیراست:
* گزینه الف: چشم پوشی از غنی سازی در مقابل لغو تحریمها که ۲۴ درصد رای موافق را به خود اختصاص داده است.
* گزینه ب: اقدام تلافیجویانه ایران در بستن تنگه هرمز که ۳۸ درصد رای موافق را کسب کرده بود.
* گزینه ج: مقاومت در برابر تحریمهای یکجانبه برای حفظ حقوق هستهای که ۳۸ درصد به آن رای داده بودند.
اما از ساعت ۱۳ مورخ ۱۳/۴/۹۱ روز سهشنبه به مدت ۷ ساعت نظر سنجی در سایت شبکه خبر از طریق اکانت و مجازی خارج از کشور از جمله کشور انگلیس مورد حمله قرار گرفت و اعداد و گزینههای ب و ج به طور مهندسی شده به گزینه شماره الف انتقال پیدا میکرد».(منبع: خبرگزاری فارس)
“شبکه خبر” مستندات مربوط به هک شدن را منتشر نکرده است. در واکنش به تأثیر نتایج نظرسنجی ۱۳ تیر مجبور شدهاند این توضیح را بدهند تا ادعای حکومت توسط رسانههای خودش به چالش کشیده نشود و غفلتی را که کرده بودند، جبران کنند.
برنامه هستهای حکومت مورد پشتیبانی اکثریت مردم ایران نیست
این شبکه در خصوص نظر سنجی دیگری که در آن حدود ۸۹ درصد کاربران مخالف بستن تنگه هرمز شدند − نکتهای که همخوان است با پاسخ اکثریت کاربران در خصوص توقف عنی سازی − توضیحی نداده است.
نتایج اولیه اعلام شده نظر سنجی پیشگفته تأییدکننده دیدگاهی است که برخی از کنشگران سیاسی و اجتماعی ایران سالهاست بر آن تأکید میکنند: برنامه هستهای حکومت مورد پشتیبانی اکثریت مردم ایران نیست.
دیدگاهی که معتقد است احساسات ناسیونالیستی پشت سر ماجراجویی هستهای و یا حق غنی سازی اورانیوم است همخوان با سخن رسمی حکومت است. بخشی از مخالفان و نیروهای مستقل نیز این سخن را مطرح میسازند. قائلین به این دیدگاه تا کنون مستند و با اتکا بر حقایق سخن نگفتهاند. حکومت نیز فقط کارزار تبلیغاتی راه انداخته و هوادارانش را به راهپیماییهای نمایشی وا میدارد.
لزوم پایان دادن به ماجراجویی هستهای
اگر چه نمیتوان نتایج نظر سنجی “شبکه خبر” را با قطعیت به همه مردم ایران تعمیم داد، ولی با رصد کردن افکار عمومی و اتفاقاتی مانند این نظر سنجی، و با در نظر گرفتن نامعلومی ماهیت برنامه هستهای ایران و عدم شفافیت حکومت میتوان به این نتیجه رسید که احتمال حمایت اکثریت مردم از تعلیق غنی سازی بیشتر است. این دیدگاه به طور نسبی حامیان بیشتری در بین مخالفین و کنشگران سیاسی و مدنی ایران دارد.
نتایج نظر سنجی “شبکه خبر” و واکنش شتاب آلود حکومت برای تکذیب آن و جلوگیری از انعکاس نتایح آن، ظرفیت و تاثیرگذاری بالای اثبات دروغین بودن حمایت مردمی از برنامه هستهای را آشکار ساخت. هر تلاشی که بتواند زمینه را برای روشن شدن نظر واقعی افکار عمومی ایران نسبت به برنامه هستهای مساعد سازد، نقش مهمی در تطبیق برنامه هستهای با منافع ملی ایران خواهد داشت.
توقف موقت غنی سازی اورانیوم و پایانبخشی به ماجراجویی هستهای در بیانیههای جمع موسوم به مخالفان فعال جنگ مورد تاکید قرار گرفته است. همچپنین اصلاحطلبان و جمعی از فعالان سیاسی و مدنی داخل نیز در مقاطع مختلف آن را مطرح کردهاند.
اینک به نظر میرسد پیشنهاد میر حسین موسوی در به رفراندوم گذاشتن تداوم ویا توقف برنامه هستهای راهکاری مهم در مقطع کنونی برای تعیین نسبت افکار عمومی و برنامه هستهای دارد. حکومت پذیرای چنین پیشنهادی نیست. همهپرسیای در این مورد، به شرط سالم بودن و عدم تقلب، میتواند ابزار مهمی در تصمیم گیری پیرامون آینده برنامه هستهای باشد.
عظمتطلبی اتمی حکومت لطمات سنگینی بر پیکره اقتصادی کشور وارد ساخته و عواقبی به بار آورده است چون وخامت وضعیت معیشتی طبقه متوسط و اقشار آسیبپذیر، گسترش فقر و فساد، و فربه شدن بخش سیاه و زیر زمینی اقتصاد. این ماجراجویی باعث به هم خوردن توازن قوای نظامی و تسلیحاتی منطقه خاورمیانه به ضرر ایران شده و در کل به منافع ملی کشور آسیبهایی جدی رسانده است. شرط جلوگیری از تداوم این روند، متوقف کردن موقت غنی سازی اورانیوم است، یعنی متوقف کردن این فعالیت به قصد اعتماد سازی و تا زمان رسیدن به این هدف.
بر خلاف تبلیغات و تخطئه حکومت و همچنین نظر جریانهای غربستیز و مدافعان ایدئولوژیمحوری در سیاست خارجی، حامیان مصالحه هستهای از سر نگاه مثبت به غرب، خوش باوری به جامعه جهانی و یا وابستگی چنین نظری ندارند. بلکه آنها منفعت و نتیجه مثبتی در چالش هستهای نمیبینند.
منافع ملی و مصالح عمومی کشور
تحلیل بدون پیشداوری سود و زیان و در نظر گیری دستاوردها و هزینهها حکم به توقف غنی سازی اورانیوم میدهد. عقلانیت سیاسی و تقید به صرفه اقتصادی هیچ منفعتی در تداوم رویکرد تقابلی و ماجراجویی هستهای نمیبیند. احساسات ملیگرایانه در جایی نقش مثبت ایفا میکند که ارزشی روشن در تراز منافع ملی وحقوق سلب ناشدنی کشور به بار آورد.
قطعا ایران نیز به مانند همه کشور های دنیا باید بتواند از حق استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی برخوردار شود و منع ایران از دستیابی به حنگ افزار اتمی نیز باید تابع قاعدهای باشد که شامل همه و از جمله اسرائیل شود.
جایی که مرز بین استفاده صلح آمیز و نظامیگرانه روشن نیست، ستیزه جویی خارجی حکومت وبحرانسازی آن نیز مشخص است و مراجع رسمی و صاحب صلاحیت بینالمللی حق ایران در غنی سازی اورانیوم را پذیرفتهاند، باید با در نظر گرفتن منافع ملی و مصالح عمومی کشور به دور از برخوردهای احساسی عمل نمود، خواهان توقف مشروط و موقت غنی سازی شد و کشور ر ا از زیر بار سنگین تحریمهادر آورد. توقف موقت عنی سازی اورانبوم باید با تعلیق تحریمها از سوی بازیگران جهانی همراه شود.
پایبندی واقعی به منافع ملی مستلزم توقف هر گونه برخورد تهاجمی و متوهمانهای است که منافع و رفاه مردم را بازیچه مقاصد بلند پروازانه و خام خود قرار میدهد. بایستی در نظر گرفت که برنامه هستهای جمهوری اسلامی به شدت با معادلات قدرت و سیادتطلبی جهانی و منطقهای رژیم درآمیخته شده است. این سیادت طلبی که بیش از سه دهه است در قالب پیروزی اسلام بر کفر غرب و شرق، نهضت جهانی اسلام و اکنون گسترش بیداری اسلامی دنبال میشود، ضمن اینکه بر بنیادی سطحی نگرانه و مالیخولیایی استوار است، سرمایههای کشور را بر باد داده و امکان استفاده از فرصتهای مناسب در عرصه جهانی را سلب کرده است.
نتایج نظر سنجی “شبکه خبر” و واکنش شتاب آلود حکومت برای تکذیب آن و جلوگیری از انعکاس نتایح آن، ظرفیت و تاثیرگذاری بالای اثبات دروغین بودن حمایت مردمی از برنامه هستهای را آشکار ساخت. هر تلاشی که بتواند زمینه را برای روشن شدن نظر واقعی افکار عمومی ایران نسبت به برنامه هستهای مساعد سازد، نقش مهمی در تطبیق برنامه هستهای با منافع ملی ایران خواهد داشت.
حکومت هم مورد پشتیبانی اکثریت مردم ایران نیست.
کاربر مهمان / 08 July 2012
منافع ملی و مصالح عمومی کشور!! ؟.
اين قوم حجتيه حاکم , اين چيز ها را نمي فهمند .
فقط به فريب مردم و دنيا دست ميزنند تا جبب گشادشان را پر تر کنند.
کاربر مهمان / 08 July 2012
مرز استفاده ی صلح آمیز و نامی طلبانه کاملا روشن است زیرا استفاده ی صلح آمیز برای غنی سازی بیش از 20 درصد نیست هزینه ی غنی سازی برای مقاصد صلح آمیز کاملا روشن است به همین دلیل استفاده کننده ترجیح میدهد بجای غنی سازی آنرا بخرد هر روز مرکزی برای غنی سازی مخفیانه نمی سازد هر روز موشکهای دوربرد آزمایش نمی کند به سمت ساخت زیر دریائی نمی رود از راستی آزمائی نمی هراسد و ….
اما شما در مورد منافع ملی صحبت می کنید در حالی که اولین شرط منافع ملی نبود جمهوری اسلامی ست یعنی اولین حرکت مردم ایران قبل از هر چیز جایگزین کردن این حکومت با یک حکومت دموکراتیک است و متاسفانه چون هنوز به اصلاح طلبی و جمهوری اسلامی متوهم هستید علیرغم آنکه وجود این رژیم را در خلاف منافع ملی می بینید اما توهم شما هنوز از بیان سرنگونی این رژیم وحشت دارد . گریز از جنگ و حفظ منافع ملی هر دو در گروی سرنگونی جمهوری اسلامی ست استبداد و دیکتاتوری و تروریزم دولتی فساد اداری و … همه در خلاف منافع بین المللی و ملی ایران است به همین دلیل جمهوری اسلامی نه تنها یک خطر داخلی که یک خطر بالفعل برای جامعه ی جهانی و حقوق بشر است همانقدر حقوق انسانی در داخل را مورد تهدید قرار میدهد که از نظر بین المللی هم پشتیبان تروریزم سازمان یافته و حمایت از رژیمهای سرکوبگر استبدادی و دیکتاتوری است . با حضور و وجود جمهوری اسلامی خظر جنگ جهانی نیز مردم دنیا را تهدید می کند دخالت در جنگ داخلی در عراق و حمایت از ارتجاعی ترین جناح حاکم در بغداد برادری با سرهنگ قذافی بشار اسد و … دخالت در امور افغانستان . دخالت در جنگ بالکان , دخالت در امور آذربایجان ارمنستان ترکیه یمن پاکستان و … حتی روسیه هم در رابطه با داغستان و چچن در مجامع بین المللی باج میدهد تا در امور این مناطق خرابکاری نکند . و ….
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 08 July 2012
متاسفانه به نظر می رسد خواست دستیابی به فن آوری هسته ای برای ایران از حد یک جاه طلبی معقول فنی فراتر رفته و به بخشی از ایدئولوژی نظام اسلامی تبدیل شده است. در چنین شرایطی بعید به نظر می رسد که دولتمردان ایرانی، حتی در صورت میل باطنی، قادر باشند به راحتی با لغو تحریم ها در مقابل توقف ولو موقت غنی سازی موافقت کنند. پذیرش توقف غنی سازی خواه ناخواه ایران را وارد مرحله جدیدی از تعامل با جامعه جهانی خواهد کرد؛ همانگونه که اثر پذیرش قطعنامه 598 ایران انقلابی را وارد مرحله جدیدی از زندگی پس از انقلابش کرد. به هر حال گذشت زمان استراتژی ایران در این بازی را مشخص خواهد کرد
عمو صحرا / 08 July 2012
دام بسته شدن تنگه هرمز
خبر نتیجه نظر سنجی شبکه خبر وابسته به صدا و سیما علاوه بر واکنش رسانه های خارجی وتلویزیون جمهوری اسلامی واقعیت دیگری را متبادر به ذهن میکند وان اینکه گردانندگان دستگاه تبلغاتی جمهوری اسلامی اگاه و مسلط به حرفه خود نیستند زیرا پرسش شونده ها را کنجکاو نتائج غنی سازی اورانیوم میکند.
سالیان دراز تبلیغ شده است که با رسیدن به دستاوردهای اتمی ایران بسوی یک جامعه مترقی هدایت میشود وحال انکه چند سال است به غنی سازی اورانیوم دست یافته ایم ولی هنوز این دست اورد در حوزه کشاورزی بکار نگرفته شده است مثلا در پرتو دهی ببذ رگندم و حذف انزیم های بد میبایستی به تولید انبوه میرسیدیم که چنین نشده است ودر شش سال گذشته که دستیابی باین مهم میسر گردید پیشرفتی حاصل نشدهنوز بذر مناسب برای خاکهای مختلف کشور و شرائط اب و هوائی ان بکار گرفته نشده است برای روشن شده موضوع میتوانیم به سطح زیر کشت فرانسه که معادل سطح زیر کشت ایی ایران است مراجعه کرد که برداشت گندم ما در هکتار 700 کیلو تا 2 تن است و حال انکه فرانسه 9 تا 11 تن در هکتار برداشت دارد.
در حوزه پزشکی نیزکه رادیو دارو ها را در نیروگاه امیر اباد تهران تولید میکند و به اورانیوم غنی سازی شده 19و نیم درصدی نیاز دارد با اینکه با تمام شدن سوخت اتمی وارداتی این نیروگاه با شتاب دهنده های دیگر همچنان فعال است(مقاله اقای شیرزاد نماینده مجلس ششم و استاد فیزیک دانشگاه اصفهان در سایت شخصی ایشان) هنوز میله های سوخت تولید نشده است و به محصولات داروئی دیگر دست نیفتاده ایم و حال انکه کمبود دارو بخصوص با محدودیتهائی که امریکا برای صدور ان به ایران قائل شده است با سختی روبرو هستیم.
اما در کار زار هسته ای نفت ایران و مبادلات پولی هر دو در معرض تحریم محدود قرار گرفته ایم که راه و چاههای خرد برای دور زدن تحریم ها نیز به نتیجه لازم نرسیده است وتحریم متقابل کاری از پیش نبرده است و حالا مملکت دارد وارد فازی حطرناک میشود که عنوانش بستن تنگه هرمز است.
روزانه 17 ملیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور میکند و اقتصاد ونبض زندگی غرب بدان وابسته است بنابرین نمیتوان بهیچ عنوان مردم جهان را از منبع انرژی محروم کرد بعبارت دیگر امریکا از منابع نفتی خود و ونزوئلا و مکزیک نیاز مندیهای خود را تامین میکند و احتیاج کمی به نفت خاور میانه دارد ولی اروپا و شرق اسیا به منابع غنی نفت خلیج فارس نیاز دارند وادامه ضربان نبض اقتصادی و اجتماعی انان به ازادی گذر از ابراهه هرمز نیازدارد و بهمین خاطر حضور سنگین نیرو های نظامی را در اطراف این تنگه شاهد هستیم.
در صورت مین گذاری و وانسداد تنگه هرمز کشورهای ذینفع و یا دبیر کل سازمان ملل میتوانند موضوع را به شورای امنیت رجوع کنند و بعنوان بخطر انداختن امنیت جهانی ایرانرا مجازات کنند و این مهم میتواند با حمله نظامی امکان پذیر شود سابقه نشان داده است که کشورهای حمایت کننده ایران در مقاطع حساس منافع خود را ترجیح داده وعلیه ایران با قطعنامه های مختلف موافقت کرده اند و حد اکثر با اوانس گیری در نقاط دیگر جهان ایرا ن را تنها گذاشته اند.
در دو دهه اخیر امریکا نشان داده که در مواقع حساس نیازی به حمایت کشورهای دیگر ندارد وراسا اقدام میکند. حمله نظامی به گرانادا که حتی تحت الحمایه انگلیس بود و خانم تاچر همراه وهمسوی امریکای ریگان حرکت میکر د و بدون اطلاع انگلیس اجام داد بازهم تهاجم نظامی به پاناما را در یاد داریم که با دستگیری دیکتاتور قراداد منقضی شده اداره کانال را دوباره اعتبار بخشید. در این رابطه حمله هوائی به لیبی از پایگاههای امریکا در انگلیس زمان تاچر بیاد مانده است که اطلاع رسانی فرانسه به قذافی جان دیکتاتور را نجات بخشید و باز حمله مشترک بوش و بلر را بعراق از یاد نبرده ایم که با مخالفت شدید فرانسه و روسیه مواجه بود ولی بعدا قطعنامه لازم بدون مخالفت از شورای امنیت گذشت.
لازم بیاد اوری مجدد نیست که قطعنامه پرواز ممنوع بر فراز لیبی چه مسائلی را بدنبال داشت.
در جمع غرب با حمایت رسانه ای واهرم قدرت ونفوذ جهانی در اطراف تنگه هرمز و حتی در خود ابراهه حضور نظامی را به تماشای همگان اورده است.
در همین رابطه استدلال میشود که در صورت حمله نظامی به ایران چاههای نفتی بخش جنوبی خلیج فارس که د ر تیر رس موشکهای ایران قرار دارد ممکن است اسیب ببیند که استدلالی ضعیف و بی مایه است زیرا اولا اگر قرار باشد که منابع انرژی بلا استفاده شود دلیلی نیست که اجازه دهند کشور کوچکی همچنان به تهدیدات خود ادامه دهد ودر ثانی راهکارهای دیگر نظامی نیز همچنان محفوظ خواهد ماند.
خطر اینجاست که حکومت ایران هدایت سیاست مذاکره و مقابله با غرب را در اختیار سرداران سپاه که هم اکنون با سخنرانی و مصاحبه روزانه انرا تحت تاثیر قرار میدهند بگذارد . اینان نه دانش نظامی دارند و نه در بعد دیپلماسی صاحب اندیشه و تحصیلاتند و رجز خوانی انان بسود کشور و حتی حکومت نیست .
نویسنده این کامنت هیچگونه حقی را برای غرب برسمیت نمیشناسد ولی منطق زور را میفهمد و توصیه میکند که تهدید بستن تنگه هرمز از ابزار پیشنهادی حذف کنند چون مخاطرات ان بسیار و دست اورد ان صفر است.
جمهوری اسلامی باید در مذاکرات فشار نظامی و اطلاعاتی را بکنار نهد و از سایرمنابع که کم هم نیستند استفاده نماید و صحیح نیست که برای ادامه حکومت با سر نوشت مردم و جان خود بازی کند.
هم اکنون گروه فشار خارجی سعی میکند که از زبان مسئولان جمهوری اسلامی نا امن بودن راه مواصلات نفت را نا امن جلوه دهد وعده ای از سرداران سپاه و امنیتی و اطلاعاتی وارد شده به مجلس همین راه بصورت قطعنامه و طرح باقید دو فوریت فریاد میزنند وراه جنگ را باز میکنند بنظر وضع خطیری است که باید راههای مقابله با ان پیدا شود . غنی سازی را میشود طی شرائطی موکول باینده کرد وبن بست تحریم را شکست زیرا مسیری که از سوی جنگ طلبان خارجی وهمنوائی گروهی که دانسته ویا غافل در داخل با ان همنوائی میکنند راه بدون بازگشت وتاسف اور بسوی دوزخ وپشیمانیست.
کاربر مهمان / 08 July 2012
متاسفانه به نظر می رسد خواست دستیابی به فن آوری هسته ای برای ایران از حد یک جاه طلبی معقول فنی فراتر رفته و به بخشی از ایدئولوژی نظام اسلامی تبدیل شده است. در چنین شرایطی بعید به نظر می رسد که دولتمردان ایرانی، حتی در صورت میل باطنی، قادر باشند به راحتی با لغو تحریم ها در مقابل توقف ولو موقت غنی سازی موافقت کنند. پذیرش توقف غنی سازی خواه ناخواه ایران را وارد مرحله جدیدی از تعامل با جامعه جهانی خواهد کرد؛ همانگونه که اثر پذیرش قطعنامه 598 ایران انقلابی را وارد مرحله جدیدی از زندگی پس از انقلابش کرد. به هر حال گذشت زمان استراتژی ایران در این بازی را مشخص خواهد کرد
عمو صحرا / 08 July 2012
اينها که دم از بيماران سرطانی ميزند، چرا دارو و دوا را برای اين بيماری هولناک ارزان نمبکند و فقط بهانه ميکنند تا بمب اتم سازند؟
کشورهاي غربي ، سوخت اين راکتور را مدتها پيش متعهد شده بودند.
کاربر مهمان / 09 July 2012