مسعود عربشاهی یکی از مطرحترین نقاشان پیشگام و موثر در هنرهای تجسمی معاصر ایران و از جمله کسانی است که کارهایش را با جربان نقاشی سقاخانه تعریف میکنند.
مسعود عربشاهی در سال ۱۳۱۴ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۵ به هنرستان پسران تهران رفت. او درسال ۱۳۴۱ با یک اثر در سومین بینال تهران برنده جایزه شد و پس از آن در سال ۱۳۳۴ با دو اثر به چهارمین بینال تهران و بینال پاریس راه پیدا کرد.
در سالهای دهه ۱۳۵۰ نیز او به همراه گروهی به نام «گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان» از سردمداران هنرهای مفهومی در هنر معاصر ایران شناخته شد.
مسعود عربشاهی علاوه بر نقاشی و مجسمهسازی، در زمینه معماری داخلی نیز کار کرده است. او از دهه ۱۳۴۰ که به طور جدی کار نقاشی را دنبال کرد، به سمبلها و نشانهها در اساطیر کهن ایرانی و بینالنهرینی دلبسته شد.
عربشاهی از همان آغاز به دنبال ترکیببندیهای تازه بود و همچون دیگر نقاشانی که جریان نقاشی سقاخانه را ایجاد کردند، در پی آفرینش اثاری با درونمایههای سنتی و ایرانی با استفاده از شیوههای مدرن بود. با این همه عربشاهی تفاوت آشکاری با دیگر هنرمندان این جریان دارد. او از خط و هر گونه نشانههای آشکار مذهبی و سنتی در آثارش پرهیز میکند و از همین رو کارهایش انتزاعیتر و مفهومیتر مینمایند.
عربشاهی در همان سالها درباره فعالیتهای خود و هنرمندانی که مکتب نقاشی سقاخانه را بنیان گذاشتند، گفت: «نقاشان وابسته به شیوه سقاخانهای که من نیز یکی از آنها بودم، پایه کارشان را بر سنتها گذاشتند و گاه ایرانیبازی درمیآوردند. در صورتی که حالا به اعتقاد من کافی است که هنرمند ایرانی باشد تا کارش هم ایرانی از آب درآید. ولی آن موقع در برداشت از پشتوانهمان زیادهروی کردیم و از همه بدتر آنکه خط (نوشته) را در کارهایمان وارد کردیم، وقتی سر و کله خط پیدا میشود، رج زدن نیز به دنبال آن میآید و پس از مدتی کار به جایی میکشد که اگر خط را از کار برداری زمینه هیج است.»
عربشاهی معتقد است استفاده بیش از حد از سنت خطرناک است.
به این ترتیب، عربشاهی به دلیل نگاه خاصی که به تمدن قدیمی و فرهنگ سنتی ایرانی داشت، روش شخصی و متنوع خودش را پیش گرفت و به کارهایش عمق و وسعت بیشتری بخشید.
رویین پاکباز نویسنده و منتقد در باره آثار او نوشته است: « ۴۰ سال فعالیت خلاق مسعود عربشاهی جستوجوی یک هنرمند نوگرا در گستره تاریخ فرهنگهای کهن به ویژه فرهنگ ایرانی را نشان میدهد.»
دایرهها، مربعها، اعداد، خطوط عمودی و افقی و علائم ریاضی از نشانههای تصویری و تزئینی آثار او هستند که هر کدام از نقشهای جهان باستان گرفته شدهاند و راز و رمزی را در دل خود دارند
او به ویژه از هنر بابلیان، آشوریان و هخامنشیان در خلق آثارش الهام گرفته است.
جایزه اول در نمایشگاه بینالمللی موناکو در سال ۱۳۵۲، جایزه اول در نمایشگاه تهران به مناسبت روز مادر در سال ۱۳۵۲ و جایزه اول در مسابقه مجسمهسازی برای یکی از پارکهای جنوب تهران در سال ۱۳۵۳ از جمله جوایزی هستند که او تاکنون بهدست آورده است.
بیشتر آثار او در مجموعههای شخصی در ایران و آمریکا و موزه هنرهای معاصر تهران و موزه هنرهای معاصر کرمان نگهداری میشود.