نعیمه دوستدار-  شب که می‌شد، طاهره خانم اضطراب می‌گرفت. ترسش به خاطر کتک‌های‌گاه و بی‌گاه و بددهنی شوهرش نبود. می‌دانست شامش را که بخورد و بچه‌ها که بخوابند، می‌آید سراغش و خوش ندارد نه بشنود.‌‌

 
همان چند روز در ماه را که طاهره خانم عذر می‌آورد، با اخم و تخم تحمل می‌کرد. باقی شب‌ها، طاهره خانم، خسته و کوفته از کارهای خانه و سر و کله زدن با شش بچه، باید با شوهرش به رختخواب می‌رفت و شوهرش خوش نداشت حرفی درباره اینکه ممکن است دوباره حامله شود و اجازه قرص خوردن بشنود. طاهره خانم تنها شانسی که آورد این بود که خیلی زود در ۴۲سالگی یائسه شد.
 
سیاست‌های جمعیتی ایران هماهنگ و شفاف نیست. دستکم از زمان روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس دولت، هر از چند گاهی درباره این سیاست‌ها صحبت می‌شود و هربار هم حرف از تشویق به افزایش جمعیت است؛ سیاستی در جهت عکس سیاست‌ دولت‌های پیشین. از تاکید رئیس دولت بر مخالفت با کنترل جمعیت و استعماری دانستن شعارهای کنترل جمعیت تا ارائه مشوق برای افزایش جمعیت نظیر ارائه ناموفق هدیه یک میلیون تومانی به نوزادان تازه متولد شده و یارانه بیشتر برای خانواده‌های پرجمعیت تا تلاش برای حذف واحد درسی تنظیم خانواده و جایگزینی درسی با عنوان شکوه خانواده و… همه نمونه‌هایی از علاقه دولت به افزایش جمعیت‌ هستند؛ هرچند در داخل دولت هم مخالفانی وجود دارند که این شیوه را به صلاح کشور نمی‌دانند. از طرفی، تنظیم خانواده تنها برای کنترل جمعیت نیست، بلکه زمینه‌ساز سلامت جنسی و بالا برنده بهداشت باروری است. موضوع بهداشت باروری و تنظیم خانواده در ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه یک چالش زنانه هم هست؛ ‌ چالشی که به دلیل شانه خالی کردن مردان و حاکمیت نگاه مردسالار، سلامت و امنیت جنسی زنان را به خطر می‌اندازد.
 
باری که تنها بر دوش زنان سنگینی می‌کند
 
هرچند فرهنگ تنظیم خانواده پس از سال‌ها تبلیغ، حالا برای بسیاری از خانواده‌های ایرانی پذیرفته شده است و شرایط دشوار اقتصادی هم اجازه گسترده‌تر شدن خانواده‌ها را نمی‌دهد، اما مسئولیت تنظیم خانواده در عرف فرهنگی ایران، بیشتر بر دوش زنان است و مردان ایرانی کمتر مایل به مسئولیت‌پذیری در این زمینه‌اند.
 
هنجارهای اجتماعی جامعه ایران، تصمیم‌گیری درباره مسائل جنسی و باروری را بر عهده مرد می‌گذارد و بر این اساس، در جامعه‌ای که داشتن فرزند بیشتر هنوز برای بخش‌هایی از آن یک ارزش اجتماعی است و داشتن فرزند پسر تاکید می‌شود، صحبت از تنظیم خانواده نوعی نگرانی به حساب می‌آید

نکته مهمی که‌گاه فراموش می‌شود این است که تنظیم خانواده و پیشگیری از بارداری تنها به دلیل کنترل جمعیت نیست. در موارد بسیاری، پیشگیری از بارداری به معنای سلامت جنسی و باروری است و زنان را در مقابل خطرات و عوارض بارداری ناخواسته محافظت می‌کند.
 
آمارهای گوناگونی وجود دارد که بر اساس آن‌ها شمار زیادی از زنان به دلیل عوارض بارداری و زایمان از بین می‌روند. بسیاری از این مرگ و میر‌ها به دلیل بارداری‌هایی رخ می‌دهند که در شرایط نامناسب به زنان تحمیل شده‌اند؛ مثلاً در سن خیلی پایین یا خیلی بالا یا در شرایط فقر اقتصادی و آماده نبودن زن برای بارداری، مرگ و میر بیشتر اتفاق می‌افتد. همچنین، مادرانی که فاصله بین بارداری‌هایشان کمتر از سه سال است، به خصوص اگر تعداد فرزندانشان بیش از چهار نفر باشند، بیشتر در معرض خطر هستند.
کار‌شناسان معتقدند توجه به فاصله‌گذاری و سلامت باروری می‌تواند تا حد زیادی عوارض بارداری و مرگ و میر ناشی از آن را کم کند. این حقی است که در مورد بسیاری از زنان ایرانی به دلیل مشارکت نکردن مردان در پیشگیری از بارداری آنها زیر پا گذاشته می‌شود؛ در حالی که تنظیم زمان بارداری و جلوگیری از حاملگی‌های ناخواسته، این امکان را برای زنان به وجود می‌آورد که بتوانند برای بخش‌های دیگر زندگی‌شان نظیر تحصیل و اشتغال، آزادانه برنامه‌ریزی کنند.
 
تصمیم می‌گیرم اما مسئول نیستم
 
برنامه‌های تنظیم خانواده می‌کوشند تنظیم خانواده را مسئولیتی مشترک بین زن ومرد تعریف کنند، اما گزارش‌هایی که از متن جامعه ایران می‌رسد، نشان می‌دهد که هنوز بخش زیادی از مردان این مسئله را نپذیرفته‌اند و زنان نیز این موضوع را جزو حقوق خود به شمار نمی‌آورند. طبق فتواهای شرعی، هر نوع تصمیم‌گیری برای جلوگیری از بارداری و عقیم‌سازی در مورد زنان باید با رضایت شوهر باشد؛ هرچند خلاف آن نیازی به اجازه و رضایت زن ندارد.
 
هنجارهای اجتماعی جامعه ایران نیز تصمیم‌گیری درباره مسائل جنسی و باروری را بر عهده مرد می‌گذارد و بر این اساس، در جامعه‌ای که داشتن فرزند بیشتر هنوز برای بخش‌هایی از آن یک ارزش اجتماعی است و بر داشتن فرزند پسر تاکید می‌شود، صحبت از تنظیم خانواده نوعی نگرانی به حساب می‌آید. جامعه مردسالار آن را تهدیدی برای اقتدار مردانه به حساب می‌آورد و از سوی دیگر، نگران است زنان با دسترسی بیشتر به ابزارهای کنتزل باروری، از اختیار مردان خارج شوند.
 
در ایران، کم نیستند خانواده‌هایی که در آن‌ها هرنوع پیشگیری از بارداری به تصمیم مردان بستگی دارد و شیوه آن را مردان تعیین می‌کنند. مرضیه، زنی ۲۵ ساله از شهری کوچک در لرستان است که چهار فرزند دارد. او می‌گوید: “در ۱۷سالگی برای بار اول باردار شدم. شوهرم اجازه پیشگیری نمی‌داد و فقط گاهی خودش به روش طبیعی جلوگیری می‌کرد. سه تا بچه اولم دختر بودند و می‌گفت تا پسردار نشویم کافی نیست. خوشبختانه بچه آخرم پسر شد. بعد از آن یک حاملگی خارج از رحم داشتم که خیلی اذیت شدم. دکترم با شوهرم صحبت کرد که لوله‌هایش را ببندد، اما قبول نکرد. بالاخره دکتر راضی‌اش کرد که لوله‌هایم را ببندم، چون حاملگی بعدی ممکن بود باعث مرگم بشود. شوهرم رضایت داد، اما تهدیدم کرد که اگر باز بچه بخواهد زن می‌گیرد.”
 
راه‌‌هایی که مردان نمی‌روند
 
مردان در ایران حتی در زمانی که روش‌های پیشگیری از بارداری زنانه باشند، بر تصمیم‌گیری آن‌ها اثر می‌گذارند. بر اساس برخی پژوهش‌های انجام شده در ایران، میزان موفقیت روش‌های پیشگیری از بارداری زنانه نیز تا حد زیادی به حمایت همسران‌شان بستگی دارد.
 
نکته دیگر این است که تعداد روش‌هایی که کاملا به مردان مربوط می‌شوند محدود‌تر است و بیشتر مردان از انجام آن‌ها خودداری می‌کنند. تعدادی از مردان کاندوم را روشی محدود کننده می‌دانند و تعداد بیشتری هرگز حاضر نیستند به عمل وازکتومی (بستن لوله‌های انتقال اسپرم) تن بدهند چون آن را روشی برگشت‌ناپذیر می‌دانند و معتقدند با انجام آن قدرت جنسی‌‌شان از بین می‌رود. با وجود تبلیغات فراوانی که درباره این روش و بی‌اثر بودن آن بر توانایی جنسی انجام می‌شود، مردان همچنان آن را خطری برای میل جنسی خود به حساب می‌آورند. روش پیشگیری طبیعی هم به علت سهل‌انگاری مردان و عوامل بیولوژیک، از اساس مطمئن به حساب نمی‌آید.
 
تعدادی از مردان کاندوم را روشی محدود کننده می‌دانند و تعداد بیشتری هرگز حاضر نیستند به عمل وازکتومی (بستن لوله‌های انتقال اسپرم) تن بدهند چون آن را روشی برگشت‌ناپذیر می‌دانند و معتقدند با انجام آن قدرت جنسی‌شان از بین می‌رود 

صنم ۳۱ ساله است و چهارسال از ازدواجش می‌گذرد. قصد بچه‌دار شدن نداشته‌اند و شوهرش مخالف جدی بارداری او است. با این حال پیشگیری از بارداری، به نوعی وظیفه صنم شده است. او از آغاز رابطه زناشویی‌اش قرص ضد بارداری می‌خورد و این موضوع عوارضی هم برایش داشته است: “تا مدت‌ها قرصی که می‌خوردم به من نمی‌ساخت. ناراحتی معده پیدا کرده بودم و چاق می‌شدم. مدتی مجبور شدم از آی‌یودی استفاده کنم که آن هم باعث شد عفونت کنم.
 
مسئله این است که شوهرم حاضر نیست از کاندوم استفاده کند چون معتقد است کاندوم لذت جنسی‌اش را کم می‌کند. در عین حال ریسک بچه‌دار شدن را هم نمی‌پذیرد. من، هم با عوارض مصرف دارو و مشکلات دیگر روش‌های پیشگیری مواجه‌ام، هم از نظر روحی زیر فشارم. نگرانی از حاملگی باعث می‌شود رابطه جنسی برای من تبدیل به عذاب شود.” او یک سال است از قرصی استفاده می‌کند که با بدنش سازگاری دارد، اما همچان از عوارض مصرف طولانی قرص‌ها نگران است و می‌گوید: “دکتر‌ها اطمینان می‌دهند که این قرص‌ها ضرری برای حاملگی ندارد، اما زنان زیادی دیده‌ام که به دلیل مصرف طولانی قرص بعد‌ها مشکلات جدی پیدا کرده‌اند.”
 
پذیرفتن عواقب یک تصمیم
مشارکت مردان در بهداشت باروری چند جنبه دارد؛ از یک طرف، این موضوع نشانه میزان درک و پذیرش مرد نسبت به نیازهای جنسی و عقاید و باورهای زن درباره باروری در چارچوب خانواده است.
 
حاکمیت مردسالاری در روابط جنسی حتی تا آنجا پیش می‌رود که در صورت تمایل زن به بچه‌دار شدن، مردان یک‌طرفه این تمایل را نادیده می‌گیرند و اجازه باردار شدن را به زن نمی‌دهند. تینا، زن ۲۸ ساله‌ای است که شش سال از زندگی زناشویی‌اش می‌گذرد. همسر او به شکل‌های مختلف او را مجبور به جلوگیری از بارداری می‌کند. او می‌گوید: ‌ “من دلم می‌خواهد بچه داشته باشم، اما همسرم نمی‌گذارد. تهدیدم کرده که اگر حامله شوم باید بچه را سقط کنم. دوستانم به من توصیه می‌کنند که کلک بزنم و باردار شوم، اما من می‌دانم که حتی اگر این اتفاق تصادفی هم بیفتد، مرا مجبور به سقط می‌کند.”
 
مسئولیت پذیری مردان در زمینه بهداشت باروری باعث کنترل رفتارهای جنسی مرد و حفظ بهداشت روابط جنسی به شکل عام هم می‌شود. به این معنا که مشارکت مردان در حفظ بهداشت باروری، می‌تواند از انتقال انواع عفونت‌ها و بیماری‌های جنسی نیز پیشگیری کند. زنان زیادی به دلیل بی‌تعهدی مردان به حفظ بهداشت باروری، در معرض ابتلا و انتقال بیماری‌های جنسی قرار می‌گیرند در حالی که تنها کافی است مردان با استفاده از روش‌هایی ساده، شریک جنسی خود را از این بیماری‌ها مصون نگهدارند. سهم مردان در این زمینه پررنگ‌تر از زنان است تنها به این دلیل ساده که در کشوری مانند ایران، مردان بیش از زنان امکان برقراری رابطه آزاد جنسی را دارند و توجه به این موضوع یکی از شاخص‌های به رسمیت شناختن حقوق زنان در رابطه جنسی به شمار می‌آید.
 
حفظ سلامت جنسی زنان و محترم دانستن این حق برای آنان و حمایت از فعالیت‌های زنان برای بهداشت جنسی خود یکی محورهای اساسی برنامه‌هایی است که در تلاش‌اند میزان مشارکت مردان را در برنامه‌های مربوط به بهداشت باروری بالا ببرند. بالارفتن میزان مشارکت مردان در این برنامه‌ها باعث می‌شود زنان و مردان به مشورت و مذاکره درباره ضرورت‌های هر مرحله از حیات جنسی خود و تصمیم‌گیری منصفانه عادت کنند و تصمیم‌گیری درباره موضوعاتی مهم مانند زمان بچه‌دار شدن، تعداد فرزندان یا راه‌های پیشگیری از حاملگی، بر مبنای توافق زن و مرد و با آگاهی هر دوی آنان انجام شود و در ‌‌نهایت، به دلیل فرآیند تصمیم‌گیری مشترک، مردان نیز بر پیامدهای این تصمیم‌ها گردن بگذارند و مسئولیت‌های بعدی آن را بپذیرند.