مازیار مهدویفر – بسیاری از بیماران مبتلا به کمخونی به خصوص در مراحل ابتدایی ابتلا علامت خاصی ندارند، اما در بسیاری از بیماران نیز علائمی مانند رنگپریدگی، تنگی نفس ناشی از فعالیت و افزایش ضربان نبض شایع است.
علائمی دیگر مانند ریزش مو، احساس عمومی بیحالی و خستگی نیز در بیماران مبتلا به کمخونی دیده میشوند. معمولاً اگر کمخونی به تدریج ایجاد شود و پیشرفت کند، بدن انسان خود را با کمبود اکسیژن حاصل از آن وفق میدهد و تا زمانی که شدید نشود ممکن است علامت خاصی ایجاد نکند.
در هنگام شدت یافتن کمخونی علائمی مانند درد قفسه سینه، سرگیجه، حمله قلبی و حتی شوک هم دیده میشود. بعضی دیگر از نشانههای عمومی که میتواند ذهن پزشک را به سمت تشخیص یکی از انواع کمخونی سوق دهد عبارتند از: کاهش فشار خون، بیرنگ شدن و سرد شدن پوست بدن، تغییر رنگ مدفوع، بزرگ شدن طحال و حتی زردرنگ شدن پوست بدن. بیماران مبتلا به کمخونی فقر آهن ممکن است به صورت ویژه به علائم خاصی دچار شوند. کاهش اشتها به ویژه در کودکان، سردرد در ناحیه پیشانی، علاقه به خوردن بعضی مواد غیرخوراکی مثل خاک که در اصطلاح پزشکی به آن «پیکا» میگویند، ترک گوشه لبها و قاشقی شدن ناخنها از این دسته از عواملند که البته همه آنها به صورت همزمان بروز نمیکنند.
تشخیص
راه قطعی تشخیص کمخونی آزمایش شمارش سلولهای خونی است. این آزمایش ممکن است در زمان انجام تستهای روتین سالانه و یا با تجویز پزشک و به علت وجود علائم خاصی در بیمار انجام شود. سابقه خانوادگی، سابقه شخصی ابتلا به کمخونی، مصرف بعضی از داروها، ابتلا به بعضی از بیماریها، وقوع خونریزی به هر علتی و در کنار همه اینها وجود یک یا چند تا از علائم ذکر شده ممکن است پزشک را به انجام آزمایش کامل سلولهای خونی ترغیب کند. در صورت تشخیص اولیه کمخونی در این آزمایش پزشک میتواند با انجام آزمایشهای تکمیلی در جهت تشخیص علت اصلی بروز کمخونی گام بردارد.
درمان
درمان کمخونی ارتباط مستقیمی با عامل ایجاد کننده آن دارد. در حقیقت مهمترین عامل تعیینکننده در درمان کمخونی تشخیص دلیل ابتلا به آن است. در بعضی از موارد تشخیص بسیار مشکل است؛ مثلاً وقتی علت ابتلا به کمخونی وجود یک زخم خونریزی دهنده مزمن در دستگاه گوارش باشد. در چنین حالتی باید ابتدا زخم مربوطه تشخیص داده شود و درمان لازم برای آن در نظر گرفته شود.
ممکن است علت خونریزی و ابتلا به کمخونی وجود سرطان در ناحیه روده بزرگ باشد که در این حالت هم عمل جراحی و درمان سرطان مهمترین مرحله برای درمان کمخونی است. درمان در بعضی موارد نیز میتواند دارویی باشد. مثل کمخونی فقر آهن ناشی از سوء تغذیه و کمخونی ناشی از کمبود دریافت ویتامین ۱۲B و فولات که در همه این موارد تجویز و مصرف دارو و مواد مکمل غذایی حاوی این مواد گام اصلی در درمان کمخونی به شمار میآید.
پیشگیری
راه قطعی تشخیص کمخونی آزمایش شمارش سلولهای خونی است.
بعضی از اشکال رایج کمخونی به خصوص کمخونی ناشی از فقر آهن از طریق اتخاذ رژیم غذایی مناسب قابل پیشگیری هستند.
در کنار دریافت میزان مناسب آهن در رژیم غذایی رعایت بعضی نکات برای جذب بهتر آهن در بدن لازم است. مثلاً مصرف مواد غذایی مانند چای، قهوه، کاکائو، شیر، پنیر، زرده تخم مرغ و بعضی از داروها مانند آسپرین به همراه غذای حاوی آهن سبب کاهش جذب آهن میشود. در عوض مصرف ویتامین C جذب آهن موجود در سبزیجات و غلات یا همان آهن «غیرِ هم» را تا چهار برابر افزایش میدهد. به همین دلیل است که بسیاری از پزشکان به خصوص به افرادی که گیاهخوار هستند توصیه میکنند از موادی مانند کلم بروکلی، گوجه فرنگی و مرکبات که سرشار از ویتامین C هستند استفاده کنند.
آمار پراکندگی
برای بررسی درصد شیوع ابتلا به بیماریهای مختلف معمولاً آزمایشهای غربالگری انجام میشود. در مورد بعضی از بیماریها به علت وجود علائم خاص بالینی که باعث تشخیص بیماری در هنگام معاینه میشوند این کار آسان است، اما همانطور که گفته شد تشخیص قطعی کمخونی از طریق انجام آزمایش کامل سلولهای خونی صورت میگیرد. در بسیاری از کشورها اما امکان انجام این آزمایشها برای به دست آوردن آمار ابتلا وجود ندارد. این مشکل اما آمارهای ارائه شده به خصوص در کشورهای در حال توسعه را که با کمبود امکانات آزمایشگاهی روبهرو هستند با تردید مواجه میکند.
سازمان بهداشت جهانی در کشورهایی که امکان استفاده از آزمایشهایی به عنوان آزمایش غربالگری ندارند معاینه کف دست و تشخیص ابتلا از طریق مشاهده رنگپریدگی کف دست را به عنوان آزمایش جایگزین پیشنهاد داده است، اما این آزمایش بیشتر در مورد ابتلا به کمخونی شدید قابلیت تشخیص دارد و استفاده از آن سبب میشود موارد خفیف و متوسط ابتلا به کمخونی وارد آمار کشورهای مربوطه نشوند.
یکی از بزرگترین و گستردهترین آزمایشهای غربالگری که در فاصله سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۵ توسط سازمان بهداشت جهانی و با کمک تقریباً تمامی کشورهای دنیا انجام شد نشان میدهد که آمار ابتلا به کمخونی به صورت متوسط در کل جمعیت دنیا ۲۵ درصد است. بیشترین آمار ابتلا مربوط به آفریقا و جنوب آسیا و کمترین آن هم مربوط به آمریکای شمالی بود.
بر اساس این مطالعه بیشترین آمار ابتلا در کودکان سنین پیش دبستانی و خانمهای باردار و پس از آنها در خانمهای سنین باروری دیده میشوند. تا جایی که آمار ابتلا در کودکان زیر هفت سال کل دنیا به صورت میانگین حدود ۵۰ درصد است. نگاهی به آمار ارائه شده در این مطالعه که مربوط به کشور ایران است نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد از کودکان زیر هفت سال ، ۳۰ درصد از خانمهای سنین باروری و ۴۰ درصد از خانمهای باردار در ایران مبتلا به کمخونی هستند. این آمارها نشان میدهد مسئله کمخونی یکی از مشکلات حاد بهداشتی سلامت در جامعه امروز ایران است و نیاز به توجه ویژه دارد.
با تشکر از مازیار و زمانه
برای اطلاع کاربران شاید میبایستی یاداوری شود که کم خونی به خودی خود یک بیماری نیست بلکه خود میتواند نشانه و علامت طیف وسیعی از بیماری های دیگر باشد. گرچه در متن مقاله به برخی موارد اشاره شده که این موضوع را تا حدودی مشخص میکند اما اشاره مجدد هم چندان بی مورد نیست.
عموما کم خونی میتواند به دلیل تولید نشدن یا احتلال در تولید گولبولهای قرمز خون در مغز استخوان باشد که خود میتواند منشاء سوء تغذیه و یا انگلی و یا باکتریایی ویا خونریزی ویا دارویی و یا سرطانی داشته باشد. مثلا در اثر کمبود اهن و یا برخی ویتامین ها تولید گولبولهای قرمز خون در مغز استخوان دجار اختلال میشود و در کمتر از چند هفته یا یکی دوماه علایم کم خونی ظاهر میشوند. به محض اینکه اهن و یا ویتامینهای لازم به بدن برسد ساخت و تولید گولبولها به حاالت عادی برمیگردد و علایم و عوارض هم رفته رفته از بین میروند. اما در مواردی که مواد شیمیایی مثل انتی بیوتیکها ویا داروهای دیگر موجب کم خونی باشند شاید بازیابی و بهبود پس از قطع مصرف انها کمی طولانی تر باشد. در مواردی که شخص دچار خونریزی میشود هم اگر ازدست دادن خون ناگهان و به مقدار قابل توجهی باشد بازیاب و بهبود میتواند سریع یا طولانی باشد. اگر کمبود اهن هم مزید بر علت شود مسلما بهبود طولانی تر خواهد شد مگر اینکه با تجویز و مصرف اهن مشکل برطرف شود. همچنین کم خونی میتواند به دلیل انگل های خونی نظیر مالاریا باشد. برخی کرمهای انگلی هم میتوانند با مکیدن خون از دیواره روده موجب کم خونی شوند. هم چنین سرطانی شدن سلولهای پایه یا بنیادی در مغز استخوان میتواند به کم خونی همراه با سرطان مغز استخوان باشد ازانجا که این سلولهای مغز استخوان دایمن در حال تقسیم شدن هستند در مجاورت داروها و یا دیگر مواد شیمیایی گاهگاهی درجامیزنند و هی تقسیم میشوند بدون اینکه بالغ شوند. انوقت مغز استنوان و سس خون از این سلولهای نابالغ سرطانی پر میشوند و شخص علایم کم خونی را نشان میدهد.
امیدوارم که توضیح مفید بوده باشد
کاربر مهمان / 24 May 2012
من از اول عمر تا بحال هم کم خون بودم هم فقر آهن داشتم و دارم. دکترها هم راستش هرگز مرا جدی نگرفتند. همین چند هفته پیش بعلت بیحالی و سستی بیش از حد نزد دکترم رفتم به من گفت ای بابا ! شما نمی دانید مردم با چه بیماریهایی نزد من می آیند!!! این که چیزی نیست!! هیچ دارویی هم به من نداد…. می دانم شکر خدا این بیماری کشنده ای نیست ولی حسابش را بکنید حتی جارو کردن خانه برای شما کار بسیار عظیمی می شود برای خرید کردن نا ندارید سر کار چشمانتان روی هم می افتد و رییس تان مدام چشم غره می رود….
کاربر مهمان / 24 May 2012
تمام این نشانه هارو دارم.همیشه خسته و بیحال و دوست دارم دراز بکشم ناخنام ناهموار شده دست و پام یخ میکنه بلند میشم کمر درد میگیرم.میشه از استمنا باشه؟
کاربر مهمان / 25 May 2012
به کاربر مهمان روز جمعه
هرگز نمیتواند از استمناء باشد. استمناء هیچ ربطی به کم خونی ندارد. خیلی هم برای بدن خوب است. دلیل اینکه شما اینطور فکر میکنید برای اینست که در هر سوراخ بدن ایرانی ها یک اخوند نشسته و برای کنترل بدن افراد از رووش هایی نظیر ایجاد شک و تردید و ترس استفاده میکنند. برای بیرون کردن اخوند از بدن خود بایستی شجاع باشیم و رفته رفته بدن خود را سم-زدایی کنیم. سرانجام به جایی میرسیم که دیگر جادو-جمبل اخوند به ما کارگر نیست و دروغ های این مفت خور ها را باور نمیکنیم.
شما به احتمال فراوان از کمبود اهن یا ویتامین های ب رنج میبرید. با خوردن جند تا سیخ جگر در هر هفته میتوانید این کمبود ها را جبران کنید. اگر جواب نداد حتما به پزشکی مراجعه کنید تا خون شما را ازمایش کند. بعد مغلوم خواهد شد که ایا شما واقعا کم خون هستید یا افسرده. اما استمناء روزانه را از یاد نبرید که رمز جوانی و شادابی است. هرکس به شما چیز دیگری بگوید دروغ میگوید چون نمی خواهد شما مقلدش نباشید. دلیل اینکه این همه مرجع تقلید و اخوند و روضه خوان و تعزیه گزار و نوحه خوان و اذان گو و چاووش و آمر به معروف و ناهی از منکر و رمل انداز و نمدمال و غیره داریم برای اینست که ما ایرانی ها نمی خواهیم خودمان برای زندگی مان تصمیم بگیریم. هی میرویم از اخوندها میپرسیم که این کار را بکنم یا نه؟ خوب انها هم خود را در موقعیت مرجع تقلید قرار میدهند و شک را ایجاد میکنند و می شود همین که هست. بند بگسل باش ازاد ای پسر چند باشی بند این اخوند …؟
خوبش را بردار و بقیه را بگذار
کاربر مهمان / 26 May 2012