نعیمه دوستدار – مهرانگیز منوچهریان، حقوقدان، موسیقیدان، سیاستمدار، نخستین سناتور زن در ایران و نویسنده کتاب “انتقاد به قانون اساسی ایران از منظر حقوق زنان”، ۳٠ مارس ۱۹۶۸ میلادی مصادف با ۱۱ فروردین ۱۳۴۷ هجری شمسی، اولین جایزه جهانی صلح حقوق بشر سازمان ملل متحد را دریافت کرد.
۴۴ سال بعد، ۱۵ زن ایرانی، در تاریخ۳٠ مارس ۲۰۱۲ (۱۱ فروردین ماه) تولد تشکلی سیاسی را اعلام کردهاند که اتحاد زنان ایران برای دموکراسی (آزاد) نام گرفته است. میترا آریان، ویکتوریا آزاد، عصمت بهرامی، بهیه جیلانی، طیبه حسینی، فریبا داوودی مهاجر، سحر دیناروند، مهین شکراللهپور، رویا طلوعی، رویا عراقی، مهوش علاسوندی، فرحناز عمادی، شکوفه قبادی، بهار ملوان نارنجی و مریم موذنزاده اعضای موسس این تشکل هستند که با شعار “نیمی از عرصه سیاسی سهم ما و حق ماست”، فعالیت خود را شروع کردهاند. همزمان با آغاز فعالیت این تشکل، با رویا طلوعی، کنشگر حقوق زنان و از موسسان انجمن زنان کرد مدافع صلح و حقوق بشر، درباره انگیزههای شروع این فعالیت گفتوگو کردهایم.
چرا از بین شکلهای مختلف فعالیت مدنی، ایجاد یک تشکل سیاسی را انتخاب کردید؟
رویا طلوعی- البته این تشکل، حزب نیست. ما با دوستان خیلی بحث داشتیم درباره اینکه چه هستیم. الان نمیتوانیم خودمان را حزب یا سازمان سیاسی بنامیم، هرچند شاید در سالهای آینده به این نتیجه برسیم که در قالب یک تشکل سیاسی زنان فعالیت کنیم. الان تشکلی هستیم که در آن تعدادی از زنان، از گروههای سیاسی مختلف و با ایدههای مستقل دور هم جمع شدهاند و براین باورند که ۵۰ درصد از عرصه سیاسی حق زنان است و باید این حق را بگیرند.
شرایط ایران هم بسیار حساس است و ما نمیخواهیم شرایط انقلاب ۵۷ تکرار شود، ما معتقدیم زنان هم باید در تغییرات پیش رو نقش داشته باشند و برای تمرکز روی این اهداف، اقدام به تشکیل اتحاد زنان ایران برای دموکراسی کردیم
ما معتقدیم تا زنان به صورت جدی در عرصه سیاسی حضور نداشته باشند و در قدرت سیاسی نقش و سهم نداشته باشند، نمیتوانند تغییرات لازم را به نفع زنان انجام دهند. بنابراین نباید ترسید از اینکه متهم شویم به قدرتطلبی و اینکه مطرح شود چرا زنان دنبال قدرت هستند. مسئله این است که ما باید توان تغییر به دست خودمان را داشته باشیم.
چرا در انجام یک فعالیت مدنی، دست به تفکیک جنسیتی زدید؟ آیا لزومی دارد که تشکلهای مدنی و سیاسی، زنانه و مردانه باشند؟
ما درباره این مسئله با بسیاری صحبت کردیم. ایده اولیه این تشکل توسط خانم میترا آرین، عضو جوان تشکل مطرح شد. با او برخوردهایی شد به خصوص از طرف مردان که چرا شما زنها خودتان را جدا میکنید؟ اما هیچکدام نگفتند چرا در احزاب سیاسی که به وسیله مردان تاسیس میشود، زنان نمیتوانند تا ردههای بالا بروند، مگر اینکه وابستگیهای خانوادگی داشته باشند یا از موقعیتهای خاص دیگر استفاده کنند که البته بازهم در نهایت زیردست مردان میمانند.
نمونه این مسئله در احزاب کرد هم دیده میشود که اتحادیههایی در داخل حزب برای زنان تاسیس میکنند، ولی مثلاً اتحادیه مردان فلان حزب وجود ندارد. در واقع در احزاب نوعی جداسازی انجام شده است. هدف ما جداسازی نیست، بلکه نشان دادن توانایی زنان است. شرایط ایران هم بسیار حساس است و ما نمیخواهیم شرایط انقلاب ۵۷ تکرار شود. معتقدیم زنان هم باید در تغییرات پیش رو نقش داشته باشند و برای تمرکز روی این اهداف، اقدام به تشکیل اتحاد زنان ایران برای دموکراسی کردیم.
با توجه به اینکه امکان فعالیت مستقیم در ایران را ندارید، چطور میخواهید خواستههایی را که در مرامنامه این تشکل مشخص کردهاید، پیگیری کنید؟ ابزارتان برای تحقق این خواستهها چیست؟
اینکه ما میتوانستیم در داخل موثرتر باشیم دلیل بر توقف نمیشود. تاکنون، فعالان مدنی در هر زمینهای که فعالیت کردهاند، انگ براندازی خوردهاند و مدام باید توضیح میدادند که ما سیاسی نیستیم. در واقع، شکستن ترس از عرصههای سیاسی و تهدیدها خیلی مهم است. رساندن این پیام که زنان به شکل مستقیم جلو بیایند و حق ۵۰ درصدیشان را در مشارکت سیاسی بخواهند و ملکه ساختن این شعار برای زنان، خود کار سخت و مهمی است. البته باید کارهای دیگری هم کرد و فعالیتهای دیگری هم داشت.
در حال حاضر، یکی از بزرگترین مسایل ما توانمندسازی زنان است. در این راه میخواهیم با سازمانهایی که دورههای مختلف آموزشی دارند هماهنگی کنیم و زنان عضو را به این دورهها بفرستیم تا توانمند شوند. در داخل ایران هم البته ارتباطهایی داریم و بدون ارتباط هم نخواهیم ماند. باید در مسائل مختلف موضعگیری کنیم. کنفرانسها و تجمعاتی را برای آینده در نظر داریم و امیدواریم فضا آنقدر باز شود که در داخل کشور هم دفتر و شعبه داشته باشیم.
شکستن ترس از عرصههای سیاسی و تهدیدها خیلی مهم است. رساندن این پیام که زنان به شکل مستقیم جلو بیایند و حق ۵۰ درصدیشان را در مشارکت سیاسی بخواهند و ملکه ساختن این شعار برای زنان، خودش کار سخت و مهمی است
الان در حال تکمیل اساسنامهایم و به زودی بخشی از برنامههایمان را شروع خواهیم کرد. مثلاً در حال حاضر یکی از اعضای ما، خانم داوودی مهاجر، ایدهای دارد با عنوان کمپین انتخابات آزاد. عقیدهشان این است که اگر یک عده در خارج کشور جمع شوند و در قالب کنگرهها و نشستهای مختلف ملی، از بالا به پایین برای مردم تصمیم بگیرند، موفقیتآمیز نخواهد بود، مگر اینکه ایده و خواست انتخابات آزاد را به شکل کمپینی به میان مردم ببریم. ما از این ایده خوشمان آمد. میخواهیم رویش کار کنیم و به شکل عملی در بیاوریم. کنشگرانش را پیدا کنیم و آن را در سطح جامعه وسعت ببخشیم. در حال حاضر هم همین که بتوانیم شعارمان را ملکه ذهن زنان کنیم، خیلی کار کردهایم. البته در همین حد باقی نمیمانیم.
شما گروه هدفتان را زنان معرفی کردهاید. شکل ارتباط مردم با این گروه چگونه خواهد بود؟
تا زمانی که در خارج کشور باشیم وسیله ارتباطی ما همین رسانهها و فضاهای مجازی خواهد بود.
برخورد تشکلهای سیاسی دیگر که به عبارتی مردانه هستند، با اعلام موجودیت شما چطور بود؟
ما مایل به همکاری با بقیه تشکلها هستیم و پس از اعلام حضور، در کنفرانس واشنگتن که به شکل رسمی برگزار شد، به طور رسمی حضور داشتیم و نماینده ما در آن نشست شرکت کرد. از این به بعد هم دیدار با گروههای مختلف در برنامهمان خواهد بود. ما در ضدیت با گروههای دیگر قرار نداریم، اما میخواهیم مستقل باشیم و این پیام را به زنان احزاب دیگر هم برسانیم که زنان باید نصف قدرت سیاسی را در همه جا و در احزاب به دست داشته باشند. البته پذیرش این مسئله آسان نخواهد بود و مقاومتهایی صورت خواهد گرفت، ولی باید راه سومی پیدا کرد. ما زنان باید به شیوههای خودمان این پیام را برسانیم و برای ارتقای سیاسی زنان در احزاب دیگر تلاش کنیم.
در بین اعضای این تشکل، تنوع حضور زنان گروههای سنی مختلف و گروههای متفاوت سیاسی مشخص است. ملاک شما برای دعوت از این افراد چه بوده است؟
همانطور که گفتم، نخست یکی از دوستان این ایده را با من مطرح کرد. من پیگیری کردم و آن را با خانم ویکتوریا آزاد که سالها در عرصههای مختلف فعال بوده و با گروههای مختلف کار کرده است در میان گذاشتم. ایشان هم پسندید و به طور مشترک با فعالان حقوق زنان صحبت کردیم و نظراتشان را خواستیم. به عنوان مثال تماس گرفتیم با خانم مهرانگیز کار، پروین اردلان، نیره توحیدی، پروین بختیارنژاد، رضوان مقدم و… که آیا با ما خواهید بود یا آیا حمایت خواهید کرد و اگر هم نخواهید بود، آیا ما را راهنمایی خواهید کرد و پیشنهادی خواهید داد؟
بعضیها اعلام کردند در کنار ما خواهند ماند. برخی هم تصمیم گرفتند در مرکز جریان باشند. ۱۵ نفر از ما تصمیم گرفتیم در مرکز باقی بمانیم و از چیزی نترسیم. معمولاً یک عده جلو میروند، ممکن است شکست بخورند یا پیروز شوند. ما ۱۵ نفر تصمیم گرفتیم پیه همه چیز را به تنمان بمالیم. از همه رنگ هم هستیم. از گروههای مختلف سیاسی و فکری. از خود من که مستقل هستم، اما از نظر فکری جمهوریخواهم، تا اعضای احزاب سیاسی. در نهایت در مرامنامه این تشکل هم نوشتیم که ما چیزی را برای مردم تعیین نمیکنیم و تنها تاکیدمان بر مشارکت ۵۰ درصدی زنان در قدرت است. تنوع سنی هم در بین اعضا وجود دارد، چون ما با افراد مختلف تماس گرفتیم و افرادی که حاضر به همکاری شدند از همه گروهها بودند.
دیگران چطور میتوانند به شما بپیوندند و همکاری کنند؟
اساسنامه ما به زودی تکمیل خواهد شد. تا اینجا که پیش رفتهایم، نمیخواهیم در حد چند چهره و نام مشخص کار کنیم. میخواهیم برای زنان کار کنیم و هر زن ایرانی که میخواهد بیاید جلو و در این عرصه کار کند، میتواند بیاید. تنها نکته این است که ما میخواهیم برای سکولاریسم و دموکراسی کار کنیم و اگر مثلاً بانویی مذهبی و معتقد میخواهد به ما بپیوندد، باید اول تکلیفش را با این دو موضوع روشن کند.
اتحاد زنان برای دموکراسی به کجا وابسته است و قرار است چگونه اداره شود؟
این موضوع هم بحث عمیق و جدیای در میان ماست. در آمریکا تشکلهای مختلف وجود دارند و در انتهای سایتشان نوشته میشود که از کجا پول میگیرند و از کجا حمایت میشوند. ما تصمیم گرفتیم و در مرامنامهمان هم تصریح کردیم که به هیچ دولت، حزب، گروه و دستهای متکی نخواهیم بود.
در عین حال کار و فعالیت هم هزینههایی میخواهد که باید ببینیم چطور میتوانیم درکار با سازمانهای غیر دولتی، و اجرای پروژههای مشترک، همکاری داشته باشیم. در حال حاضر اما نه بودجهای از جایی دریافت کردهایم و نه طرح و برنامهای دادهایم. در این زمینه بسیار محتاط خواهیم بود، چون برایمان خیلی مهم است که استقلالمان را حفط کنیم و حتی اگر مجبور شویم از جیب خودمان هزینه کنیم ولی وابسته نباشیم، این روش را ترجیح میدهیم. ما بر غیردولتی بودن آن خیلی تاکید داریم.
گروههای مختلف زنان باید در نظر بگیرند که ما همه میتوانیم با هم کار کنیم. مهم نیست که هرکدام عضو کدام گروه هستیم. یادمان باشد که ما همه زنان ایرانی هستیم. کارهای زیادی برای انجام دادن داریم و زمینههای مشترک زیاد است. انرژیهای فردی و گروهیمان را باید برای این بگذاریم تا نگذاریم تضییع حقوق زنان مثل آنچه در سال ۵۷ پیش آمد، اتفاق بیفتد.
زیرنویس:
عکس: نیکاهنگ کوثر، سایت خودنویس
با سپاس فراوان از کارگزاران رادیو زمانه
شما نقش بزرگی در تغییر فرهنگ ایرانی ایفا می کنید. بسیار سپاس گذارم از توجه شما به امور زنان.
ضمن عرض تبریک به خانم رویا طلوعی و همکاران ایشان، خواستم بدانم چگونه ممکن است با ایشان تماس برقرار کرد؟ آیا ممکن است بتوانم با ایشان تماس تلفنی داشته باشم؟
با تشکر
مرجان / 10 April 2012
این خبر خوبی است ولی باید دید ایا این تشکل دمکرات هست و یا نه ؟ تشکل مردان و یازنان بخودی خود دمکرات نمی شود .
زیر ا تشکلات زنان مانند سازمان زنان ایرانی در انتاریو در تورنتو داشته ایم که خانم سرلت از 1989 که این جریان را تاسیس کردند تا سال 2009 رئیس آن بودند . ( ممکن است یکی دو سالی سالها کم و زیاد شده باشد ) . البته این تشکل جز یی از سرمایه های جامعه ایرانی در کانادا هست و زحمات ایشان و بقیه نباید فراموش شود ولی ریاست طولانی با دمکراسی چندان همخوانی ندارد
2- سازمان مجاهدین نیز در دو دهه گذشته خانم مریم رجوی نفر دوم و در غیاب همسرشان نفر اول این جریان بعد از 2003 و اشغال عراق هستند .
3- در کشورهای غربی دمکرات مانند کانادا خانمها همچنان در سیاست و مدیریت بخش خصوصی و دولتی نسبت به مردها درصد پایین تری از مشارکت را دارند .
به عنوان مثال د رحلقه اصلی دولت محافظه کار زنی دیده نمی شود . در حلقه اپوزیسیون حزب سوسیال دمکرات دو تا زن کانداید در انتخاب رهبری در 23 مارس در دور اول و دوم حذف شدند.
بنظر می اید نباید منطقه را کم اهمیت جلو ه داد . اسکاندویناوی بافت یکسانی با اروپای غربی ندارد . انها هم با کانادا و امریکا تفاوت ها ی قابل ملاحظه ای دارند .
درهر حال برایشان ارزوی موفقیت می کنم
سعید سلطانپور / 11 April 2012
چنین نگاهی به وضعیت زنان در مبارزه بسیار انتزاعی و علی رغم ظاهر آن بسیار عقب مانده است ، بقول زنده یاد مادرم ” شیر که از بیشه در میاد دیگر نر و ماده ندارد ” من خودم طرفدار سهمیه بندی مسئولیت ها بوده و هستم اما لوس کردن آن تا این حد نه تنها به ارزش و منزلت این ایده لطمه می زند بلکه ابزاری میشود در دست عده ای برای شوخی گرفتن آن . شما اگر سهمی در سیاست می خواهید باید در غالب همین سازمانهای موجود و یا سازمانهایی که در اینده بوجود خواهد آمد دنبال کنید . بنظر من اگر همین تشکل را با همین محتوا ترکیبی کنید بطوریکه هر کس که اعتقاد به مشارکت 50 درصدی دارد بتواند عضو آن شود تاثیر ی بمراتب بیشتر و موثرتر خواهد داشت .
کاربر مهمان آشنا / 12 April 2012
خانم جان اون وقت این پنجاه درصد رو از کجا می آورید پر کنید؟ چرا اینقدر از واقعیات جامعه دورید؟ زنهای ایرانی حتی اخبار روز رو هم پیگیری نمی کنند . بیشترین دغدغه شان هم در روز گرفتن نوبت از جراح زیبایی و رنگ آمیزی صورت جلوی میز توالت(شما که فمینیست هم هستید تحقیق کنید چند ساعت از وقت زنان ایرانی در روز جلوی میز توالتشان می گذره!!!) و چشم و هم چشمی با زنهای دیگه است!حتی زنهای دارای مدرک دکترا ! شما واقعا هیچ شناختی از جامعه ایران ندارید و معلوم نیست دارید برای کجا نسخه می پیچید. هر چند که در همان کشورهای غربی هم چنین چیزی رخ نداده و زنها کمتر از مردها جذب حرفه سیاست می شوند. من با بیست الی سی درصد آن هم در جامعه ای پیشرفته موافقم نه در جامعه عقب مانده ایران که یکی از دلایلی که زنها رو به ادامه تحصیلات تا دکترا تشویق می کنه بی شوهریه و بعد هم پز دادن به در و همسایه و چشم پری و فی فی رو از حسادت در آوردن!!!!!!! زنهای ایرانی بر عکس تحصیلاتشون به شدت از نظر فرهنگی و فکری عقب افتاده اند وگرنه ده درصد جراحی های پلاستیک ایران رو عمل های زیبایی زنان شامل نمی شد!!!!
وحید / 14 April 2012
با سپاس از زنان شجاع و آزادی خواه ایران زمین.
امید است با تلاشهای شما عزیزان آزادی و دموکراسی در ایران بر پا و جاودانه گردد.
پیروز باشید.
اکبر کریمیان
اکبر کریمیان / 23 April 2012