نعیمه دوستدار – احزاب ایران، اصلاح‌طلب یا غیر اصلاح‌طلب، کارنامه پرباری از نظر حضور زنان ندارند. بیشتر آن‌ها در زمان تاسیس از اساس این بخش از جامعه را نادیده گرفته‌اند و اعضای اصلی و موسسان آن‌ها مردان بوده‌اند. با این حال، در برخی احزاب اصلاح‌طلب، زنانی توانسته‌اند نام خود را جزو اعضای اثرگذار حزب ثبت کنند یا با تشکیل شاخه و فراکسیون، به شکل مستقل‌تری وارد عرصه مشارکت سیاسی شوند.

 
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت، کارگزاران سازندگی و اعتماد‌ ملی، مهم‌ترین احزاب اصلاح‌طلب حکومت ایران هستند؛ هرچند اکنون حیات رسمی دو گروه اول در جمهوری اسلامی پایان گرفته و دو گروه دیگر هم به شکل نیمه فعال درآمده‌اند.
 
 مشارکت زنانه
از میان ۱۱۰ موسس جبهه مشارکت، هفت نفر زن بوده‌اند. جبهه مشارکت، چهار سال بعد کمیسیونی به نام کمیسیون بانوان در زیر‌مجموعه دفتر سیاسی‌اش تشکیل داد. تشکیل همین کمیسیون به معنی برداشتن یک گام جلو‌تر از احزاب دیگر بود و برای زنان این حزب یک موفقیت محسوب می‌شد. جبهه مشارکت با تشکیل کمیسیون زنان، تلاش کرد خود را همراه با خواسته‌های روز جامعه نشان دهد. تا آن زمان حتی حزب‌هایی که تجربه بیشتری در تحزب و مشارکت سیاسی داشتند، فضایی برای مشارکت زنان در نظر نگرفته بودند. در همین حزب هم با وجود تاسیس کمیسیون زنان در تشکیلات تهران در سال ۱۳۷۷، کنگره هشتم جبهه مشارکت با تبدیل آن به یک شاخه حزبی موافقت نکرد. اما به هرحال، بعد از مدتی زنان این حزب توانستند کمیسیون زنان را ایجاد کنند.
 
در جبهه مشارکت زنان عضو تا رده‌های مختلف پیش رفتند، آذر منصوری، معاون دبیر کل جبهه شد، الهه کولایی به ریاست کمیسیون سیاست خارجی رسید، در شورای مرکزی، هفت عضو زن و در دفتر سیاسی چهار نفر زن حضور داشتند
 
شاخه زنان حزب مشارکت، در عمل تجربه‌های بیشتری هم برای کسب قدرت و سهم خواهی در میان احزاب داشته است. آن‌ها پیشنهاد دادند برای افزایش سهم زنان در قدرت، سهمیه‌ای ۳۰‌ درصدی در فهرست‌های احزاب داشته باشند. به گفته فخرالسادات محتشمی‌پور، با وجود موافقت مسوولان زن در احزاب دیگر، در ‌‌نهایت حدود ۹۰ درصد کاندیداهای زن جبهه مشارکت رد صلاحیت شدند و در مورد بقیه احزاب هم نتیجه چانه‌زنی‌ها چندان رضایت‌بخش نبود.
 
این در حالی بود که بسیاری از احزاب ایران، هرچند اعضای زن داشتند ولی اصلا شاخه یا کمیسیونی برای زنان در نظر نگرفته بودند. در جبهه مشارکت اما، زنان عضو تا رده‌های مختلف پیش رفتند. آذر منصوری، معاون دبیر کل جبهه شد، الهه کولایی به ریاست کمیسیون سیاست خارجی رسید، در شورای مرکزی، هفت عضو زن و در دفتر سیاسی چهار نفر زن حضور داشتند. دربرخی استان‌ها نیز، زنان، رییس جبهه مشارکت بوده‌اند. زنان جبهه مشارکت در بیان مطالبات جنبش زنان ایران نیز فعال بوده‌اند و بیانیه‌ها و نامه‌های فراوانی از آن‌ها منتشر شده است.
 
مجاهدین بدون زنان
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی فروردین‌ ماه سال ۱۳۵۸ تشکیل شد و در آن در دوره‌های مختلف تاریخی، زنان حضور داشته‌اند اما پس از انشعاب جناح‌های چپ و میانه‌ این سازمان در سال ۱۳۶۰ و شکل‌گیری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۷۰، هیچ زنی حضور نداشت.
 
پس از دوم خرداد، با جدی‌تر شدن مساله‌ زنان و مطرح شدن مطالبات این گروه در بین احزاب سیاسی ایران، امکان عضویت زنان در این حزب به وجود آمد. اما در میان اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین، زنی وجود ندارد.
 
زنان کارگزار سازندگی
کارگزاران سازندگی از احزاب اصلاح‌طلب ایران به حساب می‌آید که ۱۶ نفر از اعضای کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی، در اسفند ۱۳۷۴ خورشیدی آن را ایجاد کردند. فائزه هاشمی و فاطمه رمضان‌زاده، دو عضو زن شناخته شده در این حزب هستند. فائزه هاشمی دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، بیش از آنکه به خاطر فعالیت در این حزب شناخته شده باشد، به خاطر فعالیت‌های شخصی خود در فضای سیاسی ایران مطرح است. افکار عمومی او را اصلاح‌طلب می‌دانند. فائزه هاشمی، در دوره پنجم مجلس با رای بالا نماینده دوم تهران بود. او یکی از افرادی است که درباره مسائل زنان زیاد اظهار نظر کرده است و دیدگاه‌های او تقریبا به عنوان شاخص دیدگاه‌های کارگزاران در مورد زنان معرفی شده است.
 
با این حال به نظر نمی‌رسد این تصور درست باشد، چون حزب کارگزاران هم از آن احزابی است که چندان برای تبیین دیدگاه‌هایش درمورد زنان تلاش نکرده است. در پیروزی او در انتخابات مجلس پنجم نیز حزب کارگزاران نقش چندانی نداشت بلکه به نظر می‌رسید ویژگی‌های جنجالی شخصیت وعملکرد خاصش او را در مرکز توجه قرار داده است. فعالیت‌های او در مجلس، مسائل روز جامعه، سیاست، مسائل مربوط به زنان و ورزش را در بر‌می‌گرفت. او، هم‌چنین سردبیر روزنامه زن بود که بسیاری آن را یکی از روزنامه‌های نزدیک به دیدگاه‌های کارگزاران سازندگی می‌دانستند.
 
فائزه هاشمی در اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ هم همچنان حضور فعالی داشت و در ادامه اعتراضات و مصاحبه‌هایش چند بار بازداشت شد و حکم هم گرفت؛ اما این فعالیت‌های او را هم نمی‌توان چندان در ادامه فعالیت‌های حزبی‌اش در نظر گرفت. البته به جز خانم هاشمی، تعداد زیادی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی در ماجراهای پس از انتخابات ایران دستگیر شدند که روشنک سیاسی و آیدا مصباحی از جمله آن‌ها هستند.
 
اعتماد به زنانی که به قدرت نرسیدند
نجمه گودرزی، اعظم سقطی، مهرانگیز مروتی و بدرالسادات میرموسوی زنانی هستند که نامشان در شورای مرکزی حزب اعتماد ‌ملی به چشم می‌خورد. فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی، دبیر کل این حزب اما بیش از این‌که به عنوان عضوی از این حزب شناخته شده باشد، همواره به عنوان دبیر کل مجمع اسلامی بانوان مطرح بوده که از احزاب وابسته به اعتماد‌ ملی به حساب می‌آید. البته خانم کروبی رییس ستاد انتخاباتی همسرش در انتخابات سال ۱۳۸۸ هم بود؛ کاندیدایی که بر مبنای یک فعالیت کاملا حزبی معرفی شده بود.
 
سهم داشتن در قدرت، یکی از نکاتی است که زمینه را برای مشارکت افراد و اقشار مختلف در فعالیت‌های حزبی فراهم می‌کند اما زنان ایران، اگر هم در کار حزبی فعال بوده‌اند، فرصت و سهمی در قدرت به دست آمده برای احزاب نداشته‌اند
با این‌که مواضع این حزب درباره مساله زنان به روشنی بیان نشده و ساز و کار فعالیت اعضای زن آن چندان مشخص نیست، اما دبیرکل این حزب، مهدی کروبی، به خصوص در رقابت‌های انتخاباتی‌اش، به زنان توجه ویژه‌ای نشان داد. پیش از انتخابات ریاست جمهوری، او جمیله کدیور را به عنوان مشاور زنان خود برگزید؛ کسی که در مبارزات انتخاباتی، همه‌جا همراه او بود. آن زمان، خانم کدیور در مصاحبه‌های خود همواره بر مواضع و حساسیت‌های خاص مهدی کروبی در زمینه مسائل زنان تاکید می‌کرد و زمزمه انتخاب نخستین وزیر زن، در کابینه مهدی کروبی از‌‌ همان زمان شنیده شد.
 
به جز جمیله کدیور، هنگامه شهیدی، از دیگر اعضای شناخته شده حزب اعتماد ملی بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، در زمینه مسائل زنان و بین‌الملل به مهدی کروبی مشاوره می‌داد. او نیز در جریان دستگیری‌های پس از انتخابات، بازداشت شد و حکمی سنگین دریافت کرد.
 
بدون سهمی از قدرت
به نظر می‌رسد زنان به عنوان یک گروه اجتماعی یا نیمی از پیکره اجتماع، هرگز اولویتی در میان دغدغه‌های حزبی ایران نبوده‌اند و پررنگ بودن اولویت‌های سیاسی و تلاش برای کسب سهم بیشتری از قدرت سیاسی در میان مردان ایران چنان بوده که خواسته‌های زنان و حضور حزبی آن‌ها موضوعی کم‌اهمیت تلقی شده یا در کوران حوادث رنگ باخته است.
 
علاوه بر کم‌رنگ بودن مطالبات زنان در دیدگاه‌های احزاب ایران، آن‌ها تا مدت‌ها تمایلی به حضور زنان در شاخه‌های اصلی نشان نمی‌دادند. از طرفی، چالش‌های موجود بر سر راه مشارکت زنان در عرصه سیاسی هم همواره باعث شده خود زنان کمتر تمایلی به حضور در فعالیت‌های سیاسی آن هم از نوع حزبی نشان بدهند.
 
سهم داشتن در قدرت، یکی از نکاتی است که زمینه را برای مشارکت افراد و اقشار مختلف در فعالیت‌های حزبی فراهم می‌کند اما زنان ایران، اگر هم در کار حزبی فعال بوده‌اند، فرصت و سهمی در قدرت به دست آمده برای احزاب نداشته‌اند. در بسیاری از موارد نقش‌شان تنها تا روز انتخابات اهمیت داشته و بعد از آن باز از گردونه خارج شده‌اند. اتفاقات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، در عمل وعده‌هایی را که انتظار می‌رفت با حضور اصلاح‌طبان در عرصه سیاسی در مورد زنان تحقق یابد، کاملا از اولویت خارج کرد. محدود و ممنوع شدن فعالیت‌های احزاب اصلاح‌طلب، هم‌اکنون امکان مشارکت سیاسی را از زنان وابسته به این طیف کاملا گرفته است و به نظر می‌رسد مساله سهیم شدن در قدرت و مطالبات زنان، بار دیگر از اولویت خارج شده باشد.
 

در همین زمینه:

روزگار زنان کرسی‌نشین در مجلس ایران

زنان اصول‌گرا و تجربه حزب‌سازی