«نگر تا چه کاری همان بدروی// سخن هرچه گویی همان بشنوی» فقط جهت اطلاع مردم , والا ماناهایی که خودشان را بخواب زده اند بیدار بشو نیستند. اولا همبسته شدن با جنبش فعالان مخالف جنگ در خارج کشور بنا به توصیه «******» از بنیانگداران سازمان اطلاعات ایران و مبتکر دوم خرداد برای دو منظور ایجاد شد.-١- ایجاد سپر دفاعی در مقابل برنامه تولید بمب اتمی ایران -٢-بهره برداری از مخالفت میلیونها ایرانی گریزان از جهنم جمهوری اسلامی در زمان نزدیک شدن جنگ .چون او بدرستی میدانست که اصرار بر غنی سازی پایانش جنگ است.طنز تاریخ را ببین عوامل حزب الله لبنان تا نژاد پرستان اروپایی که از خارجیها متنفرند و البته چپهای اردوگاه واقعا مفقود و سبزهای اعزامی از ایران دست در دست هم فریاد «به ایران حمله نکنید» و «به بمباران ایران نه بگویید» سر میدهند. البته کم نیستند فعالین سیاسی و هنرمندان خودمانی که بدلیل شهامت نداشتن در بیان اینکه سال ٥٧ را میشد بطریقی دیگر ترسیم کرد , از طرفی جوانان هنرمندی که بدلیل متولد شدن در نظام اسلامی و رشد در ان محیط و اشنایان انچنانی حقیقت را فقط در چهار چوب دوم خردادیش میبینند و در نتیجه فکر نمیکنند که اگر اتش بیاری و مزاحمتهای بین اللملی ٣٣ ساله نظام نبود ایا ما باز به اینجا میرسیدیم؟ ایا نباید برای یکبار هم شده انگشت اتهام را بطرف مقصر اصلی یعنی حاکمان اسلامی نشانه رفت؟ اقای «نه منه» یادشان رفته اگر تلاش معترضین همین نظام محبوب ایشان نبود یا در کهریزک پوسیده بود و یا پرتاب میشد اونجایی که عرب نی انداخت.مقصر اصلی وضع ایران و ایرانیان حاکمان اسلامیند ولاغیر جناب مانا.در پایان کارتون این دفعه چقدر شبیه کاتونیه که چند وقت پیش در رابطه با گرسنگان افریقایی چاپ شده بود. گرسنه افریقایی کاسه خالیش را جلو اورده و یک بمب با پرچم امریکا نزدیک میشود , و در همان صفحه روزنامه نوشته بود الشباب«برادان دزد قاچاقچی شعبه افریقا» از تقسیم غذا در بین قحطی زدگان جلوگیری میکند. مردم دیگر دنبال ادرس عوضی نمیروند خود دانید . ما- نا -گفته را گفتیم.
Anonymous / 14 February 2012
عده ای در چرایی «انقلاب ٥٧ »منجمد شده اند،
گروه دیگری در« ٢ خرداد»، دسته ی در «انتخابات ٨٨ »
و بدتر از همه جماعتی است که در «تابستان ٦٠ »فسیل شده اند
آیا میشود از هنرمندی غیر از دفاع از صلح انتظار داشت؟
آیا مرگ اندیشی ، مرگ فروشی، مرگ کیشی را می شود از هنر خواست؟
آیا کینه، نفرت، انتقام و آزاد اندیشی به همدیگر راه دارند ؟
جواب من نه است به این پرسشها،
کارهای مانا بجز این کار و چند کار دیگر در ذات خود خشن ،سیاه،گروه زده، و طرفدار است.
انسانی،اجتماعی، (در معنای جهانی کلمه ) نیست.متاسفانه مثل ادبیات ما.
شاهد مدعا:نگاه کن به:
١- رنگ: سیاه و سفید رنگ غالب، بعد رنگ خون؛قرمز
٢-خطوط: مورب، با حضور سنگین هاشورها، عدم آزادی حرکت و رهایی خطوط (اسپونتانیت)
٣-سمبلها: خون.خنجر.شلاق.زنجیر.مشت.گرز.چکش.گیره.تابوت.تفنگ.بمب.پوتین و…
٤-عدم حضور طبیعت،خانه،خانواده،درخت،حیوانات اهلی خانگی،زندگی کودک و….
Anonymous / 15 February 2012
توجه: کامنتهای توهینآمیز منتشر نمیشوند. کامنتهای حاوی لینک به عنوان "اسپم" شناخته میشوند.
«نگر تا چه کاری همان بدروی// سخن هرچه گویی همان بشنوی» فقط جهت اطلاع مردم , والا ماناهایی که خودشان را بخواب زده اند بیدار بشو نیستند. اولا همبسته شدن با جنبش فعالان مخالف جنگ در خارج کشور بنا به توصیه «******» از بنیانگداران سازمان اطلاعات ایران و مبتکر دوم خرداد برای دو منظور ایجاد شد.-١- ایجاد سپر دفاعی در مقابل برنامه تولید بمب اتمی ایران -٢-بهره برداری از مخالفت میلیونها ایرانی گریزان از جهنم جمهوری اسلامی در زمان نزدیک شدن جنگ .چون او بدرستی میدانست که اصرار بر غنی سازی پایانش جنگ است.طنز تاریخ را ببین عوامل حزب الله لبنان تا نژاد پرستان اروپایی که از خارجیها متنفرند و البته چپهای اردوگاه واقعا مفقود و سبزهای اعزامی از ایران دست در دست هم فریاد «به ایران حمله نکنید» و «به بمباران ایران نه بگویید» سر میدهند. البته کم نیستند فعالین سیاسی و هنرمندان خودمانی که بدلیل شهامت نداشتن در بیان اینکه سال ٥٧ را میشد بطریقی دیگر ترسیم کرد , از طرفی جوانان هنرمندی که بدلیل متولد شدن در نظام اسلامی و رشد در ان محیط و اشنایان انچنانی حقیقت را فقط در چهار چوب دوم خردادیش میبینند و در نتیجه فکر نمیکنند که اگر اتش بیاری و مزاحمتهای بین اللملی ٣٣ ساله نظام نبود ایا ما باز به اینجا میرسیدیم؟ ایا نباید برای یکبار هم شده انگشت اتهام را بطرف مقصر اصلی یعنی حاکمان اسلامی نشانه رفت؟ اقای «نه منه» یادشان رفته اگر تلاش معترضین همین نظام محبوب ایشان نبود یا در کهریزک پوسیده بود و یا پرتاب میشد اونجایی که عرب نی انداخت.مقصر اصلی وضع ایران و ایرانیان حاکمان اسلامیند ولاغیر جناب مانا.در پایان کارتون این دفعه چقدر شبیه کاتونیه که چند وقت پیش در رابطه با گرسنگان افریقایی چاپ شده بود. گرسنه افریقایی کاسه خالیش را جلو اورده و یک بمب با پرچم امریکا نزدیک میشود , و در همان صفحه روزنامه نوشته بود الشباب«برادان دزد قاچاقچی شعبه افریقا» از تقسیم غذا در بین قحطی زدگان جلوگیری میکند. مردم دیگر دنبال ادرس عوضی نمیروند خود دانید . ما- نا -گفته را گفتیم.
Anonymous / 14 February 2012
عده ای در چرایی «انقلاب ٥٧ »منجمد شده اند،
گروه دیگری در« ٢ خرداد»، دسته ی در «انتخابات ٨٨ »
و بدتر از همه جماعتی است که در «تابستان ٦٠ »فسیل شده اند
آیا میشود از هنرمندی غیر از دفاع از صلح انتظار داشت؟
آیا مرگ اندیشی ، مرگ فروشی، مرگ کیشی را می شود از هنر خواست؟
آیا کینه، نفرت، انتقام و آزاد اندیشی به همدیگر راه دارند ؟
جواب من نه است به این پرسشها،
کارهای مانا بجز این کار و چند کار دیگر در ذات خود خشن ،سیاه،گروه زده، و طرفدار است.
انسانی،اجتماعی، (در معنای جهانی کلمه ) نیست.متاسفانه مثل ادبیات ما.
شاهد مدعا:نگاه کن به:
١- رنگ: سیاه و سفید رنگ غالب، بعد رنگ خون؛قرمز
٢-خطوط: مورب، با حضور سنگین هاشورها، عدم آزادی حرکت و رهایی خطوط (اسپونتانیت)
٣-سمبلها: خون.خنجر.شلاق.زنجیر.مشت.گرز.چکش.گیره.تابوت.تفنگ.بمب.پوتین و…
٤-عدم حضور طبیعت،خانه،خانواده،درخت،حیوانات اهلی خانگی،زندگی کودک و….
Anonymous / 15 February 2012