پوپولیسم احمدی‌نژادی دارای مانیفست خود شد. محمود احمدی‌نژاد متن کامل نامه ۳۰ بهمن و بخش پیشنهادهای نامه ۲۲ اسفند خود خطاب به خامنه‌ای را انتشار داد. خامنه‌ای نمی‌تواند از پاسخ گفتن طفره رود. ماجرا ادامه دارد.

نامه ۳۰ بهمن با دفاع از «حق حرف زدن خود» شروع می‌شود. احمدی‌نژاد می‌نویسد:

«اگر بنده به عنوان کوچک ملت و امثال بنده در برابر مشکلات و ایرادهای اساسی در نحوه اداره کشور سکوت نماییم، اولاً آیا این مشکلات و ایرادها وجود نخواهد داشت و یا خود‌به‌خود مرتفع شده و مردم راضی خواهند شد؟ و یا دشمنان از این ضعف ها سوء‌استفاده نخواهند کرد؟»

او پس از این که موجه می‌کند که حق دارد حرف بزند، هشدار را می‌آغازد و با صراحت می‌گوید که وضع خراب است. می‌نویسد:

«امروز بیش از هر کس، حضرتعالی باید به خوبی واقف باشید که نارضایتی عمومی از عملکرد نظام، بسیار بالا و جدی است به طوری که نارضایتی به سرعت در حال گسترش به اصل انقلاب است.»

نمودهای خرابی اوضاع

احمدی‌نژاد در ادامه نمودهایی از خرابی اوضاع را برمی‌شمرد: فقر، تنگدستی و بیچارگی در حد «عبور از شرافت و نوامیس خود»، فقر در حد فروش کلیه، فقر گروه‌هایی از مردم در حد محروم بودن از یک وعده غذا در روز، بیکاری، «سوء‌استفاده های کلان بانکی و غیر بانکی»، « تضییع گسترده حقوق اساسی و آزادی و کرامت مردم»، تبعیض و ظلم، بگیر و ببند، وضع وخیم زندان‌ها، تراکم مراجعه به دادگاه‌های خانواده، گرایش وسیع به خروج از کشور، روی‌آوری مردم به رسانه‌های خارجی، «فشارهای عاطفی و سیاسی و روحی که به طور گسترده و روزانه بر مردم تحمیل می شود».

احمدی‌نژاد پس از ارائه این فهرست می‌نویسد:

«این‌ها سیاه نمایی نیست بلکه گوشه‌ای از واقعیت جاری کشور است که حاکمان باید بیش از دیگران مطلع باشند. فقط یکی از این امور کافی است که خواب را از چشمان انسان برباید.»

سه علت خرابی اوضاع

در نامه ۳۰ بهمن خرابی اوضاع به سه «سیاست» برگردانده شده:

  • امنیتی کردن و بستن فضای کشور.
  • تبلیغ و ادعای این امر که همه جا بدتر از ایران و یا حداکثر شبیه ایران است، پس همه باید ساکت و شاکر باشند.
  • عدم شفافیت در امور مهم

احمدی‌نژاد در این بخش می‌نویسد که مردم عیبی ندارند و هر عیبی به “پادشاهان”شان برمی‌گردد: «بسیاری از رفتارهای غلط از باب “الناس علی دین ملوکهم” است.» از آنجایی که ملک الملوک ولی فقیه است، این بخش از نامه حاوی صریح‌ترین انتقاد به خامنه‌ای است. نامه‌نویس در توضیح سیاست امنیتی کردن به گوشه‌هایی از کارکرد وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات قوه قضاییه اشاره می‌کند و می‌گوید:

«حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و سازمان اطلاعات سپاه دو نهاد امنیتی هستند که بدون هیچ محدودیتی در برخورد با مردم فعالند و به هیچ مرجعی نیز پاسخگو نیستند.

وزارت اطلاعات نیز از همین رویه تبعیت می کند. در دوران مسئولیتم به همین خاطر یعنی مقابله با چنین رویه هایی، حتی دو وزیر را عزل نمودم اما به علت دخالت های غیر قانونی برخی، متاسفانه نتوانستم کاری از پیش ببرم.»

آنچه در نامه «دخالت‌های غیرقانونی برخی» خوانده شده مستقیما به خود خامنه‌ای و دخالت او در اختلاف احمدی‌نژاد و مصلحی، وزیر وقت وزارت اطلاعات برمی‌گردد.

احمدی‌نژاد در ادامه برای توضیح جو امنیتی برقرار شده می‌نویسد:

«در برابر هر پیشنهاد اصلاحی مقاومت جدی صورت گرفته و می گیرد.

وقتی کسی سخن از آزادی به زبان می آورد، به غرب‌گرایی و ضدیت با اسلام و انقلاب و طرفداری از لاابالی‌گری متهم می گردد.

هرگاه کسی از عدالت سخن بگوید به ضدیت با ولایت فقیه متهم می شود.

و وقتی کسی از ایران صحبت کند متهم به انحراف می گردد.»

اشاره آخر به خود نویسنده برمی‌گردد. می‌خواهد بگوید ایران‌دوستی‌ او و اطرافیانش باعث شده منحرف خوانده شوند.

احمدی‌نژاد در توضیح سیاست بحران‌انگیز دوم، اینکه همه جا بد است و فقط ایران خوب است، این مثال را می‌زند:

«اینکه پلیس آمریکا خیلی بد و خشن است نباید و نمی تواند بهانه توجیه بدرفتاری نهادهای امنیتی با مردم باشد. اعتراضات مردم در سایر کشورها به خصوص آنان که با ما دشمنی دارند با آب و تاب منعکس می شود ولی نحوه رفتار با مردم خودمان هرگز مورد سوال قرار نمی گیرد. گویا اعتراضات مردم در دیگر نقاط، دلیل خوبی برای برخورد با مردم خودمان تلقی می گردد.»

پنهان‌کاری از مردم در همه مردم به نظر احمدی‌نژاد به عدم شفافیتی فسادانگیز منجر شده است:

«امروز این احساس عمومی وجود دارد که گویا مردم نامحرم هستند و نباید از امور مطلع باشند یا در کاری دخالت نمایند.

این سیاست ها باعث ایجاد رانت ها، فرصت های ویژه و سوء استفاده های کلان از اموال عمومی و حیثیت ملت از یک سو و تضییع حقوق اساسی ملت و کنار گذاشتن مردم و نظرات آنها از تصمیم گیری های اصلی کشور شده که خود فاجعه ای بزرگ‌تر است.»

امید به اصلاح در حد صفر

احمدی‌نژاد در نامه ۳۰ بهمن پس از این که خرابی اوضاع را نشان می‌دهد، پیش از آنکه به پیشنهادهایی برای اصلاح امور رسد، یک بار دیگر تأکید می‌کند که وضع خراب است و امید به اصلاح بسیار کم:

«امروز امید عمومی به اصلاح وضع از طریق ساختارهای موجود به صفر نزدیک شده است.

اکثریت قاطع ملت خواهان تغییرات اساسی اند. عده ای به دنبال تغییر حتی با روش های خیلی تند و درگیری‌اند و عده ای نیز از بیم تبدیل شدن به شرایط برخی کشورهای منطقه و آسیب دیدن کشور و مردم، به دنبال روش‌های دیگری هستند.

معلوم است که بهترین راه، انجام اصلاحات اساسی در درون سیستم است.

گرچه فرصت های فراوان از دست رفته و جز اندکی از آن باقی نمانده و می دانم که این سخنان موجب افزایش فشارها بر اینجانب و دوستانم می گردد لیکن با اندک امید به اصلاح، موارد و پیشنهاداتی را تقدیم داشته و امیدوارم که موثر واقع گردد.»

پیشنهادهای احمدی نژاد

احمدی‌نژاد در ادامه پیشنهادهایش را برای اصلاح امور طرح می‌کند. سرفصل‌های آن در نامه ۳۰ بهمن از این قرار هستند:

  • به رسمیت شناختن حق حاکمیت مردم
  • به رسمیت شناختن دیگر حقوق اساسی مردم (حق آزادی، عدالت، کرامت انسانی)
  • اصلاح شورای نگهبان
  • اصلاح وضع دستگاه قضایی
  • اصلاح وضع مجلس
  • اصلاح وضع دولت
  • منع قاطع نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی از دخالت در امور سیاسی
  • تعیین تکلیف نهادهای موازی
  • بازنگری در نظام تصمیم‌گیری کشور
  • بازنگری در سازماندهی سیاسی کشور
  • تأسیس دادگاه قانون اساسی

محمود احمدی‌نژاد در این فهرست و در توضیحاتی که زیر هر عنوان داده هیچ اشاره‌ای به مجلس خبرگان و اصل ولایت فقیه و کلا نقش خود رهبر نکرده است. اما این نکته را ذکر کرده که « بخشی از پیشنهادات نیازمند اصلاح قانون اساسی است.»

پیشنهادهایی برای اصلاحات اقتصادی

احمدی‌نژاد در پایان نامه ۳۰ بهمن پیشنهاد دیگری هم مطرح کرده که آن را در نامه بعدی با ذکر جزئیات بسط داده است.

در نامه اول آمده است:

«بحث درباره وضع اقتصاد، اشتغال، بانک، تولید، مسکن، فقر و فاصله طبقاتی، سیاست خارجی،  امور فرهنگی و دفتر و نهادهای مرتبط تحت نظر رهبری را به وقت دیگری موکول می کنم.»

نامه دوم با دادن درس در زمینه اقتصاد آغاز می‌شود:

«در این بخش با تعریف جدیدی از اقتصاد، پیشنهاداتی جهت اصلاح وضع اقتصادی ارائه می‌گردد.»

در این بخش آموزشی نویسنده به نظام‌های اقتصاد دولتی و خصوصی انتقاد کرده و سپس می‌نویسد:

« نظام اقتصادی پیشنهادی، نظام اقتصادی مردمی است. از آنجا که همه ثروت زمین متعلق به همه مردم است می‌باید همه امکانات و فرصت ها، به طور عادلانه، در اختیار عموم قرار گیرد. باید امکان اندیشیدن، تصمیم‌گیری، عمل و پیشرفت ناشی از آن برای همگان فراهم گردد.»

احمدی‌نژاد در ادامه به نظام بانکی کشور انتقاد می‌کند و می‌گوید « در واقع مردم باید خود فعالیت کنند یعنی خود انتخاب، مشارکت و نظارت نمایند و بانک فقط باید واسطه و نگهدارنده پول باشد.» او در ادامه خواهان توزیع درست و عادلانه منابع عمومی می‌شود. توسعه زیرساخت‌ها و کوچک شدن دولت از دیگر پیشنهادهای اوست.

احمدی‌نژاد در نامه ۲۳ اسفند در مورد فرهنگ هم اظهار نظر می‌کند:

«در حوزه فرهنگی، رسانه، هنر و ادبیات، حکومت صرفاً باید به اعلام ضوابط عمومی هم راستا با ارزش‌های مشترک فطری بسنده کرده و اصل نظارت را به عموم مردم واگذار نماید. ورود نهادهای نظارتی رسمی باید به مواقع تحقق تخلف محدود شود.»

نامه دوم، که فاقد بخش خطابی و مقدمه آن است، با گزاره‌هایی حاوی فخر به ایران و تمدن و تاریخ ایران و سپس از دفاع از حق تفریح و شادی پایان می‌یابد. احمدی‌نژاد می‌نویسد:

«ملت انقلابی باید سالم، با نشاط، شاد، پرانگیزه، خلاق و امیدوار باشد و برای این امر، تفریح و ورزش و انواع مسابقات یک ضرورت است.

در باب فرهنگ و اندیشه سخن بسیار است که آن را به وقت دیگری موکول می‌کنم.»

جمع‌بند: مانیفست پوپولیسم احمدی‌نژادی

پوپولیسم احمدی‌نژادی با این دو نامه دارای مانیفست خود شده است. اکنون او خواسته‌هایی روشن را در برابر نظام گذاشته و از نظر برنامه‌ای از هر دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب پیش افتاده است.

چه خواهد شد؟

مانیفست پوپولیسم احمدی‌نژادی جواب می‌خواهد. در درجه اول از خود رهبر نظام. او در روز ۲۴ اسفند، یعنی یک روز پس از نامه دوم احمدی‌نژاد، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان گفت:

«البته از مشکلات معیشتی و دیگر مشکلات مردم اطلاع داریم اما معتقدیم هیچ مشکل حل‌نشدنی در کشور وجود ندارد که ان‌شاءالله در چند روز آینده در این زمینه‌ها با مردم صحبت خواهم کرد.»

پس باید ببینیم خامنه‌ای چه می‌گوید. شاید حرف‌هایش را در روز اول عید بزند، مثلا به این شیوه آشنا که: امسال را سال فلان و بهمن اعلام می‌کنم و از همه بهتر می‌دانم که چاره چیست، پس بقیه خفه شوند. اما این شیوه دیگر کارساز نیست. مانیفست احمدی‌نژاد حد و شیوه رجزخوانی را ارتقا داده است. ما با کیفیتی تازه مواجه هستیم.

امروز محسن رضایی، دبیر شورای مصلحت نظام، توئیتی منتشر کرد که می‌شود آن را به حساب این گذاشت که از جلسه‌ای بیرون آمده و دچار هیجان شده است. نوشته است:

«سال آینده، سال تبدیل حرکت‌های مورچه‌وار به پرواز عقاب‌های تیز پرواز؛ سال آینده، سال بازگشت برادری، آزادگی، احسان و کار برای خدا؛ سال آینده، سال مردم و جلب رضایت خدا با به دست آوردن دل‌های مردم؛ سال آینده، سال کشیدن شمشیر علوی عدالت از نیام صبر و انتظار و قطع ریشه‌های فساد است.»

شاید این به معنا باشد که می‌خواهند روی دست احمدی‌نژاد بزنند. پوپولیسم را می‌خواهند با پوپولیسم پاسخ دهند. صحنه داغ است. آن گونه که در دوره طلایی سینما رفتن در توصیف چنین صحنه‌ای می‌گفتند “آرتیسته، دزده و پلیسه همه با هم وارد می‌شوند”.


در همین زمینه