در روزهای اخیر، خبری مبنی بر ایجاد نوعی قطع رابطه‏ تجاری بین ایران و امارات متحده‏عربی منتشر شده است. ابتدا سخن از توقف ثبت سفارشات کالا بود، ولی بعد مسئله‏ قطع گشایش اعتبار اسنادی برای واردات کالا و یا همان “ال‏سی” به میان آمد.
 
در گفت‏وگویی با دکتر فریدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس، ابتدا از او پرسیده‌ام:
مشکل به‏وجود آمده بین ایران و امارات متحده‏ عربی، ریشه در کجا دارد و اصل این مشکل چیست؟
 
فریدون خاوند: همانطور که اشاره کردید،  تا به حال گزارش‏های ضد و نقیضی در این زمینه منتشر شده است. به این معنی که در مرحله‏ اول از طرف وزیر امور صنعت ایران گفته شده که ارتباطات قطع شده است. بعد این گزارش از طرف معاون رئیس‌جمهوری ایران، آقای رحیمی، تکذیب شد و بعد مصباحی مقدم، نماینده‏ مجلس و یکی از چهره‏های اقتصادی دستگاه مقننه، اعلام کرده که گشایش اعتبارات اسنادی بین دو کشور متوقف شده است.
 
بنابراین در مجموع، معلوم نیست در روابط بین ایران و امارات چه می‏گذرد. از قرار معلوم یک سلسله اقداماتی از طرف امارات متحده‏ عربی انجام گرفته که با اعتراض و انتقاد شدید  جمهوری اسلامی ایران روبه‌رو است.
در مجموع، معلوم نیست در روابط بین ایران و امارات چه می‏گذرد. از قرار معلوم یک سلسله اقداماتی از طرف امارات متحده‏ عربی انجام گرفته که با اعتراض و انتقاد شدید  جمهوری اسلامی ایران روبه‌رو است
 ازجمله این‏که در جریان نشست‏های مختلف با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، یعنی متحدان امارات، امارات هم با متحدان خودش در این شورا، در یک سلسله اقدامات ضد جمهوری اسلامی هم‏صدا شده است و مهم‏تر از همه، چیزی که بیشتر مایه‏ نگرانی دستگاه جمهوری اسلامی ایران شده، این است که امارات همراه متحدان عرب خود تعهد کرده که اگر در اثر قطع احتمالی صادرات نفت ایران به کشورهای مختلف، وقفه‏ای در بازار جهانی نفت ایجاد شود، این وقفه را کشورهای عربی، ازجمله امارات، می‏توانند پر کنند.
 
جمهوری اسلامی این اقدام امارات را به عنوان “اقدامات خصومت‏آمیز” اعلام کرده‏اند و گفته‏اند باید این اقدامات خصومت‏آمیز، از طریق مسائل بازرگانی جبران شود. یعنی امارات از لحاظ بازرگانی تنبیه بشود.
منتها، همانطور که می‏دانید، روابط بین ایران و امارات، از لحاظ بازرگانی به قدری مهم است که من نمی‏توانم بفهمم چطور ممکن است امارات مجازات بشود و ایران در اثر قطع روابط یا کاهش روابط با این کشور، مجازات نشود.
 
همانطور که اشاره شد، اظهار نظرهای متناقض زیادی آمده و در خبرها گفته شده که رئیس شورای بازرگانی ایران و امارات اعلام کرده‏ است که بانک‏های اروپایی موجب سکته‏هایی در فرایند تجارت میان ایران و امارات شده‏اند و گفته‏اند بانک‏های اروپایی باید دلار ایران را به امارات منتقل کنند و این کار با مشکل مواجهه شده است. این مسئله را چگونه ارزیابی می‏کنید؟
 
به احتمال بسیار زیاد، به دلیل فشارهایی که از طرف ایالات متحده‏ امریکا و شبکه‏ بانکی و مالی بین‏المللی اعمال می‏شود، در نقل و انتقالات پول، تا آن‏جایی که به جمهوری اسلامی مرتبط می‏شود، هم از کشور مبداء به ایران و هم در روابط بین متحدان بازرگانی ایران با جمهوری اسلامی، وقفه‏هایی ایجاد شده است و در واقع این وقفه‏ها بیشتر نقش دلاری دارد. ازجمله خود بانک‏های اماراتی هم به شدت زیر فشار قرار گرفته‏اند.
 
چیزی که بیشتر مایه‏ نگرانی دستگاه جمهوری اسلامی ایران شده، این است که امارات همراه متحدان عرب خود تعهد کرده که اگر در اثر قطع احتمالی صادرات نفت ایران به کشورهای مختلف، وقفه‏ای در بازار جهانی نفت ایجاد شود، این وقفه را کشورهای عربی، ازجمله امارات، می‏توانند پر کنند
 
منتهی مسئله این است که امارات در رابطه با ایران با دو دغدغه روبه‌رو است. از یک طرف، رابطه با ایران برای کشور امارات بسیار مهم است. به خاطر این‏که رابطه‏ای است که در سال گذشته در حد ۱۵ میلیارد دلار بود که بیش از ۱۲ میلیارد دلار آن صادرات مجدد امارات به ایران بوده است.
 
امارات نقش یک سکوی ارتباطی را بین سایر کشورهای جهان و ایران اعمال می‏کند و بنابراین بسیاری از کالاها (چیزی حدود ۱۲ میلیارد دلار) از طریق امارات، به عنوان سرپل به ایران منتقل می‏شود. از طرف دیگر، بخشی از صادرات کالاهای غیر نفتی ایران هم (حدود سه میلیارد دلار)، از طریق امارات به کشورهای مختلف جهان صادر می‏شود. ولی اگر در کنار این ۱۵ میلیارد دلار، تجارت چمدانی و به اصطلاح صادرات به مناطق آزاد ایران و همینطور کالاهای قاچاق را هم در نظر بگیریم، حجم رابطه‏ بازرگانی بین امارات و ایران، به حدود ۲۵ میلیارد دلار می‏رسد و بنابراین این دغدغه وجود دارد که کشور امارات نمی‏خواهد خود را از این تجارت بسیار پرمنفعت محروم کند.
 
از طرف دیگر، امارات متحده‏ عربی رابطه‏ بسیار بسیار نزدیکی هم با غرب دارد و بنابراین نمی‏خواهد به خاطر روابط با جمهوری اسلامی، در مناسبات‏اش با غرب وقفه‏ای ایجاد بشود. در کشمکش و کشاکش بین این دو دغدغه است که ما باید مسائل مربوط به امارات را درک کنیم.
 
مسئله‏ امنیت ملی، به‌ویژه در رابطه با پرونده‏ هسته‏ای ایران هم برای‏ اماراتی‏ها مطرح است و مجموعه‏‏ این مسائل، شکل بسیار پیچیده‏ای را در برخورد امارات با ایران به وجود آورده است. همین‏طور در مورد برخورد جمهوری اسلامی و روابطش با امارات متحده‏ عربی هم این کشمکش‏ها به نوعی دیده می‏شود. چون‏ جمهوری اسلامی از یک طرف می‏خواهد امارات را به دلیل مواضعی که از لحاظ سیاسی اتخاذ می‏کند مجازات کند، ولی از طرف دیگر، شبکه‏ بسیار وسیعی از بازرگانان و همینطور دلال‏ها در ارتباط با امارات متحده‏ عربی هستند و بنابراین نمی‏خواهند که از این محل زیان ببینند.
 
آیا نوسانات شدید نرخ ارز در ایران، می‏تواند تأثیری در مشکلاتی داشته باشد که بین ایران و امارات به‏وجود آمده، یا احیاناً در ارتباط با کشورهای دیگر در زمینه‏ مبادلات تجاری وجود دارد؟
 
اولاً یکی از عوامل نوسانات ارزی در درون جمهوری اسلامی، تنش با امارات است. به‏خاطر این‏که کسانی نتوانند از طریق شبکه‏های بانکی یا گرفتن اسناد اعتباری یا “ال‏سی” با امارات عربی متحده روابط بازرگانی برقرار کنند، مجبورند به بازار ارز و به‏خصوص به بازار آزاد ارز مراجعه کنند. به همین علت است که فشار تقاضا بر بازار ارز، از طرف آن‏ها بالا می‏رود و همین باعث می‏شود که نرخ دلار و سایر ارزها، در بازار آزاد ارز جمهوری اسلامی بالا برود و این یکی از دلایل تنش در این بازار است.
 

از طرف دیگر، همین تنش‏ها هم به نوعی در روابط با امارات تأثیر می‏گذارد. به این علت که کسانی که بخواهند از این بازار استفاده کنند و کالاهای خود را وارد کنند، این نوسانات ارزی در تصمیم‏گیری‏شان تأثیر می‏گذارد و این هم یکی از عوامل تأثیرگذار بر روابط دو کشور است.