رمانِ “آزادی: تظاهرات در خیابانهای تهران” نخست به انگلیسی نوشته و در سال ۲۰۱۱ منتشر شده و سپس نویسنده آن را به فارسی برگردانده است.
نشر این رمان در کتابخانه زمانه با اجازه نویسنده صورت گرفته است.
برای آشنایی با دیگر آثار نویسنده به سایت ایشان رجوع کنید.
فشرده داستان
رها افشار، دانشجوی ۲۳ ساله معماری دانشگاه تهران با خانوادهاش در محله الهیه تهران زندگی میکند. او جزو گروهی از دانشجویان همسن خود است که همراه با آنها از سرگرمیهای موجود در تهران استفاده میکنند. داستان در موقع انتخابات ۱۳۸۸ شروع میشود. پس از اعلام نتیجه، رها و دوستانش که به نامزدهای انتخابی غیر از احمدینژاد رأی داده بودند، همراه با سایر معترضین مرتب به خیابان میروند و در تظاهرات شرکت میکنند. علیالرغم نصیحتهای بزرگترها، حرف کسی را گوش نمیکند، به خیال اینکه اگر به اعتراض ادامه بدهد، انتخابات جدیدی برگزار خواهد شد.
شلوغیهای خیابانی و سرکوبی معترضین به ناآرامی دائم منجر میشود. در یکی از آن روزها، در اثر سنگی که به سر رها میخورد، او بیهوش میشود و یک سپاهی به نام حسین او را از وسط معرکه نجات میدهد و به شخص مطمئنی میسپارد تا خانوادهاش بیایند دنبالش. از آن روز، دوستی بین رها و حسین شروع میشود که به علت تفاوتهای بسیار فرهنگی و طبقاتی ناگفته میماند.
بالاخره، چیزی که نباید پیش بیاید، یعنی بازداشت رها به وسیله افراد امنیتی، رخ میدهد و او به زندان میافتد. در زندان، به وسیله سه تن زندانبان مورد تجاوز و شکنجه قرار میگیرد. پس از چندی، از زندان آزاد میشود و به خانه باز میگردد، در صورتیکه جسمی و روحی خورد شده است.
پدر و مادر و عمو جمشیدش که وضعیتش را میبینند اول او را میفرستند نزد روانکاو، که پیشنهاد میدهد رها علیه سه زندانبان شکایت کند. با راهنمایی کروبی، او وکیل میگیرد و در این راه خطرناک که عاقبش اصلا روشن نیست قدم میگذارد. به کمک خانواده خود و حسین سپاهی که به یکی از مسئولین عالی رتبه سپاه فامیل است، رها با شهامت فراوان، با افکار عمومی و تشکیلات قضائی و حکومتی مخالف روبرو میشود و قدمها را یکی یکی طی میکند تا بالاخره پیروز میشود.
اما دیگر ایران برای او جای زندگی نیست.
◄دانلود فایل PDF رمان آزادی
https://www.radiozamaneh.info/u/wp-content/uploads/2018/01/Azadi-PR-24jan18.pdf
پیشنهاد می کنم کتابها را با فرمت ایپاب هم بگذارید.
من / 18 May 2018