مجتبا یوسفیپور – هفتهای که گذشت همچنان پسلرزههای سخنان فرجالله سلحشور و پاسخگویی اهالی سینما در رسانهها تیتر خبرها بود و سرانجام سلحشور را به پس گرفتن حرفهایش واداشت. در سینماها فیلمهای تازه به روی پرده آمدند و خوشبختانه همچنان استقبال تماشاگران از فیلمها خوب است، اما در بین اهالی سینما، برخی از فیلمهای به نمایش گذاشته شده کمی جنجالآفرین بود. در گزارش این هفته نگاهی داریم به جنجال حاصل از انتشار ستایشنامه ابراهیمحاتمیکیا از فیلم “یه حبه قند”، ماجرای محدودیت تبلیغ برای یک فیلم ایرانی، معرفی دو کتاب خاطره از بازیگران سینما به همراه خبرهای تولید و اکران و البته حاشیههای خوانندگی بازیگران زن سینمای ایران و جنجال آنهایی که ماندن در تهران را به رفتن به مکه ترجیح دادند!
“جدایی نادر از سیمین” به خاطر “یه حبه قند” بود!
فیلم “یه حبه قند” به نمایش عمومی درآمد و با اقبال نسبی تماشاگران روبرو شد. در رسانهها، برخی از منتقدان و سینماگران در ستایش فیلم سخنانی گفتند و نقدهایی نوشتند. از آن میان، ستایشنامه ابراهیم حاتمیکیا، فیلمساز شناختهشده که درباره این فیلم در رسانهها انتشار یافت،از برخی لحاظ جنجالآفرین شد. در این ستایشنامه که به قول حسین معززینیا متنی است “بهمنظور سرزنش اصغر فرهادی که تحسین «یه حبه قند» و رضا میرکریمی را هم در خود دارد” حاتمیکیا در تعریف از ساخته رضا میرکریمی نوشته است: “کامات شیرین. اگر این حَبّه قندت نبود، یادمان میرفت کجایی هستیم و با کامِ تلخ در صفِ سفارتِ خرسنشان ایستاده بودیم تا از سرزمین همیشه آفتابمان به جبرِ همکار تلخمزاج، همه مهر دروغ بر پیشانی، متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری بگیریم.” و ناگفته پیداست که کنایههای حاتمیکیا فیلم “جدایی نادر از سیمین” و کارگردانش “اصغرفرهادی” را نشانه رفته است. البته این نخستینبار نیست که حاتمیکیا در مخالفت با این فیلم سخن میگوید. او پیشتر نیز در گفتوگوهای تلویزیونی و یا مصاحبههایش با مطبوعات نیز نیش و کنایههایی را نثار اصغر فرهادی و ساختهاش کرده بود، اما اینبار این نیش و کنایهها کاملاً بیربط هستند و گویا او تنها ستایش از فیلم “یه حبه قند” را بهانه قرار داده تا عقده دل بگشاید.
البته این نامه بیپاسخ نماند و از اهالی سینما و مطبوعات برخی به آن واکنش نشان دادند. یکی از کسانی که در پاسخ به این نوشته مطلبی منتشر کرد، حسین معززینیا منتقد سینما بود. او در پاسخ به حاتمیکیا نوشت: “تأسفبار و حزنانگیز است که کسی را توبیخ کنیم که چرا نشان میدهی مردم دروغ میگویند و در همان لحظه خودمان دروغ بگوییم. تأسفبار است که وقتی فیلممان مجوز نمایش نمیگیرد چند هفته پیاپی از وضعیت «سرزمین همیشه آفتابمان» شکایت کنیم و بگوییم آسمان ابری است، اما موقع حمله به اصغر فرهادی که میشود، ناگهان ابرها را بزنیم کنار و آفتاب را ببینیم.”
فرهادی: ایشان با شعورتر از آن هستند که این حرفها را از سر اعتقاد و صداقت گفته باشند
غلامرضا خندهزمین نیز در وبسایت “سینمانگار” در مطلبی خطاب به حاتمیکیا نوشت: “ابراهیم عزیز، چند ماهی است صحبت این است که پول درشتی را که در مخیله من و شما نمیگنجد، یک عده مسئول همین سرزمین همیشه آفتاب برداشتند و با هم دورهمی متقاضی پناه به سرزمینهای همیشه ابریاند. از شما چه پنهان ما که از صفر و اینها زیاد سر در نمیآوریم، ولی از دروغهای چندصد پهلو یک چیزایی حالیمان میشود. گفتم شاید خبر نداشته باشید آنهایی که متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری میشوند کسان دیگری هستند نه آن کسی که شما میگویید. شاید شما آفتاب زده به چشمتان، اشتباه متوجه میشوید!”
از سوی دیگر اصولگرایان از یادداشت حاتمیکیا استقبال کردند. خبرگزاری فارس در مطلبی با تمجید از این یادداشت خطاب به کسانی که در جواب به حاتمیکیا دست به قلم بردند نوشت:” میدانستیم که همه ادعاهای «نسبیت اخلاق» و «تعلیق قضاوت» شعارهای بیهودهای بیش نبود که جدا از اساس پارادوکسیکال و مضحک، دیر یا زود باید منقضی، و دهان مملو از لبخند ژوکوند به توهین و ناسزا باز میشد (…) گله و شکایتی نیست؛ در دنیایی که همه چیز نسبی تفسیر شود، این امکان وجود دارد که یادداشتی را نخوانده، جواب داد. بدون فهم منظور و مفهوم آن، به جای جواب، به شخصیت نگارنده، حمله و توهین کرد. آشکارا تفسیر «دروغ» کرد و طرف مقابل را «دروغگو» خواند. و در انتها، سر را بالا گرفت و به همه اخم کرد و طلبکار بود. مگر از مخاطب الینه شده در پیام فیلمی همچون «جدایی نادر از سیمین» میتوان به غیر از این هم توقع داشت؟”
این نخستینبار نیست که حاتمیکیا به فرهادی حمله میکند. ایندو که پیشتر در هنگام نوشتن فیلمنامه فیلم “ارتفاع پست” ساخته حاتمیکیا در مقام فیلمنامهنویس با یکدیگر همکاری کرده بودند، بعد از آن به مرور در برابر یکدیگر قرار گرفتند. این حاتمیکیا بود که نخست حملاتش را علیه فرهادی آغاز کرد. بعدتر فرهادی در مصاحبهای اعلام کرد که همکاریاش در نوشتن فیلمنامه فیلم “ارتفاع پست” صرفاً یک کار سفارشی بوده و خود را مؤلف آن فیلمنامه نمیداند و با نگاه فیلمساز در فیلم موافق نیست. او کمی بعدتر در مصاحبهای با “همشهری جوان” در واکنش به گفتههای حاتمیکیا در “برنامه تلویزیونی راز” و انتقاد از فیلم “جدایی نادر از سیمین” و گفت: “ایشان با شعورتر از آن هستند که این حرفها را از سر اعتقاد و صداقت گفته باشند.” به هر حال، فرهادی که اینروزها در آلمان به سر میبرد، هنوز واکنشی به این سخنان نشان نداده است، و البته گمان هم نمیرود فرهادی شخصی باشد که خود را وارد اینگونه بازیها کند.
کمال تبریزی: “خدایا در این دوران پرافتخار به داد مظلومیت سینمای ایران برس!”
همانطور که در گزارشهای پیشین اشاره کردیم، فیلم سینمایی “خیابانهای آرام” ساخته کمال تبریزی سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان توانست از سد ممیزی وزارت ارشاد گذشته و مجوز نمایش بگیرد. پیشتر اعلام شده بود که قرار است این فیلم پس از فیلم “سعادتآباد” در گروه سینمایی آزادی به نمایش درآید. اما هفته گذشته انتشار یادداشتی از سوی کمال تبریزی، کارگردان این فیلم در رسانهها و شبکههای مجازی ، از مشکلاتی که “خیابانهای آرام” همچنان با آنها دست و پنجه نرم میکند خبر داد. تبریزی در یادداشتش با اشاره به دشمنی معاونت سینمایی و وزارت ارشاد با فیلمش و تلاش برای مهجور نگاه داشتن فیلم مینویسد: “زمان صدور پروانه نمایش را طوری عقب انداختند که نوبت اکران درست مصادف شود با ماه های محرم و صفر! و فقط هم به این امر بسنده نکردند و به تهیهکننده و پخشکننده اعلام کردند که اختصاصاً برای این فیلم حق هیچگونه تبلیغی، نه در سطح شهر و نه در تلویزیون ندارید!!! و این تصمیم برای اولین بار در طول تاریخ سینمای ایران از طرف مسئولین کشور برای شرایط نمایش یک فیلم سینمایی گرفته شد! در واقع با زبان بیزبانی این نکته را اعلام کردهاند که ارشاد دوست ندارد مردم این فیلم را ببینند!”
خیابانهای آرام: با زبان بی زبانی این نکته را اعلام کردهاند که ارشاد دوست ندارد مردم این فیلم را ببینند!
این ممنوعیت تبلیغات بدعتی تازه در سینمای ایران است که هیچگونه پپشتوانه قانونی ندارد، به شکلی که حتی فیلمسازان اصولگرا و نزدیکان معاونت سینمایی نیز آن را تأئید نمیکنند. جمال شورجه از مشاوران معاونت سینمایی در این زمینه گفت: “اصولاً چنین تصمیمی که فیلمی مجوز نمایش بگیرد، اما مجوز برای تبلیغات نداشته باشد، درست نیست.”
امیرحسین علم الهدی نیز با تأکید بر لزوم اجرای درست قانون گفت: “شورای صدور نمایش میتواند به یک فیلم پروانه نمایش بدهد یا نه، اما نمیتواند پروانه نمایش صادر کند و آن را مشروط کند.”
سید ضیاء هاشمی، رئیس اتحادیه تهیهکنندگان نیز با بیان اینکه وضعیت فعلی بهتر از اکران نشدن فیلمهاست، افزود: “قانون در کشور باید یکسان باشد.”
در این میان تنها کسی که از بیان هرگونه اظهار نظری خودداری کرده است، علیرضا سجادپور معاونت نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد است که گفته در ارتباط با این موضوع تنها با تهیهکننده فیلم صحبت خواهد کرد.
البته کمال تبریزی در بخش دیگری از یادداشتش، تهیهکننده فیلمش را نیز شریک این اتفاق دانسته و مینویسد که تهیهکننده در سانسور و اصلاح فیلم تندتر از ارشاد عمل کرده است، مبادا کسی از شوخیهای فیلم رنجیده شود. به قول تبریزی: ” فعلاً در ساخت فیلم باید مراقب رنجش خاطر همه بود! رنجش خاطر فیلمساز اهمیتی ندارد!”
البته لازم به یادآوری نیست که سالهاست رنجش خاطر فیلمسازان و هنرمندان اهمیتی ندارد، فقط دوستان وقتی یاد آن میافتند که آتشش دامن خودشان را نیز میگیرد!
خاطرات سینمایی بازیگران
همیشه تماشاگران علاقمند بودهاند تا از زندگی خصوصی اهالی سینما و بهویژه چهرههای مشهورش سر دربیاورند. بهتازگی دو کتاب در ویترین کتابفروشیها قرار گرفته است که تا حدی به این نیاز تماشاگران پاسخ داده است.
خاطرات تقی ظهوری و رضا کیانیان به صورت کتاب منتشر شده است.
اولی “افسانه و افسون” است که توسط کاوه گوهرین نوشته شده و در قالبی داستانی خاطرات دوران فعالیت سینمایی تقی ظهوری، بازیگر سینما در قبل از انقلاب را روایت میکند. ظهوری که بیشتر به خاطر بازی در نقشهای کمدی و بویژه نقش مکمل در کنار فردین در فیلمهایی چون “گنج قارون” و “قهرمان قهرمانان” شناخته میشود، در سال ۴۹ شمسی و بعد از سفری به مکه از دنیای بازیگری کناره گرفت و تنها به فعالیت در سندیکای هنرمندان پرداخت و سرانجام در اسفند سال ۱۳۷۰ هجری شمسی در تهران دیده از جهان فرو بست. کتاب «افسانه و افسون» در هزار نسخه و به قیمت ۳۵۰۰ تومان توسط نشر آرشام به بازار کتاب عرضه شده است.
اما کتاب دوم دربرگیرنده خاطرات یکی از بازیگران سینمای بعد از انقلاب است. در کتاب “این مردم نازنین، قصههای رضا کیانیان با مردم” که بهتازگی چاپ هفتم آن روانه بازار شده است، همانطور که از نام کتاب پیداست، رضا کیانیان از خاطرات خود و برخوردهایش با مردم در سالهای فعالیت سینمایی و تلویزیونیاش صحبت میکند. این کتاب توسط نشر مشکی و به قیمت ۵۸۰۰ تومان منتشر شده است.
خبرهای کوتاه
ستاره نامدار سینمای هند، آمیتاب باچان در پیامی روز جهانی کودک را به کودکان ایرانی تبریک گفت. سفیر حسن نیت یونیسف در پیامی که توسط مهتاب کرامتی، نماینده یونیسف در ایران منتشر شد، نوشت:
“سلام و درود به همه شما کودکان و نوجوانان ایران.
من به عنوان سفیر حسن نیت یونیسف در جهان، مایلم روز کودک یعنی روز خودتان را به شما تبریک بگویم.
با بهترین آرزوها و تقدیم احترام صمیمانه
آمیتاب باچان”
علی سرخانی، بازیگر سینما به علت سقوط از پلههای منزلش به کما رفت و بعد از چند روز فوت کرد. در خبر آمده بود که این بازیگر سینما بعد از چند ساعت بیهوشی توسط همسایگانش به بخش آیسییو بیمارستان لقمان منتقل شد، اما به علت پر بودن این بخش، لازم بود که او را به بیمارستان دیگری منتقل کنند که مشکلات مالی مانع از انجام این انتقال شد و این تأخیرها سرانجام به از کارافتادن کلیه و در نهایت مرگ این بازیگر انجامید. در دورهای که خبر از دستمزد میلیاردی برخی نابازیگران است، شنیدن خبر عدم بستری شدن یک بازیگر در بیمارستان به علت مشکلات مالی، جای تأمل دارد!
آمیتاب باچان روز جهانی کودک را به کودکان ایرانی تبریک گفت.
در آخرین نشست شورای عالی تهیهکنندگان که با حضور نمایندگان کانون تهیهکنندگان، انجمن تهیهکنندگان مستقل و مجمع فیلمسازان تشکیل شد، این شورا از تهیهکنندگان سینمای ایران خواست تا از هرگونه همکاری با شبکههای ماهوارهای فارسیزبان خودداری کنند. این درخواست از آنجا مطرح شد که در پی جنجالهای ایجاد شده در جهت فروش فیلم به شبکههای ماهوارهای، شورای عالی تهیهکنندگان با ارسال نامهای از سازمان صدا و سیما در ارتباط با این موضوع پرسش کرده و صدا و سیما نیز پاسخ داده:”هرگونه همکاری با شبکههای ماهوارهای فارسیزبان مخالف قانون است و در کشور با متخلف برخورد خواهد شد. ضمناً تیزر آنان از شبکههای سیما پخش نخواهد شد.”
خبرهای تولید
بعد از منتفی شدن سفر آنجلینا جولی به ایران و تمام آن حاشیههایش، سرانجام اعلام شد که قرار است لیلا حاتمی جایگزین او در فیلم “لطفاً بدون گناه” به کارگردانی علیرضا رئیسیان شود. فیلم در مرحله انتخاب بازیگر قرار دارد و هنوز نام دیگر عوامل آن اعلام نشده است.
حمید فرخنژاد به تازگی بازی در فیلم “دوباره با هم” به کارگردانی روزبه حیدی را به پایان رسانده است. فیلمبرداری این فیلم قرار است تا این هفته در جزیره قشم به پایان برسد و گروه به تهران بازگردند. از دیگر بازیگرانی که در این فیلم جلوی دوربین میروند میتوان به الناز شاکردوست، سحر قریشی، نیما شاهرخشاهی و اکبر عبدی اشاره کرد.
“رضا هرگز نمی خوابد” به مرحله صداگذاری و سخت موسیقی وارد شد.
با پایان تدوین فیلم “رضا هرگز نمیخوابد” ساخته رضا عطاران، این فیلم به مرحله صداگذاری و ساخت موسیقی وارد شد. رضا عطاران این فیلم را به همراه محمد توکلی تدوین کرده است و ساخت موسیقی آن توسط حمید صدری و صداگذاری آن توسط حسین ابوالصدق انجام خواهد شد.
لیلا حاتمی هم به جمع نارنجیپوشان اضافه شد. به تازگی این بازیگر قراردادی امضاء کرده است تا در فیلم “نارنجیپوش” به کارگردانی داریوش مهرجویی بازی کند. در خبری دیگر به نقل از سایت “سینمای ما”، ساره بیات که پیشتر خبر بازی او در این فیلم منتشر شده بود، به علت همزمانی تولید این فیلم با پروژه میلیاردی “پیامبر اکرم” از بازی در فیلم مهرجویی کنارهگیری کرده و ترجیح داده است تا در فیلم مجید مجیدی بازی کند. شاید افزوده شدن لیلا حاتمی به این پروژه دلیلش همین کنارهگیری ساره بیات باشد. فیلمبرداری فاز مستند تازهترین ساخته داریوش مهرجویی از ۱۵مهرماه در تهران آغاز شده است.
خبرهای اکران
فیلم سینمایی “پیتزا مخلوط” ساخته حسین قاسمیجامی قرار است از دهم آبانماه به نمایش عمومی درآید. به گفته کارگردان این فیلم، با انجام برنامهریزیهایی قرار است فیلم همزمان به مدت یک هفته با حضور کارگردان و برخی از عوامل (به شکل محدود) در کشور آلمان نیز به نمایش درآید. در این فیلم کمدی بازیگرانی چون مجید صالحی، لیلا اوتادی، سعید آقاخانی و علی صادقی بازی کردهاند.
از روز سهشنبه سه فیلم “زنان ونوسی، مردان مریخی”، “ندارها” و آژانس ازدواج” به نمایش عمومی خود خاتمه داده و جای خود را در سینماهای سرگروه به فیلمهای “راه آبی ابریشم”، “مرگ کسب و کار من است”، “تپلی” و “سعادتآباد” دادند. البته “سعادتآباد” از هفته گذشته بدون سینمای سرگروه نمایش خود را آغاز کرده بود و این هفته جایگزین فیلم “ندارها” در سینمای سرگروهش شد.
“پیتزا مخلوط” و اکران همزمان در آلمان و ایران؟
اما در جدول فروش، “زنان ونوسی، مردان مریخی” با فروشی حدود ۸۳۰ میلیون تومان به نمایش عمومی خود پایان داد. “شیش و بش” با فروش کل حدود یک میلیارد و ۱۱۵ میلیون تومان همچنان صدرنشین است. بعد از آن فیلم “سعادتآباد” با حدود ۲۶۰ میلیون تومان و “یه حبه قند” با فروش کل حدود ۱۵۵ میلیون تومان قرار دارند. سه فیلم تازه اکرانشده نیز در نخستین آخر هفته اکران خود توانستند به ترتیب “راه آبی ابریشم” با حدود ۲۰ میلیون تومان، “تپلی” با فروشی حدود ۸ میلیون تومان و بالاخره “مرگ کسب و کار من است” با فروش ۵ میلیون تومان در ردههای انتهایی جدول قرار گیرند.
حاشیه هفته: بازیگران زن؛ از خوانندگی تا رفتن به حج!
این روزها بیشتر بازیگران سینمای ایران به خوانندگی روی آوردهاند و هر کدام دستکم یک آلبوم منتشر کردهاند: از بهرام رادان و محمدرضا فروتن بازیگران سینما گرفته تا محمدرضا هدایتی بازیگر آشنای تلویزیون. اما در تازهترین خبر، یکی از بازیگران زن سینمای ایران هم برای آنکه از قافله ستارگان خواننده عقب نماند، تصمیم گرفته به شکلی نام خود را در فهرست بازیگران خواننده وارد کند و او کسی نیست جز مهناز افشار. البته از آنجایی که خواندن خوانندگان زن به شکل تکخوان مقدور نیست، به اجبار ایشان قرار است در آلبوم جدید روزبه نعمتاللهی به عنوان همخوان و همچنین دکلمهکننده فعالیت کنند. البته این همکاریها چندان هم خالی از فایده نیست: از یک سو این بازیگران در دوران رکود کاری و نداشتن فیلمی روی پرده به این وسیله نام خود را در رسانهها مطرح میکنند تا مبادا از یاد بروند و از سوی دیگر به جرگه هنرمندانی که در چندین شاخه فعالیت دارند وارد میشوند. در طرف مقابل هم، حضور این نامها میتواند به پرفروش شدن برخی از آثار این خوانندگان نیز بینجامد. به هر حال فعلاً که همه خشنودند و راضی.
مهناز افشار هم به جمع بازیگران خواننده پیوست!
اما حاشیه دوم مربوط میشود به ماجرای کاروان حج هنرمندان. هر سال برخی از هنرمندان سینمای ایران برگزیده میشوند تا به برای حج تمتع در کاروانی ویژه اعزام شوند. سال گذشته حضور برخی ستارههای سینمای ایران چون محمدرضا گلزار در این کاروان آن را تیتر خبرها کرد و همچنین اعتراض برخی را برانگیخت. امسال نیز مسئولان سعی کردند با افزودن برخی نامهای مشهور به این کاروان، بر وجهه تبلیغاتی آن بیفزایند، اما همه چیز مطابق برنامه پیش نرفت و برخی از این بازیگران از پیوستن به این کاروان انصراف دادند. از میان نامهایی که بیش از همه انصرافشان از پیوستن به این کاروان جلب نظر می کرد، می توان به الناز شاکردوست، فریبا کوثری، مجید مظفری و سروش صحت اشاره کرد. در این میان شاکردوست به جای خود مادرش را به این سفر فرستاد. انصراف برخی از بازیگران اما طبعاً به مذاق برخی خوش نیامد و طبق معمول خبرگزاری فارس به عنوان یکی از تریبونهای اصلی جناح راست با یادداشتی از این اتفاق انتقاد کرد و نوشت: “باید برای اعزام اهالی فرهنگ و هنر ضابطه وجود داشته باشد تا در افکار عمومی، سفر حج با روابط و مسائل دیگر معنا نشود. چرا که همه میدانند خانه خدا نیازی به سوپراستار ندارد!” در ادامه این یادداشت، به درستی از اقدام برخی از مدیران در انتخاب ستارگان سینما جهت ایجاد هیاهوی تبلیغاتی، انتقاد شده و پیشنهاد شده که از این پس افراد متقاضی این سفر نه توسط مدیران، که توسط خود اصناف سینمایی و بر اساس ضوابط خاص و مثلاً بر اساس قرعه انتخاب شوند. هرچند باید گفت روش پیشنهادی خبرگزاری فارس زمانی کاربرد دارد که هدف سرویس دادن به اهالی فرهنگ و هنر باشد، نه زمانی که مدیران تنها قصد دارند از محبوبیت و شهرت هنرمندان در جهت اهداف تبلیغاتی و پیشرفت کاری خود استفاده کنند!
در همین زمینه:
::مقالات و برنامههای رادیویی مجتبا یوسفیپور در رادیو زمانه::
ممنون. روان و گیرا مینویسید. مرا، که چندان پیگیر اخبار سینمایی نیستم، تا ته کشاند.
کاربر مهمان / 28 October 2011