احمد احقری – به مناسبت هزار سالگی شاهنامه فردوسی جشنوارهای از سوی بخش موزه هنرهای اسلامی در موزه پرگامون شهر برلین برگزار شد. این جشنواره در ۱۹ ماه مارس آغاز گشت و تا روز سوم ژوئیه ۲۰۱۱ ادامه داشت.
در این جشنواره که از نمایشگاهی بزرگ از آثار فردوسی به همراه کارگاههای بحث و تفسیرهای ادبی از حماسهی رستم و سهراب و بسیاری برنامههای هنری و ادبی دیگر تشکیل شده بود، شبی هم به هوشنگ سیحون، معمار بزرگ و نامدار ایرانی اختصاص یافت. هوشنگ سیحون که به ابتکار کانون مهندسین و متخصصان ایرانی در آلمان برای شرکت در مراسم هزارهی فردوسی به برلین دعوت شده بود، در روز ۱۶ ماه ژوئن در موزهی پرگامون دربارهی آرامگاه فردوسی که شخص او در روند بازسازی و ترمیم آن شرکت داشته، سخن گفت.
تاریخچه بنای آرامگاه فردوسی
سیحون در این مراسم نیز به روال معمول بسیار ساده، طنزآلود و قصهوار سخن گفت و از وقایعی که منجر به ساخت دوبارهی آرامگاه فردوسی به دست او شد، تعریف کرد. او گفت انجمن آثار ملی ایران در سالهای نخستین حکومت رضا شاه، بر آن شد که بهمناسبت هزارهی فردوسی، بنای یادبودی برای آرامگاه این شاعر بزرگ برپا کند. از آنجا که این انجمن بودجهای برای اجرای این طرح نداشت، تصمیم گرفتند مخارج پروژه را با فروش بلیطهای اعانهی ملی تامین کنند. استاد که در آن زمان دانشآموز بود، به یاد میآورد که خود با خرید یک بلیط به قیمت یک تومان به طرح ساخت این بنا کمک کرده بود.
در اوایل سالهای دههی ۴۰ خورشیدی، بار دیگر از سوی انجمن آثار ملی تصمیم گرفته شد بنای آرامگاه که به شدت آسیب دیده و فرسوده شده بود، به طور کامل تخریب و با طرحی نو بازسازی شود. زمینی که بر روی آن بنای سابق با سنگهای توپر و سنگین آن ساخته شده بود، مقاومت لازم را برای تحمل وزن این بنا نداشت و بنا به مقدار زیادی نشست کرده بود. به این ترتیب استاد هوشنگ سیحون مسئولیت طراحی، بازسازی و نظارت بر ساخت بنای تازه را در شهر توس به عهده گرفت.
به گفتهی سیحون ساخت بنای جدید به هیچوجه ساده نبود، چرا که در طراحی اولیه و بنا بر توافق انجمن آثار ملی تصمیم بر آن بود که شکل ظاهری و نمای بیرونی ساختمان حفظ شود. مدتی بیش از سه دهه بود که مردم و بازدیدکنندگان این آرامگاه، به یادبود از فردوسی با این نما خو کرده بودند و جایز نبود با طرحی متفاوت به این تاریخ پشت شود و آن را به فراموشی بسپرند. از این رو پیش از آغاز عملیات بازسازی، از تمام جزئیات بنای قبلی عکسبرداری و نقشهبرداری شد و جزئیات آن روی کاغذ به ثبت رسید. ساختمان به طور کامل از حالت اولیه خارج شد و داخل آن با طرحی نو و مدرن ساخته شد.
پس از خاتمهی سخنان استاد، جوانان و دانشجویانی که تشنهی آموزش از تجارب غنی معماری او بودند، به طرح پرسشهای خود پرداخته و استاد با کلام شیرین خود به آنها پاسخ داد. در این شب، برنامهی بزرگداشت هوشنگ سیحون با سخنرانی دکتر وِبِر، رئیس بخش هنرهای اسلامی موزهی پرگامون دربارهی معماری ایران باستان و سخنان پروفسور سعید ناصری، رئیس هیئت مدیرهی کانون مهندسین و متخصصان ایرانی در آلمان در مورد شخصیت و کارهای هوشنگ سیحون و همچنین اجرای برنامههای هنری با خواندن قطعات شاهنامه به آلمانی و فارسی تکمیل شد.
فرازهایی از زندگی و آثار هوشنگ سیحون
سیحون در سال ۱۲۹۹ در تهران و در خانوادهای اهل موسیقی بهدنیا آمد. پدر بزرگ او میرزا عبدالله فراهانی بنیانگذار و پدر موسیقی سنتی ایران، مادر او نوازنده زبردست تار و سهتار و دایی او احمد عبادی استاد بزرگ سهتار است. سیحون در بدو تأسیس دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل معماری مشغول و پس از اتمام آن برای ادامهی تحصیل راهی پاریس شد. تز پایان کار او در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) همزمان بود با برنده شدن او در مسابقهای که توسط انجمن آثار ملی برای طراحی بنای یادبود آرامگاه بوعلی سینا در همدان برگزار شده بود. او با کمک آندره گدار فرانسوی، رئیس ادارهی باستانشناسی آن دوران، همین کار را به عنوان پروژهی خود در فرانسه به ثبت رساند. در این زمان بود که او در بازگشت به ایران نخستین اثر معماری خود را با بنای یادبودی بر آرامگاه بوعلی سینا در همدان به ثمر رساند. هوشنگ سیحون با طرح و ساخت این بنا به شهرت رسید.
در دائرهالمعارف ویکیپدیا میخوانیم: «سیحون در طول سالهای فعالیت خود عضو شورای ملی باستانشناسی، شورای عالی شهرسازی، شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران و کمیته بینالمللی ایکوموس (Icomos)، وابسته به یونسکو در پیش از انقلاب بوده و به مدت ۱۵ سال مسئولیت مرمت بناهای تاریخی ایران را برعهده داشته است.»
استاد سیحون در سال ۱۹۸۰ از ایران به فرانسه مهاجرت کرد و اکنون بیش از دو دهه است که در ونکوور کانادا زندگی میکند. او در عین حال شهروند افتخاری فرانسه نیز هست.
هوشنگ سیحون معماری نامدار و برجسته و معروف به «مرد بناهای ماندگار» است. آرامگاه خیام، کمالالملک، بوعلی سینا، نادرشاه افشار، کلنل محمدتقی خان پسیان و بناهای دیگری مانند موزه توس و ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران از جمله کارهای او در زمینه معماری است.
در هریک از آثار این بزرگان، استاد موفق شده فلسفه نظری و وجودی آنها را در نقش بنای یادبودشان به طرز زیبایی وارد کند و به جاودانگی آنها زندگی و مادیت ببخشد. او آرامگاه عمر خیام را بر پایه اصول ریاضی و مثلثاتی خیام، محاسبه و طراحی کرده است. کاربرد سنگ هرکاره در بنای یادبود نادرشاه افشار نشان از صلابت و عظمت نادرشاه دارد و شکل شش ضلعی مقبره تداعیگر شکلِ سیاهچادرهایی است که نادر در آنها زندگی میکرد.
سیحون نقشانداز ماهری است که نه تنها در معماری، که در کار نقاشی نیز حرف بسیار برای گفتن دارد. او با «کلافهای خطی» خود سبکی ویژه به دنیای نقاشی وارد کرده است. آثار او در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست در سال ۱۹۷۲ در کنار آثار هنرمندانی چون پیکاسو و سالوادور دالی به نمایش درآمد.
استاد سیحون، مهمان شهر برلین
پروفسور سعید ناصری، رئیس هیئت مدیره کانون مهندسین و متخصصان ایرانی در آلمان که مسئولیت برگزاری شب مراسم و بزرگداشت استاد سیحون در برلین را عهدهدار بوده است، در ارتباط با اقامت کوتاه این مرد بزرگ در برلین گفت: «از همان لحظه که استاد سیحون قدم به فرودگاه برلین گذاشت، خنده از لبانش محو نشد و دست از بذلهگویی و مزاح با همراهان و اطرافیانش برنداشت. استاد که اکنون نودمین سال زندگی خود را هم پشت سر گذاشته، برای جوانترها هنوز نمونهی خوبی است از انرژی کاری و حس مثبت به زندگی و کار هنری. استاد حتی حاضر نبود با وجود خستگی ناشی از ساعتها بازدید و گشت و گذار در گالریهای نقاشی برلین، برنامه را کوتاه کند و قدری به استراحت بپردازد و قبل از رسیدن به هتل گفت: “حالا نه، بگذار آن دیگری را هم ببینیم.”»
پروفسور ناصری در ادامهی سخنانش دربارهی هوشنگ سیحون افزود: «آیا این روحیه و این رابطهی حسی قوی با هنر و زندگی در استاد نبوده که از او یک هنرمند و معمار بناهای ماندگار ساخته است؟ همان عشقی که باعث شده بود از دوران کودکی، مثل یک گرافیتی کوچک خانگی، زغال در دست به نقاشی روی در و دیوار و راهرو خانه پدری بپردازد و به قول خودش بزرگترها را از دست خود کلافه و عاجز کند.»
شهر برلین خاطره روزهای ۱۵ تا ۲۰ ژوئن ۲۰۱۱ را که هوشنگ سیحون در آن اقامت داشته است، همچنان زنده نگه خواهد داشت.
عکسها:
چهرهنگاری هوشنگ سیحون از خودش
گوشهای از مراسم بزرگداشت استاد سيحون در موزه پرگامون برلين
هوشنگ سيحون در حال سخنرانی در کنار خانم دکتر پرتو تهرانی که سخنان استاد را به آلمانی ترجمه میکرد
بنای آرامگاه فردوسی در شهر توس
بنای آرامگاه بوعلی سينا در شهر همدان
آرامگاه کمالالملک در نيشابور
بنای آرامگاه حکيم عمر خيام در نيشابور
استاد هوشنگ سيحون در برلين
استاد هوشنگ سيحون در کنار پروفسور سعيد ناصری
حالا عکس های استاد و مراسم را نمی شد قدری بزرگ ترنمایش دهید؟
شما که زحمت کشیدید و یاد و نام این استاد را زنده کردید
داخل ایران که کسی جرأت نمی کند یادی از این استاد بکند تا زنده هست، به خاطر دین و مذهبی که ایشان دارند.
خلیل / 12 July 2011
با سلام گرم به جناب آقای احقری و اساتید گرامی در برلین بار دیگر از امکان گذراندن ساعاتی فراموش نشدنی در کنار استاد سیحون با سازماندهی شما صمیمانه تشکر میکنم با خاطره ای از سه شمشیر باز!! از هانور
آرمین / 13 July 2011