سراب حاکمیت دوگانه و سوت پايان آزادسازی قيمتها از موضوعهای سرمقاله روزنامههای بامداد امروز ايران است.
«سراب حاکمیت دوگانه»
سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان «اين تير و آن کماندار» در مورد پیامدهای خودداری محمود احمدینژاد از حضور در جلسات هیأت دولت است.
نويسنده سرمقاله کیهان نوشته است: «ديروز آقای دکتر احمدینژاد بعد از يک غيبت ۱۱ روزه که از ايشان انتظار نمیرفت و تعجب همراه با تأسف دوستان واقعی رئيسجمهور را در پی داشت، به دفتر کار خود بازگشت و با اين اقدام خويش، خواب خوش دشمنان بيرونی و دنبالههای داخلی آنها را به کابوس تبديل کرد.»
در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «بلافاصله پس از انتشار خبر ابقای وزير اطلاعات از سوی رهبر معظم انقلاب که با استقبال چندانی از سوی آقای رئيسجمهور روبرو نشده بود و يا اينگونه تبليغ شده بود، تمامی دشمنان بيرونی با بهرهگيری از ماشين عظيم و پردامنه تبليغاتی و رسانهای خود به تقدير و تمجيد از آقای احمدینژاد پرداختند و در حمايت و قدردانی از ايشان، کمترين ترديدی به خود راه ندادند. چرا؟»
در ادامه سرمقاله میخوانيم: «اين چرخش ١٨٠ درجهای دقيقاً هنگامی آغاز شد که دشمن احساس کرد که آقای احمدینژاد، حکم و توصيه رهبر معظم انقلاب را ناديده گرفته و از تن دادن به آن خودداری کرده است. به بيان ديگر، دشمن احساس کرد آرزوی ديرينهاش که سه دهه بر زمين مانده بود، يعنی حاکميت دوگانه تحقق يافته و يا نشانههای آغاز آن ديده میشود.»
نويسنده سرمقاله ادامه داده: «اکنون سؤال ديگری در ميان است که پاسخش اگرچه روشن و بديهی ولی بيان دوباره و حتی چندباره آن خالی از فايده نيست و آن سؤال اين که، چرا دشمنان تابلودار بيرونی پس از احساس حاکميت دوگانه بدون کمترين ترديدی حمايت از آقای احمدینژاد و تقدير و تمجيد از ايشان را برگزيدند و حال آن که میتوانستند به جای آقای احمدینژاد، حمايت و تقدير خود را نثار رهبر معظم انقلاب کنند. مگر نه اين که به خيال خام آنان، در حاکميت نظام اسلامی ترک افتاده و نشانههای حاکميت دوگانه پديد آمده است؟ بنابراين آنچه برای آنان در نگاه اول، ضروری به نظر میرسد، حمايت و تقدير از يک سوی اين به اصطلاح حاکميت دوگانه است، چرا که هدف نهايی دشمن، دوسويه شدن حاکميت است و چه فرقی میکند که کدام سو در مقابل سوی ديگر مورد حمايت قرار گرفته و تقدير و تمجيد شود؟ بنابراين چرا در اين ميان حمايت از آقای احمدینژاد را برگزيدند و بیدرنگ به سوی آن رفتند؟»
سوت پايان آزادسازی قيمتها
سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «ضرورت بازگرداندن قانون يارانهها به ريل اصلی» در مورد تصمیم مجلس ایران در خصوص ایجاد محدودیت برای افزایش قیمت حاملهای انرژی است.
در سرمقاله روزنامه تهران امروز آمده است: «اتفاقاتی که در جلسه علنی روز گذشته مجلس درباره قانون يارانهها رخ داد و برخی نمايندگان درباره ظهور تبعات منفی اجرای ناهمگون اين قانون تا نيمه دوم سال ۹۰ خبر دادند ، بار ديگر ضرورت بازگرداندن اجرای قانون يارانهها را به ريل اصلی عيان کرده است. واقعيت اين است سياستی که دولت برای اجرای اين قانون مهم اتخاذ کرد اکنون به گونهای است که موجب برخی ناضايتیهای عمومی شده است که علت اصلی اين نارضايتیها هم به شيب تندی بر میگردد که دولت برای اجرای قانون در پيش گرفته و بيش از حد توان متوسط مردم به آزادسازی قيمتها رو آورده است.»
اين سرمقاله افزوده: «سال گذشته که دولت سياست شوکدرمانی را برای اجرای قانون يارانهها لحاظ کرد، برخی نمايندگان از امکان متوقف شدن اجرای اين قانون در نيمه راه خبر دادند و گفتند اگرچه سياست شوکدرمانی در مهار تبعات روانی تورم آزادسازی قيمتها موثر است اما معلوم نيست که اجرای چنين سياستی در ادامه به فشار بيش از حد قيمتی به مردم و توليد منجر نشود.»
در ادامه سرمقاله آمده است: «در آن زمان دولت اين نظرات را نپذيرفت و معتقد بود که سياست شوکدرمانی موثرترين راه برای اجرای اين قانون است و میتوان با سياستهای ضد تورمی ، تبعات تورمی سياست شوکدرمانی را مهار کرد. البته دولت در مهار تبعات روانی اجرای قانون يارانهها موفق بود ليکن از مدتی پيش و بهخصوص پس از اينکه دور دوم قبوض گاز که با حذف يارانهها محاسبه شده بود، صادر گرديد، آثار نارضايتی صادر شد که عدم تمکين بخشهايی از مردم در پرداخت قبوض نجومی گاز هم واکنشی اعتراضی به افزايش چندين برابری قيمت ها بود.»
نويسنده سرمقاله ادامه داده: «همين مسائل هم موجب شد که بالأخره مجلس که تا پيش از اين به دولت توصيه میکرد از سياست شوکدرمانی دست بردارد و سياست شيب ملايم آزادسازی قيمتها را در دستور کار خود قرار بدهد، اما چون دولت به اين توصيهها توجهی نکرد، لاجرم مجلس از طريق گذراندن مصوبهای دولت را ملزم کرد در اجرای قانون يارانه ها در سال ۹۰ مجاز نيست بيشتر از ۲۰ درصد به قيمت حاملهای انرژی بيفزايد. مصوبهای که سوت پايان آزادسازی قيمتها را با شيب تند به صدا درآورد.»
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «واکاوی رفتار دوگانه بورس ۹۰»
سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «زمانی برای حاشيه»
کسی دیگر نمیکوبد در این خانه متروک .
با پیر و فرتوت شدن این اسطوره های آزادیخواهی ، میهن پرستی ، دموکراسی طلبی چه چیزی برای ایران میماند ؟
طالبانیسم – مارکسیسم روسی – تجزیه طلبی !
تو گویی خاک قبرستان پاشیده اند بر این دیار کهن . سحابی بدون دیدار هاله میمیرد !
کجا هستند تمساح های حقوق بشر روسی ؟
چه کسی این کاروان شکسته و کشتی توفان زده را که در محاصره راهزنان دریایی است لنگر و ناخدا و کاروان سالار خواهد شد ؟
کاربر مهمان sara pedar nadarad / 02 May 2011