۱۲ نماينده مجلس شورای اسلامی ايران، خواهان استيضاح محمود احمدینژاد، رئيسجمهوری ايران شدهاند.
به گزارش پارلماننيوز، وبسايت رسمی نمايندگان اصلاحطلب مجلس ايران، اين درخواست که پنجم اسفند ۱۳۸۹ امضا شده، به علی لاریجانی، رئيس مجلس ارائه شده است.
نمايندگان امضاکننده «بیاعتنايی به قانون برنامه چهارم توسعه، پافشاری بر نظرات شخصی در حد سياستهای کلی نظام، ايجاد تعهدات مازاد بر اعتبارات مصوب، بلااقدام ماندن مصوبات مجلس و دولت، عدم ارايه گزارش عملکرد سالانه برنامه، تخلفات عديده در اجرای قانون بودجه، عدم پايبندی به قانون سياستهای اصل ۴۴ و استنکاف از ابلاغ برخی مصوبات مجلس» را از موارد «تخلفات» احمدینژاد نام بردهاند.
پارلماننيوز اسامی نمايندگانی که اين طرح را امضا کردهاند، اعلام نکرده است.
اين نمايندگان از لاریجانی خواستهاند تا درباره احمدینژاد، ماده ۲۳۳ آييننامه داخلی مجلس را اجرا کند.
ماده ۲۳۳ آييننامه داخلی مجلس میگويد: «هرگاه حداقل ۱۰ نفر از نمايندگان مجلس و يا هر کدام از کميسيونها، عدم رعايت شئونات و نقض يا استنکاف از اجرای قانون يا اجرای ناقص قانون توسط رييسجمهور و يا وزير و يا مسئولين دستگاههای زيرمجموعه آنان را اعلام نمايند، موضوع بلافاصله از طريق هیأت رييسه جهت رسيدگی به کميسيون ذیربط ارجاع میگردد. کميسيون حداکثر ظرف ۱۰ روز موضوع را رسيدگی و در صورت وارد بودن با اظهار نظر صريح، گزارش خود را از طريق هیأت رييسه به مجلس ارايه میدهد.»
محمود احمدینژاد پس از برکناری حيدر مصلحی، وزير اطلاعات و سپس ابقای وی توسط آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، به نشانه «اعتراض» از حضور در نهاد رياستجمهوری خودداری کرده است
بنا به تبصره اين ماده چنانچه مجلس، گزارش را تأييد کند، موضوع جهت رسيدگی به قوه قضاييه و ساير نهادهای نظارتی ارسال میشود. همچنین بر اساس تبصره ديگری از اين ماده در صورتی که مجلس در مورد رييسجمهور يا هريک از وزرا سه بار به واردبودن گزارش رأی بدهد، طرح استيضاح در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت.
اين طرح در حالی مطرح شده که بنا به گزارش وبسايتهای حامی دولت، محمود احمدینژاد پس از برکناری حيدر مصلحی، وزير اطلاعات و سپس ابقای وی توسط آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، به نشانه «اعتراض» از حضور در نهاد رياستجمهوری خودداری کرده است.
همچنين هفته پيش وبسايت دولتيار از حاميان دولت اعلام کرده بود در صورت ادامه «تخريب و فشار» به دولت، ايران صحنه «زدو و خوردهای خونين» خواهد شد.
منابع خبری در ایران نیز روز سهشنبه ششم ارديبهشت جاری اعلام کردند احمدینژاد «برکناری مصلحی از وزارت اطلاعات، برکناری سعيد جليلی از شورای عالی امنيت ملی و انتصاب اسفنديار رحيممشايی به عنوان معاون اول رئيسجمهور» را از «شروط» احمدینژاد برای بازگشت به دفتر کارش خبر دادهاند.
اين خبر از سوی منابع نزديک به وبسايت رجانيوز نيز تأييد شده است.
با این حال روز گذشته علیمحمد بزرگواری، عضو فراکسيون اصولگرايان مجلس به خبرگزاری برنا گفت احمدینژاد شامگاه دوشنبه پنجم ارديبشهت به ديدار رهبری جمهوری اسلامی ايران رفته تا «دغدغههايش» را با وی در ميان بگذارد.
برخی از چهرههای اصولگرا به محمود احمدینژاد هشدار دادهاند که در برابر «حکم حکومتی» رهبر جمهوری اسلامی ايران در ابقای حيدر مصلحی، «ايستادگی» نکند.
آيتالله خامنهای نيز در سخنرانیهای اخير، موضوع اختلافش با احمدینژاد را بر سر وزير اطلاعات تأييد کرد اما با اين حال اين اختلاف را «بیاهميت» توصيف کرده است.
با سلام
تا کنون جنگ داخلی بی سلاح بر قرار بوده و ایران صحنه بگومگوهای درون جناحی و برون جناحی بوده حالا به سبزه هم آراسته شد. با این حساب که احمدی نژاد ارتباط تنگاتنگ با سپاه دارد، جنگ بین بسیج (طرفداران رهبر) و سپاه دارد به مرحله بحرانی واجتناب ناپذیر میرسد. جانبداری سپاه از احمدی نژاد در 4-5سال گذشته رفته رفته بالا گرفته زیرا وی با واگزار کردن قراردادهای بزرگ سپاه را به قدرت بزرگ اقتصادی بدل کرده است. با توجه به آنچه در خاور میانه بزرگ میگذرد بسیار بعید است که چند جزقه ای از آتش انقلابات دوروبر به احاف پنبه ای رهبر و حک.مت ایراننرسد.
کاربر مهمان / 27 April 2011
اینجا ایران است مجددا دستگاه رهبری یا بهتر است بگوییم بیت رهبری با قدرت لایزالش که بقول برخی آیت الله ها ( مانند جنتی و خاتمی و مشکینی ) انتخابش را خدا فراهم کرده است و هنگام تولد یا علی می گوید و … با سیستم دولتی نه اختلاف که به تناقض رسیده اند تناقضی که هر دو را از حالت فرازمینی به زیر کشیده است . از اینرو تحرکات سیاسی و مانورهای پی در پی و همچنین ائتلافهای پشت پرده برای حذف یکدیگر در جریان است خامنه ای که همه ی دارائیش را روی احمدی نژاد برای بی اثر کردن نقش روحانیون در تصمیم گیری و جانشینی پسرش شرط بندی کرده بود چه احمدی نژاد را حذف کند و چه نگه دارد بازنده ی بزرگ این قمار قدرت است راه پس و پیش ندارد یا باید قدرتش را با احمدی نژاد تقسیم کند و یا با روحانیون راه دیگری برای او باقی نمانده است در جمهوری اسلامی اولین موضوعی که مطرح خواهد شد زمینی بودن آنست نه خدایی و فرازمینی . فریبهای بیش از سی سال و مخفی شدن پشت خرافه ها و شیره مالیدن به سر مردم و بخصوص امت حزب الله دیگر به سر آمده . نماینده ی خدا بقول آقایان اشتباه محاسبه کرده و تصمیمات الهی اش راه خطا رفته است . از امت حزب الله می پرسم آیا خدا راه خطا جلوی برگزیدگانش گذاشته است ؟ امت حزب الله نیز که عقب مانده ترین و کم تعداد ترین متعصب ترین و شرور ترین بخش افراد جامعه را تشکیل می دهند دریافته اند که این نماینده ی خدا به خطا رفته است نه تنها راه الهی اش به خطا بوده که راه مرشدش خمینی را نیز نیاموخته بود خمینی به نیکی می دانست و به درستی برای حفظ جمهوری اسلامی می گفت اسلام بدون روحانیت یعنی اسلام بدون اسلام . راه اسلام بدون اسلام راهی ست که انزجار و تنفر مردم نسبت به حکومت چندین دهه ی روحانیت در جمهوری اسلامی آفریده است آلترناتیو حذف روحانیون ناشی از تنفر واقعی مردم نسبت به آنان بود که خامنه ای و احمدی نژاد را همبستر کرده بود از اینرو خامنه ای مجددا خود را متمایل به روحانیت یعنی همان جریانی می کند که سالهاست مرگ سیاسی اش را تجربه می کند . چند پاره شدن روحانیت هم تنها بدین دلیل است که هر پاره ای در صدد جذب مردم به روشهای مختلف خودشان است . و بهمین دلیل خامنه ای بازی باخت باخت را آزمایش می کند . از اینرو هنوز خامنه ای سعی می کند با امکانات خودش و بدون کمک جریان روحانیت بازی را ادامه دهد و به همین دلیل است که بازار بلوفها هم افزایش یافته است مجلس استیضاح طرح ریزی می کند خامنه ای نشستها و دیدارهای مردمی را افزایش داده . از سوی دیگر روحانیت با نمایندگی مهدوی کنی علنا می گوید رئیس دولت فکر نکند که بدون او کارها می ماند مهدوی کنی صریحا خامنه ای را تشویق می کند و به او چراغ سبز نشان می دهد که ما از تو حمایت می کنیم . و احمدی نژاد هم با استعفا و جذب نیروهای بیشتر از سپاه داخل دفتر رئیس جمهوری و بیان طرفدارانش که کار به خون ریزی خواهد کشید و دیدار با شورای شهر و … عملا شمشیر را از رو بسته و تهدید می کند . او نه تنها در پی حفظ اختیارات رئیس جمهور است بلکه بخشی از اختیارات خامنه ای را نیز طلب می کند .
با همه ی این تفاسیر و این جنگهای تن به تن جناحهای حکومتی تنها نتیجه اش تضعیف جمهوری اسلامی و از دست دادن بیشتر لایه های مردمی نزدیک به حاکمیت و از بین رفتن تمرکز رهبری جمهوری اسلامی ست که زمینه ی رشد جنبش دموکراسی خواهی را فراهم خواهد کرد . حباب اتحاد جناحهای جمهوری اسلامی با انفجار بزرگ اقتصادی ماههای اینده گره خورده و تارو پود همه ی انها را جمع خواهد کرد . و خمینی مرشد اعلی هم روزی را بیاد آورد که با سر مستی می گفت : "هی نگوئید اقتصاد خر هم اقتصاد دارد و … درست کردن این ویرانه 20 سال طول می کشد " در حالی که شاگردش سال جهاد اقتصادی تعیین می کند . نه تنها بعد از 20 سال که حتی اگر قرنها هم جمهوری اسلامی بماند قادر به تامین نیازهای اقتصادی برنخواهد آمد . در تاریخ فقط نگاشته خواهد شد چه در عرصه ی انسانی و چه سیاسی و چه اقتصادی جمهوری اسلامی مساوی است با بن بست بشریت در انتخاب راه نه شرقی و نه غربی .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 27 April 2011
اینها همش فیلمه که مردم دست از مبارزه بردارند
کاربر مهمان / 27 April 2011
جنگ اصلی درخواست سهم بيشتر پول لوله های نفت است…
کاربر مهمان / 27 April 2011
اين موضوع جوک است .
رحيمي پدرخوانده همه وکلا را خريده…..
کاربر مهمان / 02 August 2012