«دولت عراق حق تحویل مجاهدین به ایران را ندارد»؛ این واکنش شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل به حمله نیروهای عراقی به «شهر اشرف» است؛ محل زندگی هزاران نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق، گروه مخالف دولت ایران در عراق؛ منطقهای که در سال ۱۹۸۶ حدود هشتاد کیلومتر مانده به مرز عراق با ایران ایجاد شد.
از شهر اشرف بهعنوان «کمپ»، «اردوگاه» و «قرارگاه» نیز نام برده میشود. ظرف دو سال گذشته، این دومین بار است که شهر اشرف مورد حمله نیروهای عراقی قرار میگیرد. حمله نخست در ژوییه ۲۰۰۹، یازده کشته و صدها زخمی برجای گذاشت. ویدئوهای تکاندهندهای نیز از آن در اینترنت منتشر شد اما بازتاب چندانی حتا در بین گروههای سیاسی مخالف دولت ایران نیافت.
در حمله دوم که بامداد هشتم آوریل ۲۰۱۱ رخ داد، سی و چهار نفر کشته و صدها نفر مجروح شدند. تعداد کشتهها مورد تایید سازمان ملل قرار گرفت و نهادهای جهانی مانند «عفو بینالملل» و «گزارشگران بدون مرز» نیز به این وضعیت اعتراض کردند. اینبار، بر خلاف تابستان ۲۰۰۹، گروههای مخالف دولت ایران مواضع روشنتری اتخاذ کردند و حتا برخی از آنها که با علمکرد و ایدههای سازمان مجاهدین خلق مخالف هستند به حمله نیروهای عراقی واکنش منفی نشان دادهاند.
حمله هشتم آوریل به شهر اشرف همچنین در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و بالاترین، واکنش گسترده ایرانیان را در پی داشته است. در نگاه کلی، گروهی معتقدند جدا از این که سازمان مجاهدین خلق چه باور سیاسی یا مذهبی دارد باید با این موضوع از جنبهی حقوق بشر مواجه شد؛ در عین حال، گروهی دیگر نیز که حتا از مخالفان سرسخت حکومت ایران هستند، بهدلیل «سوابق این گروه، ازجمله عملیات «فروغ جاویدان و جنگیدن در کنار نیروهای عراقی»، به حملات صورت گرفته به مجاهدین، اهمیت چندانی نمیدهند.
در چنین فضایی، از شیرین عبادی، فعال جهانی حقوق بشر میپرسم که از دیدگاه او چقدر باید در شرایط کنونی، اعتقادات و پیشینه سازمان مجاهدین خلق را را مورد توجه قرار داد؟
شیرین عبادی: اتفاقی که در «پادگان اشرف» افتاده را یک نقض آشکار حقوق بشر میدانم. صرفنظر از عملکرد سیاسی سازمان مجاهدین خلق که قضاوت در اینباره برعهده من نیست باید بگویم که حمله به صورتی که اتفاق افتاده، صحیح نبوده است. قبول دارم که عراق مانند هر کشور دیگری در خاک خودش حاکمیت دارد ولی نمیبایستی از موضوع حاکمیت برای کشتار مردم استفاده شود. از همه مهمتر این که اجازه رسیدن دارو و کمک به مجاهدین داده نمیشود. اجازه ندادهاند که آنها در گورستان خود، امواتشان را دفن کنند. اینها همه با موازین حقوق بشر مغایر است.
اگر دولت عراق حاضر نیست که خاک خود را همچنان در اختیار مجاهدین قرار دهد، راه آن حملهی مسلحانه به پادگان اشرف نیست. از همه مهمتر مایلم به این نکتهای اشاره کنم که این حمله پس از افشاگری مجاهدین در مورد تاسیسات هستهای در کرج رخ داده است .این مسئله مایه تأمل است که آیا بین این دو موضوع ارتباطی وجود دارد یا خیر.
خانم عبادی، حمله اخیر، بازتاب گستردهای در در رسانههای بینالمللی داشته است، ولی پس از چند روز که در رابطه با این موضوع گزارشهای خبری متعددی پخش میشد، ما اکنون تقریباً شاهد نوعی سکوت نسبی در این رابطه هستیم. هنوز روشن نیست که چه راهی قرار است پیشپای اعضای سازمان مجاهدین قرار داده شود و یا کلاً به این جریان چگونه رسیدگی شود. شما از بابت تلاشهای سازمانهای حقوق بشر اطلاعاتی در اختیار دارید؟
سازمانهای حقوق بشری و از جمله خود من تلاش میکنیم که از طرف سازمان ملل متحد گزارشگری به «پادگان اشرف» برود و با ساکنین این پادگان و همچنین با مسئولان عراق صحبت کند؛ گزارش دقیقی تهیه شود تا ابعاد این مسئله را در سازمان ملل بهتر بشود بررسی کرد. از سوی دیگر راه حل این مسئله، با عنایت به این که این چندمین مرتبه است که «پادگان اشرف» مورد هجوم نظامی قرار میگیرد، این است که کشورهای ثالث این افراد را پذیرا شوند. البته پناهندگی سیاسی به شکل گروهی در حقوق بینالملل پیشبینی نشده، بلکه تک تک افرادی که مایل هستند در کشور دیگری به سر برند، بایستی فوراً مورد پذیرش قرار گیرند.
مقامهای عراقی اشاره کردهاند که بارها از سازمان مجاهدین خواستهاند که این کمپ را در عراق ترک کنند. از طرفی ناظران بینالمللی که در آن منطقه حضور پیدا کردهاند، گفتهاند که اجازهی تردد خبرنگاران و یا حتی ناظران به آنجا داده نمیشود؛ محدودیت شدیدی نیز برای ورود یا خروج افراد دیگر به داخل این اردوگاه وجود دارد. شما در این موارد تضاد نمیبینید؟
یکی از مشکلاتی که وجود دارد، این است که طی سالها خبرنگاران و رسانههای مستقل اجازه پیدا نکردهاند که به «پادگان اشرف» بروند و گزارش تهیه کنند. این یکی از موارد مورد اعتراض است. زمانی که اطلاعرسانی صورت نمیگیرد ما دقیقاً نمیدانیم که افرادی که در «پادگان اشرف» هستند چگونه زندگی میکنند و چه محدودیتهایی دارند. اجازهی حضور خبرنگاران مهمترین مسئلهای است که باید برآن تأکید کرد. به باور من این شرایط به این خاطر است که حوادثی در آنجا رخ داده که دولت عراق مایل نیست به اطلاع افکار عمومی برساند.
روند تلاشهایی که شما در این زمینه داشتهاید، تا بهحال به کجا رسیده است؟
متأسفانه به جایی نرسیده و به همین دلیل ما شاهد حمله به «پادگان اشرف» برای چندمین بار بودهایم. هنوز به نتیجهای که قابل ذکر باشد نرسیدهایم. امیدوارم که اجازهی حضور خبرنگاران در پادگان داده شود و امیدوارم که از طرف سازمان ملل گزارشگر بیطرفی به محل برود برای تهیه گزارش.
شما بهعنوان یک فعال جهانی حقوق بشر هیچ راه یا پیشنهادی برای اعمال فشار به دولت عراق سراغ دارید تا اجازهی حضور ناظران و خبرنگاران در آن شهر داده شود؟
من از کشورهای ثالث میخواهم که هر کدام از افرادی که در «پادگان اشرف» هستند، اگر درخواست پناهندگی کردند، آنها را بپذیرند و به وظیفهی انسانی خودشان عمل کنند. همچنین مجدداً بر حضور یک گزارشگر از طرف شورای حقوق بشر سازمان ملل تأکید میکنم. افرادی که در «پادگان اشرف» هستند، را باید به چشم «پناهندهی سیاسی» نگاه کرد. دولت عراق حق ندارد آنها را به ایران تحویل دهد چون جانشان در ایران خطر خواهد بود.
شما فکر میکنید دخالت کشورهای خارجی در این رابطه میتواند مؤثر باشد، برای فشار به دولت عراق؟
اجازه دهید که ابتدا ببینیم آیا اساساً دولتهای خارجی علاقهمند به این مسئله هستند یا نه. آن زمان
اظهارنظر میکنیم و میبینیم آیا مؤثر است یا خیر.
ایمیل گزارشگر : [email protected]
– ویدئوی حملههای سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ به شهر اشرف
مزدور بی وطن کسی هست که با دشمن خودش همپیمان بشه بر علیه میهن و مردم خودش. اینها تقاص خون جوانان ایران هست که بدست این منافقین ریخته شده. اگر همین منافقین در جنگ علیه ایران پیروز میشدند هیچ ایرانی را زنده نمیگذاشتند.
کاربر مهمان / 21 April 2011
خانم شیرین عبادی اشرف خورشید تابنده آزادی است کشتی است در طوفانهای سیاسی منطقه /
خانم شیرین عبادی اشرف یک کانون استراتژیکی مبارزه آزادیبخش است.
بعد از این همه کشتار و ویرانی ما باید منتظر دمکراسی در عراق باشیم نه منتظر یک حکومت وابسته به ولایت فقیه
دولت عراق باید به قوانین بین المللی وحقوقی شهر وندان احترام بگذارد این نقطه شروع دمکراسی در عراق است نه اجرای امر ونهی خامنه ای وسپاه ضد قدس او .
می گویند عدو سبب خیر می شود امروز مجاهدین خلق ضامن پیروزی دو ملت عراق وایران هستند در برابر دیکتاتوری وتروریسم و بنیاد گرائی
خانم شیرین عباد شما به وظیفه انسانی و تخصصی خود عمل کنید .
علی اصغر / 21 April 2011
کسانی که از شاهنشاه آریامهر بدلیل برخورد با تروریست های کمونیست و تروریست های اسلامی در دهه های ۱۳۴۰ و۱۳۵۰ پس از ترور دو نخست وزیر و دو بار سوء قصد بجان خود وی انتقاد میکنند بهتر است به برخورد کشورهای ژاپن٬ اروپایی و امریکا با تروریست های کمونیست و تروریست های اسلامی نیز توجه کنند.(در قسمت راست صفحه لینک های زیر به زبانهای دیگرترجمه می شود.)
۱- ژاپن- ارتش سرخ ژاپن با «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» رابطهای بسیار نزدیک داشت. «ارتش سرخ ژاپن» در داخل ژاپن زیاد فعال نبود ولی در واقع «ارتش سرخ متحد» (رنگو سکیگون) بازوی ارتش سرخ ژاپن در داخل ژاپن بود. هدف ارتش سرخ ژاپن براندازی سلطنت در ژاپن و آغاز یک انقلاب بود.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%88%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D9%88_%D8%B4%DB%8C%DA%AF%D9%86%D9%88%D8%A8%D9%88
۲-ایتالیا- بریگاد سرخ یک گروه مارکسیست-لنینیست بودند که در دههٔ ۷۰ و ۸۰ میلادی دست به ترور سیاسی می زدند و مرکز آنها در ایتالیا قرار داشت. مهمترین ترور آن ها، قتل آلدو مورو نخست وزیر سابق ایتالیا در ۱۹۷۸ می باشد.۴
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D8%AF_%D8%B3%D8%B1%D8%AE
۳-آلمان-فراکسیون ارتش سرخ (به آلمانی: Rote Armee Fraktion – RAF) که به صورت مخفف آر.اِی.اف نیز خوانده میشود، یکی از خشنترین و شاخصترین گروههای چپگرا در آلمان پس از جنگ جهانی دوم بود. آر.اِی.اف در دورهٔ اول حیات خود با نام گروه بادر-ماینهوف نیز شناخته میشد. فراکسیون ارتش سرخ در سال ۱۹۷۰ توسط آندریاس بادر (Andreas Baader)، گودرون انسلین (Gudrun Ensslin)، هرست مالر (Horst Mahler), اولریکه ماینهوف (Ulrike Mainhof) و چند نفر دیگر پایهگذاری شد و خود را یک گروه چریکی شهری کمونیستی و ضد امپریالیستی توصیف میکرد.
فراکسیون ارتش سرخ از ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۸ فعالیت داشت و عملیاتهای بسیاری را به خصوص در پاییز ۱۹۷۷ انجام داد. آر.اِی.اف مسوول قتل ۳۴ نفر، دستبردهای متعدد به بانک، و انفجارهای متعدد میباشد. در سال ۱۹۹۸ آنها انحلال خود را اعلام کردند. در طول این مدت ۲۷ نفر از اعضای گروه در درگیری با پلیس یا به عللی چون خودکشی، اعتصاب غذا و بیماری جان خود را از دست دادند.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%B3%D8%B1%D8%AE
۴-ارتش جمهوری خواه ایرلند
۵-گروه جدایی طلب باسک اسپانیا
گروه های تروریست کمونیست و مسلمان که اختلافشان با شاه و مردم ایران بخاطر ایدیولوژی و عقیده خودشان بود نه آزادی و رفاه مردم ایران٬ زیرا برای همه روشن شده است که اینان دشمن آزادی و رفاه ایران و ایرانی هستند٬ و هیچ اعتقادی به آزادی ندارند.
آیا دیکتاتوری و فضای نظامی را این گروه های تروریستی بوجود آوردند یا شاه؟
( کمونیست = مسلمان = تجزیه طلب = ترو / 21 April 2011
هر چند انتظار می رفت تا خانم عبادی خیلی زودتر این جنایات را علنا محکوم کرده و از حقوق هموطنانمان دفاع بکنند ولی باز هم جای خوشحالی دارد که ایشون اینکارو بالاخره انجام دادند و من بعنوان یک شهروند ایرانی بسیار سپاسگزارشون هستم.
امیر سیفی / 21 April 2011
با اجازه عرض میشود که من صحبتهای خانم شیرین عبادی با خبرنگارتان را شنیدم خبرنگارشما اول یک پاتک ایدئولوزیکی وهمکاری وهمدستی صدام با مجاهدین راگفته واضافه میکند صرف نظر ازاین مشکل مجاهدین میپرسد که چه بایدکرد.ببینید دراین مورد بحث بسیارطولانی است من خیلی خلاصه عرض میکنم تا شما خودتان قضاوت کنید دردرجه اول اگر شما ایدئولوزی بهتری سراغ دارید که ازانسان یک مبارزبسازد که سالهای عمرخودرافدای مردمش کند بفرمائید آن چیست دوم درمورد جنگ عرض میشود که تمام شواهد نشان از این میدهد که شروع کننده جنگ خمینی بوده نه صدام(مدارک فراوان است) .مجاهدین هم به جبهه رفته وشهید هم داده اند اما سپاه آنها را دستگیرکرده وبه زندان اهواز انداخته ویکی ازآنها تا سال 67 درزندان بوده وبعدا اعدام شده .خمینی گفت جنگ نعمت است راست میگفت چراکه ادامه جنگ وفتح قدس ازطریق کربلا دردستورکارش بود تاپایه های نظام را محکم کند. درسال 64 ماجرای مک فارلین نشان دادکه 82 میلیارد دلار اسلحه از آمریکا واسرائیل ودیگر کشورهاخریداری شده دریک کلام باید گفت که دشمن اصلی نظام بوده وهست نه صدام این شخص ازژاک شیراک که مسعود را بیرون کرد خیلی آقاتر بود از دولت کنونی آمریکاهم خیلی بهتر بود که آمده اند هزاز میلیارد دلار خرج کرده اند وداده اند دست نوری مالکی جانی مزدور درمورد زمان صدام هم تمامی خریدها بافاکتور ومدارک هست که پول داده اند وخریده اند وهیچ گونه وابستگی به صدام نداشته اند دریک کلام برای ادامه مبارزه ورویاروئی با این حکومت به انجارفتند وگرنه اگرمثل ایدئولوژی را داشتند در خارج میبودند واینهمه هم ازشما سرکوفت نمی شنیدند برشماست که قیام کنید وبه حمایت برخیزید
پیام / 21 April 2011
۱- پاسخ به کاربر مهمان در تاریخ پنجشنبه, 02/01/1390 – 21:24.
اولا آنکسی که خون جوانان میهن را در جنگی ویرانگر ریخت ان خمینی دجال و رذل و بیشرف بود که جنگی را که پس از دو سال میتوانست با دریافت غرامت خاتمه یابد هشت سال ادامه داد. خمینی دجال نه تنها مسئول خون ریخته شده سربازان ایرانی از فردای تخلیه خرمشهر از عراقیها و پیشنهاد پرداخت غرامت از سوی اعراب بود، بلکه مسئول خون جوانان و مبارزان زندانی در زندان هم بود ننگ و نفرت بر تمام مزدوران کثیف جمهوری اسلامی.
۲- پاسخ به “( کمونیست = مسلمان = تجزیه طلب = تروریست = بیگانه = ضد آزادی در تاریخ پنجشنبه, 02/01/1390 – 23:01.”
“کسانی که از شاهنشاه آریامهر بدلیل برخورد با تروریست های کمونیست و تروریست های اسلامی در دهه های ۱۳۴۰ و۱۳۵۰ پس از ترور دو نخست وزیر و دو بار سوء قصد بجان خود وی انتقاد میکنند بهتر است به برخورد کشورهای ژاپن٬ اروپایی و امریکا با تروریست های کمونیست و تروریست های اسلامی نیز توجه کنند.(در قسمت راست صفحه لینک های زیر به زبانهای دیگرترجمه می شود.)”
اگر رژیم شاه یک حکومت دموکراتیک مثل حکومتهای آمریکا و اروپا بود البته مشروعیت مبارزه با ترور را هم داشت منتهی حکومتی که خود با کودتا سر کار آمده و با سرکوب و ساواک خود را حفظ میکند، خود بخود مبارزه مسلحانه را مشروع میکند. این خیلی خنده دار است که شیخ و شاه هر دو خود را با اروپا و آمریکا قیاس میکنند. آیا حکومتهای اروپا و آمریکا با کودتا سر کار آمده اند؟ آیا با سرکوب و ساواک برقرار مانده اند؟ حکومتهای شیخ و شاه اصلا وجودشان نامشروعند چه رسد به اینکه بخواهند ادعای مبارزه با ترور را هم بکنند. محض یاداوری، تنها زمانی ترور را میتوان محکوم کرد که راه های مسالمت آمیز برای بیان مخالفت موجود باشند. وگر نه که حتی امثال موسولینی و هیتلر هم به مخالفینشان انگ تروریست میزدند.
کاربر مهمان / 21 April 2011
شیرین عبادی: اتفاقی که در «پادگان اشرف» افتاده را یک نقض آشکار حقوق بشر میدانم. صرفنظر از عملکرد سیاسی سازمان مجاهدین خلق که قضاوت در اینباره برعهده من نیست باید بگویم که حمله به صورتی که اتفاق افتاده، صحیح نبوده است.
خانم عبادی حمله باید به چه صورتی اتفاق می افتاد که صحیح باشد؟؟
کاربر مهمان رضا / 22 April 2011
آنانی که به اسم دفاع از وطن به خواست خمینی که بی شک تاریخ از وی بعنوان پلیدترین حاکم در ایران یاد خواهد کرد لبیک گفتند و عطش سیری ناپذیر این جلاد خون اشام را ارضاء کردند هنوز فرق خیانت به وطن را نمی فهمند یا خودشان را به عقب ماندگی میزنند ، آنانی که از کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 67 سرمست شدند و نیز در از اعدامهای سال 60به وجد می آمدند هم اکنون با مزخرفاتی که سرهم می کنند نظیر خائنین به ایران شادی خود را بگونه ای دیگر بروز می دهند ، اگر هموطنان ما از کشتار بی دفاعان احساس مسرت می کنند ، بی شک روند سرکوب در این سرزمین همچنان ادامه خواهد داشت.
کاربر مهمان / 22 April 2011
از قدیم گفتن کسی که خربزه می خوره پای لرزش هم می شینه .
اون موقع که با صدام هم پیمان بودن کردهای عراق می کشتند فکر اینجا را نکرده بودن .
علی / 22 April 2011
اينكه یك عده ای می خواهند اصل مسئله یعنی جنایتی که در کمپ اشرف اتفاق افتاده را که در معیارهای بین المللی مصداق جنایت بر علیه بشریت است را نادیده بگیرند و با حمله به مجاهدین بخاطر مبارزاتشان بر علیه رژیم سرتا پا جنایت آخوندی در ایران چک سفیدی برای کشتار بیشتر مجاهدین امضا کنند باید به این افراد با هر اسم و عنوانی شک کرد. فراموش نکنید که همین جوبه های دار و کشتار در خیابانهای ایران در سی و سه سال حاکمیت آخوندی در ایران هر روز برگا بوده و است. فراموش نکنید که میلیونها ایرانی د رجنگ ضد میهنی با عراق کشته و مجروح شدند و صدها شهر ایران از بین رفت. فراموش نکنید گه 8 سال بعد از فتح خرمشهر این تنها خمینی بود که به جنگ ادامه داد و گفت تا آخرین خانه در تهران به جنگ ادامه خواهد داد. فراموش نکنید که عملیات مجاهدین در طلسم جنگ طلبی خمینی را گل گرفت و او را بعد از فتح مهران توسط ارتش مجاهدین مجبور به نوشیدن جام زهر کرد. عمیلیات فروع جاویدان موید استقلال مجاهدین از جنگ ضدمیهنی خمینی بود و ادعای اینکه مجاهدین در این جنگ با عرافی ها همراه بودندیا نشان از نا آگاهی نویسنده خبر و گویندگان آن از این مسئله است و یا اینکه جاانداختن یم دروغ و توجیه همان چک سفیدی است که در ابتدای این کامنت خود نوشتم. تاریخ را می توان تحریف کرد ولی حقیقت را نمی توان تا ابد پوشاندو
کاربر مهمان رضا / 22 April 2011
خیانت به وطن خیانت به وطن است. فرقی نمی کند که در آن لحظه چه کسی حاکم بوده. از آغا محمد خان خونریز تر و بی رحم تر که نداریم، کسی که از چشم و کاسه سر مردم مناره می ساخت، با این حال ما کسی را که در همان زمان آغا محمد خان با روسیه همپیمان شده و به ایران خیانت کرده باشد یا زمینه جدا شدن بخشی از ایران را فراهم کرده باشد نمی بخشیم. او خائن است ولو اینکه آغا محمد خان حاکم ایران بوده باشد یا اصلاً آغا محمد خان آغاز گر جنگ باشد. هیچکدام از این حرفها دلیل بر توجیه خیانت نیست.
بهمن / 22 April 2011
خمینی مسبب ادامه جنگ بود و اگر ترس از مجاهدین نبود این جنگ سالیان دیگر ادامه داشت .در هر صورت خود مجاهدین هم از تشکیل یک دادگاه بیطرف با حضور انها و سران رژیم استقبال میکنند تا معلوم شود تروریست و وطن فروش کیست.
کاربر مهمان / 22 April 2011
حق طبیعی و بین المللی دولت عراق است که با تروریزم و حامیان تروریزم در خاک خود برخورد قاطع بنماید.مخصوصا که گروه تروریستی خارجی بوده و در داخل خاک عراق دست به جنایت علیه خود عراقی ها زده باشد و یا علیه کشور همسایه عراق که روابط حسنه و دیپلماتیک با دولت عراق دارد،اقدامات تروریستی انجام دهد.خانم عبای زیادی مشروب صرف میکنند و گه گاه هجویاتی را زیر چتر حمایت از حقوق بشر میزنند.خواننده عاقل هم انرا به حساب مستی وی میگذارد.تنها عیب کاراین است که شامپاین را ساقی ضد ایرانی دم بدم در ساغر پر میکند.بهتر است که ایشان با هم میهنان وطن پرست خود می گساری کند و به شراب ناب ارغوانی قانع باشد.
کاربر مهمان / 22 April 2011
شیرین خانم ، فراموش نکنید که صدها ایرانی در زندانهای
خارج از کشور هستند که تحت شکنجه بوده و حقوقشان
نادیده گرفته شده است ، هر چند که دفاع از آنها خیر دنیائي
ندارد ولیکن یک وظیفه وجدانی است، برای شما و تمام آنهائي
که ادعای دفاع از حقوق بشر دارنند.
مرحوم روستائي را فراموش نکنید.
کاربر مهمان / 23 April 2011
خانم عبادی ، اگر حامی حقوق بشر میباشید ، شرایطی فراهم کنید
که ساکنان اردوگاه بدون نظارت و دخالت سازمانی و با حضور اعضای
خانواده خود و نمایندگان صلیب سرخ بتوانند در مورد سرنوشت خود
تصمیم بگیرنند.
http://www.youtube.com/watch?v=0UUm1XbBeHo&feature=player_detailpage
کاربر مهمان / 23 April 2011
hز جنايتها در قرارگاه اشرف توسط نوري مالكي مزدور خامنه اي گفته شد خوبست كه دمي هم از شجاعتها و جسارتها و دلاوريهاي بي نظير شيرزنان قرارگاه اشرف گفته شود كه الگوي همه جوامع و بخصوص الگوي پيشرو و راه بازكن زنان و دختران جامعه ايران هستند كه اتفاقا به جوانان ايراني نشان دادند كه در هر شرايطي ميشود مقاومت و مبارزه كرد و از هيچ چيزي نبايستي هراسيد. بر نفربرزرهي و هاموي و گلوله هم ميتواند فايق شد به شرط اينكه بيم و ترس به دل راه ندهي و آماده پرداخت بهاي آن باشي. اين سطح از شهامت و ازخودگذشتگي و جسارت و صداقت و رها بودن را در هيچ كجاي جهان نديده ام. اين دختراني كه بسياري شان زندگي مرفه كشورهاي اروپايي و آمريكا و كانادا را ترك كرده و به صفوف مبارزه براي آزادي ميهن شان پيوسته بودند از قبل عزم شان را جزم كرده بودند كه از بدنها و جسم و جان خودشان براي رهايي مردم شان پلي بسازند ولواينكه خودشان هرگز آزادي ميهن شان را نبينند. اين به نظر من يك ارزش جديد است كه اين دختران مجاهد بي نام و نشان و بي ادعا و بي شيله پيله در اوج صداقت و صافي و خلوص خلق كردند و به همه مردم ايران راه نشان دادند كه با هر مرام و مسلك و ايده و ايدئولوژي يك چيز را از اين زنان و مردان مجاهد يادبگيرند و آن اينكه براي آرمان آزادي آماده پرداخت بها باشند. چهره صبا 26 ساله موزيسين و دختري كه اساسا در اروپا بزرگ شده بود و در نهايت سادگي در آخرين لحظات زندگي اش بعد از اينكه نيروهاي مالكي او را به رگبار بسته بودند پيمان بست و در حاليكه به سختي صحبت ميكرد گفت ”تا اخرش خواهيم ايستاد” براي هميشه در تاريخ ايران به ياد خواهد ماند. او يك ندا بود با اين تفاوت كه به نظر من ندائي بود كه از قبل ميدانست كه اگر پاي به ميدان نهد كشته خواهد شد و با اين وجود انتخاب كرد كه براي آزادي ميهن اش جانش را فدا كند و در مقابل مزدوران خامنه اي عقب نشيني نكند. راستي در كتابها صحبت از پورياي ولي و پهلوانان و يلان ميكنند، ولي در هيچ كتاب تاريخي نديدم كه پهلوان داستان يك زن باشد. براي مردي مثل من قهرمان داستانم صبا هست. شايد هم زني كه قهرمان داستان صبا بود! كداميك؟! نميدانم شايد هم كه هر دو يكي است.
سيروس از ويرجينيا / 23 April 2011
جنگ میتوانست در سال 61 بعد از عقب نشینی نیروهای عراقی به پشت مرزهای قرارداد 1975 تمام شود و اتحادیه عرب هم قبول کرده بود غرامت جنگ را بپردازد. این خمینی بود که خواهان ادامه ی جنگ بود چون میخواست از طریق کربلا به قدس برود و باکشتار مخالفان، حکومت خود را تثبت کند. حمایت از جنگ بعد از سال 61 یعنی حمایت از تجاوز گری و دیکتاتوری. مجاهدین پس از ان در سال 65 بود که با صلح با دولت عراق به عراق رفتند.بسیاری از ایرانیان از جمله من گل گرفتن در جنگ تجاوز کارانه ی رژیم را از بزرگترین خدمات ملی مجاهدین به همه ی مردم ایران می دانند. اگر خمینی در آن جنگ میتوانست عراق را اشغال کند به فیمت خون میلیونها ایرانی تمام میشد و مطمئن باشید ایران را نابود می کردند. پس آنچه شما خیانت می دانید امثال بنده خدمت می دانیم. وظیفه ی یک نیروی ملی سیاسی است که و قتی دیکتاتوری دارد ملتش را به کام نابودی میکشاند با هر چه در توان دارد راه او را سد کند نه اینکه با دیکتاتور همراه شود. آلمانیها یی که در جنگهای تجاور کارانه ی هیتلر شرکت کردند و یا آن را تایید نودند جز خیانت به مردم آلمان کاری نکردند. این موضوع دقیقا در جنگ با عراق بعد ار سال 61 صادق است. تمام کسانیکه جنگ را بعد از سال 61 تا یید کردند به ایران و ایرانی خیانت کردند.
کاربر مهمان / 25 April 2011
طی سی سال اخیر جمهوری اسلامی با صرف میلیون ها دلار برای بکار گیری هزاران نفر که عمدتا از خبرگان بودند تلاش کرده است که از مجاهدین نوعی جذامی سیاسی بسازد.کامنت های علیه مجاهدین در همین صفحه هم از همین جنس کار است.لذا باید از موضعگیری خانم عبادی که به هر حال چهره شناخته شده ای است و موضعگیری هایش بدون بها نیست،خوشحال بود وتشکر کرد. یادتان باشد که میتوانست یکی از آن هزارا نفر باشد.در دنیای نسبیات هستیم و این هم شرایط این دوره از مبارزه است.کاری به حق یا ناحق آن ندارم.بالاخره یک تفاوتهایی بین آن ایرانیانی که با دست جلوی تانک را میگیرند و بقیه هست نه؟بی حساب هم نیست که زبان اوباما را بندآورده اند.
کاربر مهمان / 10 May 2011
آلمانیها 60 سال طول کشید تا بفهمند که افسران رشید المانی مثل اشتاوفنبرگ که در اوج جنگ هیتلر با متفقین زیر میز هیتلر بمب گذاشنتد، وطنپرست بودند ، نه خائن. اونائی هم که مبارزه و جنگ مجاهدین با خمینی رو در دوران جنگ به حساب همکاری با صدام میذارند اگر خائن و آلوده به خمینی نباشند، بزودی خواهند فهمید.
خوبه افراد بدونند دشمن اصلی مردم ایران خمینی و رژیمش بوده اند وهستند نه کس دیگر.
فرید حیرانی آلمان / 10 May 2011
من یک مجاهد نیستم و اصلاٌ از سیاست هم چیزی نمی فهم ولیکن در این مورد که هموطنانمان در یک کشوری بدست یه مشت عرب (…) کشته شوند نمیتوانم ساکت بنشینم , هر چه باشد بدور از سیاست، ما انسان هستیم نه چار پا و بی وجدان و احساس , من بنوبه ی این حمله ی وحشیانه … را به مجاهدین محکوم و از تمامی سازمانهای حقوق بشر ی میخواهم حقوق هموطنانمان را در تمامی کشورهای جهان برسمیت بشناسند, و جنایات خامنه ای را در ایران نیز نادیده نگیرند.
اینده آینده ئی بس روشن خواهد داشت و این فرزندان ایران زمین هستند که فردا با شما کشورهای اروپائی سر میز مذاکره می نشینند کاری نکنید که آنان از شما نفرت داشته باشند و هیچگاه بشما اطمینان نکنند .
خانم عبادی هم بعنوان فردی شناخته شده مسئول هستند که منافع ایرانیان دفاع و حمایت کنند بدور از تعلقات سیاسی , اجتماعی آنان , زیرا حرفه ی شما و مسئولیتی که بر گردن شما نهاده شده است این را میطلبد.
شیرین / 03 June 2011
زمستون میره و روسیاهیش واسه زغال میمونه،مجاهدین نزدیک به نیم قرن است درگیر مبارزه ای بی امان علیه دیکتاتورها هستند و تا به امروز سرافراز بودند و خواهند بود.
احمد / 28 February 2013