اصلاح محيط سرمايهگذاری و کسب و کار در ایران و کتابخانه ملی بدون رئیس از موضوعهای سرمقاله روزنامههای بامداد امروز ايران است.
اصلاح محيط سرمايهگذاری و کسب و کار در ایران
سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «چه چيزی از ترکيه کمتر داريم؟» در مورد وضعیت اقتصادی ایران و ترکیه و مشابهتها و تفاوتهای آنها است.
نويسنده سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته است: «ترکيه يکی از کشورهايی است که در سالهای اخير رشد اقتصادی بالايی را تجربه کردهاست و کارشناسان، آينده درخشانی را طی سالهای آتی برای آن پيشبينی میکنند. با مقايسه مشابهتهای ايران و ترکيه و با در نظر گرفتن سند چشمانداز که مطابق آن تا ۱۴سال آينده ايران بايد کشور اول منطقه باشد، اين سوال مطرح است که مزيتهای نسبی ترکيه نسبت به ايران چيست؟»
در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «در سايت دولتی تشويق سرمايهگذاری در ترکيه ۱۰ دليل برای سرمايهگذاری در اين کشور ذکر شدهاست. به اختصار اين دلايل دهگانه را همراه با مقايسه با شرايط ايران بررسی میکنيم:
۱- اقتصاد موفق، به لحاظ سايز اقتصاد، ترکيه اقتصاد شانزدهم جهان است. ايران نيز اقتصاد هجدهم دنيا است و از اين نظر با ترکيه قابل مقايسه است، اما ترکيه دارای اقتصادی رو به رشد است. اما اين که چرا اقتصاد ترکيه رو به پيشرفت است، خود موضوع سوال اين يادداشت است.
۲- جمعيت، جمعيت زياد و جوان: مشابه ايران
۳- نيروی کار جوان، ماهر و تحصيلکرده: مشابه ايران.»
در ادامه سرمقاله میخوانیم: «٤- محيط سرمايهگذاری باز و در حال اصلاح: مهمترين تفاوت با اقتصاد ايران
۵- زيرساختها: زيرساختهای فيزيکی و تأسيسات زيربنايی در بخشهای نيرو، حمل و نقل و ارتباطات: کمابيش مشابه ايران
۶- موقعيت جغرافيايی: ايران نيز دارای مزيتهای جغرافيايی منحصر به فردی است.
۷- کريدور انرژی و دروازه ورود به اروپا: اگر ترکيه محل عبور انرژی است، ايران خود منبع انرژی است
۸- مالياتهای پايين و مشوقهای سرمايهگذاری: نرخ ماليات بر شرکتها در ترکيه اخيراً از ۳۰ درصد به ۲۰ درصد کاهش يافته است و برای برخی مناطق و بخشهای اقتصادی نيز معافيتهايی در نظر گرفته شدهاست. کمابيش وضعيت ايران نيز مشابه است و به لحاظ معافيتها و مشوقها نيز موارد زيادی در قوانين کشور وجود دارد و اگر مشوقهای ايران بيشتر از ترکيه نباشد از آن کمتر نيست.
۹- پيوندهای تجاری با اتحاديه اروپا از سال ۱۹۹۶: شايد اين مورد تنها مزيت نسبی ترکيه در مقايسه با ايران باشد.
۱۰- بازار داخلی بزرگ: مشابه ايران.»
نويسنده سرمقاله ادامه داده: «با مرور مجدد فهرست دهگانه فوق، مشاهده میکنيم که بدون تعارف، در بيشتر زمينهها دو کشور ايران و ترکيه دارای شرايط مشابهی هستند و در حال حاضر سوای مباحث سياسی بينالمللی، مهمترين امتياز ترکيه نسبت به ايران برخورداری از محيط سرمايهگذاری باز و در حال اصلاح است. از اين رو، به نظر میرسد مهمترين اولويت نهادهای حاکميتی و اقتصادی کشور در سال جهاد اقتصادی، میتواند اصلاح محيط سرمايهگذاری و کسب و کار در داخل کشور باشد.»
کتابخانه ملی بدون رئیس
سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «روزگار تأسفبار فرهنگ» در مورد کتابخانه ملی ایران است که چند ماهی است رئیس ندارد.
در سرمقاله روزنامه مردمسالاری آمده است: «مديريت، سالهاست که شکلی علمی پيدا کرده و اگرچه ديدگاه های مختلفی درباره مديريت وجود دارد اما هيچکس در دنيای مدرن، نمیتواند مديريت را به رياست به معنای قديم يعنی قدرت مطلق و بدون چون و چرا و منطق فردی که بدون ضابطه خاصی در رأس مجموعهای ناهمگون قرار گرفته بداند، بلکه مديريت در سادهترين تعريفش فرايند به کارگيری موثر و کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامهريزی، سازماندهی، بسيج منابع و امکانات، هدايت و کنترل است که برای دستيابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول صورت میگيرد.»
اين سرمقاله افزوده: «با اين اوصاف است که وقتی در مجموعه دولت به عنوان کلانترين و سطح بالاترين مجموعه يک کشور، فردی میتواند ظرف سه چهارسال مديريت کلان مجموعههايی مختلف در حوزههای نامربوطی مثل فرهنگ، اقتصاد، سياست و… را عهده دار شود، به اين معناست که هيچ يک از ملاکهای مديريتی را دارا نيست و صرفاً براساس ديدگاهی مبتنی بر تقليل معنای مديريت به معنای رياست در دنيای قديم، میتواند به اين جايگاه برسد.»
در ادامه سرمقاله آمده است: «حالا اگر کسی در يک زمان همه اين پستها را داشته باشد، چه بايد گفت؟! متأسفانه اين اتفاق طی اين سالها به يک رويه تبديل شده و تنها مورد اخير (احکامی که احمدینژاد برای حميد بقايی صادر کرده) نيست تا آن را استثنايی بدانيم. دقيقاً به همين دليل هم مقصود اين نوشته انتقاد از اين موضوع نيست بلکه اظهار تأسف از خبری است که اگر چه اين روزها در رسانه ها منتشر شد اما توجهی به آن نشد. اينکه کتابخانه ملی به عنوان يکی از مراکز مهم فرهنگی کشور بيش از سه ماه است که بدون سرپرست مانده است.»
نويسنده در بخش ديگری از اين سرمقاله نوشته است: «کتابخانه ملی نه جايی است که خبرساز باشد و توجهها را جلب کند، نه گلوگاهی اقتصادی است، نه سمينار و سفر خارجی و هزينههای آنچنانی دارد و نه سکوی پرتاب است. آنجا بايد با کتاب سروکار داشت و همين گناهش بس. چنين است که کتابخانه ملی حتی از داشتن يک رئيس صوری هم محروم شده است و البته از برکات نگاه برخی مسوولان به فرهنگ، برای حفظ ظاهر هم کسی به فکر نيست که کسی را در آنجا بکارد. برای اينکه ما وضعيت فرهنگ را در اين روزگار بدانيم و بفهميم همين يک نمونه کافی است و احتياج به حجت ديگری نيست و بيچاره فرهنگی که چنين وضعی پيدا کند.»
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «واکاوی بنبست کرايهها»
سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان «پای کنکور ظهور»