بازی باخت،باخت در مجلس خبرگان و گروکشی مدیریتی از موضوعهای سرمقاله روزنامههای بامداد امروز ايران است.
بازی «باخت،باخت» در مجلس خبرگان
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «بگذاريد خبرگان، خبرگان بماند» در مورد انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری و رقابت هاشمی رفسنجانی و مهدوی کنی برای ریاست این مجلس است.
نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: «گمانهزنیها در خصوص وضعيت آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات ۱۸اسفند هيأت رئيسه مجلس خبرگان، هر روز پردامنهتر میشود. آنطور که از قراين و شواهد فعاليتها پيداست، حضور آقای مهدویکنی بهعنوان کانديدای رياست خبرگان قطعی است.»
در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «رقابت هاشمی و مهدویکنی بازی باخت، باخت است و رودررويی اين دو به صلاح نيست. اگر آنچنان که بعضی گمانهها حکايت دارد، هاشمی ميدان را خالی کرده و حاضر به رقابت نشود، هزينه آن جبرانناپذير است و اين به دليل تأثيری است که اين حذف در رفتار آينده هاشمی خواهد داشت.»
سرمقاله افزوده: «هاشمیرفسنجانی همچنان جزو سرمايههای ملی است و حضورش در ميدانهای مختلف، موجب دلگرمی است. حرکتهايی که بهمنظور حذف ايشان صورت میگيرد، بهيقين در مسير منافع ملی نيست.»
در بخش ديگری از سرمقاله میخوانيم: «حذف هريک از نيروهای انقلاب، هزينههايی جبرانناپذير به بار میآورد، چه رسد که اين يک نفر هاشمیرفسنجانی باشد. اگرهم هاشمی حاضر به رقابت با آقای مهدویکنی شود، پيروزی هرکدام نتايج و پيامدهای نگرانکنندهای برای کشور و آينده سياسی در بر خواهد داشت؛ چرا که اگر اين رقابت باعث پيروزی هاشمی شود، از وزن شيخوخيت آيتالله مهدویکنی کاسته خواهد شد. در جامعهای که همگان تقسيم شدهاند، وجود شخصيتی فراحزبی که کلامش نافذ و حرمتش واجب باشد، از سرمايههای کمياب است و همچون کيميا نادر. خوشبختانه آيتالله مهدویکنی تاکنون چنين بوده است و بايد چنين بماند.»
«گروکشی مدیریتی»
سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «چه کسی به مردم توهين میکند؟» در مورد تمایل دولت برای مدیریت مترو است.
در اين سرمقاله آمده است: «چگونه میتوان با اجرانکردن قانون و تن ندادن به تصميم نمايندگان ملت که چکيده و عصاره رأی و نظر مردم هستند و همچنين داشتن درخواستهای مکرر فراقانونی و غيرقانونی مبنی بر در اختيار گرفتن مديريت مترو، باز هم از قانون و قانونگرايی سخن گفت؟»
اين سرمقاله افزوده: «مردم به خوبی تفاوت مديريت کارآمد، پرکار و اثربخشی که بهرغم همه محدوديتها و سنگاندازیها میتواند چهره شهر را به سمت تعالی و رفاه دگرگون کند و همشانه مردم به افزايش توانمندی محيطی و ارتقای زندگی شهری بپردازد با مديريتی که با پايتختنشينان از سر نامهربانی در میآيد، مشکلات زندگی عادی آنها را به عدد و رقم و گزارش کارهای غلط احاله میدهد به نيکی درک میکنند و نياز به توضيح اضافه هم ندارد.»
در بخش ديگری از سرمقاله تهران امروز آمده است: «”رويانيان گفته است دولت آماده است تمام فعاليتهای مترو اعم از اقدامات زيربنايی، توسعه ناوگان، خطوط و بهرهبرداری را به عهده بگيرد و با قيمتی کمتر از ۴۰۰ تومان برای هر بليت که سهم مردم از آنها ۱۵۰ تومان خواهد بود، برای هميشه به جوسازیها عليه دولت خاتمه دهد.” اين در حالی است که اگر دولت تنها سهم قانونی خود را پرداخت کند قيمت بليت مترو نه ۱۵۰ تومان پيشنهادی آقای رويانيان که با استفاده از بليت اعتباری به ۱۱۱ تومان کاهش خواهد يافت، مشروط بر آنکه دولتمردان حقوق قانونی و مصوب بودجه مترو را فرافکنی نکرده و آن را تبديل به گروکشی مديريتی نکنند که زيبنده مديريت کلان کشور نيست.»
نويسنده سرمقاله افزوده: «”رويانيان گفته متوسط سالانه ساخت خطوط مترو در ۱۵ سال قبل از دولت آقای احمدینژاد ۶ /۲ کيلومتر بود که اين رقم در پنج سال گذشته به ۳ /۷ کيلومتر رسيده است. همچنين متوسط ساخت ايستگاه مترو در قبل از دولت نهم و دهم سالانه دو ايستگاه بوده که اين رقم در پنج سال گذشته به پنج ايستگاه افزايش يافته است. متوسط تأمين واگن مترو در ۱۵ سال ۶۸ تا ۸۳ چهارده واگن بود که اين رقم در دولت آقای احمدینژاد به ۶۰ واگن افزايش يافته است.” اما آقای رويانيان آنچه فراموش کرده بگويد اين است که اگر در اين آمارها افتخاری است ربطی به ايشان و دولت نهم و دهم ندارد بلکه مديون دورانديشی شورای اسلامی شهر و مديريت شهرداری تهران است و نمیشود عملکرد آنها را به نام خود سکه زد.»
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه آرمان با عنوان «هاشمی تسليم شانتاژ نمیشود»
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «واکاوی بسته پولی ۹۰»