این هم انگار یک روش زندگی است اگر زمان سال ۲۰۱۶ باشد و مکان شهر حلب. وقتی بچه‌ها نمی‌توانند از خانه بیرون بروند، وقتی مدرسه‌ای در کار نیست، وقتی که چیزی برای خریدن و خوردن نمانده. سبک زندگی این است که زندگی‌ات را برای جهان گزارش کنی. تصویری از لجظه‌هایت برای جهان بفرستی؛ تصویری از دنیایی که در آن تنها صدای بمب می‌آید، برای دنیایی که نمی‌شنود.

بنا العابد از حلب: شب خوش. دارم کتاب می‌خونم که جنگ رو فراموش کنم
بنا العابد از حلب: شب خوش. دارم کتاب می‌خونم که جنگ رو فراموش کنم

بنا العابد، دخترک ۷ ساله اهل حلب، این طوری زندگی می‌کند. روزهایش در خانه، شب‌هایش در تردید به صبح رسیدن. چند ماه‌ است از حلب برای جهان توییت می‌کند. هزاران نفر توییت‌های او را می‌خوانند که از جهان می‌خواهد کودکان حلب را نجات دهد. هزاران نفر دکمه قلب را فشار می‌دهند اما کسی نتوانسته دکمه توقف جنگ را فشار دهد.

ده‌ها گزارش تلویزیونی، ده ها مقاله و صدها بار بازنشر عکس‌های بنا العابد، او را به چهره مشهور جنگ داخلی سوریه تبدیل کرده: صدایی به نمایندگی از تمام صداهای کودکانه‌ای که زیر آوار بمب‌ها دفن شدند. او نقاشی می‌کند، انگلیسی یاد می‌گیرد و از پشت پنجره به نور کورکننده آتش و بمب نگاه می‌کند و گوش‌هایش را می‌گیرد. برادر کوچکش از بمب می‌ترسد و حالا حتی خانه خودشان هم خراب شده. پیش از ویرانی خانه، آنها گاهی در ویرانه‌ها قدم می‌زدند.

تصویری که بنا از خانه‌شان در حلب توئیت کرده:

مادر بنا، فاطمه که همراه او در توییتر از زندگی روزمره‌شان در حلب می‌نویسد، می‌گوید که به بچه‌هایش کودکی‌شان را بدهکار است؛ کودکی‌ای که در آن جز خاطرات مرگ و ویرانی چیزی ثبت نشده است.

فاطمه می‌گوید: «ما دست‌کم چند سالی زندگی کردیم اما بچه‌هایمان نتوانستند زندگی کنند. کودکی آنها دزدیده شده است.»

بنا العابد و مادرش ترجیح داده‌اند در جهان مجازی نمایش رنگ‌ها و بوها و طعم‌ها، روایتگر استمرار زندگی برای دخترکی باشند که دندان‌های شیری‌اش در روزهای جنگ می‌افتند و عروسک‌هایش زیر آوار خانه‌شان در حلب دفن شده‌اند.

بیشتر بخوانید:

غریو شادی مقامات سیاسی و نظامی ایران از تسلط بشار اسد بر حلب


در همین زمینه