انتقاد از نامه احمدینژاد و تأثیر ایران بر انقلاب مصر از موضوعهای سرمقاله روزنامههای بامداد امروز ايران است.
انتقاد از نامه احمدینژاد
سرمقاله امروز روزنامه آرمان با عنوان «مجمع تشخيص مصلحت را تخريب نکنيد» در مورد نامه انتقادی محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران است که به تازگی درباره مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته است.
نويسنده سرمقاله آرمان نوشته است: «رئيس جمهوری در تاريخ دوم بهمن سال ۸۹ در نامهای گلايهآميز به نمايندگان مجلس شورای اسلامی بهصورت مستقيم اعتراض خود را نسبت به روسای قوه مقننه و قوه قضائيه و مجمع تشخيص مصلحت نظام اعلام داشته و به طور غير مستقيم اعتراض خود را به نمايندگان ملت که بر مصوبات خود اصرار نموده و آنها را مطابق اصل ۱۱۲ قانون اساسی به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع دادهاند، تسری داده است.»
در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «رئيسجمهور محترم که دلايلی برای اثبات عدم اختيار مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی جهت تغيير قانون اساسی آوردهاند در نامه پنج صفحهای خود معلوم نکردهاند کدام يک از اصول قانون اساسی در معرض تغيير قرار گرفته است. بسيار روشن است که تغيير قانون اساسی مطابق اصل ۱۷۷ قانون اساسی و تنها با ابتکار رهبر معظم انقلاب امکانپذير است.»
سرمقاله افزوده: «بر اساس اصل ۱۱۲ قانون اساسی مجمع تشخيص مصلحت نظام برای تشخيص مصلحت در مواردی که مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف موازين شرع و يا قانون اساسی بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شورای نگهبان را تأمين نکند با دستور رهبری تشکيل میشود. اعضای ثابت و متغير اين مجمع را رهبری تعيين مینمايد، در ساختار نظام جمهوری اسلامی ايران هيچ مرجعی نزديکتر به جايگاه ولايت فقيه از نهاد مجمع تشخيص مصلحت نظام نيست، همه اعضای حقوقی و حقيقی اين مجمع توسط رهبری معظم انقلاب انتخاب میشوند.»
در انتهای سرمقاله میخوانيم: «اکنون در داخل کشور با همکاری بين مجلس و دولت اجرای طرح مهم هدفمند کردن يارانهها در دستور کار کشور است و اکنون در آستانه شروع برنامه پنجم توسعه با تلاشها و زحمات شبانه روزی نمايندگان ملت در مجلس شورای اسلامی هستيم و بيش از همه زمانها بايد ظرفيت کشور صرف مسائل داخل و بهويژه مسائل بينالمللی شود، آيا رواست بهخاطر يک مصوبه، نهادهای اصلی کشور را مورد انتقاد قرار دهيم؟»
«تأثیر ایران بر انقلاب مصر»
سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان «مردم مصر و داربست هايی که فرو ريخت» در مورد تحولات اخیر مصر و تأثیر رهبران مذهبی-سیاسی ایران بر اعتراضات در این کشور است.
در اين سرمقاله آمده است: «تحولات مصر طی يک هفته گذشته از جمعيت های ۱۰ تا ۲۰ هزارنفره به هشت ميليون نفر گسترش يافته و حتماً اگر حکومت مصر مقاومت کند طی يک هفته آينده از مرز چند ده ميليون نفر عبور می کند و در اين صورت به معنای دقيق کلمه انقلابی بزرگ در حوزه عربی- آفريقايی و در ميان اهل سنت به وقوع پيوسته است که خود نوعی قالبشکنی به حساب میآيد، چرا که جنبشهای مذهبی و سياسی در مصر و در ميان سنی مذهبان عرب همواره بر پايه روشهای مسالمتآميز و پارلمانتاريستی بوده است.»
اين سرمقاله افزوده: «بدون هيچ ترديدی تظاهرات مردم مصر و به تعبير درست تر انقلاب مصر بيش از هر شخصيتی، تحت تأثير حضرت امام خمينی و خلف صالح او حضرت آيتالله العظمی خامنهای است.»
در بخش ديگری از سرمقاله کیهان آمده است: «آنچه تاکنون از رهبری تظاهرات مردمی مشاهده شده، هوشمندی آنان بوده است. اين رهبری مشترک قطعاً برای آنکه کار را به سامان برساند، تاکتيکهايی را برمیگزيند، الان مهمترين موضوع اين جنبش حفظ وحدت حول محور برکناری رژيم حسنی مبارک است. بر همين اساس ديده میشود که صهيونيستهای اروپايی و آمريکايیها با حاشيهپردازی پيرامون شخصيتهايی نظير محمد البرادعی در صدد بههم ريختن صف واحدی است که رژيم غربگرا را نشانه رفته است. در اين ميدان انگيزه اصلی متفرق کردن احزاب و گروههايی است که به کميته مشترک رسيدهاند و اين کميته عملاً کار را از دست ارتش، نيروهای امنيتی و در يک کلمه رژيم مبارک و غرب خارج کرده است.»
نويسنده سرمقاله افزوده: «رژيم مبارک در اين ميان دچار نوعی انفعال است و گسترش روزبهروز دامنه تظاهرات کار را از دست آنان خارج کرده است. لذا يک روز ارتش را به مقابله میفرستند، فردا میگويند پليس بايد کنترل کند، روز ديگر دوباره به سراغ ارتش میروند؛ بنابراين به نظر نمیآيد که غرب در نهايت بتواند بر اين اوضاع سوار شود. خوشبختانه امروزه به دليل گسترش وسايل ارتباطی، غرب نمیتواند اوضاع را به کنترل درآورد.»