رئیس کلانتری ۱۲۷ نارمک در واکنش به انتشار خبر کشته شدن یک جوان در بازداشتگاه این کلانتری به دنبال ضرب و شتم ماموران، گفته که “نامبرده” فردی “شرور” بوده که با ماموران درگیر شده است.
محمد جلینی همچنین از قول پدر نادر داستانپور گفته که نادر سابقه و پیشینه روانی داشته و اضافه کرده که این فرد در حالت مستی بازداشت شده است.
گفته میشود نادر داستانپور که همراه برادرش یاسر به بازداشتگاه کلانتری ۱۲۷ نارمک تهران منتقل شده بود، در اثر آسیبدیدگی جمجمهاش به دنبال شکنجه و ضرب و شتم در زمان بازداشت جان باخته است.
گفتههای رئیس کلانتری ۱۲۷ نارمک درباره این پرونده را در اینجا بخوانید.
مشخص نیست طرح مساله سابقه روانی که همچون دیگر اطلاعات پرونده پزشکی افراد محرمانه تلقی میشود، چه ارتباطی با کشته شدن یک فرد در بازداشتگاه دارد، اما خانواده نادر داستانپور در گفتوگو با خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به گفتههای محمد جلینی واکنش نشان داده و حرفهای او را رد کردهاند.
یکی از اعضای این خانواده درباره طرح مساله مشکلات روحی در مورد نادر داستانپور به هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر گفته است: «اولا به فرض که کسی مشکلات روحی داشته باشد، آیا باید اینچنین به خانهاش حمله شود و مورد ضرب و شتم قرار بگیرد؟ ثانیا نادر هیچ مشکلی نداشته است. رئیس کلانتری هنگام انتقال برادران به کلانتری تعدادی برگه به پدر میدهد که امضا کند و به او میگوید برای پیگیری موضوع و آزادی آنهاست. او که گاز اشکآور به چشمانش خورده بوده، بدون آنکه بداند برگهها چه هستند آنها را امضا کرده است. امکان دارد چنین مطالب کذبی را به آن برگهها اضافه کرده باشند. پدر این موضوع که گفته باشد نادر مشکلات روانی داشته را به شدت تکذیب میکند.»
رئیس کلانتری ۱۲۷ نارمک همچنین گفته است که نادر و برادرش در بازداشتگاه حرکات ورزشی انجام میدادهاند، پس او قبل از مرگ سالم بوده است.
خانواده داستانپور اما در پاسخ گفتهاند که سوال اصلی این است: چرا جسد نادر را بدون ثبت به بیمارستان چمران وارد کرده و سپس از آنجا به شکلی مخفیانه جسد را به سردخانه نیروی انتظامی در کهریزک منتقل کردهاند؟ مدت پنج روز جسد را آنجا نگه داشته بودند. اگر واقعا دوربینهای بازداشتگاه فیلمی گرفتهاند خوب است منتشر کنند تا ببینند دو ساعت برادرش التماس میکرده که نادر در حال جان دادن است و ماموران میخندیدهاند.
گفته میشود که ماموران بدون داشتن حکم جلب و اجازه ورود، به خانه آنها رفتهاند، نادر را کتک زدهاند و با وجود وخامت حالش به وضعیت او رسیدگی نکردهاند که این وضعیت باعث شده او در بازداشتگاه جانش را از دست بدهد.
خانواه داستانپور همچنین گفتهاند که جسد فرزندشان را بدون ثبت پرونده و به صورت غیرقانونی به بیمارستان چمران بردهاند.
این خانواده شکایتش را برای تعقیب قضایی پرونده ثبت کرده است.
خانواده داستانپور تاکید کردهاند که فرزندشان «اراذل و اوباش» نبوده و «مشکلات روانی» هم نداشته است: «هنگام مراجعه ماموران نیروی انتظامی با شماره ۱۹۷ بازرسی کل ناجا تماس گرفتیم و گفتیم عدهای مامور نیروی انتظامی بدون حکم و با زور قصد ورود به منزلمان را دارند. این تماس ثبت شده است.»
آنها گفتهاند که فرزندشان ورزشکار بوده و همه محله او را به خوشنامی میشناسند.
به گفته این خانواده، رئیس شعبه هفت بازپرسی ناحیه چهار تهران، به دلیل نفرستادن نادر داستانپور به بیمارستان در این پرونده مقصر است. این خانواده از این مقام قضایی، یک سرگرد کلانتری ۱۲۷ نارمک و هشت ماموری که اقدام به ضرب و شتم نادر داستانپور کردهاند، به عنوان «عاملان جنایت» نام بردهاند.
یک عضو خانواده داستانپور: «در ابتدا باید تاریخهای دقیق این اتفاقات را بگویم. حمله ماموران به خانه در تاریخ ۲۷ خرداد ماه، ساعت یک بعداز ظهر و تاریخ فوت نادر در بازداشتگاه بر خلاف ادعای فرمانده پلیس، ساعت شش بعدازظهر روز بعد یعنی ۲۸ خرداد بوده است. اینکه رئیس کلانتری چنین ادعاهایی را برای پوشش این جنایت مطرح کرده، طبیعی است. نادر و پدرش مغازهدار هستند و حدود ساعت سه و چهار صبح از مغازه آمده بودند. آنها تا ساعت یک بعدازظهر که ماموران وارد خانه شدند، خواب بودهاند.»
بر اساس گفتههای این عضو خانواده داستانپور، ماموران به در خانه آمدهاند و به برادر بزرگتر نادر (یاسر داستانپور) گفتهاند که شما شاکی دارید و باید با ما به کلانتری بیایید: «او از ماموران درخواست احضاریه میکند که نداشتهاند. بعد از این موضوع، ماموران تعداشان زیاد شده و بدون حکم و با زور وارد خانه شدهاند. نادر آن روز اصلا از خانه بیرون نرفته بود. وقتی به همراه گاز اشکآور شروع به ضرب و شتم نادر و برادرش می کنند، پدر معترض میشود که به او هم دستبند میزنند و در حضور او، با باتوم و پوتین به سر و صورت نادر میزنند. نادر در حالت خواب و بیدار ماموران را میبیند و قبل از آن اصلا آنها را ندیده بوده.»
این عضو خانواده داستانپور همچنین در مورد ادعای «اراذل و اوباش بودن» نادر داستانپور گفته است: «برای روشن شدن افکار عمومی میگویم که او به باشگاه ورزشی آیتن در نارمک میرفت. هر کسی شکی دارد میتواند برود و بپرسد. مغازه هم در میدان تسلیحات نارمک است. آنجا هم همه محل او را میشناسند. بحث به اصطلاح اراذل و اوباش اصلا قابل طرح نیست و فقط برای توجیه جنایت مطرح شده است. ملاک افکار عمومی است. میتوانند از اهالی محله بپرسند که آیا نادر شرور بوده یا نه؟»
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفته است که اصلا فرض کنید هرچه رئیس کلانتری گفته درست باشد، آیا این مجوز میشود که بدون حکم در را بشکنند و وارد خانه بشوند و دردناکتر اینکه دستان پدر را ببندند و پسرش را به قصد کشت جلوی او کتک بزنند، بعد ۲۸ ساعت او را نگه دارند تا ذره ذره در بازداشتگاه جان بدهد؟
خانواده داستانپور حضور اورژانس و معاینه نادر و اعلام سلامتی او در زمان بازداشت را تکذیب کردهاند.
متاسفانه جوانان برومند وطن را در شکنجه گاه های رژیم پوسیده اسلامی ، با ضرب و شتم و بدون هیچ دلیل منطقی و موجه می کشند و بعد از جنایت هم با اظهارات کذب و فاقد وجاهت قانونی ، آنان را گناهکار جلوه می دهند .
به امید نابودی نظام پوسیده جمهوری اسلامیک و اعدام و محاکمه کلیه جنایتکاران حاکم بر آن .
بهنام / 09 July 2016