شانتال آکرمن، سینماگر فمینیست بلژیکی صبح سهشنبه ۶ اکتبر در سن ۶۵ سالگی در پاریس درگذشت. سرگذشت زنان و درگیری با تاریخ زندگی در مرکز توجه او قرار داشت.
شانتال آکرمن، یکی از مهمترین زنان سینماگر جهان بود. جی هوبرمن، منتقد برجسته آمریکایی از او به عنوان مهمترین فیلمساز اروپایی از نسل خود یاد کرده و او را با ژان لوک گدار و هانس ورنر فاسبیندر مقایسه کرده است.
آکرمن ۶ ژوئن ۱۹۵۰ در یک خانواده مهاجر یهودی در بروکسل متولد شد. مادر او از بازماندگان آشویتس بود. این موضوع بعدها بسیاری از فیلمهای او را تحت تأثیر قرار داد.
آکرمن در سال ۱۹۶۷ در آکادمی فیلم بلژیک ثبت نام کرد، اما به این دلیل که گمان میکرد در آکادمی چیز زیادی نمیتوان آموخت، ترک تحصیل کرد و در ۲۱ سالگی به نیویورک مهاجرت کرد. در آنجا با آثار سینمای تجربی و زیرزمینی نیویورک از جمله کارهای جوناس مکاس و مایکل اسنو آشنا شد و تحت تأثیر آنها قرار گرفت.
استفاده از برداشتهای بلند و پرهیز از کات (برش) در تدوین، منجر به خلق ریتم کند و کشداری شده که خصلت اصلی فیلمهای آکرمن است. در نظر آکرمن، همه عناصر درون قاب از بازیگر گرفته تا رنگ، نور و لوازم صحنه به یک اندازه اهمیت دارند و میزانسن نهایی او را میسازند.
پرویز جاهد، منتقد سینما در مقالهای درباره او که در سایت رادیو زمانه منتشر شده مینویسد: «آکرمن با فیلمهایش، رویکرد تازهای را در سینمای زنان و نمایش میل زنانه بر پرده سینما، معرفی کرد که پیش از او دیده نشده بود. او بازنمایی تصویر زنان در سینمای مِین استریم (جریان مسلط) را به چالش کشید.»
نخستین فیلم بلند آکرمن، «من، تو، او» (۱۹۷۶)، داستان زن جوان همجنسگرایی به نام ژولی است که تنها زندگی میکند و اوقات بیکاریاش را به نامه نوشتن و خوردن میگذراند تا اینکه با دختر دیگری آشنا میشود و با او رابطه جنسی شورانگیزی برقرار میکند.
«ژان دیلمن، شماره ۲۳ خیابان کامرس کوئی، ۱۰۸۰ بروکسل» (۱۹۷۵)، «قرار ملاقاتهای آنا» (۱۹۷۸) «به درازای شب» (۱۹۸۲) خبرهایی از خانه» (۱۹۷۶) و «داستانهای آمریکایی، غذا و فلسفه» (۱۹۸۹) و «غذا، خانواده و فلسفه» (۱۹۸۹) از آثار مهم او در زمینه سینمای داستانی و مستند است.
آخرین فیلم آکرمن با عنوان «حماقت آلمایر» (۲۰۱۱) اقتباسی از رمان جوزف کنراد، نویسنده انگلیسی است.
سینماتک تهران در شهریور سال جاری پنج فیلم از آثار او را در تهران به نمایش درآورد.